
به گزارش تابناک؛اگر بخواهیم درباره سایپا اطلس حرف بزنیم، باید از جایی شروع کنیم که دردش عمیقتر است: تاریخ انبوهسازی محصولاتی که اسمشان عوض میشود ولی ذاتشان همان قدیمیهاست. سایپا در چند سال اخیر استاد تغییر نام شده؛ از تیبا به ساینا، از ساینا به کوییک، از کوییک به اطلس. یعنی همان پلتفرم X200 را چرخاندهاند، رنگ زدهاند، چراغها را کشیدهاند، جلوپنجره را یک خط بیشتر کردهاند، ته گلگیر دو پیچ جابهجا کردهاند و اسمش شده «نسل نو». این وسط ما اصلاً نفهمیدیم چه شد که یک شبه تیبا هاچبک تبدیل شد به اطلس. انگار گفتند: «بچهها! اسم را عوض کنید، جلو پنجره را هم سه سانت بزرگتر کنید، مانیتور را یک ذره بچرخانید سمت راننده، همین! ماشین جدید داریم.» و تمام.
اطلس در اصل همان کوییک است که در ظاهر چند لایه آرایش مدرن به آن زده شده. جلوپنجره بزرگتر، چراغهای کشیدهتر، سپر جلو حجیمتر، نمای عقب با تغییرات جزئی و کابینی که چند قطعهاش تغییر کرده. خب؟ اینها که خودرو جدید نمیسازد، فقط ظاهر را کمی بهروز میکند. اما سایپا این بستهبندی ظاهری را طوری تبلیغ کرد که انگار پلتفرم جدید طراحی کردهاند و مهندسی از صفر انجام شده. در حالی که حتی دانشجوی سال اول مکانیک هم اگر اطلس را برود زیر لیفت، از پایین همان X200 معروف را میبیند و میگوید: «داداش این همان کوییک خودمونه، چرا فیلم بازی میکنید؟»
اما برسیم به بخش داغتر: مشخصات فنی. اطلس با موتور ۱.۵ لیتری M15GSI عرضه شده. همان موتور که سالهاست روی خانواده X200 سوار میشود. چهار سیلندر، تنفس طبیعی، ۹۰ اسببخار قدرت و ۱۳۷ نیوتنمتر گشتاور. روی کاغذ اقتصادی است. مصرف سوخت ترکیبی حدود ۷ لیتر. اما در واقعیت وقتی کولر روشن میشود و اتاق پر است، موتور فشار را با ناله اعلام میکند. این موتور برای یک خودرو شهری سبک شاید کافی باشد، اما دیگر این روزها مردم توقع دارند در شتابگیری ۰ تا ۱۰۰ کیلومتر احساس کنند پشت ماشین نشستهاند، نه پشت دوچرخه برقی سنگین. صدای موتور در دورهای بالا وارد کابین میشود و این خودش نشان میدهد کیفیت عایقکاری تفاوتی با کوییک ندارد.
جعبهدنده؟ یک نمونهٔ ۵ سرعته دستی که همان دندههای همیشگی X200 است. دندهها نسبتاً نرم جا میروند اما در سرعتهای بالا صدای گیربکس شنیده میشود. نسخه اتومات هم همان گیربکس CVT است که معلوم نیست با این قدرت موتور دقیقاً چه میخواهد بکند. شتابگیری اطلس از نوع «برویم ببینیم چه میشود» است؛ یعنی گاز میدهی، موتور جیغ میزند، گیربکس فکر میکند و یک دفعه بعد از دو ثانیه تصمیم میگیرد جلو برود.
تعلیق؟ ترکیب ساده مکفرسون جلو و نیمهمستقل عقب. این دقیقاً همان سیستم کوییک است و تغییری در ذات آن ایجاد نشده. تکانهای ریز جاده در سرعتهای پایین وارد کابین میشود و وقتی با سرعت بالا از روی دستانداز رد میشوی، همان کوبش آشنا را حس میکنی که سالهاست با این پلتفرم زندگی میکنیم.
ترمزها؟ جلو دیسکی، عقب کاسهای. یعنی هنوز هم سایپا حاضر نشده روی محصولی که ادعا دارد «نسل جدید» است، چهار چرخ دیسک بگذارد. سیستم ترمز قابل قبول است اما در توقفهای پیدرپی گرم میشود و راننده کاملاً تغییر رفتار ترمز را حس میکند.
در ظاهر، اطلس روی کاغذ «خودروی جدید» است. اما وقتی زیر پوست آن را نگاه کنی، میفهمی جدید بودنش فقط یک برچسب بازاریابی است. دقیقاً مثل اینکه روی یک گوشی قدیمی اندروید ۹، یک لانچر جدید نصب کنید و اسمش را بگذارید «نسخه ۲۰۲۵».

بخش انتقادیِ واقعی، اتفاقاً اطلس نیست؛ سایپاست. چون مشکل اطلس از خودش نیست، از جایی میآید که آن را میسازد، تحویل میدهد، خدمات میدهد و بعد هم مشتری را با مشکلاتش تنها میگذارد.
خدمات پس از فروش سایپا سالهاست که به یک طنز تلخ تبدیل شده. از نبود قطعه در برخی نمایندگیها گرفته تا تأخیرهای چندروزه برای یک تعمیر ساده. خیلی از مالکها هنوز مجبورند یک قطعه ساده مثل سنسور اکسیژن یا قطعهای مثل شیفتر گیربکس را از بازار آزاد تهیه کنند چون نمایندگیها یا ندارند یا باید «منتظر بمانید تا از مرکز بیاید». این یعنی سایپا هنوز نتوانسته یک زنجیره تأمین پایدار ایجاد کند. چطور ممکن است شرکتی با این وسعت هنوز نتواند موجودی قطعات خودرویی که خودش تولید میکند را مدیریت کند؟
امداد خودرو سایپا هم عملاً در حد یک پوستر تبلیغاتی است. وقتی نصف شب ماشین بماند و راننده تماس بگیرد، بهجای امداد، باید امیدوار باشد یکی از ماشینهای عبوری دلش بسوزد و کمک کند. این یعنی سیستم امدادی کارآمدی وجود ندارد، یعنی سایپا در مهمترین قسمت خدمات پس از فروش هنوز در حد یک شرکت محلی مانده.
کیفیت مونتاژ اطلس هم دستکمی از سایر محصولات سایپا ندارد. داشبورد در بعضی نقاط لقی دارد، در کابین گاهی صدای جیرجیر شنیده میشود، در سرعتهای بالا باد از گوشه در وارد میشود، و گاهی ایرادهای برقی مثل چشمکزدن چراغهای داشبورد دیده میشود. این مشکلات «مشکلات عادی» نیستند. اینها نتیجه خط مونتاژی است که با استاندارد دقیق کنترل کیفیت کار نمیکند.

اما عجیبترین بخش داستان این است که سایپا اطلس را طوری تبلیغ کرد که انگار یک جهش بزرگ مهندسی رخ داده. در حالی که واقعیت این است: فقط جلوپنجره عوض شد، چراغها کشیده شد، چند دکمه جابهجا شد، مانیتور وسط داشبورد اندکی بهتر شد و اسمش شد اطلس. ما واقعاً نمیدانیم این وسط چه شد که تیبا هاچبک تبدیل شد به «اطلس». نه پلتفرم عوض شد، نه موتور، نه گیربکس، نه معماری شاسی. فقط ظاهر کمی بهروز شد و قیمت هم رفت بالا.
در اصل، اطلس دارد هزینهٔ سالها تصمیمگیری اشتباه سایپا را پس میدهد. تصمیمهایی مثل:
تکیه بیش از حد روی یک پلتفرم قدیمی
فقدان سرمایهگذاری روی پلتفرم جدید
عدم توسعه موتورهای مدرن
ضعف شدید در خدمات پس از فروش
بیبرنامگی در قطعهرسانی
ابهام در تیپبندی و امکانات
وقتی خودروسازی با چنین ساختاری محصول جدید معرفی میکند، نتیجهاش همین میشود: شما یک محصول جدید نمیخرید، یک نسخه آرایشیشده از گذشته را تحویل میگیرید.
اما آیا اطلس ماشین بدی است؟ نه. آیا ماشین خوبی است؟ آن هم نه. اطلس در همان جایی قرار میگیرد که تمام خانواده X200 قرار گرفتهاند: یک خودروی شهری قابل قبول برای تردد روزمره، اما نه بیش از آن. قابل اعتماد؟ در حد متوسط. راحت؟ نه خیلی. پرقدرت؟ اصلاً. کمهزینه؟ نسبتاً. ایمن؟ در حد همان گذشته. مدرن؟ فقط در ظاهر.
و مشکل اینجاست که سایپا هنوز باور نکرده مردم ۱۴۰۴ با مردم ۱۳۸۳ یکی نیستند. مشتری امروز همهچیز را میفهمد، تستهای خارجی را میبیند، مشخصات فنی را مقایسه میکند، کیفیت را لمس میکند، در شبکههای اجتماعی تجربه مالکها را میخواند. این بازار دیگر بازار دهه ۸۰ نیست که اسم جدید کافی باشد برای فروش.
اطلس باید یک محصول واقعیِ جدید میبود، نه یک بازسازی سطحی. سایپا باید به جای هزینه روی تبلیغات، روی مهندسی سرمایهگذاری میکرد. باید یک پلتفرم جدید میساخت، یک موتور جدید توسعه میداد، یک سیستم تعلیق مدرن طراحی میکرد، کیفیت مونتاژ را اصلاح میکرد، خدمات پس از فروش را واقعی میکرد.

اما امروز، اطلس فقط نمادی است از بازار انحصاری، نبود رقیب، تصمیمهای غلط و مدیریتی که بیشتر از اینکه صنعتمحور باشد، درگیر روزمرگی است.
اگر بخواهم این گزارش را با زبان واقعیت ببندم، باید بگویم:
اطلس یک تغییر چهره است، نه یک تغییر نسل.
یک بازطراحی سطحی است، نه یک نوآوری.
و سایپا هنوز همان سایپای قدیمی است، فقط با یک لوگوی جدید.
این گزارش، نتیجه بررسی همه منابع قابلاتکاست و اگر یک جمله بخواهیم از دلش بیرون بکشیم، این است:
ما اصلاً نفهمیدیم سایپا دقیقاً چه کرد، جز اینکه کوییک را ریاستایل کرد، اسمش را گذاشت اطلس و قیمتش را برد بالا.
دست بکشید از شتر گاو پلنگ سازی ! به شعور ما احترام بگذارید !