بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هستبگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هستروا بود که چنین بی‌حساب دل ببریمکن که مظلمه خلق را جزایی هستبه کام دشمن و بیگانه رفت چندین روزز دوستان نشنیدم که آشنایی هستکسی نماند که بر درد من نبخشایدکسی نگفت که بیرون از این دوایی هست