اندیشکده آمریکایی «رند» مدعی شد

«جنگ محدود» بین ایران و اسرائیل محتمل است/ اسرائیل مدعی نابودی ۵۰ درصد از موشک‌های بالستیک ایران است

یک اندیشکده آمریکایی در مقاله‌ای می‌گوید برنامه هسته‌ای ایران مانند عراق و سوریه نیست که با حمله نظامی از بین برود.
کد خبر: ۱۳۲۱۰۲۲
|
۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۲ 04 August 2025
|
35139 بازدید
|
۵

یکی از پرسش‌های کلیدی این است که آیا حملات ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان که با نام «عملیات پتک نیمه‌شب» شناخته می‌شود، موفق به نابودسازی کامل سایت عمیقاً مدفون فردو شده‌اند یا صرفاً آن را برای چند ماه از کار انداخته‌اند. 

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، اندیشکده آمریکایی «رند» در مقاله‌ای به بررسی آثار و نتایج جنگ ۱۲ روزه بر برنامه هسته‌ای ایران پرداخته که در ادامه آمده است.

لازم به ذکر است انتشار مقالات اندیشکده‌های خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.

جنگ هوایی اسرائیل علیه ایران — «عملیات شیر خیزان» — ممکن است به پایان رسیده باشد، اما بحث و جدل‌ها پیرامون این حملات همچنان ادامه دارد. 

یکی از پرسش‌های کلیدی این است که آیا حملات ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان که با نام «عملیات پتک نیمه‌شب» شناخته می‌شود، موفق به نابودسازی کامل سایت عمیقاً مدفون فردو شده‌اند یا صرفاً آن را برای چند ماه از کار انداخته‌اند. 

میزان آسیب وارد شده به برنامه هسته‌ای ایران، بی‌تردید از منظر عملیاتی اهمیت دارد. اما نقد گسترده‌تری که مطرح می‌شود — اینکه این کارزار ۱۲ روزه به نوعی بی‌ملاحظه و بی‌نتیجه بوده، چون ممکن است برنامه هسته‌ای ایران را به طور دائمی نابود نکرده باشد — از اصل موضوع غافل است.

عملیات شیر خیزان یک جنگ محدود بود که با ابزار‌های محدود و در بازه زمانی بسیار کوتاه‌تری انجام شد — و همین محدودیت‌ها به این معناست که اهداف عملیات نیز محدود بوده‌اند؛ بنابراین باید این عملیات را در قیاس با راهبرد‌های جایگزین سنجید

عملیات شیر خیزان یک جنگ محدود بود که با ابزار‌های محدود و در بازه زمانی بسیار کوتاه‌تری انجام شد — و همین محدودیت‌ها به این معناست که اهداف عملیات نیز محدود بوده‌اند؛ بنابراین باید این عملیات را در قیاس با راهبرد‌های جایگزین سنجید — مانند آغاز یک جنگ طولانی‌تر و فرسایشی یا عدم اقدام نظامی و تداوم گزینه‌های دیپلماتیک.

اگر با گزینه جنگی طولانی‌تر آغاز کنیم: زمانی که رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، دستور پایان جنگ را صادر کرد، قطعاً اهداف بیشتری در ایران باقی مانده بودند. اگرچه ارائه گزارش کامل و علنی از نتایج حملات زمان‌بر خواهد بود، ارتش اسرائیل مدعی است که حدود ۱٬۰۰۰ فروند، یا ۴۰ تا ۵۰ درصد از موشک‌های بالستیک ایران را نابود کرده، ۲۵۰ پرتاب‌گر موشک ایران (تقریباً دو سوم آنها) را از بین برده، چندین دهه از رهبران ارشد نظامی و دانشمندان هسته‌ای ایران را کشته، و برنامه هسته‌ای ایران را برای «چند سال» به عقب رانده است. 

به عبارت دیگر، حتی طبق برآورد‌های خود ارتش اسرائیل، برنامه هسته‌ای ایران نابود نشده، بخش عمده‌ای از موشک‌هایش همچنان باقی‌ست، و بیشتر رهبران نظامی‌اش دست‌نخورده باقی مانده‌اند.

با این حال، پرسش اصلی این است که آیا عملیات نظامی اسرائیل به نقطه‌ای رسیده بود که بازدهی آن به‌طور چشمگیری کاهش یافته باشد. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد ممکن است چنین باشد. 

برای شروع، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) تأیید کرده است که حملات اسرائیل و ایالات متحده آسیب قابل توجهی به تأسیسات هسته‌ای ایران در اصفهان و نطنز وارد کرده‌اند.

اما تا جایی که تأسیسات زیرزمینی مانند سایت فردو هنوز تا حدی دست‌نخورده باقی مانده‌اند، مشخص نیست اسرائیل از طریق حملات هوایی چه کار بیشتری می‌تواند انجام دهد که ایالات متحده با بمب‌های ۳۰٬۰۰۰ پوندی GBU-۵۷ موسوم به «نفوذگر عظیم» قادر به انجامش نبوده است

اما تا جایی که تأسیسات زیرزمینی مانند سایت فردو هنوز تا حدی دست‌نخورده باقی مانده‌اند، مشخص نیست اسرائیل از طریق حملات هوایی چه کار بیشتری می‌تواند انجام دهد که ایالات متحده با بمب‌های ۳۰٬۰۰۰ پوندی GBU-۵۷ موسوم به «نفوذگر عظیم» قادر به انجامش نبوده است. در نهایت، اسرائیل فاقد چنین سلاح‌هایی و همچنین بمب‌افکن‌های استراتژیکی است که بتوانند آنها را پرتاب کنند.

جنگ محدود اسرائیل علیه ایران باید در مقایسه با راهبرد‌های جایگزین سنجیده شود.

اگرچه ادامه دادن کارزار هوایی احتمالاً این امکان را برای اسرائیل فراهم می‌کرد که اهداف بیشتری از توان موشکی ایران و رهبران ارشد آن را هدف قرار دهد، اما منافع عملیاتیِ بیشتر باید در برابر هزینه‌های محتمل آن سنجیده شود. 

با وجود سرکوب پرتاب‌گر‌های موشکی ایران، این کشور همچنان موفق شد بیش از دو دوجین از شهروندان اسرائیلی را بکشد، بیش از ۳٬۰۰۰ نفر را زخمی کند، و حدود ۳ میلیارد دلار خسارت وارد آورد. 

اسرائیل با ترکیبی از مهارت و خوش‌شانسی، توانست از کشته شدن خلبانان خود بر فراز ایران جلوگیری کند؛ اما با افزایش زمان و تعداد سورتی‌های پرواز (ماموریت‌های پروازی رزمی)، شانس اسرائیل نهایتاً به پایان می‌رسید و ممکن بود ایران در این روند به یک امتیاز مهم در مذاکرات دست یابد. 

در حالی که یهودیان اسرائیلی عمدتاً از این جنگ پیشگیرانه حمایت کردند، افکار عمومی در ایالات متحده در مورد نقش مستقیم این کشور در جنگ، چندان یکپارچه نبود. این موضوع می‌توانست منجر به یک دینامیک سیاسی شود که در آن اسرائیل بدون حمایت قدرت بزرگ خود باقی بماند.

در نهایت، تنها راهی که اسرائیل یا ایالات متحده می‌توانستند به‌طور احتمالی تهدید ایران را برای همیشه پایان دهند، فشار برای تغییر رژیم بود. بدون شک چنین راه‌حلی برای برخی جذاب است. 

به مدت نزدیک به نیم قرن، نظام ایران به‌طور فعال با استفاده از نیرو‌های نیابتی خود، آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها را کشته و در عین حال شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر داده است. برای اینکه کسی در این زمینه تردید نداشته باشد، حتی یک ساعت شمارش معکوس برای نابودی اسرائیل در مرکز تهران نصب کرده است.

چرا ایده تغییر نظام شکست خورد؟

اما همان‌طور که جنگ‌های عراق و افغانستان نشان دادند، تغییر رژیم همواره با بی‌نظمی همراه است، می‌تواند به نتایج غیرقابل پیش‌بینی منجر شود، و نیازمند تعهدی بلندمدت برای اجرای صحیح آن است

اما همان‌طور که جنگ‌های عراق و افغانستان نشان دادند، تغییر رژیم همواره با بی‌نظمی همراه است، می‌تواند به نتایج غیرقابل پیش‌بینی منجر شود، و نیازمند تعهدی بلندمدت برای اجرای صحیح آن است؛ بنابراین قابل درک است که نه اسرائیل و نه ایالات متحده تمایل چندانی به قرار دادن تغییر نظام به عنوان هدف این جنگ نداشتند.

در عین حال، گزینه دوم — یعنی حمله نکردن به ایران و واگذاری امور به دیپلماسی و تحریم‌ها — نیز به اندازه گزینه اول جذاب نبود. 

 با وجود اعلام ایران مبنی بر عدم تمایل به دستیابی به سلاح هسته‌ای، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) گزارش داده که ایران اورانیوم را بسیار فراتر از سطح مورد نیاز برای مصارف صلح‌آمیز غنی‌سازی کرده است. 

در واقع، برنامه هسته‌ای ایران پیش از حمله در حال شتاب گرفتن بود. طبق گزارش‌های آژانس، ایران تنها از فوریه تا مه، ذخایر اورانیوم غنی‌شده نزدیک به درجه تسلیحاتی خود را تقریباً ۵۰ درصد افزایش داده بود. 

علاوه بر این، اگر ایران واقعاً نیت صلح‌آمیز داشت، نیازی به استقرار پدافند هوایی اطراف سایت‌های هسته‌ای یا دفن عمیق آنها در زیر زمین نداشت. به عنوان مثال، تأسیسات غنی‌سازی فردو در عمق ۸۰ تا ۹۰ متری درون یک کوه ساخته شده است.

البته باید اذعان کرد که در مورد میزان نزدیکی ایران به ساخت بمب پیش از جنگ، بحث فعالی در جریان است. هم اسرائیل و هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برآورد کرده‌اند که ایران می‌توانست ظرف چند هفته به اندازه کافی اورانیوم غنی‌شده برای ساخت ۱۵ بمب تولید کند. 

در مقابل، ارزیابی‌های ایالات متحده می‌گوید که صرف داشتن اورانیوم غنی‌شده برای ساخت یک سلاح قابل پرتاب کافی نیست. ساخت یک بمب واقعی ممکن است تا سه سال طول بکشد.

با این حال، باید توجه داشت که برآورد‌های مربوط به «گریز هسته‌ای» (nuclear breakout) همواره دشوار و همراه با عدم قطعیت است، و ایالات متحده در گذشته نیز غافلگیر شده است. 

برای مثال، در جریان جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، ایالات متحده از پیشرفت برنامه هسته‌ای عراق غافلگیر شد — و در جنگ دوم خلیج فارس از نبودِ همان پیشرفت، بار دیگر غافلگیر شد. 

همچنین آمریکا نتوانست سرعت و ابعاد برنامه‌های هسته‌ای و موشکی کره شمالی را به‌درستی پیش‌بینی کند و سرعت پیشرفت تسلیحاتی چین را نیز دست‌کم گرفته بود.

با این حال، در یک سطح کلی، این‌که ایران چند هفته یا چند سال تا ساخت بمب فاصله دارد، چندان تفاوتی نمی‌کند. شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد دیپلماسی و فشار‌های اقتصادی، بدون پشتوانه فشار نظامی، می‌توانستند ایران را وادار به توقف برنامه هسته‌ای‌اش کنند.

چرا در میان مذاکرات ایران و آمریکا جنگ شروع شد؟

کارزار «فشار حداکثری» در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، هرچند آسیب‌های اقتصادی جدی به مردم ایران وارد کرد، اما در تغییر موضع هسته‌ای ایران ناکام ماند. 

این موضوع چندان تعجب‌آور نیست، چراکه تحریم‌های اقتصادی سابقه‌ای مبهم و نه‌چندان موفق در وادار ساختن کشور‌ها به چشم‌پوشی از دغدغه‌های امنیتی بنیادی‌شان، مانند سلاح هسته‌ای، دارند. هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که فشار اقتصادی مشابه می‌توانست نتیجه‌ای متفاوت در پی داشته باشد.

از سوی دیگر، هیچ راهکار دیپلماتیکی نیز در دسترس نبود. دولت ترامپ، به‌ویژه در ابتدای روی کار آمدنش، تلاش کرد تا توافق جدیدی با ایران برقرار کند. 

بنا بر گزارش‌های رسانه‌ای، آنچه روی میز قرار داشت، مشابه «برجام» — توافق هسته‌ای دوران اوباما — بود. این توافق محدودیت‌های متعددی داشت: از جمله بند‌های انقضاء (sunset clauses)، فقدان هرگونه محدودیت بر برنامه موشکی ایران (که به‌احتمال زیاد ابزار تحویل بمب خواهد بود)، و بی‌توجهی به شبکه نیرو‌های نیابتی ایران؛ و حتی همین توافق نیز برای ایران بیش از حد قابل پذیرش نبود.

واقعیت ناخوشایند این است که پیش از اقدام نظامی اسرائیل، هیچ گزینه عملی و مؤثرِ دیپلماتیک یا اقتصادی برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران وجود نداشت. 

با توجه به تمایل پیشین ایران به حمله علیه اسرائیلِ دارای سلاح هسته‌ای و نیز دارایی‌های نظامی ایالات متحده در منطقه، وجود یک ایران هسته‌ای که حتی کمتر قابل بازدارندگی باشد، برای اسرائیل و دولت ترامپ قابل‌پذیرش نبود. 

حتی اگر از اقدامات نیرو‌های نیابتی ایران چشم‌پوشی کنیم، خود ایران در سال ۲۰۲۰ پس از کشته شدن یک فرمانده ارشدش توسط ایالات متحده، پایگاه‌هایی را که محل استقرار نیرو‌های آمریکایی در عراق بودند، با موشک هدف قرار داد. 

در ادامه، ایران در آوریل ۲۰۲۴ با بارانی از موشک و پهپاد به اسرائیل حمله کرد و سپس در اکتبر همان سال حمله‌ای دیگر ترتیب داد، که باعث گسترش جنگ در خاورمیانه شد—جنگی که پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل آغاز شده بود. 

می‌توان امیدوار بود که ایران در صورت دستیابی به بمب هسته‌ای، در استفاده از «کارت برنده» خود محتاط‌تر عمل کند، اما هیچ نشانه‌ای تا این لحظه وجود ندارد که این فرض قابل اطمینان باشد.

اگر جنگی بزرگ‌تر و طولانی‌تر بیش از حد پرخطر باشد و بی‌عملی نیز فاجعه‌بار، در این صورت تنها گزینه‌ی باقی‌مانده، به‌طور پیش‌فرض، جنگی محدود است که هدف آن تضعیف برنامه هسته‌ای ایران و خریدن زمان برای تغییر شرایط باشد. 

اسرائیل پیش‌تر دو بار این راهبرد را به کار گرفته است: حمله به رآکتور اوسیراک عراق در سال ۱۹۸۱ و رآکتور الکبر سوریه در سال ۲۰۰۷. هر دوی این حملات، دست‌کم از این نظر که فرصت زمانی کافی برای بروز تحولات ژئوپلیتیکی فراهم کردند که مانع هسته‌ای شدن عراق و سوریه شد، موفقیت‌آمیز بودند.

اما برنامه هسته‌ای ایران در زمان حملات، به‌مراتب پیشرفته‌تر از موارد قبلی بود؛ بنابراین، هیچ تضمینی وجود ندارد که حملات اسرائیل و آمریکا نتایجی مشابه در پی داشته باشند

اما برنامه هسته‌ای ایران در زمان حملات، به‌مراتب پیشرفته‌تر از موارد قبلی بود؛ بنابراین، هیچ تضمینی وجود ندارد که حملات اسرائیل و آمریکا نتایجی مشابه در پی داشته باشند. با این حال، دست‌کم می‌توان گفت که این جنگ احتمالاً برای اسرائیل و ایالات متحده زمان خریده است.

اما از این مهم‌تر آن‌که، جنگ‌های محدود می‌توانند زمینه‌ساز دیپلماسی شوند. همان‌طور که اقتصاددان برنده جایزه نوبل، توماس شلینگ، اشاره کرده بود، خشونت می‌تواند شکلی از دیپلماسی باشد. استفاده از زور، شاخصی ملموس از قدرت و اراده یک طرف در مقایسه با طرف مقابل است. 

در عرض چند هفته، اسرائیل و ایالات متحده نشان دادند که هم توانایی و هم تمایل دارند که برنامه هسته‌ای ایران را از بین ببرند. این مسأله می‌تواند برای هر دو طرف، در مذاکرات آتی درباره برنامه هسته‌ای ایران، دست بالا ایجاد کند — به‌ویژه، چون آنها آشکارا اعلام کرده‌اند که اگر ایران برنامه‌اش را از سر بگیرد، بدون تردید دوباره به آن حمله خواهند کرد.

 این‌که آیا این اهرم فشار در نهایت به توافقی جدید منتهی شود — شاید نسخه‌ای بهبود‌یافته از توافق دوران اوباما — هنوز مشخص نیست، اما عملیات «شیر خیزان» زمین بازی دیپلماتیک را از نو ترسیم کرد.

طنز ماجرا آنجاست که برخی از همان صدا‌هایی که سال‌ها از «جنگ‌های بی‌پایان» در خاورمیانه شکایت داشتند، اکنون از انجام جنگی ۱۲ روزه هم گلایه دارند. اما این نکته نشان می‌دهد که باید منطق جنگ‌های محدود و آنچه می‌توانند یا نمی‌توانند به‌شکلی معقول به دست آورند، دوباره آموخته شود. 

جنگ‌های محدود به‌تنهایی به ندرت راه‌حلی دائمی ارائه می‌کنند، اما می‌توانند زمان بخرند، موازنه ژئوپلیتیکی را تغییر دهند و در نتیجه، مسیر را برای راه‌حلی پایدارتر هموار کنند؛ و برای مسائلی که واقعاً از نظر امنیت ملی پیچیده‌اند — مانند برنامه هسته‌ای ایران — این احتمالاً بهترین چیزی است که می‌توان انتظار داشت.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۸
در انتظار بررسی: ۱۳
انتشار یافته: ۵
خلیج همیشه فارس ایران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۳
وقتی میگن نتانیایابوه وحشی و یاقی و نفهم هست باور کنید ایران حتی 10 درصد از موشک‌های خود را استفاده نکرده است نتانیایابوه وحشی هنوز مانده است تا تنبیه حسابی شوید ایران انقدر موشک دارد که اصلا این 12 روز انکاری هیچ موشکی شلیک نشده است این موشک ها مال 30 سال پیش است پیشرفته ترین موشک ها هنوز دست نخورده است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۳
شما از کجا میدونی؟؟
رضایوک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۲ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۳
ایران حتی 10 درصد از موشک‌های خود را استفاده نکرده است!!!!!
جنگ که تعارف بر نمیداره نزنی میزنندت
یاامام رضا ع مدد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۳
مرگ بر آمریکا لعنت بر آمریکا مرگ بر اسرائیل لعنت بر اسرائیل مرگ بر یهودی لعنت بر یهودی مرگ بر غربی ها لعنت بر غربی ها مرگ بر منافقین و کفار لعنت بر منافقان و کفار مرگ بر ضد ولایت فقیه لعنت بر ضد ولایت فقیه مرگ و لعنت بر ترامپخ نتانیابو زلنسکی اردوغان الهام علی اف گروسی ویتکاف مکرون مرتس انگلیس
میرنقی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۳
اسقاطیل‌ میگفت‌ موشک‌های ‌ ایران‌ هم‌ همه‌ رهگیری شدن
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# عملیات وعده صادق 3 # جنگ ایران و اسرائیل # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
آیا موافق ساخت بمب اتم هستید؟
الی گشت