رحمان قهرمانپور معتقد است اروپا بهصورت محترمانه به آمریکا اعلام میکند که بدون حضور اروپا توافقی در کار نخواهد بود و فعال کردن مکانیسم ماشه را در همین راستا میتوان تفسیر کرد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «ژان نوئل بارو»، وزیر خارجه فرانسه درباره احتمال فعال سازی مکانیسم ماشه علیه تهران گفت: «بدون تعهد محکم، ملموس و قابل تأیید از سوی ایران، حداکثر تا پایان ماه اوت / اگوست ۲۰۲۵ (۹ شهریور ۱۴۰۴) این کار را انجام خواهیم داد.»
توافق برجام در اکتبر ۲۰۲۵ (مهر ۱۴۰۴) به پایان میرسد و تا قبل از آن اعضای برجام که عضو دائم شورای امنیت هستند میتوانند درخواست فعال سازی مکانیسم ماشه را داشته باشند.
براساس توافق برجام و قطعنامه برجامی شورای امنیت سازمان ملل متحد، تحریمهای سازمان ملل علیه ایران در مدت اجرای این توافق، تعلیق میشود مگر اینکه مکانیسم ماشه فعال شود. در صورت فعال سازی مکانیسم ماشه، تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران بدون رای گیری در شورای امنیت، دوباره فعال میشوند.
در گفتگوی تابناک با دکتر «رحمان قهرمانپور» کارشناس مسائل بین الملل این موضوع مورد بحث قرار گرفته که در ادامه آمده است.
*در حین جنگ و پس از آن، آمریکا به دنبال مذاکره با ایران بوده است. آمریکا همچنان بر «غنیسازی صفر» تأکید دارد و ایران نیز بر حق غنیسازی خود اصرار میورزد. به نظر شما، آیا نقطه تعادلی میان این دو موضع وجود دارد؟
از منظر نظریه بازیها، یک توافق زمانی شکل میگیرد که دو طرف به نقطه بهینه یا تعادل، که به اصطلاح نقطه اپتیمم نامیده میشود، برسند.
در شرایطی که بازی نامتوازن باشد یا دو طرف احساس کنند که فاصله میان آنها بسیار زیاد است، یعنی یک طرف احساس قدرت بیش از حد کند و طرف دیگر احساس ضعف نماید، معمولاً رسیدن به نقطه تعادل دشوار است.
از همان اردیبهشت ۱۴۰۴ که مذاکرات آغاز شد، مشخص بود که یافتن این نقطه بهینه و رسیدن به توافق کار دشواری است، زیرا آمریکا با این پیشفرض وارد مذاکرات شده بود که ایران در موقعیت ضعف قرار دارد و ناچار به دادن امتیاز است و عجلهای برای توافق ندارد.
در ایران نیز تا حدی این باور وجود داشت که شرایط برای کشور مطلوب نیست. حال، با توجه به حمله اخیر اسرائیل، این عدم توازن و عدم تعادل به مراتب تشدید شده و یافتن نقطه بهینه حتی نسبت به ۲۳ خرداد دشوارتر شده است.
ایران همچنان بر حفظ حق غنیسازی تأکید دارد و آمریکا پس از حمله به تأسیسات فردو، خود را در موقعیت برتر میبیند و بر توقف کامل غنیسازی اصرار میورزد.
از منظر نظری، رویکرد آمریکا در چارچوب چیزی است که در ادبیات کنترل تسلیحاتی و سیاست بینالملل به آن «دیپلماسی اجبار» یا «دیپلماسی قهری» میگویند.
در این رویکرد، دیپلماسی و زور بهصورت موازی پیش میروند و یکدیگر را تقویت میکنند.
زمانی که دیپلماسی به بنبست میرسد، قدرت نظامی وارد عمل میشود تا این بنبست را بشکند. پس از استفاده از قدرت نظامی، مانند حمله به فردو، طرف مقابل دوباره به مسیر دیپلماسی بازمیگردد.
اما نکته کلیدی این است که دیپلماسی اجبار زمانی موفق است که طرف اجبارکننده، در اینجا آمریکا، همزمان با اعمال زور، امتیازاتی به طرف مقابل، یعنی ایران، ارائه دهد تا ایران برای توافق ترغیب شود. تاکنون به نظر میرسد امتیازات پیشنهادی آمریکا در زمینه تحریمها و کنسرسیوم در سطحی نیست که ایران را به توافق ترغیب کند.
*اعلام شده است که در مذاکرات آتی ایران و آمریکا، عمان دیگر بهعنوان میانجی مطرح نیست و از نروژ و چین در این خصوص نام برده شده است. به نظر شما دلیل این تغییر چیست؟ آیا آمریکا تمایل دارد چنین امتیازی به چین بدهد و این کشور را بهعنوان میانجی در پرونده هستهای ایران بپذیرد؟
این خبر هنوز بهصورت رسمی تأیید نشده و آقای بقایی (سخنگوی وزارت خارجه ایران) نیز آن را تأیید نکرده است. اما دلیل مطرح شدن این موضوع این است که برخی در ایران معتقدند پس از جنگ ۱۲ روزه، کشورهای منطقهای و متوسط مانند عمان، قطر یا حتی عربستان توانایی باز کردن گره کور مذاکرات را ندارند.
به همین دلیل، سطح میانجیگری باید به سطح بالاتری، یعنی چین، ارتقا یابد. این دیدگاه بیشتر در داخل ایران مطرح است.
در پکن، سیاست چین بهعنوان «بیطرفی فعال» یا «انفعال فعال» شناخته میشود، به این معنا که چین در منازعات جدی وارد نمیشود و طرفین را به حل اختلاف از طریق گفتوگو دعوت میکند. تاکنون چین تمایلی برای میانجیگری در موضوع هستهای ایران نشان نداده است.
نکته دوم این است که در بحث کنترل تسلیحاتی، پنج قدرت هستهای، که همان اعضای دائم شورای امنیت هستند و چین یکی از آنهاست، با وجود اختلافات در سایر حوزهها، در زمینه لزوم کنترل تسلیحاتی و جلوگیری از افزایش تعداد قدرتهای هستهای اتفاقنظر دارند.
این بدان معناست که برخلاف تصور برخی در ایران، چین در مواضع هستهای ایران همراهی زیادی با ایران ندارد و بارها بهصورت دیپلماتیک اعلام کرده که ایران باید سیاستهای هستهای خود را تغییر دهد.
بنابراین، مشخص نیست که حتی اگر ایران پیشنهاد میانجیگری چین را مطرح کند، آیا چین این نقش را خواهد پذیرفت یا خیر.
به نظر میرسد چین ممکن است این نقش را در شأن خود نداند. برخی در داخل ایران معتقدند که این مسئله تنها از طریق چین قابل حل است، اما باید منتظر ماند و دید آیا چین با این پیشنهاد همراهی خواهد کرد یا خیر.
*به نظر میرسد طرفهای اروپایی برجام عزم خود را برای فعال کردن مکانیسم ماشه جزم کردهاند و ایران نیز اعلام کرده در صورت عملی شدن این مکانیسم، واکنش مقتضی نشان خواهد داد. فعال شدن مکانیسم ماشه چه تأثیری بر مذاکرات هستهای میتواند داشته باشد؟
اروپا به دلایل متعددی تقریباً بدون تردید مکانیسم ماشه را فعال خواهد کرد. نخست، اگر این مکانیسم فعال نشود و مذاکرات ایران و آمریکا به نتیجه نرسد، محدودیتهای حقوقی موجود بر برنامه هستهای ایران از بین خواهد رفت و دست اروپا و آمریکا برای اعمال فشار حقوقی بر ایران خالی خواهد ماند.
دوم، اروپا به شدت از مواضع ایران در جنگ اوکراین ناراضی و خشمگین است و این نارضایتی به شکلهای مختلف بروز یافته است. روابط ایران و اروپا از زمان حمله روسیه به اوکراین در پایینترین سطح ممکن قرار دارد.
سوم، اروپا در مذاکرات ایران و آمریکا عملاً به حاشیه رانده شده و در آن مشارکت داده نشده است، مشابه آنچه در موضوع اوکراین رخ داد. اروپا در نهایت مانع توافق صلح بین ترامپ و پوتین شد و اخیراً نیز شاهد بودیم که ترامپ، برخلاف شعارهای خود، با ارسال سیستم پاتریوت به اوکراین موافقت کرد.
این نشان میدهد برخلاف برخی تصورات در ایران که اروپا را ضعیف و بیاهمیت میدانند، اروپا همچنان توانایی اعمال قدرت در سازمانهای بینالمللی و رژیمهای بینالمللی را دارد.
همانطور که اروپا بهآرامی سیاست خود را در قبال اوکراین پیش برد، به نظر میرسد در مورد ایران نیز همین رویکرد را دنبال میکند.
اروپا بهصورت محترمانه به آمریکا اعلام میکند که بدون حضور اروپا توافقی در کار نخواهد بود و فعال کردن مکانیسم ماشه را در همین راستا میتوان تفسیر کرد.
گفتگو: مهتاب بهرامی آسترکی
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.