
به گزارش تابناک به نقل از روزنامه «اعتماد»؛ این روزنامه در گزارشی به حضور عزیز جعفری، فرمانده پیشین سپاه پاسداران، در برنامه «ماجرای جنگ» پرداخته و به او لقب «فرمانده جنگهای نامتقارن» داده است. در زیر بخشهایی از این مطلب را می آوریم.
اگر سردار سلیمانی بود، بشار اسد سقوط نمیکرد؟
در ابتدای این گفتگو وقتی جواد موگویی به او میگوید که این مساله در بخشی از اذهان عمومی مطرح است که سقوط اسد در سوریه و رخدادهای بعد از آن در منطقه و در نهایت حمله اسراییل به ایران به دلیل این بوده که سردار قاآنی نتوانست در مسیر سردار سلیمانی حرکت کند، جعفری بلافاصله با اطمینان این دیدگاه را رد کرده و توضیحی مهم میدهد: « اگر حاج قاسم سلیمانی حضور داشت، شرایط سوریه متفاوت میشد، اما من معتقدم تغییری که در اراده شخص بشار ایجاد شده بود، به حدی جدی بود که حتی حاج قاسم هم نمیتوانست آن را تغییر بدهد.»
جعفری در ادامه این بحث از جلسهای یاد میکند که پیش از این رسانهای نشده بود: « تلاشهایی برای تقویت و مشاوره به دولت سوریه انجام شد. حتی در جلسهای که با حضور سید حسن نصرالله، سردار سلامی و برخی از فرماندهان مقاومت برگزار شد، این موضوع مطرح گردید، اما بشار اسد هیچ استقبالی از آن نشان نداد. ما خطر را به او گوشزد کرده بودیم، اما نپذیرفت.»
آقای فرمانده ناگهان هوای بابلسر میکند
عزیز جعفری، یکی از طراحان عملیات کربلای ۴ در دوران جنگ ایران و عراق بود و همین نقش باعث شد لقب «فرمانده جنگهای نامتقارن» به او داده شود.جعفری در دوران جنگ علاوه بر فعالیتهای نظامی، زندگی شخصی پرماجرایی نیز داشت و از ازدواجش در میانه جنگ و شکلگیری خانواده سخن گفته است.
عزیز جعفری درباره ماجرای ازدواج خود گفته است: «در همان ایام، از نیروهای اعزامی به جبهه سوسنگرد برادری روحانی بود از اهالی بابلسر که برای تبلیغ به جبهه اعزام شده بود. نامش شیخ غلامحسین بشردوست بود. از آن روز حاج آقا بشردوست، علاوه بر اداره امور فرهنگی - تبلیغی سپاه سوسنگرد، شده بود پای ثابت عملیات نظامی و شناساییهایی که در منطقه انجام میدادیم. از سربند همان عملیاتها و کارهای مشترک، رفاقت عمیقی هم بین ما دو نفر شکل گرفت. دست بر قضا، حمید تقوی -که تا قبل از آمدن حاجآقا دنبال سروسامان دادن به زندگی من بود - تحقیقاتی انجام داد و فهمید آقای بشردوست یک خواهر دمبخت دارد. حمید دنبال فرصتی بود تا در این باره ندا را به حاجآقا بدهد که بعله، ما دنبال شخصی مناسب برای همسری آقای جعفری هستیم و اگر این شخص همشیره شما باشد، چه بهتر از این! بالاخره هم این مطلب را به آقای بشردوست انتقال داد. بعد از اینکه حمید، قضیه را به حاجآقا گفت، من هم از فرصت استفاده کردم و طی گفتوگویی خودمانی، نیم شوخی و نیم جدی به ایشان گفتم: «حاج آقا، شنیدهام مازندران جای خوش آب و هوایی است؛ به خصوص شهر بابلسر که خیلی از آن تعریف و تمجید میکنند.
اگر اجازه بدهید، میخواهم بیایم از نزدیک شهر شما را ببینم. چون از قدیم گفتهاند: شنیدن کی بود مانند دیدن!» از آنجا که آقای بشردوست فرد باهوش و سریعالانتقالی بود، گوشی دستش آمد و گفت: «قدمت روی چشم! هر وقت فرصت داشتی بگو تا به اتفاق هم برویم بابلسر.»
بعد از آن جلسه معارفه دیگر معطل نکردیم و سریع به تهران برگشتم و تلفنی با خانوادهام در یزد تماس گرفتم. یادم است گوشی تلفن را مادرم برداشت. وقتی موضوع را به ایشان گفتم با صدای بلند خندید و گفت: پسرجان تو داری توی جبهه میجنگی یا رفتی دنبال زن گرفتن؟ گفتم: مادرجان هم دارم میجنگم و هم دارم زن میگیرم... عزیز من جبهه جنوب کجا و بابلسر کجا؟ اصلا میفهمی چه داری میگویی؟ تازه دو تا برادر بزرگتر از خودت هم داری که هنوز زن نگرفتهاند. تو چطور میخواهی زودتر از آنها زن بگیری؟ گفتم مگر چه عیبی دارد که من زودتر از داداشهایم خطشکنی کنم؟ گفت: عیبی که ندارد عزیزم؛ هر طور خودت صلاح میدانی همان جور عمل کن.» حاصل این ازدواج دو فرزند - یک دختر و یک پسر- شد.
نقش ویژه عزیز جعفری در اتفاقات ۸۸
از دیگر اتفاقات مهمی که در دوران فرماندهی سرلشکر جعفری روی داد میتوان به سال 88 اشاره کرد. دی ماه سال ۱۳۹۲ جعفری با تاکید بر اینکه «فتنه سال ۸۸، تقابل دو دیدگاه ارزشی - انقلابی و سازشی و منفعل وابستگان به اجنبی بود که این تقسیمبندی و مرزبندی در بیانات مقام معظم رهبری وجود دارد» تاکید کرد که «درایام فتنه سال ۸۸، چه ظلمهایی که نسبت به امام (ره)، رهبری و نظام اسلامی روا داشته نشده است.»
او همچنین درباره رویکرد سردار سلیمانی در ایام بعد از انتخابات سال ۸۸ نیز گفته است: «در سال ۸۸ وقتی که فتنه گستردهتر و عمیقتر و خطرناکتر میشود، با وجودیکه ماموریتهای او از سال ۸۵ در منطقه خیلی بیشتر شده بود، در ایام فتنه هرگاه میآمد ایران خیالش راحت نبود و خاطرم هست در قرارگاه ثارالله- قرارگاه امنیتی تهران- حضور پیدا میکرد و دغدغه داشت و تلاش میکرد ماجرا را آرام کند و حتی بارها به من گفت که آمادگی هرنوع ماموریتی را دارم . البته نیازی به نقشآفرینی او در صحنه نبود، اما بیشتر نقش سیاسی و دیپلماسی داخلی را به خوبی انجام میداد؛ اما بهشدت ناراحت و عصبانی از کلیت این حرکت و حامیان فتنه ۸۸ بود.»
آذر ماه سال ۱۴۰۰ نیز جعفری در اجتماع بسیجیان استان همدان نیز گفت: «نقش دیگر بسیجیان در از بین بردن ناامنیهای بعد از جنگ همچون فتنه سال ۸۸ بود و در این حوادث بسیجیان «نقشآفرینی موثر، گسترده و سازماندهی شده و آموزش دیده شده» داشتند. مردم در بحرانهای مختلف نقشآفرینی کردند و در هر کدام از حوادثی که در طی دوران انقلاب رخ داده اگر حضور مردم نبود ضربه بزرگی به نظام میخورد»
تاکید بر مقابله با بیحجابی
در اسفند سال ۱۴۰۲ عزیز جعفری به عنوان فرمانده قرارگاه بقیهالله سپاه پاسداران تاکید کرد که فعالیت «آمران به معروف» نه تنها در متروی تئاتر شهر تهران متوقف نخواهد شد بلکه به سایر ایستگاههای مترو نیز توسعه خواهد یافت. او روز جمعه، ۱۸ اسفندماه، در جمع «آمران به معروف و ناهیان منکر» با بیان اینکه «با همکاری شهرداری تهران در کنار متروی تئاترشهر، در سایر ایستگاههای مترو هم باید فعالیت خود را شروع کنیم» گفت که «میخواهیم با توسعه اقدامات خود، زودتر بساط فتنه بیحجابی را خنثی کنیم.» فرماندهکل پیشین سپاه پاسداران همچنین تاکید کرد که «عدم رعایت حجاب میتواند تیشه به ریشه انقلاب بزند.» جعفری اعتراضهای سال ۱۴۰۱ را نیز «فتنه» توصیف کرد و با اشاره به اینکه طی آن «بسیاری از مسوولان و بخشی از مردم مردود شدند و برخی از مومنین هم حتی دچار تردید شدند»، افزود: «مطمئن باشید این فتنه به صورت کامل جمع خواهد شد.»او در بخش دیگری از این سخنرانی گفت «حسرت میخورم که به دلیل مشکل جسمی نمیتوانم در کف میدان همراه شما باشم. من هم وظیفه خود میدانم که در خیابان همراه شما امر به معروف و نهی از منکر» کنم. جعفری همچنین اردیبهشت سال ۱۴۰۳ با حمایت از «طرح نور» تأکید کرد: در همه ماموریتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی امکان اشتباه وجود دارد، با تذکر رهبر انقلاب اشتباهات «طرح نور» رفع میشود نه اینکه کل طرح زیر سوال برود، بنابراین وظیفه همه است که از این کار حمایت بکنند.
جعفری در لیست ۱۰۰ چهره قدرتمند جهان
او در عرصه بینالمللی نیز شناخته شده و در فهرست ۵۰۰ نفر قدرتمند جهان از سوی نشریه فارن پالسی قرار گرفته است. خاطرات او در کتاب «کالکهای خاکی» منتشر شده که از دوران کودکی تا فعالیتهای نظامی و فرهنگی او را روایت میکند.