احمد در حالي در عمليات كربلاي 4 شركت ميكرد كه هنوز هم از ناحيه پا و كمر، درد داشت كه ناگهان به آهستگي و بدون كمترين احساس ترس و ناراحتي به برادر كنار دست خود گفت: «من تير خوردم اما به كسي نگو.» و ادامه داد: «تير به دست راست من خورده است». وقتي به او پيشنهاد برگشت دادند، پاسخ داد: «من نميروم، برگشت من باعث تزلزل روحيه بچهها ميشود.» او در همان جا ماند و... ماند.
کد خبر: ۱۴۱۸۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۱۰/۲۲