ایالات متحده و کشورهای عربی خلیج فارس به نظر میرسد که در خواست برای توافق با ایران همراستا هستند.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، مجله الفحیره در تحلیلی به بررسی دلایل حمایت کشورهای عربی خلیج فارس از مذاکرات ایران و آمریکا پرداخته که در ادامه آمده است.
کشورهای عربی خلیج فارس – بهویژه عربستان سعودی – و ایالات متحده خواهان توافق با ایران هستند و این موضوع زمینهای سازنده برای کاهش تنش در منطقه و ثبات در بازارهای انرژی فراهم میکند.
تفاوت اصلی با دو یا سه سال گذشته این است که عربستان اکنون فعالانه به دنبال آشتی با ایران است، حتی با وجود خطرات ذاتی این مسیر. امارات متحده عربی نیز، هرچند محتاطانه و در ظاهر، اما نشان داده که کاهش تنش با ایران را در راستای منافع ملی خود، بهویژه در زمینه امنیت اقتصادی و تداوم زنجیره تأمین، میداند.
دولت آمریکا هم ظاهراً ترجیح میدهد از طریق مذاکره به توافق برسد تا اینکه وارد درگیری نظامی شود. کشورهای عربی خلیج فارس امروز نسبت به یک دهه پیش از استقلال بیشتری برخوردارند.
اگر عربستان و دیگران بخواهند با ایران روابط برقرار کنند، میتوانند این کار را بر اساس شرایط خودشان انجام دهند. البته آمریکا همچنان نقش مهمی دارد، بهویژه در زمینه تضمینهای امنیتی منطقهای و دیپلماسی سطح بالا.
یکی از نقاط اختلاف در هر نسخه جدید احتمالی از توافق هستهای برجام، این است که تمرکز اصلی آن فقط بر برنامه هستهای ایران است و توجه چندانی به فعالیتهای شبکههای مورد حمایت ایران ندارد.
این به آن معناست که گروههایی مانند حوثیها در بابالمندب یا شبهنظامیان مورد حمایت ایران در عراق تحت تأثیر مستقیم توافق قرار نمیگیرند و همچنان توانایی اثرگذاری در مناطق حساس را دارند. با این حال، اگر ایران مسیر روشنی برای رفع تحریمها ببیند، به احتمال زیاد اولویت را به ثبات منطقهای خواهد داد، که این خبر خوبی برای بازارهای انرژی است.
ایران تا چه حد در دستیابی به توافق هستهای جدی است؟
نشانههایی اولیه از تمایل به احیای مذاکرات هستهای دیده میشود، اما ایران بر توافقی محدود و صرفاً هستهای اصرار دارد و مسائلی مانند موشکهای بالستیک، نیروهای نیابتی یا «محور مقاومت» را کنار میگذارد. در مقابل، ترامپ مشتاق است به هر توافقی برسد که بتواند آن را موفقیت جلوه دهد.
این رویکرد در را برای مذاکرات باز میکند، اما گفتوگوها هنوز در مراحل مقدماتی هستند و تنها بر سر موضوعات قابل بحث توافق شده است. موضوع هستهای بیشترین منافع مشترک را دارد و از همین رو نقطه آغاز منطقی مذاکرات است. با این حال، بیاعتمادی بزرگترین مانع است و دخالت میانجیها – بهویژه کشورهای خلیج فارس مانند عربستان، قطر، عمان و امارات – ضروری است.
از منظر داخلی، هرچند ایران در برابر دههها تحریم مقاومت کرده، رفع تحریمها میتواند راه ورود به بازارهای جهانی را باز کند و هم برای حکومت و هم مردم سودمند باشد.
زیرساخت گاز ایران نیز فرسوده شده و رفع تحریمها میتواند علاقه مجدد کشورهای خلیج فارس به شراکتهای انرژی – مانند علاقه قبلی قطر به میدان پارس جنوبی – را احیا کند. همکاری انرژی با کشورهای خلیج فارس، بهویژه در حوزه LNG، میتواند دوباره آغاز شود و هم رقابت و هم فرصت ایجاد کند.
انتظارات از سفر آینده هیئت آمریکایی به خاورمیانه چیست؟
تمرکز ترامپ در سفرهای منطقهای همواره بر جلوههای رسانهای و تصویرسازی داخلی است. تحت شعار «عظمت را به آمریکا بازگردانیم»، احتمالاً بر اعلام سرمایهگذاریهای خلیج فارس تأکید خواهد کرد؛ انتظار میرود عربستان، قطر و امارات مجموعهای از قراردادها را اعلام کنند که تیترساز بوده و تصویری از ترامپ بهعنوان یک معاملهگر موفق ارائه دهند. فراتر از این نمایشها، خلیج فارس اکنون به سنگبنای سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است.
کشورهای خلیج فارس اکنون در غزه میانجیگری میکنند، دیپلماسی با سوریه و ایران را تسهیل میکنند و حتی از کانالهای ارتباطی آمریکا و روسیه حمایت میکنند. امارات در زمینه لجستیک و هوش مصنوعی پشتیبانی میکند و عربستان رهبری دیپلماسی منطقهای را بر عهده دارد.
این برونسپاری نقشآفرینی دیپلماتیک، قدرت نفوذ کشورهای خلیج فارس بر سیاست آمریکا را افزایش داده است. در مقابل کمکشان، آنها میتوانند بر مواضع آمریکا – بهویژه در مسائل حساسی مانند غزه – تأثیر بگذارند. امید محتاطانهای برای پیشرفت در کاهش تنش با ایران وجود دارد، حتی اگر اسرائیل همچنان عامل پیچیدهکننده باشد.
جایگاه کنونی چین در منطقه چیست؟
حضور چین در خلیج فارس عمدتاً اقتصادی و معاملاتی است. اگرچه شریک تجاری مهمی برای عربستان، امارات و قطر به شمار میرود، اما فاقد عمق استراتژیک و توانایی نظامی لازم برای جایگزینی آمریکا است.
حتی توافق ایران و عربستان که به چین نسبت داده میشود، در واقع عمدتاً نتیجه تلاشهای قبلی آمریکا و عراق بوده و چین در مراحل پایانی وارد شد.
بنابراین، در حالی که روابط اقتصادی چین قوی است، نفوذ استراتژیک آن هنوز محدود است. کشورهای خلیج فارس، با وجود تمایل به توازن، همچنان در زمینه امنیت و همسویی بلندمدت به غرب متمایل هستند.
نقش در حال تحول روسیه در خاورمیانه؟
جنگ اوکراین ظرفیت منطقهای روسیه را تضعیف کرده، اما نفوذ آن را کاملاً از بین نبرده است. لیبی و شمال آفریقا همچنان نقاط کلیدی نفوذ روسیهاند که بهعنوان دروازهای به آفریقا عمل میکنند.
روسیه بیشتر از طریق شرکای نیابتی در مناطق بیثبات عمل میکند تا اینکه بخواهد مستقیماً با آمریکا رقابت کند. در سوریه، فعالیت روسیه کاهش یافته ولی از بین نرفته است. رژیم جدید سوریه همچنان از حضور نظامی روسیه استقبال میکند، که نشاندهنده باقیماندن نفوذ روسیه در منطقه است.
روسیه همچنین از طریق اوپک پلاس و بازار جهانی گاز، نفوذ خود را در حوزه انرژی حفظ کرده است. کشورهای خلیج فارس روابط خود با مسکو را حفظ خواهند کرد و ضمن حفظ بیطرفی در موضوع اوکراین، همکاری در زمینه انرژی و ژئوپلیتیک را ادامه خواهند داد.
تحلیل استراتژی نفتی فعلی عربستان و اوپک پلاس؟
عربستان همچنان از نفت بهعنوان ابزار ژئوپلیتیکی استفاده میکند و از سیاست انرژی برای تقویت قدرت چانهزنی با آمریکا بهره میبرد. اقداماتی مانند افزایش تولید کوتاهمدت یا کاهش قیمتها، بهطور استراتژیک برای دستیابی به منافع بلندمدت، مانند حفظ سهم بازار و نفوذ بر سیاست انرژی آمریکا طراحی شدهاند.
کاهش قیمت نفت، اگرچه درآمد عربستان را کاهش میدهد، اما در عین حال به تولیدکنندگان شیل آمریکا فشار وارد میکند.
اگر تحریمهای ایران برداشته شود و عرضه افزایش یابد، بدون افزایش تقاضای متناسب، قیمتها ممکن است بیشتر کاهش یابد و بازار انرژی دچار نوسان شود. با این حال، استراتژی نفتی عربستان همچنان بر برنامهریزی بلندمدت و امنیت ملی استوار است.
آیا شاهد افول هژمونی غرب و ظهور جنوب جهانی هستیم؟
قدرت جهانی امروز بر اساس ادغام در شبکهها و زنجیرههای تأمین تعریف میشود، نه فقط توان نظامی. ظهور مراکز اقتصادی جدید – مانند امارات در حوزه انرژی، هوش مصنوعی و تجارت – در حال بازطراحی چشمانداز جهانی است.
روندهای مشابهی در آفریقا، آسیای جنوبشرقی و آمریکای جنوبی دیده میشود. جنوب جهانی اکنون تأثیرگذاری بیشتری دارد و هرکسی که بتواند در این مناطق روابطی پایدار ایجاد کند، نظم جهانی قرن بیست و یکم را شکل خواهد داد.
متأسفانه کشورهای غربی اغلب این روابط را نادیده گرفتهاند. چین و روسیه از هماکنون در حال پر کردن این خلأ هستند. اگر غرب قاطعانهتر عمل نکند، ممکن است توسط قدرتهای نوظهور کنار زده شود.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.