ساداتیان در گفتگوی تفصیلی با تابناک:

هدف غرب قرار دادن ایران ذیل ماده ۴۲ فصل هفت منشور و حمله نظامی به آن است/ برخی مسائل منطقه ای قابل مذاکره است

سفیر پیشین ایران در انگلیس معتقد است هدف اصلی‌ غربی ها، قرار دادن ایران تحت ماده ۴۲ فصل هفت منشور سازمان ملل است، که در این چارچوب، اقدام به حمله نظامی مجاز خواهد بود.
کد خبر: ۱۳۳۶۵۴۲
| |
3822 بازدید
|
۲

توجیه عجیب غربی ها برای حمله نظامی به ایران/

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، در هفته‌های اخیر، با فعال‌سازی مکانیزم ماشه از سوی برخی کشورهای غربی و افزایش تنش‌های سیاسی پیرامون برنامه هسته‌ای ایران، پرونده برجام و نحوه مواجهه جامعه جهانی با آن، بار دیگر در کانون توجه محافل بین‌المللی قرار گرفته است. اختلاف‌نظر میان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، به‌ویژه مواضع متفاوت روسیه و چین در برابر آمریکا و سه کشور اروپایی، موجب شده تا آینده این روند در هاله‌ای از ابهام قرار گیرد.

از سوی دیگر، گزارش اخیر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، رافائل گروسی، و واکنش‌های تهران نسبت به آن، بار دیگر ابعاد حقوقی و سیاسی اجرای برجام را به بحث روز محافل دیپلماتیک تبدیل کرده است. در چنین فضایی، تحلیل دقیق تحولات، درک سازوکارهای حقوقی سازمان ملل و واکاوی اهداف قدرت‌های جهانی از فشارهای اخیر علیه ایران، بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.

در ادامه گفت‌وگوی تفصیلی تابناک با سید جلال ساداتیان، دیپلمات ارشد و سفیر اسبق ایران در انگلیس را می خوانیم:

تعداد بازدید : 190
کد ویدیو

*لورنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت ژورنال، ادعایی داشته مبنی بر اینکه به من گفته شده که در صورت عدم همکاری ، سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان ممکن است حداکثر تا ماه نوامبر پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل بفرستند. گروه E3(سه کشور اروپایی) تا دوازده ماه فرصت دارد قطعنامه عدم پایبندی ماه ژوئن را به شورای امنیت ارجاع دهد. به نظر می‌رسد منظور این خبرنگار همان قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باشد که پیش از حمله اسرائیل به ایران صادر شد و موضوع آن مرتبط با همکاری ایران با آژانس است. بر این اساس، اروپا ظاهراً قصد دارد پرونده هسته‌ای ایران را از مسیر شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل منتقل کند.با توجه به اینکه پرونده ایران پیش‌تر و به‌واسطه فعال شدن مکانیسم ماشه، ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار گرفته است،به نظر شما این اقدام اروپایی‌ها چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

مسیر مکانیزمی که سازمان ملل متحد دنبال می‌کند، به‌ویژه در ارتباط با موضوع برجام، که دارای ساختار حقوقی بود، تا حدی محدودیت‌هایی را برای روند معمولی که شورای امنیت در خصوص برخی از کشورها اعمال می‌کند، ایجاد کرده بود. یعنی به این ترتیب، آنچه به‌عنوان نمونه در مورد افغانستان، عراقِ صدام و سودان اتفاق افتاد، روندی متفاوت از وضعیت ایران داشت.

پیش از جنگ ۱۲ روزه کشورهای اروپایی از طریق شورای امنیت توانستند قطعنامه‌ای صادر کنند که بیش از آنکه جنبه‌ی ارجاع پرونده را داشته باشد، جنبه‌ی هشداردهنده داشت. آنان در واقع همان مرحله را به‌عنوان سازوکار رفع اختلاف تلقی کردند

در خصوص مسئله‌ی برجام، مکانیزمی که در آن پیش‌بینی شده بود، بدین صورت بود که اگر کشوری که منظور اصلی آنان بیشتر ایران بود به تعهدات خود عمل نکند، موضوع به گروه حل‌وفصل اختلافات، یعنی شورای رفع اختلاف، ارجاع داده شود و از آن شورا نظرخواهی به‌عمل آید. در این چارچوب، کشورهای غربی در واقع شورای مذکور را در میانه‌ی این روند قرار دادند تا از طریق آن شورا، مسیر پیگیری را طی و اعلام کنند که ایران به تعهدات خود پایبند نبوده است.

پیش از جنگ ۱۲ روزه آنان از طریق شورای امنیت توانستند قطعنامه‌ای صادر کنند که بیش از آنکه جنبه‌ی ارجاع پرونده را داشته باشد، جنبه‌ی هشداردهنده داشت. آنان در واقع همان مرحله را به‌عنوان سازوکار رفع اختلاف تلقی کردند. آنان می‌بایست این سازوکار را در چارچوب برجام طی می‌کردند، امری که انجام نشد.

نهایتاً، آن‌ها اقدام به فعال‌سازی مکانیسم ماشه «اسنپ‌بک» نمودند و مهلت آن ۲۶ مهرماه پایان یافت. پس از آن، ایران اعلام کرد و به استدلال پرداخت که کشورهای غربی، به‌ویژه اروپایی‌ها، حق لازم برای اعمال این اقدام را ندارند. در این میان، امریکا که از برجام خارج شده بود، در حقیقت حقی برای این موضوع نداشت، اما اروپایی‌ها نیز چنین حقی نداشتند، زیرا در طول ۱۰ سال عضویت در برجام، به تعهدات برجامی خود عمل نکرده بودند.

*چگونه می‌توانند به برجام استناد کرده و اقدام به فعال‌سازی «اسنپ‌بک» کنند؟

وزیر امور خارجه ایران در این خصوص نامه‌ای خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس دوره‌ای شورای امنیت ارسال و این اقدام را رد کرد. که روسیه و چین نیز این موضع را حمایت کردند. در نتیجه، اکنون دوگانگی‌ای ایجاد شده است؛ به این معنا که فعال‌سازی «اسنپ‌بک» توسط آنان بدان معنا نیست که در واقع تمامی قطعنامه‌هایی که به اجماع به تصویب رسیده بودند، اکنون به بازگشت «اسنپ‌بک» موافقت شده باشد.

در شش قطعنامه‌ی مورد نظر، چین و روسیه نیز به تصویب آن‌ها رأی داده بودند. اکنون در اجرا و بازگرداندن اقدامات مربوطه، آنان متفق‌القول نیستند و صاحب‌نظر با این رویکرد نیستند. از این جهت آنها ایران را هنوز نپذیرفته و نامه‌ی مجددی به دبیرکل سازمان ملل ارسال کرده است.

پیش از این نیز ایران درخواست کرده بود که موضوع ابلاغ نشود، اما دبیرکل سازمان ملل آن را ابلاغ کرد. اکنون، برای بار دوم، وزیر امور خارجه ایران نامه‌ای ارسال کرده و تأکید نموده که این اقدام قابل قبول نیست؛ موضع ایران توسط چین و روسیه نیز تأیید شده و اعلام گردیده که اجرای آن الزامی نیست و ما موظف به اجرای آن نیستیم.

این موضوع دوگانگی ایجاد کرده است؛ غربی‌ها در تلاشند نشان دهند که ایران به تعهدات خود پایبند نیست. چه تعهدی؟ در حالی که ایران به این تعهدات اعتقاد نداشته و موضوع را از منظر حقوقی مورد مناقشه قرار داده است.

غربی‌ها، با این حال، بحث را از چارچوب حقوقی فراتر برده و به سمت اعمال قدرت و استفاده از توانمندی‌های اقتصادی و فشارهای خود حرکت کرده‌اند تا فضا را بر ایران تنگ کرده و شرایطی ایجاد کنند که ایران هراسی تقویت شود و فشار بر کشور افزایش یابد.

با وجود فعال‌سازی مکانیسم «اسنپ‌بک»، آنان اعلام کردند که باب دیپلماسی با ایران همچنان باز است؛ اما ایران تأکید دارد که امریکا، با اقدامات خصمانه خود، مذاکره را ناممکن ساخته است و همچنین با اروپایی که به تعهدات خود عمل نکرده‌ مذاکره نمی کنند. وزارت امور خارجه ایران و شخص وزیر امور خارجه این موضع را رسماً اعلام کرده‌اند.توجیه عجیب غربی ها برای حمله نظامی به ایران/

طرف غربی با هدف وادار ایران به حضور در میز مذاکره، در تلاش‌اند زمینه‌ای فراهم کنند تا ایران تن به گفت‌وگو دهد. با این حال، مقام معظم رهبری این نوع مذاکره را رد کردند؛ مذاکره‌ای که در آن، طرف مقابل از پیش دیدگاه‌ها و شروط خود را تحمیل می‌کند و انتظار دارد ایران آن‌ها را بپذیرد

آنان با هدف وادار ایران به حضور در میز مذاکره، در تلاش‌اند زمینه‌ای فراهم کنند تا ایران تن به گفت‌وگو دهد. با این حال، مقام معظم رهبری این نوع مذاکره را رد کردند؛ مذاکره‌ای که در آن، طرف مقابل از پیش دیدگاه‌ها و شروط خود را تحمیل می‌کند و انتظار دارد ایران آن‌ها را بپذیرد.  

طرف‌های غربی به‌دنبال یافتن راهی برای اعمال فشار بر ایران هستند تا ایران را وادار کنند آنچه را آنان می‌خواهند، مورد پذیرش قرار دهد. آنچه آنان خواهان آن هستند: توقف غنی‌سازی اورانیوم در ایران که ایران آن را خط قرمز خود اعلام کرده است، پذیرش بازرسی‌های گسترده، و محدودسازی غنی‌سازی‌های آتی کشور است.

 در همین زمینه، مقام معظم رهبری در آخرین سخنرانی خود اشاره کردند که رئیس‌جمهور ایالات متحده با بمباران اخیر گمان کرده است که می‌تواند از این طریق ایران را وادار به عقب‌نشینی کند، در حالی که ایران توان مقابله و ایستادگی در برابر چنین اقدامات خصمانه‌ای را داراست.

آنچه بیش از پیش توسط رژیم صهیونیستی دنبال می‌شود، تأثیرگذاری بر افکار عمومی امریکا، دولت ترامپ و کشورهای اروپایی است. آنان تلاش دارند این تصور را القا کنند که ایران توان و ظرفیت هسته‌ای خود را حفظ کرده و ممکن است در آینده بار دیگر به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای حرکت کند. این همان نقطه‌ای است که محور فعالیت‌ها و تلاش‌های تبلیغاتی و سیاسی آنان بر آن متمرکز شده است.

پس از خروج امریکا از برجام، ایران به مدت یک سال به تعهدات خود عمل کرد، در حالی که کشورهای اروپایی به تعهداتشان عمل نکردند

قاعدتاً ایران می‌توانست با تمهیداتی که اتخاذ می‌کند، یا حتی از طریق مذاکراتی که انجام می‌دهد، اجازه ندهد افکار عمومی جهانی علیه کشور تهییج و بسیج شود. ایران، از جهاتی، فی‌الواقع صاحب حق است و استدلال‌هایی که تا کنون ارائه کرده، در راستای تعهداتی است که خود اعلام نموده است.

به‌عنوان مثال، پس از خروج امریکا از برجام، ایران به مدت یک سال به تعهدات خود عمل کرد، در حالی که کشورهای اروپایی به تعهداتشان عمل نکردند. اروپایی‌ها پس از آن پیشنهاد جایگزینی (اینستکس) ارائه دادند. که در عمل قابل اجرا نبود و در هر مرحله، شرایطی پیش آمد که چالشی میان ایران و اروپا ایجاد شد.

نهایتاً، با وجود اینکه در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ، اروپایی‌ها همراهی با آمریکا نکردند، در دوره دوم و الان هم‌راستایی میان آنان و آمریکا مشاهده شد.

جمهوری اسلامی ایران می‌تواند تمهیداتی اتخاذ کند و هنوز فرصت دارد تا از شکل‌گیری این پیوند جلوگیری کند، بدون آنکه مجبور به تسلیم در برابر خواسته‌های طرف مقابل شود. این امکان وجود دارد که ایران بتواند بدون پذیرش خواسته‌های آنان، به گفتگو ادامه دهد و با افکار عمومی جهانی در ارتباط باشد تا فشارها علیه کشور کاهش یابد.

*با توجه به اینکه روسیه و چین، مکانیسم «ماشه» را غیرقانونی اعلام کرده و با تحریم‌های سازمان ملل همراهی نکرده‌اند، چنانچه اروپا پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد، آیا احتمالاً وتو روسیه و چین وجود دارد؟

آنها قطعا وتو خواهند کرد، و اجازه تصویب قطعنامه‌ جدیدی  نخواهند داد. در چنین وضعیتی، ایران همچنان ذیل ماده ۴۱ از فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار دارد، که نهایتا فشارهای اقتصادی است. اگر آنان بتوانند اجماع جهانی برای تصویب قطعنامه‌ای به دست آورند که روسیه و چین نتوانند آن را وتو کنند، ممکن است تلاش کنند ایران را تحت ماده ۴۲ قرار دهند، که به شورای امنیت، سازمان ملل و در پی آن سایر کشورها اجازه می‌دهد در چارچوبی هماهنگ، اقدام نظامی علیه ایران انجام دهند.

اهداف آنان در این زمینه مشخص است و جمهوری اسلامی ایران باید بتواند با اتخاذ تدابیر مناسب، از وقوع چنین سناریویی جلوگیری کند، همان‌گونه که طرف مقابل در تلاش است تا بازی خود را پیش ببرد.

جمهوری اسلامی ایران نیز باید توانایی ایفای نقش فعال در صحنه بین‌المللی را حفظ کند و اجازه ندهد طرف مقابل بیش از این اقدامات خود را پیش ببرد. در حال حاضر، آنان تمام توان خود را به حداکثرسازی فشار اقتصادی معطوف کرده‌اند و هدف اصلی‌شان، به نظر می‌رسد، مشمول قرار دادن ایران تحت ماده ۴۲ منشور سازمان ملل متحد ذیل فصل هفتم است، که در این چارچوب، اقدام به حمله نظامی مجاز خواهد بود. با این حال، چنین حمله‌ای مستلزم همکاری تمام کشورها است، ولی با توجه به مواضع روسیه و چین، احتمال موفقیت آنان در این زمینه بسیار اندک به نظر می‌رسد.

*علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، اعلام کرده است که چنانچه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیشنهادی برای همکاری با ایران ارائه دهد، این موضوع توسط کمیته شورای عالی امنیت ملی در دبیرخانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین، لاریجانی اعلام کرده است که گروسی، مدیرکل آژانس، وظایف خود را انجام داده و گزارش‌های آینده او به شورای حکام، تأثیر جدی نخواهد داشت، ارزیابی شما از این سخنان چیست؟

در ارزیابی این موضوع، باید توجه داشت که در زمان ارائه گزارش اولیه، گروسی با وعده‌هایی که اروپایی ها و به ویژه ایالات متحده، به وی داده بودند دبیرکل سازمان ملل شده بود،  این وعده‌ها او را وادار ساخت تا گزارش اولیه خود را ارائه دهد و طی آن گزارش، شورای حکام بر اساس آن، قطعنامه‌ای صادر کرد که به نوعی هشدار به ایران داده شود.

غربی‌ها در تلاش‌اند شورای حکام قطعنامه ی جدیدی صادر کند و پرونده هسته‌ای ایران را از چارچوب حقوقی شورای حکام به یک موضوع سیاسی-امنیتی در شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند. زمانی که پرونده‌ها به شورای امنیت ارجاع شود، ماهیت آن جنبه سیاسی امنیتی پیدا می‌کند

امروز دیگه مسئله آن نیست، مسئله‌ی اصلی آن است که غربی‌ها در تلاش‌اند شورای حکام قطعنامه ی جدیدی صادر کند و پرونده هسته‌ای ایران را از چارچوب حقوقی شورای حکام به یک موضوع سیاسی-امنیتی در شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند.

زمانی که پرونده‌ها به شورای امنیت ارجاع شود، ماهیت آن جنبه سیاسی امنیتی پیدا می‌کند. با توجه به اختلافات موجود میان اعضای دائم شورای امنیت، به نظر می‌رسد شانس موفقیت چنین اقدامی بسیار محدود باشد، مگر آنکه اروپایی‌ها و سایر کشورهای غربی، با بهره‌گیری از رسانه‌ها و نفوذ خود، فضای جهانی را به گونه‌ای نمایش دهند که ایران را مقصر جلوه دهند و القا کنند که ایران در حال حرکت به سمت سلاح هسته‌ای است و این امر خطری جدی برای صلح منطقه‌ای محسوب می‌شود.

هدف آنان از این روند، اعمال فشار بر ایران و دریافت امتیاز از ایران است. در صورتی که نتوانند به امتیاز دلخواه دست یابند، تلاش خواهند کرد فضایی ایجاد کنند که در صورت اقدام نظامی احتمالی، از سوی اسرائیل و امریکا، حمله مشروعیت ظاهری در سطح جهانی داشته باشد.

شایان ذکر است که اسرائیل بدون حمایت مستقیم امریکا، به تنهایی شجاعت انجام حمله گسترده به ایران را ندارد. در مجموع فضایی را ایجاد کنند که مجموعه تحت مجموعه سازمان ملل و شورای امنیت اگر نمی توانند حمله کنند لااقل غربی هایی که قصد حمله را دارند یک وجاهتی در دنیا داشته باشند.

به نظر می‌رسد هدف غربی‌ها، افزایش فشار سیاسی بر ایران است، در حالی که اهداف اسرائیل تا حدودی متفاوت تر از مابقی کشورهای غربی است.

اسرائیل بدون حمایت مستقیم امریکا، به تنهایی شجاعت انجام حمله گسترده به ایران را ندارد. در مجموع فضایی را ایجاد کنند که مجموعه تحت مجموعه سازمان ملل و شورای امنیت اگر نمی توانند حمله کنند لااقل غربی هایی که قصد حمله را دارند یک وجاهتی در دنیا داشته باشند

اسرائیل به دنبال تسلط بر منطقه است چون لابی اسرائیل در داخل امریکا، نقش مهمی در ترویج این سیاست‌ها و تشویق اقدامات نظامی و تعرض‌های منطقه‌ای ای نتانیاهو است؛ از جمله حملات به غزه، لبنان و تعرضات نظامی به سوریه. 

همه این ها نشان دهنده این است که نتانیاهو به دنبال جاه‌طلبی و تسلط بر کل منطقه است و ایران را به‌عنوان مانعی در مسیر تحقق این هدف می‌بینند. در این راستا، تلاش می‌کنند ایران را تا حد امکان تضعیف کنند و در صورت امکان، کشور را به سمت تجزیه سوق دهند.

شایان ذکر است که این هدف لزوماً مورد نظر ایالات متحده یا حتی برخی کشورهای اروپایی نیست. آنان عمدتاً در پی تضعیف ایران تا حدی هستند که بتوانند با آن تعامل کنند، روابط خاص برقرار سازند و از این طریق امتیازاتی کسب کنند.

*استیو ویتکاف اخیر اعلام کرده: تماس‌هایی از ایرانی‌ها هم دریافت می‌کنیم. می‌دانید امیدواریم که یک راه حل دیپلماتیک بلندمدت با ایران داشته باشیم. وی افزوده است: داریم روی این مساله کار می‌کنیم. ارزیابی شما از این سخنان چیست؟

استیو ویتکاف جنبه تبلیغاتی خاص خود را در پیش میگیرد، با اذن مقام معظم رهبری، فردی معادل برای این مذاکرات تعیین شود. به عنوان نمونه، دکتر ظریف می‌تواند به عنوان فرستاده ویژه و نماینده ویژه رئیس‌جمهور، با هماهنگی و اذن رهبری، در این مسیر ایفای نقش نماید.

در این زمینه، وزارت امور خارجه و شخص وزیر خارجه محفوظ خواهند بود، و روبیو کنارشان هستند، وزیر خارجه وظایف خود را انجام می دهد، اما به عنوان یک فرستاده ویژه و نماینده ویژه برای مذاکرات، فردی که معادل و توان مقابله با طرف مقابل را داشته باشد، اکر تعیین شود می‌تواند تأثیرگذار باشد.

این موضوع به ویژه در مورد دکتر ظریف صدق می‌کند، زیرا ایشان شناخته‌شده و دارای توان گفت‌وگوی مستقیم با رسانه‌ها و دیپلماسی حقوقی را دارد. خنثی کردن اقدامات او می‌تواند با این طرح مورد توجه طرف قرار گیرد.

توجیه عجیب غربی ها برای حمله نظامی به ایران/

ظریف می‌تواند به عنوان فرستاده ویژه و نماینده ویژه رئیس‌جمهور، با هماهنگی و اذن رهبری، در این مسیر ایفای نقش نماید

*در صورت شکل‌گیری مذاکرات احتمالی بین ایران و امریکا، محورهای اصلی این مذاکرات چه خواهد بود و نقش کشورهای اروپایی، روسیه و چین در این فرآیند چگونه خواهد بود؟

 در ابتدا بحث درخواست‌های حداکثری خود را مطرح خواهند کرد. این درخواست‌ها علاوه بر مسائل هسته‌ای، شامل مسائل منطقه‌ای و برد موشکی ایران را نیز جز اهداف خود قرار دادند. طبیعی است که ایران برد موشکی خود را قابل مذاکره نمی‌داند.

در خصوص مسائل منطقه‌ای، بسته به شرایط، بخشی از موضوعات قابل گفتگو خواهد بود. مسئله هسته‌ای نیز از ابتدا توسط ایران روشن شده است؛ ایران اعلام کرده که اقدامات هسته‌ای خود واکنشی به عدم پایبندی طرف‌های مقابل بوده است. امریکا که از برجام خارج شده، و اروپا نیز هیچ‌یک از تعهدات ۱۲ گانه یا سرفصل‌های ضمیمه برجام را رعایت نکرده است.

در نتیجه، هر بار که ایران اقداماتی انجام داده، طرف مقابل انتظارها و توقعات خود را افزایش داده است. برای مثال، هنگامی که ایران غنی‌سازی را از سطح ۳.۶۷ درصد به حدود ۲۰ درصد یا ۶۰ درصد ارتقاء داد، یا از IR_1 و IR_2 که باید انجام می داد، مثلا به جای استفاده از سانتریفیوژهای نسل 1و2 نسل‌های بالاتر سانتریفیوژها نظیر IR‑4، IR‑6 و IR‑9 را استفاده کرده، یا در مواردی اجازه‌ی ورود بازرس‌ها را محدود نمود و یا برخی دوربین‌ها را غیر فعال ساخت، هر یک از این اقدامات واکنشی در برابر رفتار طرف مقابل بوده است.

هر بار که ایران اقداماتی انجام داده، طرف مقابل انتظارها و توقعات خود را افزایش داده است

اکنون ایران اعلام می‌کند که در صورت رفع تحریم‌ها، حاضر به تعدیل برخی اقدامات خواهد شد؛ به‌عنوان مثال، بازگشت به ۳.۶۷ یا بازگشت استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر و تسهیل همکاری‌های بازرسی. در همین شرایط ایران را در تحت فشار قرار داده اند برای اجازه بازرسی، ایران می‌گوید ابتدا باید تحریم‌ها برداشته شود تا امکان بازگشت و همکاری فراهم گردد.

همچنین در پی حملات و بمباران‌هایی که رخ داده، ایران تأکید می‌کند که آلودگی‌های محیطی ایجاد شده  مانع ورود بازرسان است و بنابراین لازم است پروتکل جدیدی به‌منظور تعریف دقیق نحوه‌ی بازرسی و تضمین سلامت محیطی تدوین گردد؛ زیرا هیچ‌یک از کشورهای عضو (NPT) معاهده‌ی عدم تکثیر سلاح‌های هسته‌ای به‌این شیوه هدف حمله‌ی نظامی قرار نگرفته‌اند و این وضعیت با آلودگی محیطی همراه است؛ ازاین‌رو، ورود بازرسان بدون تدوین چارچوبی جدید و روشن امکان‌پذیر نیست.

به‌همین دلیل، در قاهره و با وساطت وزیر امور خارجه‌ی مصر، توافقاتی با گروسی حاصل شد. با این حال، مشاهده شد که طرف‌های غربی پیشنهادات ایران را نپذیرفتند و اقدامات خود را به شیوه‌ای دیگر پیگیری کردند.

بر این اساس، ایران اعلام کرده است که هرگونه طرح یا پیشنهادی که از سوی طرف مقابل ارائه شود، باید دوباره از طریق شورای عالی امنیت ملی ایران بررسی گردد، چرا که این مصوبه مجلس شورای اسلامی است.

آنچه عراقچی، به عنوان وزیر امور خارجه ایران، مطرح کرده است، در حقیقت تأکید بر همین موضوع است. لاریجانی نیز اعلام کرده که ایران آمادگی دارد هر پیشنهاد و مطلبی که در قالب حل مسئله است را مورد بررسی و دقت قرار دهد.

تأکید می کنم اگر فردی معادل ویتکاف به عنوان مذاکره‌کننده اصلی تعیین شود، که یکی از شروط اروپایی‌ها نیز پذیرش بازرسی‌ها و تعیین تکلیف غنی‌سازی‌های انجام‌شده، از جمله ۴۰۹ کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی‌شده ۶۰ درصدی، بوده است. که تاکنون هیچ‌یک از این موارد محقق نشده و بدون تعیین تکلیف باقی مانده است.

در صورتی که فرد تعیین‌شده بتواند مذاکرات را انجام دهد و شورای عالی امنیت ملی نیز همراهی کند، امکان دارد موضوعات مطرح‌شده به طور دقیق بررسی شده و از وضعیت بن‌بست یا انتظار کنونی خارج شود. این اقدام همچنین مانع استفاده طرف‌های غربی از رسانه‌ها علیه ایران بیش از پیش خواهد شد.

گفتگو: مهتاب بهرامی آسترکی

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۷
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
United States of America
|
۰۰:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۸/۰۶
بمب اتم تنها راهکار جلوگیری از حمله موجودیتی است.
احمد
|
Bulgaria
|
۰۰:۳۹ - ۱۴۰۴/۰۸/۰۶
غربی ها نیازی به سازمان ملل برای حمله به جایی ندارند اگر تو دهنی محکم‌باشد از این غلط ها نمیکنند ایران باید به چین و روسیه پایگاه نظامی بدهد و موشک های اتمی روسیه را مثل بلاروس در ایران مستقر کند
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
کدام کالا را نسبت به قبل کمتر مصرف می‌کنید؟
مرجع جواهرات
الی گشت