تو نبودی وقتی رو سقف شبمدست هیچ کسی چراغی نگرفتوقتی هیچکسی بغیر از بی کسیبعد تو از من سراغی نگرفتتو ندیدی وقتی چترت رو سرهر کی وا شد سیل بارون میشدنتو قدم میزدی هر جای شهر من زمین اون خیابون میشدمعشق یعنی صد سال دیگر بهش حسی که داری توئه دلت جوونهعشق یعنی همه بفهمن برای اون چه کردی ولی خودش ندونهعشق یعنی صد سال دیگر بهش حسی که داری توئه دلت جوونهعشق یعنی همه بفهمن برای اون چه کردی ولی خودش ندونه تو نمی تونی بفهمی حالمو به جنون بد دارم عادت میکنممن به هر کسی که می بینه تور و آه همه جونم حسادت میکنمعشق یعنی صد سال دیگر بهش حسی که داری توئه دلت جوونهعشق یعنی همه بفهمن برای اون چه کردی ولی خودش ندونهعشق یعنی صد سال دیگر بهش حسی که داری توئه دلت جوونهعشق یعنی همه بفهمن برای اون چه کردی ولی خودش ندونه