بررسی یک‌نمونه از مغزشویی‌های هالیوود/

بودن بین نیروهای مقدس ویژه آمریکا ارزشش را دارد کچل کنی و زن نباشی!

البته نویسندگان فیلمنامه، آن‌قدرها هم بی‌انصاف نبوده‌اند که فقط یک‌نوع زن را در فیلمنامه تصویر کنند؛ بله در یک‌طرف داستان خانم سناتور جاه‌طلب و قدرتمند حضور دارد که برای خودش یک‌ آیرون‌لیدی است و نقشش را هم به آن‌بنکرافت داده‌اند که چهره کاریزماتیکی دارد و کلی خاطره سینمایی خوب با او داریم. در طرف دیگر هم جوردن قرار دارد که دمی مور در دوران جوانی و زیبایی‌اش ایفاگر نقش او شده و به‌خاطر آرمانش، از موی سر و زندگی زنانه می‌گذرد و غلتیدن در گل و لای و لجن مناطق را به جان می‌خرد.
کد خبر: ۱۳۳۶۳۳۶
| |
837 بازدید

بودن بین نیروهای ویژه آمریکا ارزشش را دارد کچل کنی و زن نباشی!

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، فیلم‌بین‌هایی که در دهه‌های گذشته پیگیر فیلم‌های هالیوود بوده‌اند، می‌دانند مجموع کمپانی‌های فیلمسازی که تحت این‌نام می‌شناسیم، از نظر موضوعی، دسته‌بندی‌ها و گروه‌های مختلفی دارند؛ مثلا گروهی از فیلم‌های جنگی و نظامی هالیوود هستند که مربوط به پایداری و مقاومت و در نهایت به هدف رسیدن هستند. این‌فیلم‌ها بین آثار جنگی و نظامی، نمونه‌های بارز مشخصی دارند که به فارسی هم دوبله شده‌اند و ما هم آن‌ها را بارها دیده‌ایم و حالش را برده‌ایم! مثل «مرد افتخار» در سال ۲۰۰۰ که در آن یک‌مرد سیاه‌پوست یا کاکاسیاه که سفیدها آدم حسابش نمی‌کنند، این‌قدر پایداری می‌کند که روی فرمانده پایگاه دریایی را هم کم کرده و در آزمون غواصی شرکت کرده و پیروز می‌شود. بعد هم که پایش قطع می‌شود و برایش پای مصنوعی می‌گذارند، روی رییس دادگاه را کم می‌کند و با لباس سنگین غواصی جدید، آزمون خود را پس داده و به آرزوی همیشگی خود برای «خدمت در ارتش آمریکا» جامه عمل می‌پوشاند حتی اگر عده‌ای سفیدپوست نفهم و کوته‌بین مخالف باشند!

نمونه دیگر «چند مرد خوب» در سال ۱۹۹۲ است که در آن‌ بحث دادگاه و عدالت مطرح است و قهرمانش هم یک‌زن و مرد آمریکایی با بازی دمی مور و تام کروز هستند و در نهایت جناب‌سرهنگ سلطه‌گر را با بازی جک نیکلسون محکوم می‌کنند. 

اما فیلمی که می‌خواهیم درباره‌اش بحث کنیم، «جی.آی. جین» نام دارد که سال ۱۹۹۷ توسط ریدلی اسکات کارگردان حماسی‌ساز انگلیسی ساخته شد؛ پیش از آن‌که در سال ۱۹۹۹ «گلادیاتور» را بسازد و سال ۲۰۰۰ هم اکران شود. «G.I. Jane» درباره یک زن به‌نام جوردن اُ نیل در ارتش آمریکاست که به‌عنوان افسر تحلیل رادار و دستگاه‌های الکترونیکی فعالیت می‌کند. نقش این‌افسر ارتشی را دمی مور بازی می‌کند. در سوی دیگر قصه یک‌زن پیر که سناتور مجلس سناست قرار دارد که می‌خواهد طلسم جلوگیری از فعالیت‌های سنگین و ویژه زنان در ارتش آمریکا را بشکند. به همین‌دلیل جوردن اُ نیل هم داوطلب می‌شود در دوره تربیت نیروهای ویژه آمریکا شرکت کند تا این‌طلسم بشکند؛ اما نه با این‌نیت که توانایی خود را ثابت کند، بلکه برای این‌که مثل دیگر سربازان ارتش آمریکا، دوره آموزشی را به پایان برساند! چه نیت خالص و قربه‌الی‌اللهی! خانم ا نیل بناست در دوره‌ای شرکت کند که خیلی از مردان به‌طور داوطلب از آن بیرون می‌آیند و اظهار شکست می‌کنند. اگر دقت کنیم، تکلیف مخاطب از اول با قصه فیلم مشخص است! می‌دانیم در انتهای یک‌مسیر سینوسی که یک‌روزش شادی است و یک‌روزش شکست و سختی، زن قصه را در جایگاه قهرمانی ببینیم!

«جی آی جین» مربوط به دهه ۱۹۹۰ است که دمی مور به‌عنوان یکی از بازیگران زن هالیوود، روی بورس بود و بلیطش برنده می‌شد. این‌جا هم شمایل یک‌قهرمان زن را بازی می‌کند؛ مثل قهرمان‌های سیاه‌پوست فیلم‌های آمریکایی که از بین همه بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها عبور می‌کردند و مثل غواص سیاه‌پوست «مرد افتخار» در نهایت عقیده‌شان را به کرسی می‌نشاندند. جوردن ا نیل که از تبعیض و تفاوت رفتاری مردان دوره ویژه ناراحت است، سرش را با شماره چهار می‌زند و شبیه دیگر سربازان کچل نیروهای ویژه می‌شود. یعنی از زیبایی‌اش می‌گذرد تا حرفش را به کرسی بنشاند! چه زن با اراده‌ای! اما گذشتن از زیبایی برای خدمت در ارتش مقدس آمریکا که ناجی مردم جهان است، کافی نیست. دکتر ارتش به اُ نیل می‌گوید دارد خلاف روند طبیعی بدنش از آن کار می‌کشد و بدنش ذخایر و چربی‌ها را می‌سوزاند. فشارهای سنگین تمرین‌های نظامی هم نظم طبیعی زنانه بدنش را به هم زده‌اند. اما خب، زن قصه، هدف بزرگتری دارد که بدن زنانه‌اش کمترین هزینه‌ای است که باید در این‌راه هزینه کند! در راه اثبات این‌عقیده مقدس که حضور در ارتش آمریکا، زن و مرد نمی‌شناسد و همه‌ می‌توانند در امر انجام وظیفه برای آمریکا مشارکت داشته باشند! تازه جوردن با عزم راسخ‌تر، شنای یک‌دستی هم می‌رود!

البته نویسندگان فیلمنامه، آن‌قدرها هم بی‌انصاف نبوده‌اند که فقط یک‌نوع زن را در فیلمنامه تصویر کنند؛ بله در یک‌طرف داستان خانم سناتور جاه‌طلب و قدرتمند حضور دارد که برای خودش یک‌ آیرون‌لیدی است و نقشش را هم به آن‌بنکرافت داده‌اند که چهره کاریزماتیکی دارد و کلی خاطره سینمایی خوب با او داریم. در طرف دیگر هم جوردن قرار دارد که دمی مور در دوران جوانی و زیبایی‌اش ایفاگر نقش او شده و به‌خاطر آرمانش، از موی سر و زندگی زنانه می‌گذرد و غلتیدن در گل و لای و لجن مناطق را به جان می‌خرد. پس همه را با یک‌چوب نرانید! اگر سیاستمداران و اهالی قدرت روزی بند را آب می‌دهند و معلوم می‌شود اهل زد و بند بوده‌اند، از آن‌طرف رزمندگان و ارتشی‌هایی هم هستند که حاضرند با خلوص نیت به کشورهایی مثل ایران و عراق و لیبی بروند تا خم به ابروی آمریکایی‌ها نیاید. صبر کنید با این‌سه‌کشوری که نام بردیم کار داریم و به آن‌ها خواهیم رسید. 

بودن بین نیروهای ویژه آمریکا ارزشش را دارد کچل کنی و زن نباشی!

مشخص است که در مسیر این‌قصه تخیلی، باید مردها کم بیاورند اما جوردن نه! حتی وقتی فرماندهی چندتن از مردان را به او می‌سپارند و آن‌ها در حین مانور تمرد کرده و باعث به زحمت افتادن بقیه می‌شوند و کار به بازجویی می‌کشد! این‌جا هم بقیه کم می‌آورند و فقط جوردن است که در نهایت با کله می‌کوبد توی دماغ مربی سخت‌گیر دوره آموزشی و یک فحش آبدار مردانه هم حواله‌اش می‌کند که تبدیل به الگو و سرمشق مردهای دوره می‌شود تا همه با خنده آن‌فحش مردانه را تکرار کنند و بخندند. خلاصه آن‌که مای مخاطب باید از مسیر این‌داستان تخیلی به این‌باور برسیم که ارتش آمریکا زنانی دارد که از مرد، مرد هستند! اما واقعیت‌های میدان جنگ در عراق و فلسطین اشغالی چیز دیگری بگویند! چه کنیم؟ فیلم است دیگر! ما هم که دل‌نازک و زودباور!

اما قهرمان‌شدن ساده نیست! وقتی نیروهای ویژه، جوردن را در جمع خودشان می‌پذیرند و می‌فهمند چه‌قدر قهرمان است، خانم سناتور از پشت پرده زیرآب او را می‌زند و با بستن یک‌اتهام جنسی که هم‌جنس‌گراست باعث می‌شود نامش از دوره خط بخورد. اما مگر قهرمان آمریکایی‌ها کم می‌آورد؟ نه اصلا! می‌رود پیش خانم سناتور و تهدید می‌کند افشاگری می‌کند و آبرویش را می‌برد. این‌قدر هم جدی است که خانم سناتور می‌ترسد و او را دوباره وارد نیروهای ویژه می‌کند. رسیدن به اردوگاه نیروها همان و ابلاغ یک‌ماموریت مهم هم همان! بله جوردن آماده باش که ماموریتی ابلاغ شده و باید برویم؟ به کجا؟ ایران؟ عراق؟ نه خیر! لیبی! وسط بیابان و جایی که خبری از تمدن نیست. 

بگذارید خلاصه‌اش کنیم. نیروهای ویژه راهی ماموریت می‌شوند و در یک‌زیردریایی به‌سمت لیبی می‌روند. اطلاعات زیاد و عمیق فنی جوردن هم در زیردریایی همه را شگفت‌زده می‌کند و نقشه عملیات را هم ترسیم می‌کند. هنگام ماموریت هم وقتی مربی و ارشد گروه زخمی می‌شود، با تاکتیکی که جوردن می‌چیند، باعث نجات مربی می‌شود. راستی یادمان رفت بگوییم نقش مربی را ویگو مورتنسن بازی می‌کند؛ آراگونِ «ارباب حلقه‌ها» که دنیا را از دست اهریمن و سائورون نجات می‌داد! یادتان هست؟ بگذارید به عملیات نیروهای ویژه برگردیم! همه تروریست‌ها با حمایت هلی‌کوپترهای توپدار ارتش آمریکا تار و مار می‌شوند و جوردن و مربی و همه نیروهای ویژه به سلامت سوار هلی‌کوپتر دیگری می‌شوند تا بروند برای سکانس آخر و گرفتن مدال افتخار! البته این‌نکته مهم را هم به جوردن می‌گویند که مایل‌اند باز هم با او به ماموریت بروند و اون هم با ملاحت یک‌لبخند تحویلشان می‌دهد. 

آخرش چه شد؟ یک‌افسر اتوکشیده و مرتب آمریکایی که زن هم هست، وارد دوره‌ای شد که در طول فیلم هرچه‌قدر توانسته‌اند درباره سخت‌ترین‌بودن خالی‌بندی کرده‌اند و سربلند خارج شد. در نهایت هم باعث نجات جان یکی از سرآمدان نیروهای ویژه ارتش آمریکا شد و ضمن به هم ریختن بیابان‌های لیبی، صحیح و سلامت به خانه‌اش که کیلومترها آن‌طرف‌تر است، برگردد. هر وقت هم لازم شد بیاید و کلانتر محل باشد! این‌کلانترها قبلا مرد بودند ولی خب باید انعطاف‌پذیر باشیم و با شرایط جلو برویم. شاید روزگار طوری شد که نیاز باشد این زن‌های مردشده به داد ما مردمان جهان سومی برسند! ما که نمی‌فهمیم. آن‌که خودشان خوب و بد ما را می‌فهمند باید در این‌زمینه تصمیم بگیرند. ما فقط فیلمش را در سال ۱۹۹۷ می‌بینیم و بدون این‌که بفهمیم، در پس ذهن‌مان، در ناخودآگاهمان به لزوم این‌موضوعات پی می‌بریم و منتظر ارتش آزادی‌بخش آمریکا یا اسرائیل [چه فرقی می‌کنند؟ این‌ها که جفت‌شان یکی هستند] می‌شویم که ما را در ونزویلا، ایران، سوریه یا لیبی و عراق نجات بدهد؛ شاید هم روزی در چین و ترکیه و پاکستان و ... 

صادق وفایی

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
کدام کالا را نسبت به قبل کمتر مصرف می‌کنید؟
مرجع جواهرات
الی گشت