به گزارش تابناک؛ زمانی نهچندان دور، خیابانهای ایران پر بود از خودروهایی که روی پلاکشان نام پارسخودرو میدرخشید؛ از جیپهای قدرتمند گرفته تا رنوهای خوشساخت و نیسان پاترول هایی که اعتبار ویژهای داشتند. اما حالا، شرکتی که زمانی مایه افتخار صنعت خودروسازی کشور بود، به شرکتی زیانده و گرفتار تبدیل شده است؛ مونتاژکاری وابسته، بیبرنامه و درگیر بحرانهای مالی که در سکوت و بیتوجهی، آرامآرام از قله به دره سقوط میکند.
پارسخودرو در سال ۱۳۳۵ با نام «شرکت بازرگانی جیپ ایران» تأسیس شد و در سال ۱۳۵۲ به شرکت "جنرال موتورز ایران " تغییر نام داد، شرکتی که در آن دههها شورلت و جیپ آهو مونتاژ و تولید میکرد و در دهههای بعد با همکاری برندهایی، چون AMC، نیسان و رنو توانست اعتبار ویژهای در بازار ایران پیدا کند.
در دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی، وقتی دیگر خودروسازان درگیر تولید محدود و کیفیت پایین بودند، پارسخودرو با محصولاتی مانند نیسان پاترول، رنو مگان و ال۹۰ توانست تصویری از یک خودروساز مدرن ارائه دهد. حتی تا چند سال پیش، محصولات این شرکت در ذهن بسیاری از مردم با دوام و استحکام گره خورده بود. اما در کمتر از یک دهه، همه چیز تغییر کرد. ساختار مدیریتی فرسوده، سیاستهای اشتباه، نبود سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و مهمتر از همه وابستگی شدید به شرکتهای خارجی، این برند قدیمی را طوری به مرحله سقوط رسانده که پنداری هیچ راه نجاتی برای آن نیست.
امروز پارسخودرو دیگر آن شرکت توانمند سابق نیست؛ بلکه بیشتر شبیه به یک پیمانکار مونتاژ است که نقش تولیدکننده را فقط روی کاغذ بازی میکند. خط تولیدهای این شرکت که روزی مملو از خودروهای خوشنام فرانسوی و ژاپنی بود، حالا میزبان خودروهای چینی ارزانقیمت با نامهای گمنام و کیفیتی متوسط است.
زمانی این شرکت خودش تصمیمگیرنده بود، حالا به نوعی بردهی تجاری شرکتهای چینی شده است که با دیدگاه صرفاً اقتصادی و حتی به نوعی کمونیستی، بازار ایران را به زمین بازی خود تبدیل کردهاند. پارسخودرو، که میتوانست به یکی از قدرتهای صنعتی منطقه بدل شود، حالا تنها به مونتاژکار محصولات بیهویت چینی تبدیل شده است؛ خودروهایی که نه نوآوری دارند، نه طراحی خاصی و نه کیفیتی در حد انتظار مشتری ایرانی البته که امسال همین پارس خودرو رسما سطح انتظار مشتری ایرانی از خودرو را به کف رسانده اند!
بخش بزرگی از این فروپاشی، به تصمیمات استراتژیک غلط برمیگردد. پارسخودرو در دهه ۱۳۹۰ به جای آنکه به سمت توسعه فناوری بومی و تقویت بخش مهندسی خود حرکت کند، به همکاریهای کمعمق با شرکتهای چینی روی آورد. خودروهایی که با حداقل دانش فنی و انتقال تکنولوژی وارد ایران شدند، تنها به assembled-in-Iran تبدیل شدند، نه made-in-Iran. این یعنی کارخانهای که روزی مهد تولید رنو مگان و نیسان رونیز بود، حالا فقط آچار میچرخاند و بدنهای چینی را روی پلتفرمهای قدیمی سوار میکند. نتیجه آن است که نه از مهندسی داخلی خبری هست، نه از خلاقیت طراحی، و نه حتی از غرور صنعتی ایرانی.
کجاست برلیانس؟ کجاست زوتی؟ چه شدند؟ چه کردید با پارس خودرویی که پولدارهای ایران صف می بستند تا بتوانند حواله پاترول هایشان را دریافت و پرداخت کنند و به عشق سفر رفتن با پاترول جاده چالوس را بالا و پائین بروند؟
"اگر به وضعیت امروز پارسخودرو نگاه کنیم، میبینیم که نه تنها سوددهی ندارد، بلکه به یکی از زیاندهترین زیرمجموعههای گروه سایپا تبدیل شده است. طبق گزارشهای رسمی، این شرکت از سال ۱۳۹۷ تاکنون تقریباً در هیچ سالی به سود نرسیده است. در عوض، زیان هر سال بیشتر شده و تولید واقعی کمتر. کارخانهای با چند هزار نیروی انسانی، در حالی سرپا مانده که صرفاً برای بقا تلاش میکند، نه رشد. خطوط تولید در برخی ماهها با حداقل ظرفیت کار میکنند و بعضی از سالنها نیمهفعالاند. حتی کارکنان سابق این شرکت نیز در مصاحبهها و گفتوگوهای غیررسمی گفتهاند که فضای کاری بهشدت افسرده و بیانگیزه شده است، چرا که امیدی به بهبود در آینده وجود ندارد."
"پارسخودرو نهتنها از نظر اقتصادی در بحران است، بلکه از نظر اعتباری هم در پایینترین سطح خود طی چند دهه گذشته قرار دارد. زمانی که مردم بین دو خودرو در بازار تردید داشتند، نام پارسخودرو بهتنهایی برایشان اعتمادآور بود؛ امروز، اما همین نام برای بسیاری یادآور تأخیر، مشکلات خدمات و کیفیت پایین است. بسیاری از مشتریان ترجیح میدهند حتی با قیمت بالاترسراغ خودروهای وارداتی بروند تا گرفتار بینظمی در خدمات پس از فروش پارسخودرو - سایپا نشوند. این یعنی از دست رفتن یکی از مهمترین سرمایههای هر برند: اعتماد عمومی.
با این حال شاید هنوز هم فرصتی برای نجات باقی مانده است، اگر مدیران این شرکت بخواهند به جای بازی در سایه سیاست، دست به اصلاح واقعی بزنند. بازسازی مالی، کاهش هزینههای سربار، شفافسازی صورتهای مالی و جذب سرمایهگذار جدید میتواند گام اول باشد. در گام بعدی، باید از وابستگی کامل به چین فاصله گرفت و به همکاریهای واقعی با شرکتهایی اندیشید که حاضرند فناوری را منتقل کنند، نه فقط بدنه و قالب را. بازگشت به همکاری با برندهای معتبر جهانی، حتی اگر سخت باشد. مانند همان زمانی که میخواستند موتور ال 90 را از روسیه وارد کنند اما به دلایلی نشد!
پارسخودرو هنوز میتواند زنده شود، اما نه با تکرار اشتباهات گذشته. نه با شعارهای توخالی و نه با مونتاژ خودروهای بیکیفیت و بیهویت. این شرکت زمانی نماد غرور صنعتی ایران بود و حالا به نماد مدیریت ضعیف تبدیل شده است. اگر قرار است صنعتی به نام خودروسازی در ایران معنا داشته باشد، باید از احیای برندهایی مانند پارسخودرو آغاز شود؛ برندی که از روزی قله بود، اما امروز در سراشیبی سقوطی بیپایان گرفتار شده است.
- "قصه صنعت خودرو ایران" بخش خبری گروه خودرو تابناک است که در هر قسمت به یکی از خودروسازان ایران می پردازد .