حاجی بخشی، بمب روحیه رزمندگان ایرانی؛
بازخوانی تاریخ: رجزخوانی طنزآلود رزمندگان ایرانی علیه صدام!
در عملیات والفجر ده تصویری از "حاجی بخشی" منتشر شد که او را در حال روحیه بخشی به رزمندگان ایرانی نشان می دهد در حالی که شیشه شیر را مقابل دوربین خبرنگاران خطاب به صدام نشان می دهد!
کد خبر: ۱۳۴۷۱۲۷
| | 2325 بازدید

به گزارش تابناک، جنگ هشت ساله ایران و عراق که طولاتی ترین جنگ قرن بیستم لقب گرفته است، بخش فراموش نشدنی از تاریخ ایران است، چون مستقیما با دفاع جانانه مردم ایران از ایران گره خورده است، یک تاریخ باشکوه ولی پر فراز و نشیب با درس های تلخ و شیرین!
ذبیحالله بخشی، ملقب به "حاجی بخشی" یکی از نمادهای برجسته بسیج و تبلیغات جنگ در دوران دفاع مقدس بود،حاجی بخشی با یک لندکروز غنیمتی از عراقی ها که پر از سوراخ و جای ترکش بود به جبهه های مختلف سر می زد و برای بچه های جنگ شکلات و شوخی سوغات می برد!
ذبیحالله بخشی، ملقب به "حاجی بخشی" یکی از نمادهای برجسته بسیج و تبلیغات جنگ در دوران دفاع مقدس بود،حاجی بخشی با یک لندکروز غنیمتی از عراقی ها که پر از سوراخ و جای ترکش بود به جبهه های مختلف سر می زد و برای بچه های جنگ شکلات و شوخی سوغات می برد!
حاجی بخشی یکی از سمبل ها و آیکون های جنگ ایران و عراق است بطوری که حتی در نشریات خارجی هم شناخته شده است، در مستندهای شهید آوینی هم از او به عنوان " چهره شاداب حزب الله" یاد شده است .
حاجی بخشی به بمب روحیه بخشی رزمندگان ایرانی معروف بود، کار حاجی بخشی آنقدر بالا گرفته بود که عراقی ها ماشین مخصوص او را می شناختند و سعی می کردند حتما مورد هدف قرار دهند!
می توان چنین گفت که حاجی بخشی در کنار حاج صادق آهنگران دو چهره تبلیغاتی جنگ بودند.
وقتی جنگ شروع شد، حاجی بخشی ۴۷ ساله بود؛ اما حاجی بخشی مغطل هیچ بهانه ای نماند، کولهاش را بست و به جبهه رفت. تا پایان جنگ در جبهه ماند، دو پسر، یک برادر و یک دامادش در دفاع مقدس به شهادت رسیدند.
یکی از معروفترین سکانس های زندگی حاجی بخشی، لحظهای است که در عملیات کربلای ۱۰، لندکروز معروفش مورد اصابت ترکش گلوله تانک عراقی قرار گرفت در حالی که دامادش در ماشین در حال سوختن بود و حاجی بخشی با پتو در حال خاموش کردن آتش! عکسی که احسان رجبی عکاس دفاع مقدس آن را ثبت کرد :

حاجی بخشی دو روز بعد به جبهه بازگشت تا شایعه مرگش توسط عراقیها را تکذیب کند و گفت: "آمدهام دوباره صدام را با خودم ببرم!
یکی از نکات جذاب، ابداع شعار ماندگار "ماشاءالله حزبالله" توسط حاجی بخشی بود که شور و هیجان ویژهای به جبههها میبخشید؛ حاجی بخشی از رزمندگی پولی دریافت نمی کرد، بلکه یک مرزعه در اطراف کرج داشت و شاید جالب باشد که اتوموبیل شخصی اش، یک مرسدس بنز بود و همیشه همراهش یک تفنگ گیرنوف بود که گفته می شد هدیه ویژه امام خمینی به اوست.
اما عکسی که در "بازخوانی تاریخ" امروز در نظر گرفته ایم، عکسی از حاجی بخشی است در عملیات والفجر اسفند ماه ۱۳۶۶ در منطقه دربندیخان عراق توسط اباصلت بیات ثبت شده است.
عملیات والفجر ۱۰ در روزهای ۱۹ تا ۲۳ اسفند ۱۳۶۶ توسط سپاه و بسیج اجرا شد. هدف اصلی منطقه کوهستانی دربندیخان در استان سلیمانیه عراق (نزدیک سد دربندیخان و حدود ۵۰ کیلومتری شرق سلیمانیه) بود. این عملیات بخشی از سلسله حملات محدود ایران در مرحله پایانی جنگ بود.

ار طرف ایران، لشکرهای ۲۷ محمد رسولالله، ۱۰ سیدالشهدا، ۴۱ ثارالله و تعدادی تیپ بسیجی (حدود ۲۰–۲۵ هزار نیرو)
و از سوی عراق؛ لشکرهای زرهی ۳ حمورابی، ۴ کرکوک، ۵۷ پیاده و واحدهای ویژه نیروی هوایی (حدود ۳۰–۴۰ هزار نیرو با پشتیبانی سنگین توپخانه و هلیکوپتر) در این نبرد حضور داشتند.
و از سوی عراق؛ لشکرهای زرهی ۳ حمورابی، ۴ کرکوک، ۵۷ پیاده و واحدهای ویژه نیروی هوایی (حدود ۳۰–۴۰ هزار نیرو با پشتیبانی سنگین توپخانه و هلیکوپتر) در این نبرد حضور داشتند.
طنز عفیف و لطیف و محجوبانه ای است که حاجی بخشی به عنوان نماد رزمندگان ایرانی علیه دشمن به کار می برد، یک پرفورمنس هنری ساده و جذاب و مانا، برخلاف بسیاری از خورده فرهنگ های نظامی که کلمات یا حرکات رکیک و فحاشی با چاشنی روحیه بخشی علیه دشمن نظامی به کار می رود، شوخی حاجی بخشی با دیکتاتور بغداد دل نواز و شیرین و ماندگار است!
نیروهای ایرانی در ۲۴ ساعت اول توانستند بخشهایی از ارتفاعات کانی مانگا و قلات دزه را تصرف کنند و تا نزدیکی سد دربندیخان پیشروی کنند. اما مقاومت شدید عراقیها، همراه با بمباران گسترده و استفاده از گازهای شیمیایی (گاز خردل و اعصاب) و همچنین آتش توپخانه سنگین، مانع تثبیت مواضع شد.
عملیات والفجر ده آخرین تلاش ایران برای تغییر معادلات جنگ قبل از پذیرش قطعنامه پانصد و نود و هشت بود. والفجر ۱۰ با وجود موفقیت اولیه، به دلیل حملات شیمیایی رژیم بعث صدام و ضعف لجستیکی ایران، به یکی از آخرین و پرهزینهترین عملیاتهای محدود ایران تبدیل شد و عملاً پایان دوره تهاجمات گسترده ایران در خاک عراق را رقم زد.
در این عملیات چهار هزار و ۸۴۸ نظامی عراقی شامل ۱۸۹ افسر از جمله فرمانده لشکر ۴۳ عراق با درجه سرلشکری، ۲ سرتیپ، ۲۶ افسر ارشد، ۱۶۰ افسر جزء و چهار هزار و ۶۵۹ درجهدار و سرباز و چند مقام سیاسی استان سلیمانیه از جمله فرماندار حلبچه و بخشدار سیدصادق و حدود ۴۰۰ نفر از افراد گروههای مسلح ضد انقلاب به اسارت درآمدند.
به گزارش تابناک؛ در عملیات والفجر ده تصویری از "حاجی بخشی" منتشر شد که او را در حال روحیه بخشی به رزمندگان ایرانی نشان می دهد در حالی که شیشه شیر را مقابل دوربین خبرنگاران خطاب به صدام نشان می دهد! به کنایه از اینکه دهان صدام هنوز بوی شیر می دهد و باید شیرش را بخورد و حریف ایرانی ها نیست.
نکته جالب و قابل توجه، طنز عفیف و لطیف و محجوبانه ای است که حاجی بخشی به عنوان نماد رزمندگان ایرانی علیه دشمن به کار می برد، یک پرفورمنس هنری ساده و جذاب و مانا، برخلاف بسیاری از خورده فرهنگ های نظامی که کلمات یا حرکات رکیک و فحاشی با چاشنی روحیه بخشی علیه دشمن نظامی به کار می رود، شوخی حاجی بخشی با دیکتاتور بغداد دل نواز و شیرین و ماندگار است!/ کوبه آذقی
گزارش خطا
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟




