میلی صفحه خبر لوگو بالا
میلی صفحه خبر موبایل

جنجال‌سازی حول سهم ناچیز فرهنگ!!

همین ابتدا باید تأکید کنیم که هدف این یادداشت نه دفاع از عملکرد نهاد‌های فرهنگی است، نه انکار کاستی‌های آنها. مسئله اصلی، نقد یک مغالطه رایج و خطرناک است: اینکه اگر بودجه نهاد‌های فرهنگی حذف شود یا کاهش یابد، مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد!
کد خبر: ۱۳۴۸۷۷۲
| |
1126 بازدید
|
۵

جنجال‌سازی حول سهم ناچیز فرهنگ!!


به گزارش تابناک به نقل از روزنامه قدس؛ این ادعا، نه تنها نادرست، بلکه گمراه‌کننده و در خدمت فرافکنی از مسائل اصلی اقتصاد کشور است.

۱. واقعیت‌های عددی: بر اساس جدول شماره ۶ لایحه بودجه سال ۱۴۰۵، مجموع بودجه فصل «تفریح، فرهنگ و مذهب» که عملاً نشان‌دهنده بودجه فرهنگ است، حدود ۱۰۶ هزار میلیارد تومان است که از این رقم، حدود ۳۳ همت به سازمان صداوسیما تخصیص یافته است. این عدد، تنها حدود ۱.۸درصد از بودجه عمومی ۵۹۵۴ همتی کشور را تشکیل می‌دهد و اگر بر فرض محال با صفر کردن بودجه تمام دستگاه‌های فرهنگی، تمام این پول را بین ۸۰ میلیون ایرانی تقسیم کنیم، سهم هر نفر در سال حدود یک میلیون و ۲۴۷ هزار تومان خواهد بود؛ یعنی ماهانه حدود ۱۰۴ هزار تومان. آیا واقعاً تمرکز بر حذف یا جنجال حول چنین سهم ناچیزی می‌تواند اقتصاد کشور را نجات دهد؟


۲. فرافکنی خطرناک برای انحراف از مسیر اصلی: در مقابل، بودجه شرکت‌های دولتی در همین لایحه بیش از ۸۸۹۶ همت است؛ رقمی عظیم که حدود ۱.۵ برابر بودجه عمومی دولت است. بخشی از این شرکت‌ها سال‌هاست زیان‌ده هستند و منابع عمومی را می‌بلعند، بی ‌آنکه شفافیت و پاسخگویی لازم وجود داشته باشد. این مقایسه آشکار می‌کند که چرا برخی جریان‌ها آگاهانه به دنبال سیاسی‌سازی بحث درباره فرهنگ هستند و با بزرگ‌نمایی بودجه نهادهای فرهنگی، افکار عمومی را از مسائل اصلی و ساختارهای پرهزینه و ناکارآمد منحرف می‌کنند و این نهادها را به عنوان «مقصر» معرفی می‌کنند و با پروپاگاندای رسانه‌ای، هر سال هم این فضا را پرطمطراق‌تر، به بحث داغ شبکه‌های اجتماعی تبدیل می‌کنند. متأسفانه، عده‌ای نیز ناآگاهانه در این دام می‌افتند و به این روایت مخرب دامن می‌زنند.


۳. فرهنگ؛ هزینه یا سرمایه راهبردی: این فرافکنی‌ها به شدت خطرناک هستند، چراکه فرهنگ در جامعه‌ای با پشتوانه اسلامی و ایرانی، یک سرمایه راهبردی است و تضعیف آن زمینه‌سازی نگران‌کننده در راستای تضعیف انسجام اجتماعی، تضعیف توان کشور در مقابله با جنگ نرم همه‌جانبه دشمن و گسست هویتی است. در حالی که در جهان امروز، «اقتصاد خلاق» و فرهنگ، پیشران‌های توسعه هستند. فرهنگ درست هدایت شده می‌تواند محرک گردشگری، صادرات محصولات فرهنگی، کاهش آسیب‌های اجتماعی و در نهایت رشد اقتصادی باشد. نگاه صرفاً هزینه‌ای به فرهنگ، چشم‌پوشی از یک ظرفیت تاریخی بی‌نظیر است.


۴. مقایسه با سایر کشورها: یکی از قوی‌ترین شواهد برای اثبات مغالطه‌آمیز بودن این جنجال‌ها، مقایسه وضعیت ایران با استانداردهای جهانی است. برخلاف ادعای منتقدان، ایران نه تنها بودجه فرهنگ را افزایش نداده، بلکه در این حوزه به شدت محروم است. سهم بودجه فرهنگ و هنر در ایران با هر محاسبه‌ای حداکثر ۵ درصد از کل بودجه عمومی است. این رقم در کشورهایی مانند ایالات متحده، به ۱۰ تا ۱۱ درصد می‌رسد. یعنی میانگین جهانی سهم فرهنگ، بیش از دو و نیم برابر سهم آن در ایران است. این اختلاف فاحش، نشان می‌دهد مشکل اصلی، نوع نگاه حاکم به فرهنگ است؛ نگاهی که فرهنگ را یک «هزینه» مقطعی می‌داند، نه یک «سرمایه‌گذاری» راهبردی برای توسعه نرم، هویت ملی و انسجام اجتماعی.


۵. یک میدان جنگ مغفول: تضعیف نهادهای فرهنگی، تنها یک اشتباه مالی نیست، بلکه به معنای خلع سلاح در یک جنگ تمام‌عیار نامتقارن نیز هست. دشمنان خارجی با سرمایه‌گذاری عظیم، پروژه‌های نظام‌مندی را برای تضعیف بنیان‌های هویتی جامعه ایرانی، به ویژه در حساس‌ترین موضوعات مانند هویت زن، خانواده و باورهای دینی پیش می‌برند. در این شرایط، نهادهای فرهنگی، خط مقدم پدافند غیرعامل هستند. وظیفه آن‌ها دیگر صرفاً تولید محتوای معمولی نیست، بلکه ایجاد گفتمان بدیل، تقویت سرمایه اجتماعی و مصونیت‌بخشی به نسل جوان در برابر جنگ شناختی دشمن است. متأسفانه، بخشی از همین نهادهای حیاتی به دلیل موازی‌کاری، پراکندگی و فقدان شاخص‌های روشن ارزیابی، نتوانسته‌اند آن‌طور که باید اثرگذار باشند. راه حل، حذف یا تضعیف بیشتر نیست، بلکه اصلاح، تغییرات ساختاری و توانمندسازی این نهادهاست.


۶. ضرورت نقد منصفانه دستگاه‌های فرهنگی: تمام این دفاع از جایگاه راهبردی فرهنگ، به معنای نادیده گرفتن ضرورت نقد عملکرد و اثربخشی دستگاه‌های فرهنگی نیست. موازی‌کاری، نبود شاخص‌های ارزیابی روشن، فاصله برخی برنامه‌ها از نیازهای واقعی جامعه و مسئله شفافیت در فعالیت‌ها از انتقادات مطرح و بجاست. مطالبه عمومی باید معطوف به نقد سازنده باشد.

اما این نقد سازنده و عادلانه، کاملاً با گفتمان تخریبی که کل بودجه فرهنگ را هدف می‌گیرد تا از ناکارآمدی‌های بزرگ‌تر پرده بردارد، متفاوت است.
در نهایت اگر دغدغه اصلی، اصلاح ساختار بودجه و بهبود اقتصاد است، باید شجاعت نقد را به سوی ساختارهای پرهزینه و زیان‌ده اصلی هدایت کرد. جنجال‌سازی حول سهم ناچیز فرهنگ، یک فرافکنی سیاسی و اقتصادی و انحراف خطرناک است. فرهنگ ستون فقرات تمدن‌سازی است؛ تمدن‌ها را نه با حذف فرهنگ، که با سرمایه‌گذاری هوشمندانه، نقد سازنده و مدیریت شفاف می‌توان توسعه داد.

میلی صفحه خبر موبایل
اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۸
انتشار یافته: ۵
ناشناس
|
Norway
|
۰۸:۴۰ - ۱۴۰۴/۱۰/۰۹
اگر هیچکدام از این به اصطلاح نهادهای فرهنگی کلا وجود هم نداشته باشند هیچ اثری بر اداره کشور ندارد حتی اگر نباشند کار راحت تر هم میگردد فقط بار اضافی و هزینه اضافی هستند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۸ - ۱۴۰۴/۱۰/۰۹
نقد این نوشتار نه سازنده نه عادلانه بود،بلکه در مایه ماست مالی بود .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۲ - ۱۴۰۴/۱۰/۰۹
واقعا مغلطه عجیبی بود بودجه خیلی از این نهادهای باصطلاح فرهنگی از خیلی از ارگانهای تخصصی و بهداشتی و زیست محیطی و علمی بیشتره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۵ - ۱۴۰۴/۱۰/۰۹
پول به ورزش نمیدن برای بالا بردن پرچم کشور همش میدن فوتبال فاسد. میگن برید خودتون اسپانسر بگیرید کشور ورشکسته اسپانسرش کجاست. خب نهادهای فرهنگی بی مصرف هم خودشون بروند دنبال پول. یکسال بودجشون 80 درصد کم بشه ببینم اتفاقی میفته؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۵ - ۱۴۰۴/۱۰/۰۹
اگر به این آقای نگارنده متن مردم دنیا نفری یک دلار بدند میشه 8 میلیارد دلار ، بله یک دلار برای مردم دنیا چیزی نیست ولی 8 میلیارد لار برای یک نفر بسیار پولی عظیمی هست ، پس اینجوری حساب کتاب و ماستمالی نفرمائید
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # آژانس بین المللی انرژی اتمی # نرخ سوم بنزین # قیمت دلار # قیمت سکه # ونزوئلا
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟
مرجع جواهرات