به گزارش تابناک، این فاجعه، نتیجه ترکیبی مرگبار از تغییرات اقلیمی، سوءمدیریت و بهرهبرداری بیش از حد، پیامدهایی گسترده در حوزههای زیستمحیطی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به دنبال داشته است.
طوفانهای سمی نمک: چگونه خشک شدن ارومیه میلیونها نفر را تهدید میکند
دریاچه ارومیه زمانی زیستگاهی پررونق بود که میزبان ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ خزنده، ۷ دوزیست و ۲۷ پستاندار، از جمله گوزن زرد ایرانی در معرض انقراض، بود. آبهای شور آن از آرتمیا ارومیانا ، میگوی آب شور حیاتی برای زنجیره غذایی، حمایت میکرد که پرندگان مهاجری مانند فلامینگوها و پلیکانهای سفید را تغذیه میکرد.
با این حال، سطح آب دریاچه از سال ۱۹۹۵ بیش از ۷ متر کاهش یافته و مساحت آن از ۵۵۰۰ کیلومتر مربع به ۳۶۶ کیلومتر مربع در سال ۲۰۱۲ و اکنون در سال جاری به صفر رسیده است.
سطح آب دریاچه از سال ۱۹۹۵ بیش از ۷ متر کاهش یافته و مساحت آن از ۵۵۰۰ کیلومتر مربع به ۳۶۶ کیلومتر مربع در سال ۲۰۱۲ و اکنون در سال جاری به صفر رسیده است.
مطالعهای در سال ۲۰۲۳ در ژورنال زمینهای خشک (Journal of Arid Land) ۳۱ درصد این کاهش را به تغییرات اقلیمی - کاهش بارندگی و افزایش دما - و ۶۹ درصد را به عوامل انسانی مانند ساخت سدهای بیش از حد و آبیاری ناکارآمد نسبت میدهد.
بستر خشکشده دریاچه حالا به کانون طوفانهای گردوغبار سمی پر از نمک و فلزات سنگین تبدیل شده است.
مطالعهای در سال ۲۰۲۲ در ژورنال علوم و آلودگی زیستمحیطی (Environmental Science and Pollution Research) نشان داد که این طوفانهای گردوغبار، که تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری میرسند، سطح ذرات معلق (PM۱۰) را تا ۴۰ درصد افزایش داده و خطرات جدی برای سلامت تنفسی و قلبیعروقی ایجاد میکنند.
شوری آبهای زیرزمینی اطراف افزایش یافته و سطح کلرید سدیم به بیش از ۲۴۰ ppt رسیده که آن را برای کشاورزی یا آشامیدن غیرقابل استفاده کرده است.
تحقیقات دانشگاه آنکارا شباهتهایی با دریاچه وان ترسیم میکند و خاطرنشان میکند که شوری باعث بیابانزایی شده و حاصلخیزی خاک را در مناطق آسیبدیده تا ۲۵ درصد کاهش داده و تنوع زیستی منطقه را تهدید میکند.
از واحه تا آخرالزمان: تراژدی چندوجهی دریاچه ارومیه
خشک شدن دریاچه ارومیه الگوهای اقلیمی محلی را تغییر داده و دما را ۱.۵ درجه سانتیگراد افزایش داده و بارندگی را در دو دهه گذشته ۱۵ درصد کاهش داده است. مطالعهای در سال ۲۰۲۴ در گزارشهای علمی (Scientific Reports) نشان میدهد که از دست رفتن اثر تعدیلکننده دریاچه، چرخههای خشکسالی را تشدید کرده و شاخص استاندارد بارندگی (SPI) نشاندهنده افزایش ۲۰ درصدی شدت خش maternelle در منطقه از سال ۲۰۰۰ است.
خشک شدن دریاچه ارومیه الگوهای اقلیمی محلی را تغییر داده و دما را ۱.۵ درجه سانتیگراد افزایش داده و بارندگی را در دو دهه گذشته ۱۵ درصد کاهش داده است.
این حلقه بازخورد، بیابانزایی را تسریع کرده و ۳۸.۴۶ درصد از حوضه دریاچه ارومیه اکنون به عنوان منطقه با خطر بالای تخریب خاک طبقهبندی شده است. فروپاشی اکولوژیکی مشابه دریاچه آرال است، جایی که خشک شدن مشابه منجر به از دست رفتن ۹۰ درصد گونههای ماهی و کاهش ۵۰ درصدی زمینهای قابل کشت شد.
حوضه دریاچه ارومیه، با ۳۶ شهر و ۳۱۵۰ روستا و جمعیتی حدود ۵ میلیون نفر، به شدت به کشاورزی وابسته است که ۶۰ درصد نیروی کار منطقه را به کار میگیرد. خشک شدن دریاچه، ۳۰ درصد از زمینهای کشاورزی را به دلیل شوری خاک غیرقابل استفاده کرده و بازده محصولات کشاورزی از سال ۲۰۰۰ به میزان ۴۰ درصد کاهش یافته است.
مطالعهای در سال ۲۰۲۲ در گزارشهای علمی پیشبینی میکند که تولید مواد غذایی تا سال ۲۰۵۰ در صورت ادامه روند فعلی ۲۵ درصد دیگر کاهش خواهد یافت.
بخش گردشگری، که زمانی به دلیل گل درمانی دریاچه رونق داشت، فروپاشیده و تعداد بازدیدکنندگان از ۵۰۰،۰۰۰ نفر در سال در دهه ۱۹۹۰ به کمتر از ۵۰،۰۰۰ نفر در سال ۲۰۲۳ رسیده است. در آذربایجان غربی، ۳۴ کارخانه فرآوری مواد غذایی تعطیل شده و ۱۲،۰۰۰ شغل از دست رفته است.
هزینه اقتصادی خشک شدن دریاچه ارومیه قابل توجه است. مطالعهای در سال ۲۰۲۱ توسط برنامه احیای دریاچه ارومیه (ULRP) خسارات سالانه را ۱.۵ میلیارد دلار تخمین زده و هزینههای تجمعی ممکن است با احتساب مهاجرت و تأثیرات بهداشتی به ۱ تریلیون دلار برسد.
کشاورزان، با مواجهه با کمبود آب، به چاههای غیرقانونی روی آوردهاند - بیش از ۱۰۰،۰۰۰ چاه اکنون در حوضه وجود دارد که سالانه ۴۶ میلیارد متر مکعب آب زیرزمینی استخراج میکنند و سفرههای زیرزمینی را بیشتر تخلیه میکنند. پایاننامهای از دانشگاه استانبول این موضوع را با حوضه فرات-دجله مقایسه میکند، جایی که بهرهبرداری بیش از حد منجر به کاهش ۲۰ درصدی سطح آبهای زیرزمینی شده و ناپایداری چنین روشهایی را برجسته میکند.
کشاورزان، با مواجهه با کمبود آب، به چاههای غیرقانونی روی آوردهاند - بیش از ۱۰۰،۰۰۰ چاه اکنون در حوضه وجود دارد که سالانه ۴۶ میلیارد متر مکعب آب زیرزمینی استخراج میکنند و سفرههای زیرزمینی را بیشتر تخلیه میکنند.
خشک شدن دریاچه ارومیه مهاجرتهای گستردهای را به دنبال داشته و تخمین زده میشود که تا سال ۲۰۳۰ تا ۶ میلیون نفر ممکن است آواره شوند.
مطالعهای در سال ۲۰۲۰ در ژئوجورنال (GeoJournal) نشان داد که ۷۰ درصد خانوارهای روستایی در حوضه به دلیل سختیهای اقتصادی به فکر نقل مکان هستند. روستاهایی مانند بکشلوچای از سال ۲۰۱۰ شاهد کاهش ۳۰ درصدی جمعیت بودهاند و بسیاری به حاشیهنشینی در شهرهایی مانند تبریز و تهران روی آوردهاند. این "مهاجرت روستایی" مشکلات اجتماعی را تشدید کرده و نرخ فقر شهری را ۱۵ درصد افزایش داده و جرم در شهرهای آسیبدیده را بالا برده است.
تأثیرات سلامت روان نیز به همان اندازه وخیم است. مطالعهای در سال ۲۰۲۰ در انجمن جهانی آب (Global Water Forum) چهار مسیر ارتباط کمبود آب با پریشانی روانی را شناسایی کرد: تخریب مناظر، اختلال در شبکههای اجتماعی، فشار مالی و مسائل بهداشتی. مصاحبهها با ساکنان نشان داد که ۶۵ درصد از آنها به دلیل از دست دادن معیشت و محیط زیست خود احساس ناامیدی میکنند. این مطالعه شباهتهایی با دریاچه چاد ترسیم میکند، جایی که تخریب زیستمحیطی مشابه منجر به افزایش ۲۵ درصدی نرخ افسردگی در میان جوامع آسیبدیده شد.
دریاچه ارومیه بیش از یک پهنه آبی بود؛ سنگ بنای فرهنگی برای جوامع آذربایجانی و کرد در شمال غرب ایران بود. گل درمانی و زیبایی مناظر آن در افسانهها و سنتهای محلی تنیده شده بود
. پایاننامهای در سال ۲۰۲۴ از دانشگاه حاجتتپه ترکیه خاطرنشان میکند که مرگ دریاچه این پیوندهای فرهنگی را قطع کرده و ۸۰ درصد ساکنان مورد بررسی احساس از دست دادن میراث را ابراز کردهاند. جشنوارههایی که برای دریاچه برگزار میشد و زمانی هزاران نفر را جذب میکرد، متوقف شده و شیوههای سنتی مانند گل درمانی از بین رفته است.
طوفانهای نمک و امنیت: امواج ژئوپلیتیکی ارومیه
این بحران شکافهای سیاسی را عمیقتر کرده است. مطالعهای در سال ۲۰۱۸ در ژئوپلیتیک (Geopolitics) نشان داد که اعتماد عمومی به دولت کاهش یافته و ۷۵ درصد ساکنان حوضه معتقدند سوءمدیریت، نه تغییرات اقلیمی، باعث مرگ دریاچه شده است. ساخت ۴۸ سد، از جمله بزرگراه جنجالی شهید کلانتری که دریاچه را تقسیم کرد، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
مقالهای در سال ۲۰۲۴ در ساینس دایرکت (ScienceDirect) استدلال میکند که برنامه احیای دریاچه ارومیه (ULRP)، که در سال ۲۰۱۳ راهاندازی شد، به دلیل تخصیص ناکافی آب و بیعملی سیاسی شکست خورده است. تنها ۱۰ درصد از جریان زیستمحیطی سالانه وعده داده شده ۳،۱۰۰ میلیون متر مکعب تحویل داده شده است.
خشک شدن دریاچه نگرانیهای ژئوپلیتیکی را نیز برانگیخته است. مطالعهای در سال ۲۰۱۸ در *ژورنال امور بینالملل و ژئوپلیتیک* (Journal of International Affairs and Geopolitics) هشدار میدهد که طوفانهای نمکی میتوانند کشورهای همسایه مانند ترکیه و عراق را تحت تأثیر قرار دهند و روابط منطقهای را تحت فشار قرار دهند.
برنامه احیای دریاچه ارومیه (ULRP)، که در سال ۲۰۱۳ راهاندازی شد، به دلیل تخصیص ناکافی آب و بیعملی سیاسی شکست خورده است. تنها ۱۰ درصد از جریان زیستمحیطی سالانه وعده داده شده ۳،۱۰۰ میلیون متر مکعب تحویل داده شده است.
در داخل ایران، این بحران تنشهای قومی را تشدید کرده و جوامع آذربایجانی دولت مرکزی را به بیتوجهی متهم میکنند. اعتراضات در تبریز در سال ۲۰۲۲ با شعارهایی مانند «انتقام تو را میگیریم، ارومیه!» خشم عمیق را منعکس کرد. تحقیقات ترکیهای از دانشگاه آنکارا تنشهای مشابهی را در حوضه دریاچه وان برجسته میکند، جایی که سوءمدیریت باعث ناآرامیهای محلی شده است.
تراژدی دریاچه ارومیه هشداری آشکار از اتفاقی است که وقتی جاهطلبیهای انسانی از مدیریت زیستمحیطی پیشی میگیرد، رخ میدهد.
اکوسیستم دریاچه از بین رفته، خط حیات اقتصادی آن قطع شده و اهمیت فرهنگی آن فرسایش یافته است. با این حال، روزنههایی از امید باقی است. مطالعهای در سال ۲۰۲۴ در گزارشهای علمی نشان میدهد که کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب کشاورزی میتواند هیدرولوژی حوضه را تثبیت کند، هرچند اجرا همچنان دشوار است.
شکست ULRP نیاز به سیاستهای پویا و آگاه از اقلیم، مانند سهمیههای آب تطبیقی و حفظ تالابها را برجسته میکند. همکاری بینالمللی، مانند طرح انتقال آب دریای خزر که شکست خورد، میتواند با بودجه و دقت علمی بهتر دوباره بررسی شود.
در نهایت، سؤال تلخ این است: آیا جهان میتوانند از این فاجعه ایرانی درس بگیرند تا از دریاچه آرال یا دریاچه چاد بعدی جلوگیری کنند؟ یا بستر خشک ارومیه به عنوان بنای یادبود شکست بشریت در عمل باقی خواهد ماند؟/ دکتر کریم رامه