بازدید 18750
مرور روزنامه‌های پنجشنبه یازدهم شهریورماه

فریب مواضع طالبان را نخوریم/جنگ آبرومندانه یا فرار شبانه! /خانواده‌زدایی، یک روی دیگر کرونا

رفتن نمایندگان از بهارستان به پاستور!، سوداگری با زمین‌های سوخته تالاب نیمه جان، چگونگی مدیریت بحران کرونا در بهشت زهرا، برنامه حمایتی از کارگران و کارفرمایان، فیش‌های خبرساز برق زیر نورافکن، آغاز حمله طالبان به پنجشیر، انهدام کروز ۹۰۰ هزار دلاری با موشک ۱۰ دلاری، تاخیر نابخشودنی واکسیناسیون، تبعات افزایش تنش بین ایران و سعودی و ماندن یا نماندن عراقچی در تیم مذاکره کننده از مواردی است که موضوع گزارش هاس خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۰۷۳۵۷۵
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۴:۴۲ 02 September 2021

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز پنجشنبه یازدهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که اخبار واردات و تأمین واکسن و شتاب در واکسیناسیون کرونا در کشور طی روز‌های آینده، جان تازه برجام با اعلام مواضع سیاست خارجی دولت سیزدهم، نایاب شدن خودرو با قیمت کارخانه در بازار و وعده رفع نگرانی‌ها از تامین کالا‌های اساسی برای مردم در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛


جنگ آبرومندانه یا فرار شبانه!

سید رحیم نعمتی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان نوشت: جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا پنج ماه قبل قصد خود را برای خروج امریکا از افغانستان و پایان دادن به «طولانی‌ترین جنگ امریکا» اعلام کرد. او در آن موقع گفت که «روند خروج نیرو‌های نظامی امریکا از افغانستان تا ۱۱ سپتامبر، همزمان با بیستمین سالگرد حملات القاعده به برج‌های نیویورک، پایان می‌یابد.» شاید او به فکر یک خروج محترمانه و سمبلیک در ۱۱ سپتامبر بود که با رژه نیرو‌های نخبه و حمل پرچم‌ها انجام می‌شود، اما اتفاقی که افتاد خلاف این تصور او بود. سرلشکر کریس دوناهو، فرمانده لشکر ۸۲ هوابرد امریکا، آخرین نفر از نیرو‌های امریکایی بود که فرودگاه بین‌المللی حامد کرزی در کابل را شبانه با هواپیمای باری سی ۱۷ ترک کرد. تصویر او در حال سوار شدن بر این هواپیما نه تنها هیچ شباهتی با خروج آبرومندانه و سمبلیک نداشت بلکه بیشتر شبیه به فرار شبانه آخرین نیروی امریکا از افغانستان بود.


انتقاد از تصمیم ترامپ و به خصوص این نحو خروج امریکا از افغانستان در روز‌های اخیر آن قدر زیاد شده بود که بایدن چاره‌ای ندید جز اینکه ۲۴ ساعت بعد از خروج سرلشکر دوناهو در مقابل دوربین‌های تلویزیونی قرار بگیرد تا به هر نحو شده از تصمیمش برای پایان دادن جنگ افغانستان دفاع کند. سخنان او به جای اینکه تصمیمش را در این مورد توجیه کند بیشتر در حکم بیان اعترافاتی تلخ از واقعیاتی بود که هیچ چاره‌ای جز اتخاذ این تصمیم را برای او نگذاشته بودند. اولین و بارز‌ترین اعتراف مواجهه‌اش با دو گزینه بود؛ «ترک یا افزایش تنش در طولانی‌ترین جنگ امریکا.» گذشته از این، او اعتراف کرد که وقتی دولت را از ژانویه سال جاری میلادی تحویل گرفت، «طالبان در قوی‌ترین موقعیت خود از سال ۲۰۰۱ به این سو بود و تقریباً نیمی از کشور را تحت کنترل داشت» یا برای کنترل آن با دولت رقابت می‌کرد. این اعتراف او نشان می‌دهد که ارتش امریکا بعد از ۲۰ سال جنگ در افغانستان نه تنها طالبان را شکست نداده بود بلکه این گروه قوی‌تر نیز شده بود و توانسته بود به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر بیشتر از نیمی از کشور افغانستان کنترل داشته باشد.


وجه دیگر سخنان بایدن مربوط می‌شد به نحوه خروج نیرو‌های امریکایی و او سعی داشت دست‌کم در این بخش وانمود کند که به موفقیت قابل‌توجهی دست یافته است. او گفت که امریکا با تخلیه بیش از ۱۲۰ هزار نفر از افغانستان، به بزرگ‌ترین خروج هوایی تاریخ خود تحقق بخشید. او سعی داشت با این حرف دست‌کم بگوید که بزرگ‌ترین موفقیت را در این زمینه داشته در حالی که حتی خود او هم معترف به این است که هنوز ۲۰۰ شهروند امریکایی در افغانستان ر‌ها شده‌اند. این جدای از باقی ماندن هزاران شهروند افغانی است که طی ۲۰ سال گذشته با نیرو‌های امریکا و متحدانش همکاری داشته‌اند و حالا در افغانستان به حال خود ر‌ها شده‌اند. به عبارت دیگر، بایدن در حالی در مورد «بزرگ‌ترین خروج هوایی» امریکا در تاریخ خود بزرگ‌نمایی می‌کرد که حتی خود او نیز قبول دارد این خروج تا چه اندازه بی‌برنامه و عجولانه بوده، به نحوی که امریکا نتوانست تمامی شهروندان خود را از افغانستان خارج کند. جا گذاشتن شهروندان امریکایی در افغانستان جدای از تسلیحات و تجهیزاتی است که امریکا در افغانستان جا گذاشته و حالا به دست طالبان افتاده است. حجم این تسلیحات و تجهیزات تا آن اندازه قابل توجه است که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین امریکا خواستار پس گرفتن یا بمباران آن‌ها شد، در صورتی که طالبان حاضر به پس دادن آن‌ها نشود. به این ترتیب، تلاش بایدن برای توجیه خروجش حتی در این بخش نیز موفقیت‌آمیز نبود و او نتوانست در سخنرانی‌اش از خروج آبرومندانه ارتش امریکا از افغانستان بعد از ۲۰ سال جنگ بگوید و تنها کاری که در این زمینه از عهده‌اش برآمد این بود که امریکا دیگر توان ادامه جنگ در افغانستان را نداشت.

 

فریب مواضع طالبان را نخوریم

حسن بهشتی‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان فریب مواضع طالبان را نخوریم نوشت: طالبان می‌گوید که بنا را بر همراهی با سایر کشورها، حتی آمریکا و پایبندی بر تعهدات بین‌المللی گذاشته و همین هم سبب شده که برخی در تحلیل به اشتباه بیفتند. به اعتقاد من، اما قضاوت درباره طالبان در صورتی که ماهیت آن را درست نشناخته باشیم، امکان ندارد. طالبان یک متغیر وابسته است و نه یک متغیر مستقل که بتوان روی موضع‌گیری‌ها و حرف‌هایش حساب کرد. ماهیت این گروه به عناصر خارجی به ویژه پاکستان وابسته است. این پاکستان بود که این گروه را در سال ۱۳۷۳ ایجاد و مسلح کرد. اکنون، اما برخی معتقدند که طالبان سال ۷۳ با طالبان ۱۴۰۰ فرق دارد و کاملا درست می‌گویند، زیرا این گروه جایی انجماد نیافته و تغییراتی داشته است، رهبران آن تغییر کرده‌اند و نهایتا این طالبان یک گروه چندلایه از طیف‌ها و جناح‌های مختلف است. با همه اینها، اما از نظر مبانی اعتقادی و اصول فکری همانی است که در ابتدا به وجود آمد. این نکته در تحلیل رفتار‌های آینده و اینکه فریب مواضع فعلی آن را نخوریم خیلی مهم است که طالبان با وجود وابستگی به پاکستان در فرهنگ و جامعه امروز افغانستان نفوذ دارد و از خارج به این کشور تزریق نشده است. از طرفی با وجود اینکه طالبان از نظر اعتقادی و فرهنگی در جامعه امروز افغانستان پایگاه و جایگاه دارد، از نظر تامین مالی، تامین تسلیحات و تصمیم‌گیری مستقل نیست و راسا تصمیم نمی‌گیرد که چه کار کند یا نکند.

 

این گروه دقیقا وابسته به پاکستان و عوامل دیگری است. مثلا انگلیسی‌ها نقش داشته‌اند، آمریکایی‌ها مدت‌ها با آن‌ها کار کرده‌اند. عربستان سعودی و امارات متحده بخشی از منابع مالی آنان را تامین کرده‌اند. جناح اخوانی طالبان با قطری‌ها رابطه خوبی برقرار کرده و بخشی از طالبان هم با ایران ارتباط برقرار کرده است. بر این اساس، طالبان در عین حال که وابسته به عناصر خارجی است، در داخل فرهنگ افغانستان به ویژه در میان پشتون‌ها حضور دارد. با این تفصیل باید به این سوال پاسخ داد که آیا تغییر موضعی که از طالبان می‌بینیم، تاکتیکی است یا استراتژیک؟ آیا این تغییر راهبردی است و در آینده اجرا خواهد شد یا به خاطر مصلحت روزگار و برای تثبیت در جامعه امروز افغانستان به صورت تاکتیکی اتخاذ شده است. برای پاسخ به این سوال باید توجه داشت که تمام شواهد نشان می‌دهد که طالبان به زور مسلط شده و از قوه قهریه برای حاکم کردن خود استفاده کرده و مشروعیت و مقبولیت لازم را ندارد؛ بنابراین ناچار است به صورت تاکتیکی حرف‌هایی را بزند که بتواند در داخل و خارج عده‌ای را با خود همراه کند. طالبان در صورتی که بتواند موقعیت خود را در کابل و شهر‌های بزرگ تثبیت کند، ماهیت اصلی خود را نشان خواهد داد. بر این اساس معتقدم که نباید ساده باشیم و فریب تاکتیک طالبان را بخوریم. کاملا مشخص است که ماهیت طالبان تغییر نکرده است و فقط روش‌های جدیدی را به کار گرفته تا موقعیت خود را تثبیت کند. اینکه می‌گوید با کشور‌های دیگر و حتی آمریکا ارتباط برقرار می‌کنیم برای آن است که فردی مثل خلیل‌زاد در قطر با آن‌ها به توافق رسیده و آن‌ها برخلاف تصور برخی که می‌گویند آمریکا رودست خورد، با نقشه آمریکا به قدرت رسیده است.

 

با وجود این، شاهدیم که برخی موضع طالبان در قبال ارتباط با آمریکا را با سیاست‌های ایران در قبال جمهوری اسلامی مقایسه می‌کنند، این درحالی است که روابط ما با آمریکا کاملا مستقل از ارتباط طالبان و آمریکا است. ما اصلا نباید در قبال مواضع طالبان ساده‌اندیش باشیم. از کوزه همان تراود که در اوست. ماهیت فکری و ایدئولوژیک طالبان همان است که در سال‌های اولیه از خود نشان داد. اکنون، اما چون می‌داند با آن مواضع نمی‌تواند جایگاه خود را محکم کند، به صورت تاکتیکی این حرف‌ها را می‌زند تا دنیا را علیه خود بسیج نکند، همسایگان افغانستان را علیه خود نشوراند و مشروعیت و مقبولیت لازم را به دست آورد. آن وقت است که به اهداف خود که به شدت ضد ملی و ضد کشور‌های همسایه هم است، خواهند پرداخت.


خانواده‌زدایی، یک روی دیگر کرونا

مسعود صفایی مقدم، استاد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه شهید چمران اهواز طی یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: بر‌اساس برخی گزارش‌ها متأسفانه آمار فوتی‌ها بر اثر کرونا بسیار بیشتر از آمار رسمی است. بر اساس همین گزارش‌ها، تعداد عزیزانی که در اثر کرونا تاکنون از دست داده‌ایم تقریباً برابری می‌کند با تعداد شهدای ما در جنگ تحمیلی. این شرایط ایجاب می‌کند که همه توجهات به سمت کاهش تلفات باشد. اما باید نسبت به پیامد‌های ناگوار و دیرپای این مرگ‌و‌میر‌ها هم بی‌توجه نبود. پژوهش‌های زیادی، آثار ناگوار روحی و روانی و همچنین اقتصادی جنگ تحمیلی در میان خانواده‌های آسیب‌دیده از جنگ را مورد تأیید قرار داده‌اند؛ و این درحالی است که این خانواده‌ها در هنگام شهادت فرزندان خود مورد بیشترین تکریم‌ها از سوی جامعه و حکومت قرار می‌گرفتند. مردم خانواده‌های شهدا را زیر چتر حمایت روانی خود گرفته و حکومت نیز از لحاظ اقتصادی آنانی را که به کمک‌های مالی نیاز داشتند مورد حمایت خود قرار می‌داد. از طرف دیگر عمده شهدای ما جوان و مجرد بودند و در مدیریت معنوی و اقتصادی خانواده نقش چندانی نداشتند. اما کرونا قربانیان خود را عمدتاً از میان کسانی انتخاب می‌کند که محور و ستون خانواده هستند. نیازمندی اعضای خانواده به آنان به گونه‌ای است که فقدان آنان به سرعت تأثیر درازمدت خود را نشان خواهد داد.

در هر حال، خانواده‌های قربانیان کرونا از لحاظ روحی و روانی تقریباً مورد هیچ حمایتی قرار نمی‌گیرند و این هم به دلیل شرایط کرونایی است که خانواده‌ها را از یک دلجویی ساده از طرف مردم محروم کرده است. حکومت نیز از لحاظ اقتصادی در شرایطی نیست که بتواند از این آسیب دیدگان حمایت کند. در این شرایط، اعضای خانواده، و بیشتر پسران و دختران جوان خانواده، ناگهان خود را بی‌پناه می‌بینند. به ناگاه خانواده‌ای فاقد پدر یا مادر می‌شود. مفهوم خانواده به ناگاه از معنا تهی می‌شود. خانواده منهای یک یا چند فرزند کماکان خانواده است. اما خانواده منهای پدر یا مادر یا هر دوی والدین، دیگر خانواده نیست. توجه داشته باشیم که در ایران، وابستگی فرزندان به والدین بسیار عمیق و دیرپا است. حال آن‌که کرونا ما را با اضمحلال نهاد خانواده مواجه کرده است. پدیده نامبارکی که در آن فرزندان جوان خانواده، در حالی که بیشترین نیاز روحی به حمایت دارند، اما شرایط کرونایی باعث می‌شود که عزیزترین کسان خود را در تنهایی تقریباً مطلق به دل خاک بسپرند.

تجربه‌ای بس شکننده و شگرف برای جوانانی بس نیازمند حمایت‌های معنوی و چه بسا اقتصادی. تجربه احساس تنهایی و بی‌پناهی، برای کسانی که هرگز آن را تجربه نکرده‌اند و نیز هیچ نوع آموزشی هم برای مواجهه احتمالی با چنین شرایطی ندیده‌اند می‌تواند منشأ بسیاری از رفتار‌های پرخطر برای آن‌ها باشد. پیامد‌های ناگوار چنین مصیبت ملی مطمئناً در درازمدت آثار خود را بیشتر نشان خواهد داد. مدیریت کرونا در کشور از هم‌اکنون باید مدیریت آن پیامد‌ها را به جد در دستور کار خود قرار دهد.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۱۳
طالبان = داعش
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۱
اون یک نفر که منفی داده باید عضو طالبان باشه
احتمال دارد تسلیحات آمریکایی هم عمدا در افغانستان مانده باشد اقلا بخشی از آن
تا وقتی آمریکا بود میگفتید چرا هست. حالا که رفته میگویید چرا رفت .
در وصف آمریکا همین بس که با خروجش در یک هفته افغانستان سقوط کرد . شما میتوانید بروید طالبان را به جای قبلی برگردانید . راه باز است و مردم افغان منتظر
از طالبان جهالت چه انتظاری می توان داشت؟؟؟؟؟
قبول ادعاهای دروغین و به ظاهر زیبای فعلی طالبان عین حماقت است .

این تاکتیک کهنه و تکراری دقیقا یک خدعه و نیرنگ و فریب است!!!!

که به محض تثبیت و استقرار کامل بر افغانستان ، چهره خشن و واقعی و ضد

انسانی خودشان را دوباره نشان خواهند داد
منتظر نمایان شدن روی واقعی طالبان و نا امن شدن مرزهای شرقی باشید
تحلیل محمود مصفایی در روزنامه ایران بر مبنایی نادرست بنا نهاده شده است
آیا قربانیان کرونا عمدتاً محور و ستون خانواده هستند و فقدان آنها بر تأمین نیازمندی های خانواده، تأثیر فراوان دارد؟
مطابق آمار منتشره، عمده ی این قربانیان، در دهه 70 و 80 زندگی خود هستند و در شیوه نیمه مدرن، نیمه سنتی زندگی ِ اکنون ما ایرانیان، موقعیتی حساس در زندگی فرزندان و نوه های خود ندارند. شاید زندگی برخی فرزندان به حقوق بازنشستگی والدِ خود وابسته باشد و یا علقه ها و روابط سنتی هنوز در بخشی از جامعه حاکم باشد. اما عمده ی قربانیان، با یکی دو سال بالا و پایین، در معرض خطر فوت به دلایلی غیر از کرونا نیز بوده اند و کرونا صرفا این فرایند را تسریع و مراسمات متعاقب مرگ را تغییر داده است. تغییراتی که به ارزان شدن فوت ایشان در این شرایط سخت اقتصادی منجر شده و از سوی دیگر امکان دریافت واکنش های همدردانه را کاهش داده است.
تحلیل ایشان در خصوص بخش کوچکتری از قربانیان صحیح است. جایی که خانواده پدر یا مادر میانسال خود را زا دست می دهد ولی در سایر موارد و حتی فوت فرزندان، شرایط آنقدر حاد نیست. مخصوصا در جامعه ما که سالانه 17هزار فوتی در تصادفات داریم و مرگ جوانان امری کاملا عادی و معمول در جامعه است.
طالبان نیروی داعش و امریکا است .تجهزات هم عمدا جا ملانده .
دشمن اصلی ایران و برای براندازی حکومت اسلامی است
اصلا شک نکنید .
ایران هر چه زودتر ساخت دیوار با مرز افغانستان را شروع کند
امروز هم دیر است
حالا دیگه داعش هم مثل اسراییل کشور دارد .
مطلب جهان صنعت، پارگراف سوم خط دوم، سیاست های ایران در قبال جمهوری اسلامی؟؟؟؟
خانواده زدایی روی دیگر کرونا.نگاهی عمیق و دلسوزانه .احسنت
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۱
فوت هر آدم حداقل سه خانواده رو داغون میکنه. طبق آمار رسمی مرگ و میر کرونا یعنی روزی حدود دوهزار خانواده دچار مصیبت میشن. خیلی وحشتناکه
شمانگران 200نفرامریکایی رهاشده درافغانستان نباش.تعداد زیادی از اونها معتاد شدن ودرعین حال ماموریت خودشون راهم درافغانستان انجام میدهند.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار