دیپلمات بازنشسته و سفیر پیشین ایران در اردن میگوید در شرایط فعلی، ما دچار نوعی بلاتکلیفی در کشور هستیم که خطرناک است و اثرات دومینویی دارد. دیپلمات باید با دست پر به مذاکره برود، و امروز جز مذاکره ابزار دیگری در اختیار نداریم.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، بعد از جنگ ایران و اسرائیل/آمریکا، تهران مذاکره جدید با آمریکا را مشروط به دادن تضمین از سوی آمریکا مبنی بر عدم حمله نظامی مجدد کرده است.
از طرف دیگر گفتوگوهای ایران و تروئیکای اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) نیز از روز جمعه سوم مرداد در استانبول ترکیه کلید خورده و مقرر شده این گفتوگوها ادامه یابد.
پیش از مذاکرات جمعه هم اعلام شده بود که اروپا سه شرط برای عدم فعال کردن مکانیسم ماشه از ایران دارد. رویترز در این زمینه روز پنجشنبهشب به نقل از دیپلماتها خبر داده بود که سه کشور اروپایی روز جمعه در استانبول پیشنهاد تمدید ۶ماهه مهلت مکانیسم ماشه را مطرح میکنند. این رسانه افزود: «آنها در مقابل، این خواستهها را دارند؛ ورود تهران به مذاکرات با واشنگتن، همکاری کامل با آژانس و ارائه گزارش درباره ذخایر اورانیوم با غنای بالا.»
درباره این موضوع، خبرنگار تابناک گفتگویی با «نصرت الله تاجیک» دیپلمات بازنشسته و سفیر پیشین ایران در اردن انجام داده که در ادامه میآید.
*در حالی صحبت از مذاکره احتمالی میان ایران و آمریکا میشود که دو طرف بر مواضع خود پیش از تجاوز اسرائیل/آمریکا به خاک ایران پافشاری میکنند. ایران بر حق غنیسازی اورانیوم و آمریکا بر «غنیسازی صفر» تأکید دارد. از طرف دیگر اروپا هم مکانیسم ماشه را در اختیار دارد. بر این اساس، پیشبینی شما از زمان مذاکره احتمالی و موفقیت آن چیست؟
ما اکنون در شرایط سختی قرار داریم. وقتی از بیرون به روند سیاست خارجی کشور نگاه میکنیم، میبینیم که سرمایهگذاری عظیم مادی و معنوی ما در خاورمیانه ـ که یکی از لایههای دکترین امنیت ملی و عامل بازدارندگی ما بوده ـ پس از حوادث ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در غزه، لبنان، سوریه و بخشهایی از عراق، آسیب جدی دیده است.
این شرایط ایجاب میکند واقعگرا باشیم و جایگزینی برای بازدارندگی پیشین بیابیم. به نظر من بهترین جایگزین، افزایش انسجام ملی از طریق بهبود سیاست داخلی است، زیرا سیاست خارجی به شدت با سیاست داخلی پیوند دارد.
بدون انسجام داخلی حداکثری، دستیابی به اهداف سیاست خارجی ممکن نیست. این امر نیازمند انعطاف، مصالحه و بهرهگیری از همه اهرمها برای تصمیمگیری بهموقع است. در شرایط فعلی، ما دچار نوعی بلاتکلیفی در کشور هستیم که خطرناک است و اثرات دومینویی دارد. دیپلمات باید با دست پر به مذاکره برود، و امروز جز مذاکره ابزار دیگری در اختیار نداریم.
در موضوع هستهای، نباید غنیسازی را به یک مسأله هویتی و موجودیتی تبدیل کنیم. دانش هستهای بومی شده و بسته به تصمیم کشور ـ ساخت یا عدم ساخت سلاح هستهای ـ باید سطح غنیسازی را طوری تنظیم کنیم که قابل دفاع در افکار عمومی باشد. اگر قصد ساخت بمب داریم باید پای هزینههای آن بایستیم و اگر نداریم، باید اعلام و بر آن اساس عمل کنیم.
برجام و محدودیت ۳.۶۷ درصدی تا پیش از خروج ترامپ از توافق پابرجا بود، اما پس از خروج آمریکا، ایران تعهداتش را در پنج مرحله کاهش داد. اکنون نیازمند تصمیمی استراتژیک و پرهیز از هویتسازی بیمورد برای غنیسازی هستیم تا بتوانیم با یارگیری بینالمللی و ایجاد وجاهت، به تفاهمی برد-برد با آمریکا برسیم. موفقیت مذاکره منوط به این تغییر رویکرد و تصمیم ملی است.
*مجید تختروانچی، معاون وزیر خارجه ایران اعلام کرده که ایران در ازای لغو تحریمهای آمریکا، «محدودیتهایی بر توسعه هستهای را برای مدت معینی میپذیرد» و تهران میتواند به عنوان بخشی از یک «توافق برد-برد و عادلانه» با محدودیتهای موقت بر فعالیتهای هستهای صلحآمیز موافقت کند. آیا این موضع جدیدی از سوی ایران است؟
این موضع در قالب کلی، پیشتر نیز وجود داشته است. مشکل فعلی این است که مذاکره به شکل مؤثر انجام نمیشود و حتی ارتباط غیرمستقیم نیز عملاً رد شده و پیامها از طریق رسانهها منتقل میشود. طرح ایدهها به صورت پراکنده و از زبان افراد مختلف، شمای خوبی از سیاست خارجی کشور ارائه نمیدهد.
به جای این روش قطرهای و چندصدایی، لازم است با یک استراتژی ملی مشخص، همه پیشنهادها و اهرمها را در یک بسته جامع به طرف مقابل ارائه کنیم. در این صورت امکان دستیابی به توافق برد-برد وجود دارد.
*برخی منابع خبری اعلام کرده بودند که کشور نروژ به عنوان میانجی جدید در مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا مطرح خواهد بود. اما سخنگوی وزارت خارجه این موضوع را تأیید نکرد. به نظر میرسد میانجیگری عمان کاملاً منتفی است. در چنین شرایطی کدام کشور ممکن است به عنوان میانجی مطرح باشد؟
مشکل میان ایران و آمریکا بیش از آنکه نیازمند انتخاب میانجی باشد، ریشه در پیچیدگی روابط و بیاعتمادی عمیق دارد. میانجیگری به معنای واقعی نیازمند قدرت «چکش نهایی» و الزام طرفین به انعطاف است، که در این مورد به دلیل مواضع سخت هر دو طرف، فراهم نیست.
کشورهایی مانند عمان در نقش تسهیلگر و پیامرسان، تلاش خود را کردهاند و هر کشور دیگری هم میتواند چنین نقشی ایفا کند. اما حل مشکل بیاعتمادی و عدم انعطاف، پیششرط موفقیت هر مذاکرهای است.
*ایران همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را منوط به ایجاد سازوکاری جدید برای همکاری کرده است. چقدر میتوان به حصول چنین سازوکاری امیدوار بود؟
همکاری با آژانس ضروری، اما به تنهایی کافی نیست. باید چارچوب این همکاری کاملاً فنی باشد و حتی یک میلیمتر به سمت کار سیاسی منحرف نشود. اگر این بستر فنی حفظ شود، مشکلات با آژانس قابل حل است.
هنوز نتیجه سفر معاون مدیرکل آژانس به ایران مشخص نشده، اما قرار بوده این سفر منجر به ترسیم شیوهنامه یا نقشه راه همکاری مشترک شود. در عین حال، باید مذاکره با اروپا و بهویژه آمریکا را جدی گرفت تا اهرم مشروعیت حمله به ایران از دست اسرائیل و آمریکا خارج شود.
گفتوگو: مهتاب بهرامی آسترکی
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.