خودروهایی
در صف دیده میشوند که نرخ کوچکترین لوازم و قطعات به کار رفته در ساختشان
به اندازه دهها و صدها برابر نرخ یکبار سوختگیری بنزین است تا دریابیم ریشه این صف هر چیزی باشد، اقتصادی و برای ذخیره کردن چندرغاز نیست.
به
گزارش «تابناک»، چند روزی است که چهره حوالی نیمههای شب
شهرهای کشور دیگرگون جلوه میکند؛ به محدوده هر جایگاه سوختی که نزدیک شویم، هنوز پمپهای بنزین پیدا نشده، صف طولانی خودروهای پارک شده، توجهمان را به خود
جلب میکند، چراکه قرار است بنزین گران شود و برخی هر شب ترجیح میدهند، باک
خودرو خود را برای ورود به عرصه جهان با بنزین گرانتر پر کنند!
کافی است یک حساب سرانگشتی کنیم تا دریابیم مزیت اقتصادی نمیتواند این صفهای طولانی را پدید آورده باشد، زیرا در بهترین حالت، از محل پر کردن باک با پنجاه لیتر بنزین و با فرض اینکه نرخ بنزین هزار تومان شود، پانزده هزار تومان حاصل خواهد آمد؛ اگر نرخ بنزین را بیش از این هم فرض کرده و ظرفیت سوختگیری خودروهای صف کشیده را هم بیشتر فرض کنیم، این عدد آنچنان تغییری نخواهد کرد که توجیهگر این صفهای هر شب باشد.
اوضاع به قدری عجیب است که پای صاحبان جایگاههای سوخت را هم به بازی صرفه/سودجویی باز کرده و موجب شده، بسیاری از جایگاهها پیش از نیمه شب، با اعلام اینکه سوخت ندارند، تعطیل کرده و منتظر شوند در صورت افزایش نرخ، سود بیشتری بگیرند؛ رویدادی که به گفته رئیس اتحادیه جایگاههای سوخت کشور، «کار درستی نیست» و با تقاضا برای ارسال بنزین قابل رفع است.
درست است که به مانند چند سال پیش که کار به آتش زدن برخی جایگاهها هم کشید، شرایط بغرنج نشده، ولی جای شگفتی دارد از میان مردمی که همین چند ماه پیش بابت ایستادن در صف دریافت سبدکالا فریادشان بلند شده بود، بسیارند کسانی که حاضر میشوند رنج ساعتها ایستادن در صف را برای پر کردن باک بنزین تحمل کرده و هیچ اعتراضی به کار خود روا ندانند.
چند روزی است، بنزین زدن به یکی از دشوارترین کارها تبدیل شده و صفهای طولانی آن به یاری کسانی که گالن به دست به جایگاه رفتوآمد میکنند، کندتر از همیشه حرکت میکند؛ اینقدر کند که اگر خودرو کسی با چراغ روشن به صف برسد، ممکن است به پمپ نرسیده بنزین تمام کند و راننده بیچاره مجبور باشد جای موتور نقش آفرینی کند. با این شرایط وای به حال کسی که بخواهد مسافرت برود و گریزی از ایستادن در صف برای رسیدن به راه نداشته باشد.
اگر قائل به این نکته باشیم که دارندگان برخی خودروهای ارزانتر را میتوان به مانند افرادی که از داشتن همین خودروها هم محروماند، فقیر خواند، باید اذعان کرد که فقیر و غنی رفتار مشابهی در واکنش به گرانی قریبالوقوع بنزین نشان دادهاند تا تحلیل ماجرا دشوار باشد؛ هرچند افرادی که در صف میایستند، مزیت اقتصادی را دلیل میآورند و افراد خارج صف، حرص را عامل شکلگیری این صفها میدانند.
اما دلیل هر چه باشد، صفهای بنزین به روایت کسانی که در صف میایستند و کسانی که ماجرا را میبینند، در جامعه نقل میشود، مورد بازخوانی قرار میگیرد، روایات گوناگون مییابد و در پایان موجی از اضطراب میآفریند و همه را به راهی میکشاند که احساس ناخوشی مییابند، ولی این گونه به نظر میرسد که اگر ده شب دیگر هم نرخ جدید سوخت اعلام نشود، باز این روند ادامه خواهد یافت.
شاید جا دارد که صف بنزین را نعمتی بدانیم برای بررسی جامعهشناسی چرایی وقوع پدیدههایی از این دست؛ اینکه دریابیم چگونه جایی ایستادن در صف موجب اعتراض میشود و جایی نه، جایی غنی و فقیر در یک ویژگی مشترک میشوند، اینکه چرا برخی نگران انبار بنزین با گالن در خانه نیستند و چند هزار تومن نفع اینقدر برایشان زیاد است، چرا کسی مراعات دیگرانی را که واقعا به سوختگیری نیاز دارند، نمیکند، چرا زمان تلف شده به چشم افرادی که در صف میایستند، نمیآیند و... ؟!