به گزارش تابناک، در جوامع چندفرهنگی، گاهی تفاوتهای زبانی و فرهنگی به سوءتفاهمهایی منجر میشود. یکی از این پدیدهها، صدای بلند و گلوگیر در آواز سنتی و گفتار روزمره ترکها و آذری ها است که اغلب توسط فارسی زبانان یا عربی زبانان به عنوان "فریاد" تعبیر میشود.
صدای بلند و کشیده در آواز سنتی ترکی
۱. ساختار آوایی زبان ترکی
زبانهای ترکی، از شاخه آلتایی، با ویژگیهای منحصربهفردی مانند هارمونی واکهای (vowel harmony) و واجآرایی (alliteration) غنی شناخته میشوند. هارمونی واکهای، که در آن واکههای یک کلمه بر اساس موقعیت زبان (جلو یا عقب) و گردی لبها هماهنگ میشوند، جریان صوتی طبیعی و پرطنینی ایجاد میکند. برای مثال، در ترکی استاندارد، واکههای پشتی مانند /a/، /o/، /u/ و /ɯ/ با شدت بیشتری ادا میشوند، در حالی که واکههای جلویی مانند /e/، /i/، /ö/، /ü/ نرمتر هستند. این سیستم، که در منابع زبانشناسی مانند ویکیپدیا (Turkish Phonology) توصیف شده، باعث میشود صدای ترکی حتی در گفتار عادی "پُرطنین" و "گلوگیر" به گوش برسد.
علاوه بر این، حروف حلقی و گلوگیر (مانند /غ/، /ق/، /گ/، /خ/) در ترکی آذری و آناتولی از عمق حنجره خارج میشوند و شدت صوتی بالایی دارند. مطالعات آواشناسی نشان میدهد که این صداها، که در آذربایجانی به صورت /x/ (بیصدا) و /ɣ/ (صدادار) ظاهر میشوند، این ویژگیها، که ریشه در مهاجرتهای ترکان از آسیای مرکزی دارند، صدای آواز را به سمت شدت و کشیدگی سوق میدهند.
۲. سبک آوازی عاشیقها و ضرورت انتقال صدا در فضای باز
سنت عاشیقها ، که از قرن پانزدهم میلادی در مناطق کوهستانی قفقاز، آناتولی شرقی و آسیای مرکزی شکل گرفته، ریشه در دوران پیشاسلامی و سنتهای شمنی دارد. آشیقها، به عنوان شاعران و نوازندگان سیار آواز میخوانند و داستانهای حماسی (داستانها) را روایت میکنند. این سنت، که در سال ۲۰۰۹ توسط یونسکو به عنوان میراث ناملموس فرهنگی آذربایجان ثبت شد، نیازمند صدای بلند برای شنیده شدن در مجالس بزرگ یا فضاهای باز بدون ابزارهای تقویت صدا است .
آنها از تکنیکهای chest voice (صدای سینهای) و head voice (صدای سر) با شدت بالا استفاده میکنند تا صدا در دشتها و کوهستانها منتقل شود. بالا بردن رف (pitch) و کشیدن نتهای بلند، نه تنها کارکرد عملی دارد، بلکه نمادی از جوانمردی و تحمل درد عاشقانه و حماسی است.
۳. تکرار قافیههای غلیظ در گونههای مانه و ترکو
در گونههای آوازی مانند مانه (manı) و ترکو (türkü)، قافیه اغلب بر حروف حلقی و انسدادی-حلقی مانند /ق/، /غ/، /گ/ میافتد (مثال: قارا، آغلاما، غم، غربت، یار، دیار). این تکرار، که در فرهنگ شفاهی ترکی برابر با "تأکید و اصرار عاطفی" است، ریتم محکمی ایجاد میکند و عاطفه درد و عشق را تقویت مینماید. مطالعات زبانشناسی نشان میدهد که این الگوها بخشی از واجشناسی ترکی هستند، جایی که تکرار صداهای گلوگیر مانند /x/ و /ɣ/ در آذربایجانی، عمق صوتی میافزاید
فصل دوم: صدای بلند در گفتار روزمره
ترکی، برخلاف فارسی و عربی که syllable-timed (هجازمانه) هستند، از نوع stress-timed (تأکیدزمانه) است. در این زبانها، هجاهای تأکیدشده با شدت و طول زیاد ادا میشوند، در حالی که هجاهای غیرتأکیدشده کوتاه و کمصدا هستند. این الگو، برای گوش فارسیزبان که به ریتم یکنواخت عادت دارد، مانند "داد زدن" شنیده میشود، اما برای گویشوران ترکی کاملاً طبیعی است
مطالعات مقایسهای نشان میدهد که ترکی آذری، با استرس قویتر نسبت به ترکی استاندارد، این ویژگی را برجستهتر میکند، جایی که استرس معمولاً روی هجای آخر میافتد و صداها را پرطنین میسازد
بخش بزرگی از ترکزبانان قرنها در مناطق کوهستانی، استپی و عشایری زندگی کردهاند. این جغرافیا، که ریشه در سبک زندگی nomadic (کوچنشینی) ترکان باستانی دارد، نیازمند صدای بلند برای ارتباط در فاصلههای دور بوده است.
در فرهنگ ترکی، بهویژه میان مردان، صدای بلند نشانه سلامتی، انرژی، جوانمردی و احترام است. سکوت یا صدای آرام گاهی به عنوان نشانه بیماری یا بیاحترامی تعبیر میشود. ضربالمثل آذری "سسسیز آدام اؤلموش ساییلار" (آدم بیصدا را مرده میپندارند) این ارزش را نشان میدهد.
مطالعات فرهنگی تأکید میکنند که این ویژگی بخشی از میراث آذری است، جایی که صدای رسا برای رهبری و اجتماع ضروری بوده است.
فارسیزبانان مرکزی ایران و اعراب شام به الگوی آوایی ملایمتر عادت دارند. هنگامی که ترک آذری با شدت معمول به فارسی سخن میگوید، "فریاد" به نظر میرسد، در حالی که خود او آن را "عادی" میداند. این تفاوت ریشه در syllable-timed بودن فارسی دارد، که ریتم یکنواختتری ایجاد میکند.