به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، ناصر تقوایی صبح امروز دوشنبه ۲۲ مهر از دنیا رفت؛ کارگردانی که بهعنوان یکی از پیشروهای موج نوی سینمای ایران شناخته میشود و آثار اقتباسی موفقی را در کارنامه خود ثبت کرده است.
سریال «داییجان ناپلئون» با اقتباس از رمانی با همیننام بهقلم ایرج پزشکزاد که سال ۱۳۵۵ و پیش از انقلاب ساخته شد و فیلم سینمایی «ناخداخورشید» با اقتباس از رمان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی که سال ۱۳۶۵ ساخته شد، دو اثر شاخص اقتباسی تقوایی هستند که با فاصله ۱۰ سال از یکدیگر و پیش و پس از انقلاب ساخته شدهاند. دیگر اثر اقتباسی اینکارگردان، «آرامش در حضور دیگران» است که فیلمی روشنفکری بهقلم غلامحسین ساعدی و اقتباسشده از مجموعهداستان همینداستاننویس با عنوان «واهمههای بینامونشان» است. اینفیلم توسط دولت وقت توقیف شد اما توانست جایزه شیر نقرهای جشنواره ونیز را برای تقوایی به ارمغان بیاورد. البته تقوایی از جشنواره ونیز، شیر طلایی هم گرفته که علتش فیلم کوتاه «رهایی» در سال ۱۳۵۰ بود. اما آرامش در حضور دیگران سال ۱۳۵۲ اجازه اکران پیدا کرد و با اینوجود بهخاطر اعتراض پرستاران، بهطور کامل از پرده پایین کشیده شد.
اینمستندساز، عکاس و کارگردان سینما، متولد ۱۳۲۰ در آبادان بود و امروز در ۸۴ سالگی از دنیا رفت. او علاوه بر ساخت مستندهای ماندگاری چون «اربعین»، «تمرین آخر»، «باد جن» [ دوتای اولی درباره عزاداری امام حسین (ع) و سومی درباره فرهنگ عامه مردم جنوب است] و «فروغ فرخزاد»، به عکاسی و داستاننویسی هم علاقه داشت و البته ادبیات را بهعنوان عشق خود معرفی میکرد. مجموعهداستان «تابستان همانسال» بهعنوان تنها اثر تقوایی در حوزه ادبیات داستانی، گواهی بر اینعشق و علاقه است.
تقوایی بهجز سریال «داییجان ناپلئون»، در تهیه و تولید سریال ماندگار «کوچک جنگلی» هم مشارکت داشت که البته از اینپروژه تلویزیونی کنار گذاشته شد. او نگارش فیلمنامه و پیشتولید اینسریال را انجام داد اما کارگردانی اثر به بهروز افخمی واگذار شد و «کوچک جنگلی» مانند دو فیلم سینمایی «رومی و زنگی» و «چای تلخ» که ابتدای دهه ۱۳۸۰ کلید خوردند و متوقف شدند، تبدیل به حسرت تقوایی شد.
فیلم سینمایی ملیگرا و انقلابی «ای ایران» تقوایی هم که تولید سال ۱۳۶۸ است، ساخته و بعدا دیده شد اما در جشنواره فجر آنسال مورد بیمهری قرار گرفت و کنار گذاشته شد.
«صادق کرده» هم دیگر فیلم تقوایی است که روحیات انتقامجویانه و اعتراضی دارد و داستانش به «قیصر» مسعود کیمیایی دیگر کارگردان موج نوی سینمای ایران شباهت دارد. چون در اینفیلم هم بحث ناموس و کشتن بهخاطر موضوعات ناموسی و خانوادگی مطرح است.
اما یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه تقوایی که یکی از مهمترین آثار سینمای ایران هم محسوب میشود و نمونه موفق اقتباس سینمایی از آثار ادبی است، «ناخدا خورشید» است که به جز افتخارات و جوایز داخلی، یوزپلنگ برنزی جشنواره لوکارنو را هم به نام او زد. کسانی که رمان «داشتن و نداشتن» همینگوی را خواندهاند، میدانند که داستان رمان درباره ناخدایی به نام هری مورگان است که قایقش را در اختیار مسافران قرار داده و از آن ها کرایه سفر می گیرد. در یکی از روزها، یک مشتری به نام جانسون به ناخدا مورگان مراجعه می کند و اعلام می کند قصد کرایه قایق را دارد. اما در ادامه ماجرا، با نابود کردن وسایل ماهیگیری ناخدا، کرایه را نمی دهد و فرار می کند. این میان، پای یک نقشه سرقت از بانک وسط است. کتاب همینگوی برای اولینبار سال ۱۹۳۷ چاپ شد و تقوایی ضمن اقتباس از آن، تغییراتی در داستان داد. نقش محوری فیلم یعنی ناخدا را هم به داریوش ارجمند سپرد که با مدیریت دوبلاژ منوچهر اسماعیلی و نقشگویی خودش بهجای ارجمند، به یکی از بهیادماندنیترین نقشآفرینیهای داریوش ارجمند و دیگر بازیگران فیلم تبدیل شد.
آخرین اثر اکرانشده از اینکارگردان سینمای ایران، درام اجتماعی و زنوشوهری «کاغذ بیخط» است که سال ۱۳۸۰ با دو ستاره سینمای آنروز یعنی خسرو شکیبایی و هدیه تهرانی ساخته شد و با وجود آنکه قصهاش فراز و فرود و حادثه تکاندهنده چندانی نداشت، یکدرام خوب پرداخته و پاکیزه را به مخاطب عرضه میکرد. خیالبافیها و داستانسرایی شخصیت زن داستان شاید ناشی از همانعشق و علاقه تقوایی به ادبیات و اقتباس باشد. چون اینزن تلاش داشت زندگی خود را وارد فیلمنامهای کند که بهعنوان کار عملی کلاس فیلمنامهنویسی مینوشت. پایانبندی فیلم هم شروع یکروز دیگر بین جهانگیر و رویا (زن و شوهر قصه) بود.
ناصر تقوایی با کارنامه و افتخاراتی که دارد، یکی از بزرگترین ناکامان سینما و تلویزیون ایران است؛ کارگردانی که عشق و علاقهاش به ادبیات و تلفیق آن با قاب سینما و تلویزیون میتوانست به خلق آثار ماندگار بیشتری شود. او بهجز مواردی که اشاره کردیم، بنا داشت مجموعهای تلویزیونی درباره چهرههای ادبیات معاصر ایران بسازد و قصد داشت تصمیم خود را در سال ۱۳۵۷ عملی کند که اینمجموعه هم به فهرست ناکامیهایش افزوده شد. ازدواجش با شهرنوش پارسیپور داستاننویس (همسر اولش) را هم میتوان گواه دیگری از علاقه او به ادبیات دانست. او همچنین در کنار توفیق در ساخت «داییجان ناپلئون» که از رمان ایرج پزشکزاد اقتباس شده بود، در ساخت نسخه اقتباسی «شوهر آهوخانم» علیمحمد افغانی ناکام ماند.
سال ۱۴۰۱ بود که فیلمنامه مفصل سریال «کوچک جنگلی» که تقوایی ۳ سال برای نوشتنش زمان گذاشت، منتشر شد. امید آنکه دیگر کارهای نیمهتمام و منتشرنشده اینکارگردان آبادانی سینمای ایران نیز روزی به دست مخاطبانش برسند.
صادق وفایی