
به گزارش تایناک، بازار جهانی خودرو دیگر فقط میدان رقابت برای سرعت و قدرت نیست؛ امروز، کیفیت ساخت، مصرف سوخت، هندلینگ و طراحی، معیارهای تازهای هستند که تعیین میکنند یک خودرو تا چه اندازه میتواند در ذهن خریدار ماندگار شود. در این میان، برند مزدا همیشه راه خودش را رفته؛ برندی که نهتنها درگیر زرقوبرق مصنوعی نشده، بلکه تلاش کرده فلسفهٔ «لذت رانندگی در سادگی» را در محصولاتش حفظ کند.

مزدا CX-50 در بازارهای جهانی گزینههای متعددی دارد: موتور بنزینی ۲.۵ لیتری تنفس طبیعی، موتور ۲.۵ لیتری توربوشارژ، و بعضاً نسخههای هیبریدی. من نسخهٔ بنزینی را در تجربهٔ اولیه بررسی کردم موتور ۲.۵ لیتری تنفس طبیعی که حدود ۱۹۰ اسب بخار قدرت تولید میکند و با گیربکس اتوماتیک ۶ سرعته یا نسخههای پیشرفتهتر با گیربکس ۸ سرعته هماهنگ شده. در عمل، اعداد روی کاغذ تحسینبرانگیزاند اما آنچه مهم است به گفته کن بلاک ؛ در جادههای شهری و حاشیهٔ شهر، CX-50 فرمان دهی دقیقی داشت، با شاسیای که احساس ثبات میداد و سواریای نه چندان نرم، اما متوازن و با حس راهرفتن خوب.
وقتی به نسخههای توربو نگاه میکنیم، شتاب بهتر و پاسخپذیری بیشتر وجود دارد، اما مصرف سوخت بالاتر میرود و هزینهٔ نگهداری ممکن است بیشتر شود. نسخهٔ بنزینی تنفس طبیعی برای کاربری روزمره و ترکیبی شهری بزرگراهی انتخاب بسیار منطقیای است. نقاطی که برخی کارشناسان به آن اشاره کردهاند: هماهنگی گیربکس و موتور در برخی شیبها کمی تأخیر دارد؛ تعویض دندهها گاهی حس تردید دارند و در مقایسه با رقبا با گیربکسهای ۸ یا ۱۰ سرعته، لگ یا وقفهای قابل احساس است. این مسئله در بازار ایران ممکن است تشدید شود، چون سرویس و نگهداری گیربکسها یا تعمیرات تخصصی کمتر رایجاند.
نسخه بنزینیِ CX-50 به عنوان گزینهٔ اصلی این خانواده، ترکیبی خوب از کیفیت رانندگی، مصرف معقول و طراحی مناسب ارائه میدهد؛ اما اگر هدف «شتاب سریع» یا «سواری کاملاً اسپرت» است، باید نسخهٔ توربو یا هیبریدی را نیز بررسی کرد.

از نظر طراحی ظاهری، CX-50 قدمی به جلو نسبت به نسلهای قبلی مزدا است. خطوط بدنه کشیدهتر و سقف کمی شیبدارتر شده، که به ظاهر خودرو حس اسپرت و عضلانی داده است. جلوپنجرهٔ بزرگ کلاسیک مزدا، چراغهای LED با طراحی تیز، و رینگهای بزرگتر نسخههای بالاتر، همه نشان میدهند که مزدا خواسته متفاوت باشد. در داخل، کابین با مواد بهتر، صفحهنمایش بزرگتر، سیستم اطلاعات و سرگرمی جدید و ارگونومی بهبودیافته ظاهر شده است.
اما همانجا که زیبایی جلوه میکند، محدودیتها نیز خود را نشان میدهند: فضای پای عقب برای سرنشینان بلندقد کمی محدود است؛ شیب سقف و فرم عقب خودرو کمی این فضا را کاهش دادهاند. همچنین، کیفیت بعضی متریالها در بازارهایی که تولید محلی دارند (مثلاً چین یا سایر کشورها) قدری پایینتر گزارش شده است که ممکن است برای خریدار دقیق مهم باشد. نکتهٔ دیگر اینکه نسخهای که در چین تولید میشود، ممکن است با نسخهٔ آمریکایی یا ژاپنی از نظر گزینههای فنی و تجهیزات تفاوتهایی داشته باشد.
اگر به دنبال کراساووری با ظاهر خاص، کیفیت رانندگی بهتر از میانگین و امکانات مناسب باشی، CX-50 انتخاب منطقیای است؛ اما اگر فضای عقب، امکانات کامل و برند لوکس اولویت دارد، باید با دید بازتر واردش شد.
مزدا CX-۵۰ نسخهٔ بنزینی انتخابی است برای کسی که میخواهد «خودروی متفاوت» داشته باشد، نه صرفاً یکی از گزینههای رایج بازار اگر برای شما اولویت آسایش مطلق، این خودرو از یک برند نیمه لوکس یا فضای بزرگ عقب است، شاید از نظر بعضی گزینههای دیگر بهتر باشند اما اگر میخواهید با خودرویی به خیابان بیایید که حسِ رانندگی خوبی دارد، طراحی خاص دارد و کمی از بطنِ روزمرۀ کراساوورها فاصله گرفته است، CX-۵۰ بنزینی میتواند بسیار عاقلانه باشد. لازم به ذکر است که این خودرو به زودی در خیابان های ایران قابل روئیت است.