
به گزارش تابناک؛ BAW 212 روی کاغذ خودرویی است که دقیقاً با ذائقه بازار ایران بازی میکند؛ ظاهر کلاسیک، شاسی مستقل، سیستم چهارچرخ محرک، پیشرانه توربوشارژ و گیربکس مدرن. ترکیبی که اگر درست اجرا شود، میتواند دل بسیاری از علاقهمندان به آفرود و خودروهای جانسخت را ببرد. اما مشکل دقیقاً همینجاست؛ فاصله میان «آنچه وعده داده میشود» و «آنچه در عمل دیده میشود».
شرکت Beijing Automobile Works یا همان BAW، سابقهای طولانی در ساخت خودروهای ساده، نظامیمحور و کمتجمل دارد. ریشههای 212 به پلتفرمهای قدیمی نظامی بازمیگردد؛ خودروهایی که قرار نبود ظریف باشند، اما باید دوام میآوردند. نسخههای جدیدتر 212 تلاش کردهاند با حفظ همان شمایل کلاسیک، بهروزرسانی فنی شوند و وارد بازار مصرفی شوند؛ تلاشی که هنوز مشخص نیست چقدر موفق بوده است.
طبق مشخصاتی که برای نسخه جدید BAW 212 معرفی شده، این خودرو به یک پیشرانه ۲.۰ لیتری توربوشارژ، چهار سیلندر خطی مجهز است. موتوری که در کلاس خود عدد قابلقبولی ارائه میدهد و توان خروجی آن بسته به تنظیمات، در محدوده حدود ۲۲۰ تا ۲۳۰ اسب بخار و گشتاوری نزدیک به ۳۸۰ نیوتنمتر قرار میگیرد. این اعداد برای یک آفرودر میانوزن، روی کاغذ جذاباند و نشان میدهند BAW قصد داشته از فضای موتورهای قدیمی فاصله بگیرد.

نیروی موتور از طریق یک گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک با قابلیت تیپترونیک به سیستم انتقال قدرت منتقل میشود؛ گیربکسی که اگر هماهنگی درستی با موتور و وزن خودرو داشته باشد، میتواند هم در رانندگی جادهای و هم در مسیرهای آفرودی عملکرد نرمتر و کنترلپذیرتری ارائه دهد. وجود حالت دستی یا تیپترونیک، به راننده اجازه میدهد در مسیرهای سخت، کنترل بیشتری روی دور موتور و گشتاور داشته باشد؛ نکتهای که برای آفرود اهمیت بالایی دارد.

سیستم چهارچرخ محرک در BAW 212 از نوع پارتتایم است؛ یعنی راننده در شرایط عادی با دیفرانسیل عقب حرکت میکند و در صورت نیاز، محور جلو را وارد مدار میکند. جعبهدنده کمکی، ضرایب سنگین و ساختار کلاسیک انتقال قدرت، نشان میدهد این خودرو دستکم از نظر مفهومی، هنوز به فلسفه آفرود وفادار مانده است.
اما آفرود فقط موتور قوی و گیربکس چندسرعته نیست. آفرود یعنی ایمنی سازهای، یعنی اتاقی که در پیچش، ضربه و واژگونی، جان سرنشین را حفظ کند. درست همینجاست که ماجرای حادثه نمایشگاهی چین اهمیت پیدا میکند. خودرویی که در یک تست یا مانور تقریبا شدید، دچار تغییر شکل نگرانکننده در ستون A میشود، زنگ خطر را به صدا درمیآورد؛ چه برای مصرفکننده چینی و چه برای خریدار ایرانی.

ستون A فقط یک تکه فلز نیست؛ ستون A بخشی از قفس ایمنی خودرو است. اگر این ستون در برابر تنشها عملکرد ضعیفی داشته باشد، تمام ادعاهای مربوط به جانسختی، عبور از مسیرهای صعبالعبور و ماجراجویی، رنگ میبازد. این ضعف، دیگر مسئله سلیقه یا طراحی نیست؛ مسئله مهندسی و ایمنی است.
در این میان، نقش ایلیا موتور بهعنوان شرکتی که با تبلیغات گسترده در حال معرفی و پیشفروش این خودرو در بازار ایران است، کاملاً قابل نقد است. ادبیات تبلیغاتی پرهیجان، تصاویر پرزرقوبرق و تأکید مداوم بر قدرت و توانایی، وقتی ارزش دارد که همزمان با شفافیت فنی و پاسخگویی همراه باشد. بازار ایران دیگر آن بازار سادهباور دهههای گذشته نیست؛ مخاطب امروز سؤال میپرسد، ویدئو میبیند و مقایسه میکند.

سؤال من به عنوان کسی که هیجانی رانندگی میکند و ایمنی خودرو برایش شاید بیشتر از دیگرام مهم باشد روشن است:
وقتی چنین ضعفی در نسخهای که خودِ سازنده در چین به نمایش گذاشته دیده شده، نسخهای که قرار است وارد ایران شود چه تفاوتی دارد؟
آیا تقویت سازهای انجام شده؟
آیا تست ایمنی مستقلی وجود دارد یا همهچیز به بروشور کارخانه محدود شده است؟

سکوت در برابر این پرسشها، دقیقاً همان نقطهای است که تبلیغ را به ضدتبلیغ تبدیل میکند. تجربه بازار ایران پر است از خودروهایی که با وعدههای بزرگ آمدند و با واقعیتهای تلخ رفتند. مصرفکننده ایرانی هنوز خاطره برخی پروژهها را فراموش نکرده؛ پروژههایی که با پیشفروشهای پرهیاهو آغاز شدند و با مشکلات فنی، خدمات ضعیف و افت شدید ارزش به پایان رسیدند.

در بخش تعلیق و شاسی، BAW 212 همچنان ساختار سنتی دارد؛ شاسی نردبانی، محورهای مقاوم و تنظیماتی که برای مسیرهای ناهموار طراحی شدهاند. این انتخاب میتواند برای کاربری آفرودی مزیت باشد، اما در عوض راحتی سواری و ایمنی جادهای را به چالش میکشد. نبود سامانههای کمکراننده پیشرفته، پلتفرم الکترونیکی ساده و سطح ایمنی فعال محدود، نکاتی هستند که نمیشود با چند واژه تبلیغاتی از کنارشان عبور کرد.
BAW 212 نه خودرویی کاملاً بد است و نه آن قهرمانی که تبلیغات از آن میسازند. این خودرو میتواند برای بخشی از بازار جذاب باشد؛ به شرطی که با قیمتگذاری منطقی، شفافیت فنی و پاسخگویی واقعی عرضه شود. پنهانکردن ضعفها، یا نادیدهگرفتن نگرانیهای جدی، فقط اعتماد را از بین میبرد.
در پایان، امیدواریم خودرویی که ایلیا موتور قصد واردات و عرضه آن را دارد، به سرنوشت پروژههایی مانند دایون دچار نشود؛ خودروهایی که با سروصدای زیاد آمدند، اما در عمل نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. بازار ایران بیش از هر چیز، امروز به صداقت نیاز دارد؛ صداقتی که اگر نباشد، هیچ گیربکس ۸ سرعتهای و یا هیچ مدیر مارکتنیگ با سابقه ای که کوراندو را راحت در ایران فروخته ! نمیتواند جای خالیاش را پر کند.