در سالهای اخیر، نقش و جایگاه احزاب سیاسی در ساختار حکمرانی و نظام تصمیمگیری کشور، یکی از موضوعات مهم و چالشبرانگیز در فضای سیاسی ایران بوده است. با توجه به شرایط جدید سیاسی، برگزاری انتخابات تناسبی شوراها و ضرورت بازنگری در قانون اساسی، توجه به نقش تحزب در توسعه سیاسی کشور بیش از پیش اهمیت یافته است.
در همین راستا، گفتوگویی با مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردمسالاری، از چهرههای جریان اصلاحطلب، انجام دادهایم. وی در این مصاحبه به تشریح فعالیتهای حزب مردمسالاری، ضرورت نظام انتخاباتی حزبی، جایگاه احزاب در ساختار سیاسی کشور و همچنین دیدگاههای خود درباره اصلاحات ساختاری در چارچوب قانون اساسی پرداخته است.
ویدئو و متن گفتگوی تابناک با دبیرکل حزب مردم سالاری را در ادامه میخوانید.
تابناک: اوضاع حزب مردم سالاری به چه صورت است؟
در یکی از جلسات، به آقای دکتر پزشکیان عرض کردم که جنابعالی تاکنون در شش کنگره حزب مردم سالاری را خودتان سخنرانی کردید. چه چیزی پیش آمده که می گویید بنده وابسته به حزب یا مواردی از این قبیل نیستم؛ هرچند وابسته به هیچ حزبی نیستید، اما بیان آن به معنای نادیده گرفتن سایر احزاب نیست. اخیراً آقای آهی، مشاور رئیسجمهور در امور احزاب، در جلسه شورای مرکزی حزب مردمسالاری حضور یافتند و در آنجا با وضعیت این حزب آشنا شدند. در آن جلسه مطرح شد که حزب مردمسالاری در سی و یک استان کشور دارای دفتر نمایندگی است و در حدود صد و هشتاد شهر مختلف نیز نمایندگی فعال دارد. این نمایندگیها مشخص و مشغول فعالیت هستند.
بهمنماه سال جاری بیست و چهارمین کنگره حزب مردمسالاری برگزار خواهد شد. مفهوم این سخن آن است که این حزب در طول ۲۳ سال گذشته، هر سال یک کنگره برگزار کرده است.
به نظر میرسد که حزب مردمسالاری در زمینه فعالیتهای حزبی، نسبت به سایر احزاب موجود در کشور، عملکرد فعالتری دارد. به عنوان مثال، در بهمنماه سال جاری بیست و چهارمین کنگره حزب مردمسالاری برگزار خواهد شد. مفهوم این سخن آن است که این حزب در طول ۲۳ سال گذشته، هر سال یک کنگره برگزار کرده است. این نکته بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که «کنگره» به معنای مجمع عمومی حزب محسوب میشود. البته انتخابات شورای مرکزی هر دو سال یکبار انجام میگیرد، اما برگزاری کنگره بهصورت سالانه انجام میشود تا انتخابات بازرسان و همچنین بررسی مباحث کلان و اساسی در حوزههای مختلف صورت گیرد. در میان احزاب اصلاحطلب، حزبی وجود ندارد که توانسته باشد این تعداد کنگره برگزار کند. البته برخی احزاب در مقاطعی فعال بودهاند، اما پس از مدتی منحل یا تعطیل شدهاند، یا به شکل حزب جدیدی فعالیت خود را ادامه دادهاند که ماهیت و نوع فعالیت آنها متفاوت است.
«اگر قرار است چهار صفر از پول ملی حذف شود، بهتر است از بودجه این نهادها بکاهد تا وضعیت معیشتی مردم بهبود یابد»
در میان احزاب اصولگرا نیز، جز یکی دو حزب مانند حزب مؤتلفه اسلامی و احزاب مشابه، که سالهاست فعالیت دارند،
کمتر حزبی را مشاهده کردهایم که بهصورت مستمر به مباحث تشکیلاتی و ساختار حزبی اهمیت قائل شود. فعالیتهای قابل توجهی در حزب مردمسالاری در جریان است. ما بهطور مستمر در حال فعالیت هستیم و دلیل آن نیز انتشار روزنامه «مردمسالاری» است که امتیاز آن متعلق به حزب مردمسالاری بوده و دبیرکل این حزب نیز مدیرمسئول آن روزنامه است. این روزنامه در سراسر کشور توزیع میشود و به همین دلیل، نیازی نیست که بهطور مداوم بیانیه یا اطلاعیه صادر کنیم، زیرا همین روزنامه در واقع نقش بیانیهها و اطلاعیههای حزب را ایفا میکند. با این حال، در مناسبتهایی که ضرورت اقتضا کند، بیانیه و موضعگیری نیز داریم. آخرین موضعگیری حزب، نامهای بود که خطاب به آقای دکتر پزشکیان ارسال شد. در آن نامه تأکید کردیم که در لایحه بودجه سال ۱۴۰۵، بودجه نهادهایی که وجودشان چندان مفید نیست، اما همچنان اعتبار دریافت میکنند. حدود ۶۳ یا ۶۴ نهاد از حوزههای علمیه تا سایر مجموعهها، بودجه دریافت میکنند، در حالی که ضرورت چنین تخصیصی وجود ندارد. یکی از افراد در پاسخ نوشته بود که «اگر قرار است چهار صفر از پول ملی حذف شود، بهتر است از بودجه این نهادها بکاهد تا وضعیت معیشتی مردم بهبود یابد». منظورم این است که علاوه بر موضعگیریهای روزانهای که از طریق روزنامه مردمسالاری در سراسر کشور انجام میشود، گاهی نیز چنین نامهها، بیانیهها و اطلاعیههایی صادر میشود.
تابناک: آیا کمک مالی هم به این حزب تعلق می گیرد؟
در مورد کمکهای مالی نیز باید عرض کنم که واقعاً بعید میدانم چنین حمایتی بهصورت مؤثر وجود داشته باشد، زیرا ما خود از اعضای خانه احزاب هستیم. بنده از مؤسسان خانه احزاب کشور هستم و در حال حاضر مسئولیت کمیته بینالملل احزاب را بر عهده دارم و عضو شورای مرکزی خانه احزاب نیز هستم. واقعاً مشاهده کردهام که میزان کمک مالی که به احزاب کشور اختصاص مییابد، بسیار ناچیز است.
اگر بخواهید یک جلسه عادی شورای مرکزی برگزار کنید و حتی پذیرایی سادهای مانند شام داشته باشید، حداقل سی میلیون تومان هزینه دارد. در حالی که کمکهای وزارت کشور حتی یکسوم این مبلغ نیز نیست
به عنوان مثال، اگر بخواهید یک جلسه عادی شورای مرکزی برگزار کنید و حتی پذیرایی سادهای مانند شام داشته باشید، حداقل سی میلیون تومان هزینه دارد. در حالی که کمکهای وزارت کشور حتی یکسوم این مبلغ نیز نیست و طبیعتاً تأثیر چندانی ندارد. ما باید به سمت ساختاری حرکت کنیم که نظام انتخابات حزبی در کشور شکل گیرد. در آن صورت، احزاب تعریف واقعی خود را پیدا میکنند. در بسیاری از کشورها، برای احزاب فعال در نظام انتخابات حزبی، بودجه مشخصی تعیین و میان آنها تقسیم میشود.
تابناک: آیا از احزاب حق عضویت می گیرید؟
اما متأسفانه در کشور ما چنین نظامی وجود ندارد. درباره حق عضویت نیز باید گفت که ما تلاش کردهایم ساختار مالی حزب را از طریق دریافت حق عضویت سامان دهیم. در سراسر کشور موضوع پرداخت حق عضویت مطرح شده است، اما واقعیت این است که در دوره رکود فعالیتهای سیاسی، بسیاری از افراد میگویند «ما هستیم»، اما معتقدند نیازی به فعالیت حزبی نیست؛ چه رسد به آنکه بخواهند فعالیت سیاسی انجام دهند و در عین حال حق عضویت پرداخت کنند. این امر واقعاً دشوار است. البته برای اعضای شورای مرکزی، پرداخت حق عضویت الزامی تعیین شده است تا بتوانیم هزینههای جاری و جلسات شورای مرکزی را اداره کنیم.
تابناک: بهعنوان دبیرکل حزب مردمسالاری، ارزیابی شما از نقش و تأثیر این حزب در تحولات کشور چگونه است؟
در حال حاضر نه در دولت حضور داریم و نه در مجلس. در مجلس دهم، پانزده نفر از اعضای شورای مرکزی و اعضای حزبی ما بهعنوان نماینده در مجلس حضور داشتند؛ یعنی فراکسیونی پانزده نفره در مجلس دهم داشتیم. اما در همان زمان نیز با هیاهو و جنجال عمل نکردیم، به این دلیل که فراکسیون امیدی که وجود داشت، تحتالشعاع فراکسیونهای جزئیتر قرار نگیرد. البته نام و سابقه افرادی که در مجلس دهم حضور داشتند مشخص است. اکنون نیز در دولت، واقعیت آن است که افرادی از حزب ما در سطوح مختلف بدنه هیئت دولت، در بخشهای گوناگون، مسئولیتهایی بر عهده دارند. در سطح استانها نیز تعدادی از اعضای حزب در حال همکاری و فعالیت هستند. اما واقعیت این است که بخواهیم بگوییم ما بهعنوان یک نیروی بسیار قدرتمند در دولت آقای دکتر مسعود پزشکیان حضور داریم، چنین تعریفی از خود نداریم. با این حال، از دولت حمایت میکنیم و این حمایت نیز کاملاً همهجانبه است.
حزب مردمسالاری، حزبی نیست که از بالا به پایین شکل گرفته باشد، بلکه برعکس، حزبی است که از پایین به بالا تشکیل شده است
در کنار حمایت، انتقاد نیز داریم و همانطور که اشاره کردم، این اشکالات و انتقادات را در روزنامه منتشر میکنیم. ممکن است برخی افراد این نقدها و اشکالات را نپذیرند، اما ما وظیفه خود را باید بهدرستی تشخیص دهیم و بدون هیچ چشمداشتی در کنار این دولت داریم همکاری کنیم. در آخرین جلسه نیز، مشاور رئیسجمهور در امور احزاب، وضعیت حزب را مشاهده کردند. در آن جلسه، از اعضای شورای مرکزی تنها سه یا چهار نفر غایب بودند و برخی از اعضای شورای مرکزی در نقاط مختلف کشور نیز بدون اینکه برای انها حق ایاب و ذهاب در نظر گرفته شود در جلسات شرکت می کنند. ایشان کاملاً مشاهده کردند که حزب مردمسالاری، حزبی نیست که از بالا به پایین شکل گرفته باشد، بلکه برعکس، حزبی است که از پایین به بالا تشکیل شده است. بنده نیز بهعنوان یکی از کوچکترین اعضای این حزب، در خدمت دوستان هستم و در چارچوب وظایف حزبی فعالیت میکنم.
تابناک: برخی بر این باورند که احزاب در فرآیند تصمیمگیریهای کشور نقش قابل توجهی ندارند و عمدتاً نقش آنها در زمان برگزاری انتخابات پررنگ میشود. به نظر شما، آیا احزاب واقعاً میتوانند در بهبود حکمرانی و توسعه سیاسی کشور مؤثر باشند؟
فرمایش شما را تصحیح می کنم ، اما مشخص نیست که میزان نقش احزاب در زمینه انتخابات چقدر است. بنده معتقدم تا زمانی که نظام انتخاباتی کشور، نظامی حزبی نباشد، انتخابات معنای واقعی خود را پیدا نخواهد کرد. نظام ما، نظامی مردمسالار و مبتنی بر دموکراسی است. همین تعریف بهخودیخود به معنای وجود رقابت سیاسی در درون ساختار نظام است. نمیتوان عنوان مردمسالاری را مطرح کرد و از دموکراسی سخن گفت، بدون آنکه هیچگونه رقابتی وجود داشته باشد. برای ایجاد رقابت، تردیدی وجود ندارد که باید حزب داشته باشیم. در واقع، چه کسی میتواند زمینه رقابت را فراهم کند جز احزاب؟ ما حدود بیست تا سی درصد از افراد جامعه را داریم که موضوع رقابت در میان آنان چندان مطرح نیست. این افراد از حامیان جدی و وفادار نظام هستند و در پایگاههای بسیج، مساجد و سایر نهادهای انقلابی فعالیت دارند. طبیعتاً رقابت میان این گروه چندان معنا ندارد، هرچند اخیراً مشاهده شده است که حتی در میان همین گروه نیز نوعی رقابت در حال شکلگیری است. برای نخستین بار دیدهام که برخی از احزابی که تازه تأسیس شدهاند،
در گذشته، اگر به برخی از افراد گفته میشد که بهتر است از طریق حزب فعالیت کنند و در قالب تشکیلات حزبی حرکت داشته باشند، گویی به آنان اهانت شده بود. اما اکنون خوشبختانه این نگاه در حال تغییر است
از دل مجموعههای انقلابی بیرون آمدهاند؛ مجموعههایی که پیش از این تصور نمیشد تمایل به فعالیت حزبی داشته باشند. برای نمونه، حزبی با عنوان «تمدن نوین اسلامی» تشکیل شده است. این موضوع از نظر ما اقدامی مثبت است و ما از شکلگیری چنین جریانهایی استقبال و ابراز خرسندی میکنیم. در گذشته، اگر به برخی از افراد گفته میشد که بهتر است از طریق حزب فعالیت کنند و در قالب تشکیلات حزبی حرکت داشته باشند، گویی به آنان اهانت شده بود. اما اکنون خوشبختانه این نگاه در حال تغییر است. بنده معتقدم تا زمانی که نظام انتخاباتی ما مبتنی بر ساختار حزبی نباشد، نمیتوان چندان امیدوار بود که احزاب بتوانند وارد رقابتهای جدی شوند و نقش مؤثری در فرآیندهای انتخاباتی ایفا کنند.
تابناک: آیا احزاب واقعاً در تحولات کشور تأثیرگذار هستند؟
یکی از اقدامات مثبت و قابل توجهی که در حال شکلگیری است و بنده نیز در بسیاری از موارد مشوق آن بودهام، موضوع انتخابات شوراهاست. این اقدام با همکاری وزارت کشور و دیگر نهادهای مرتبط در حال پیگیری است و ما از آن حمایت و تأیید کردهایم. قرار است انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در اردیبهشتماه سال ۱۴۰۵ برگزار شود، که این امر میتواند گامی مثبت در جهت تقویت مشارکت سیاسی و نهادینه شدن فعالیتهای حزبی در کشور باشد. این انتخابات برای نخستین بار قرار است در تهران، بهویژه در بخش انتخابات شوراها، بهصورت تناسبی برگزار شود. مفهوم «انتخابات تناسبی» بدین معناست که افرادی که رأی میآورند و اکثریت نسبی آرا را به دست میآورند جز منتخبین قرار می گیرند. و باقیمانده شرکتکنندگان مربوط به حزبی که فعال هستند کد اختصاص می دهند و متناسب با فعالیت احزاب و بر اساس میزان فعالیت و تأثیر آنها مشخص میشوند.
«انتخابات تناسبی» بدین معناست که افرادی که رأی میآورند و اکثریت نسبی آرا را به دست میآورند جز منتخبین قرار می گیرند. و باقیمانده شرکتکنندگان مربوط به حزبی که فعال هستند کد اختصاص می دهند و متناسب با فعالیت احزاب و بر اساس میزان فعالیت و تأثیر آنها مشخص میشوند.
این نخستین تجربه از برگزاری چنین انتخاباتی در کشور است و خوشبختانه شنیدهام که این انتخابات بهصورت تمامالکترونیکی برگزار خواهد شد؛ نه تنها در تهران، بلکه در سراسر کشور، حتی در روستاها صورت می گیرد. در گذشته نیز قرار بود انتخابات الکترونیکی برگزار شود، اما به دلایل مختلف از جمله کمبود تجهیزات مانند رایانه، این امر عملی نشد. با این حال، این بار اعلام شده است که زیرساختها کاملاً فراهم شده و انتخابات بهطور کامل از طریق سیستمهای رایانهای انجام خواهد شد و دیگر بهصورت دستی رای ها شمرده نمی شود. این ویژگی، دومین خصوصیت مهم انتخابات شوراها به شمار میرود. ویژگی سوم، که به نظر من نکتهای مثبت است، آن است که نظارت بر انتخابات شوراها در این دوره بر عهده مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است. بدین صورت که در هر استان، هیئت نظارت مربوط به مجلس بر روند انتخابات نظارت خواهد داشت، در حالی که اجرای انتخابات بر عهده وزارت کشور است. به طور قطع، ترکیب سیاسی مجلس دوازدهم با ترکیب اجرایی تفاوت دارد و این تفاوت از نظر من خوشیمن است؛ زیرا در چنین شرایطی امکان تبانی یا هماهنگیهای ناسالم به حداقل میرسد و فرآیند نظارت دقیقتر انجام خواهد شد. بنده معتقدم که متأسفانه شوراهایی که تاکنون فعالیت داشتهاند، هرچند در بسیاری از شهرها عملکرد سالمی داشتهاند و باید از آنها قدردانی کرد، اما در مواردی نیز به فساد کشیده شدهاند. این فساد ناشی از آن بوده است که نظام انتخاب شوراها حزبی نبوده و بیشتر بر اساس گرایشهای قومی، قبیلهای، طایفهای و منطقهای شکل گرفته است. همین موضوع موجب شده است که در موارد متعددی شاهد بازداشت یا برکناری شهرداران و انحلال شوراها به دلیل فساد، اختلاس و تخلفات مختلف باشیم. اگر نظام انتخاباتی تناسبی ابتدا از تهران آغاز شود و سپس با گسترش فعالیت احزاب در سراسر کشور، انتخابات شوراها نیز به گونهای برگزار شود که در آن تحزب نقش مؤثری ایفا کند، به نظر من میزان فساد به شکل چشمگیری کاهش خواهد یافت. زیرا حزبی که فهرست انتخاباتی ارائه میدهد، در دوره بعدی نیز موظف است پاسخگوی عملکرد منتخبان خود باشد. در صورتی که افراد معرفیشده از سوی آن حزب عملکرد ضعیف یا نادرستی داشته باشند، حزب در دورههای بعدی در برابر افکار عمومی مسئول است.
من در یکی از سفرهایم به کشور ترکیه، بهعنوان دبیرکل حزب مردم سالاری، با احزاب مختلف آن کشور دیدار و گفتوگو داشتم. در آن سفر، با حزب عدالت و توسعه (حزب آقای رجب طیب اردوغان) ملاقات کردیم، هرچند شخص ایشان در جلسه حضور نداشتند و قائممقام حزب در نشست شرکت کرد. همچنین با احزاب رقیب آن از جمله حزب جمهوریخلق، حزب سعادت و حزب رفاه دیدار داشتیم. نکته جالب در این دیدارها این بود که حزب عدالت و توسعه اعلام کرد در سراسر کشور پانزده میلیون عضو دارد، که رقم قابل توجهی است. این نشان میدهد که نباید تصور کرد اگر ترکیه در برخی شاخصهای اقتصادی یا سیاسی از ما پیشتر رفته است، صرفاً به دلیل شرایط اقتصادی است؛ بلکه این پیشرفت نتیجه دقت و انسجام آن کشور در مسائل تشکیلاتی و حزبی است.
حزب عدالت و توسعه اعلام کرد در سراسر کشور پانزده میلیون عضو دارد، که رقم قابل توجهی است. این نشان میدهد که نباید تصور کرد اگر ترکیه در برخی شاخصهای اقتصادی یا سیاسی از ما پیشتر رفته است، صرفاً به دلیل شرایط اقتصادی است؛ بلکه این پیشرفت نتیجه دقت و انسجام آن کشور در مسائل تشکیلاتی و حزبی است
در مقابل، حزب رقیب اعلام کرد که در آن زمان حدود یک میلیون و پانصد هزار عضو دارد و اظهار داشت که توانسته است شهرهایی همچون استانبول، ازمیر و بخشهایی از آنکارا را در رقابتهای انتخاباتی به دست آورد. به باور من، ما نیز باید به سمت برگزاری انتخاباتی برویم که ماهیتی حزبی داشته باشد. در آن صورت، احزاب نسبت به عملکرد یکدیگر مسئولتر خواهند بود، نظارت و کنترل بیشتری بر رفتار سیاسی خود اعمال میکنند و شوراهای شهر و روستا نیز از این حجم گسترده فساد، که متأسفانه همچون آفت به بدنه آنها آسیب رسانده است و بیشتر هم ناشی از روابط طایفهای و منطقهای است، مصون خواهند ماند. به نظر میرسد که دولت آقای دکتر مسعود پزشکیان، به عنوان نخستین اقدام خود، با اجرای انتخابات تناسبی در تهران، گام مهمی در جهت تقویت تحزب برداشته است. با این حال، نباید به همین میزان بسنده کرد؛ زیرا این اقدام بهتنهایی کافی نیست. باید تلاش کرد تا فعالیتهای حزبی در سراسر کشور پویاتر و گستردهتر شود و تحزب بتواند با قدرت و انسجام بیشتری حرکت کند.
تابناک: یعنی از دیدگاه شما، اگر احزاب وجود نداشته باشند، این امر میتواند آثار منفی برای کشور به همراه داشته باشد و لازمه نظام جمهوری اسلامی، وجود احزاب است؟
بله، زیرا در نظام جمهوری اسلامی، بخش «جمهوری» به معنای مردم سالاری، دموکراسی و تعیین سرنوشت توسط مردم است. این جنبه از نظام، چگونه میتواند ظهور و بروز پیدا کند جز از طریق احزاب؟ بدون وجود احزاب، چنین چیزی ممکن نیست. بنابراین، احزاب از نظر ما امری مثبت، ضروری و حیاتی هستند. من معتقدم که اگر غیر از این باشد، بهتر است اصولاً بخش جمهوریت نظام تعطیل شود؛ چرا که بدون وجود تحزب و مشارکت سازمانیافته مردم، مفهوم جمهوریت تحقق پیدا نخواهد کرد.
تابناک: شما پیشتر در مجلس بیان کرده بودید که خطمشی سیاسی شما با آقای علی لاریجانی همخوانی ندارد. نظر شما درباره حضور ایشان در شورای عالی امنیت ملی چیست؟
در آن زمان، در مجلس مباحث و اختلافنظرهایی داشتیم. واقعاً مشاهده میکردم که ایشان برخی اقدامات را از طرف مجلس انجام میدادند و در برخی موارد تصمیماتی را به نام مجلس اتخاذ میکردند. ما در آن مقطع معتقد بودیم که اگر آقای لاریجانی بخواهد به عنوان شخصیت حقیقی خود در موضوعی تصمیم بگیرد یا اقدامی انجام دهد، ایرادی ندارد؛ اما نباید از طرف مجلس تصمیمگیری کند. این موضوع دقیقاً همان مسألهای است که امروز نیز متأسفانه وجود دارد. ما بارها تأکید کردهایم که باید بسیاری از این موارد در قانون اساسی بهطور شفاف تعریف و مشخص شود تا جای تفسیر باقی نماند.
اگر آقای لاریجانی بخواهد به عنوان شخصیت حقیقی خود در موضوعی تصمیم بگیرد یا اقدامی انجام دهد، ایرادی ندارد؛ اما نباید از طرف مجلس تصمیمگیری کند
در نهایت، آقای لاریجانی با لحنی کنایهآمیز بابت مباحث مطرحشده اظهار داشتند: ظاهراً باید برای انجام امور، از پروفسور کواکبیان کسب اجازه کنیم. بنده قبل از اینکه در دانشگاه علامه طباطبایی به درجه پروفسوری نائل شوم، در مجلس نیز به این لقب شناخته شده بودم، اما اکنون بحمدالله در حال پیگیری مباحث علمی و دانشگاهی هستم. منظور بنده این است که اختلافنظر ما در آن زمان، شخصی نبود، بلکه یک اختلاف کلان و مبتنی بر اصول بود. هدف ما این بود که هر فرد در جایگاه خود، واقعاً مرّ قانون را رعایت کند. ما در طول این سالها، حدود سیوپنج تا سیوشش مورد احساس کردهایم که متأسفانه در کشور، اقداماتی برخلاف قانون اساسی صورت گرفته است. به همین دلیل، برای بازگشت به قانون اساسی و انجام بازنگری در آن، بارها تأکید کردهام که این موضوع از ضرورتهای جدی کشور است.
من پیشتر نیز گفتهام که ما تاکنون دو بار رفراندوم درباره قانون اساسی برگزار کردهام؛ یک بار در سال ۱۳۵۸ و بار دیگر در سال ۱۳۶۸. پیشنهاد دادهام که بار دیگر نیز رفراندوم برگزار شود تا درباره اصلاح و بازنگری در قانون اساسی تصمیمگیری شود.
به تعبیر بنده، جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ را میتوان «جمهوری اول» نامید و از سال ۱۳۶۸ تا امروز را «جمهوری دوم». معتقدم که باید به سمت «جمهوری سوم» حرکت کنیم. برخی گفتهاند این دیدگاه برگرفته از تحولات و مراحل خاصی است که در برخی کشورها مانند فرانسه طی شده است. با این حال، بنده واقعاً تمایل دارم که این روند در کشور ما نیز به شکل منطقی و قانونی دنبال شود.
حزب مردمسالاری حدود هشت تا نه سال است که این شعار را مطرح میکند و بر لزوم بازنگری در قانون اساسی تأکید دارد. البته این امر الزاماً به معنای تشکیل مجلس مؤسسان نیست و میتوان با استفاده از سازوکارهای قانونی موجود، اصلاحات لازم را در چارچوب نظام و بر پایه اراده مردم و نخبگان کشور انجام داد.
زیرا هیچ نظامی، مجلس مؤسسانی علیه خود تشکیل نمیدهد که بخواهد جایگاه حاکمیت را تضعیف یا تغییر دهد. ما نیز چنین قصدی نداریم. اتفاقاً بر اساس اصل ۱۷۷ قانون اساسی، ترکیب مشخصی برای بازنگری در قانون اساسی پیشبینی شده است. همان ترکیب میتواند شکل بگیرد و موضوع بازنگری را بهصورت قانونی پیگیری کند.
ما معتقدیم که این روند امکانپذیر است و نیازی به پنهانکاری یا اقدامات پشتپرده وجود ندارد. طبق قانون، برای برگزاری همهپرسی بازنگری در قانون اساسی، لازم است که «نصف بعلاوه یک» جمعیت واجد شرایط در انتخابات شرکت کنند و همچنین «نصف بعلاوه یک» از شرکتکنندگان به طرح مصوب شورای بازنگری رأی مثبت دهند.
به عنوان مثال، اگر فرض کنیم جمعیت کشور در حال حاضر حدود ۹۰ میلیون نفر باشد و از این تعداد حدود ۶۰ میلیون نفر واجد شرایط رأی دادن باشند، طبق قانون باید دستکم ۳۰ میلیون نفر در انتخابات شرکت کنند. طبق تجربه در سال ۸۸ حدود ۸۵ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند، حال اگر بهصورت منطقی میانگین مشارکت بین ۶۵ تا ۷۰ درصد واجدین شرایط را در نظر بگیریم، حدود ۳۰ میلیون نفر شرکت خواهند کرد که از میان آنها حداقل ۱۵ میلیون نفر باید به مصوبه شورای بازنگری رأی مثبت دهند تا بازنگری قانون اساسی تحقق یابد. این موضوع باید بهصورت جدی مطرح شود و امیدوارم گوش شنوایی در سطوح مختلف حاکمیت وجود داشته باشد تا این مباحث پیگیری شود. هدف ما این است که تنها حزبی نباشیم که از اصلاحات ساختاری سخن میگوید، بلکه سایر جریانهای سیاسی نیز با نگاهی درونساختاری، این موضوع را دنبال کنند. با توجه به مفاد اصل ۱۷۷ قانون اساسی، این اقدام کاملاً شدنی و قانونی است؛ مشروط بر اینکه در کلیت ساختار نظام، اراده و تمایل کافی برای شنیدن و بررسی این پیشنهاد وجود داشته باشد. البته برخی از شخصیتها و جریانهای سیاسی نیز در این زمینه اظهارنظرهایی داشتهاند، اما نه با صراحت و شفافیتی که ما مطرح میکنیم. حتی در جریان اصولگرایی نیز برخی چهرهها مانند محمدرضا باهنر، که از چهرههای شناختهشده اصولگرا و از رؤسای چندین دوره مجلس شورای اسلامی بوده است، سخنانی در این زمینه بیان کردهاند که در ماهیت خود بد نیست، اما معمولاً با صراحت از «اصلاحات ساختاری» سخن نمیگویند. به اعتقاد من، اگر به سمت اصلاحات ساختاری درونساختار حرکت کنیم، بدون تردید توفیقات قابل توجهی در اداره کشور و کارآمدسازی نظام حکمرانی به دست خواهیم آورد.
گفت وگو و تنظیم مصاحبه: مهتاب بهرامی آسترکی