
به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، فیلم «راننده تاکسی» مارتین اسکورسیزی یکی از آثار اجتماعی و انتقادی آمریکاست که شخصیت اصلیاش، که رابرت دنیرو نقشش را ایفا میکند، یکسرباز بازگشته از جنگ ویتنام است و در قامت یکراننده تاکسی در نیویورک به کار مشغول است و با دیدن تضاد طبقاتی، بیعدالتی و زد و بندهای سیاسی، تبدیل به یکناراضی اجتماعی میشود و تصمیم میگیرد یکسناتور متظاهر را در کمپین تبلیغاتیاش ترور کند اما ناکام میماند و در نهایت یکروسپیخانه را به هم ریخته و شخصیت روسپی جوان را (با بازی جودی فاستر) از دست سوداگرانش نجات میدهد و خود نیز مجروح میشو.
پس از مطلبی که چندروز پیش درباره مواضع انتقادی و ضد آمریکایی استنلی کوبریک منتشر کردیم «استنلی کوبریک: آمریکا دنیا را مثل کمپین تبلیغاتی اداره کرد و آنقدر دروغ گفت مردم حیران شدند»، اینبار به سوال و جوابی با اینگمار برگمان کارگردان مطرح سوئدی میپردازیم که درباره خشونت موجود در «راننده تاکسی» گفته بود. برگمان در یکمصاحبه با اینسوال روبرو شد که با وجود اینکه صحنه ترور ناموفق سناتور در فیلم با ماجرای ترور ریگان در واقعیت مشابه دانسته شده و وامگرفته از آنماجراست، نظرش درباره خشونت موجود در فیلم «راننده تاکسی» چیست؟
نکته، نگاه برگمان درباره آثاری است که به دو گروه هنری و غیرهنری طبقهبندی میشوند.
برگمان میگوید در تمام آثار هنری، موضوع تهام و خشونت وجود دارد که اینخشونت گاهی با مهارت و تردستی نشان داده میشود و گاهی ناشیانه و نادرست. در صنعت هرزهنگاری هم خشونت وجود دارد اما اینصنعت، هنر نیست و ربطی به هنر ندارد. بنابراین به آن نمیپردازد و نظرش را درباره خشونت در هنر میگوید.
کارگردان «توتفرنگیهای وحشی» میگوید «راننده تاکسی» آقای اسکورسیزی، نمایش خشونت در بالاترین سطح هنر است ولی اگر ارتباطی بین اینفیلم و موقعیت ترور ریگان برقرار میشود، هنرمند مسئول آن نیست. چون در همهجای جهان مردمی وجود دارند که از هنر به طریق اشتباه استفاده میکنند.