به گزارش تابناک، محمدرضا عشوری ، تحلیلگر مسائل بین الملل با اشاره به وضعیت کنونی لبنان نوشت: با خروج «میشل عون» از قدرت و روی کار آمدن «جوزف عون» به عنوان رئیس جمهور لبنان، سیاست در این کشور وارد مرحله جدیدی شد. تحولی که اثرات آن بهویژه بر جایگاه حزبالله بهوضوح قابل مشاهده است. در دوره ریاستجمهوری میشل عون، حزبالله از یک متحد مسیحی قدرتمند و دارای مشروعیت برخوردار بود؛ شراکتی که ریشه در تفاهمنامه کلیسای «مار مخایل» در سال ۲۰۰۶ داشت و برای حزبالله امکان ایجاد پوشش سیاسی فراتر از پایگاه شیعی خود را فراهم میکرد. این همپیمانی، مسیحی–شیعی بهویژه در برابر فشارهای بینالمللی و تحریمها، نقش یک سپر سیاسی را ایفا میکرد و در صحنه داخلی، مانع از انزوای حزبالله میشد.
با آغاز ریاستجمهوری جوزف عون که مواضعی نزدیک به غرب و ارتش دارد، حزبالله بخش مهمی از این پوشش را از دست داد. اکنون در شرایطی که آمریکا، فرانسه و برخی کشورهای عربی فشار خود را برای محدود کردن یا خلع سلاح حزبالله تشدید کردهاند، دیگر خبری از رئیسجمهوری نیست که بهصراحت از «حق مقاومت» دفاع کند و در صحنه بینالمللی نقش مانع را بازی نماید.
میشل عون در سالهای حضورش مهارت ویژهای در چانهزنی بین گروههای سیاسی و باز نگه داشتن کانالهای ارتباطی داشت. این توانایی به حزبالله امکان میداد در سطح پارلمان و کابینه ائتلافهای موقت، اما مؤثر شکل دهد. جای خالی این نقش، موجب شد که مخالفان حزبالله - از جریان قوات لبنانیة به رهبری سمیر جعجع گرفته تا بخشی از جریانهای سنی نزدیک به کشورهای عربى- با سهولت بیشتری برای انزوای این حزب تلاش کنند.
ابعاد روانی و نمادین این تغییر بسیار حائز اهمیت است. برای بخش قابلتوجهی از مسیحیان لبنان، میشل عون نماد شراکت راهبردی با حزبالله بود. غیبت او، این تصویر را کمرنگتر کرده و فرصت بازتعریف روابط بین طوایف را برای مخالفان محور مقاومت فراهم ساخته است.
حزبالله اکنون با ترکیبی از فشارهای خارجی و داخلی مواجه است، در حالی که یکی از مهمترین متحدانش در رأس هرم قدرت حضور ندارد. این خلأ سیاسی و نمادین، جایگاه حزبالله را در معادله قدرت لبنان شکنندهتر کرده است.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.