اندیشکده اماراتی مطرح کرد

قطر که دشمن آمریکا نبود، چرا اسرائیل به آن حمله کرد؟!/ ترامپ با یک عذرخواهی تلفنی نمی‌تواند اعتماد را بازگرداند

یک اندیشکده اماراتی در تحلیلی آورده است که رویکرد اسرائیل به منطقه خلیج فارس و شرکای آمریکا در این منطقه عوض شده است.
کد خبر: ۱۳۲۷۸۹۷
| |
1612 بازدید

قطر که دشمن آمریکا نبود، چرا اسرائیل به آن حمله کرد؟!/ ترامپ با یک عذرخواهی تلفنی نمی‌تواند اعتماد را بازگرداند

اسرائیل به یک کشور عربی خلیج‌فارس که مرتکب هیچ تجاوزی نشده بود حمله کرد: قطر، میانجیگری که به درخواست ترامپ و پیش از او بایدن، میزبان هیئت‌های اسرائیلی و آمریکایی بود.

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، مرکز مطالعات سیاست عمومی دبی در مقاله‌ای به بررسی حمله اخیر اسرائیل به قطر پرداخته که در ادامه آمده است.

اسرائیل در سال ۲۰۲۰ با امضای پیمان ابراهیم با امارات متحده عربی، توافقی را پایه‌ریزی کرد که هدف از آن بازتعریف روند صلح خاورمیانه با محوریت تشکیل یک دولت فلسطینی و به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان بخشی از منطقه بود. 

این توافق راه را برای ابتکارات اقتصادی از جمله مشارکت جامع با امارات و پروژه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه (IMEC) هموار کرد. اما چشم‌انداز راهبردی تغییر کرده است. جنگ ادامه‌دار غزه با تلفات انسانی سرسام‌آوری که در سراسر جهان محکوم شده، همراه با گسترش شهرک‌های یهودی‌نشین در کرانه باختری، بنیان این مشارکت را فرسوده کرده است.

تا تاریخ ۹ سپتامبر، حملات نظامی اسرائیل، لبنان، سوریه و یمن را هدف قرار داده بود — کشور‌هایی که با اشاره به حزب‌الله، رژیم اسد، عوامل نیابتی ایران یا حملات حوثی‌ها به کشتی‌های مرتبط با اسرائیل توجیه می‌شدند.

اسرائیل به یک کشور عربی خلیج‌فارس که مرتکب هیچ تجاوزی نشده بود حمله کرد: قطر، میانجیگری که به درخواست ترامپ و پیش از او بایدن، میزبان هیئت‌های اسرائیلی و آمریکایی بود

اما در آن روز، اسرائیل به یک کشور عربی خلیج‌فارس که مرتکب هیچ تجاوزی نشده بود حمله کرد: قطر، میانجیگری که به درخواست ترامپ و پیش از او بایدن، میزبان هیئت‌های اسرائیلی و آمریکایی بود.

این حمله، روابط خلیج‌فارس و اسرائیل را بازتعریف کرد. اکنون دیگر مسئله این نیست که چگونه می‌توان پیمان ابراهیم را برای شامل شدن عربستان سعودی یا سوریه گسترش داد، بلکه این است که کشور‌های خلیج‌فارس چگونه می‌توانند خود را از اقدامات اسرائیل مصون نگه دارند؛ اقداماتی که تحت دکترین «قلمرو باز» انجام می‌شود و به اسرائیل اجازه می‌دهد هر کشوری را در هر زمان و به هر دلیلی — حتی در تحدی قوانین بین‌المللی و منشور ملل متحد — مورد هدف قرار دهد.

مسئله نگران‌کننده‌تر، هدف قرار دادن رهبران حماس به خودی خود نیست، بلکه عدم حضور واشنگتن در بازدارندگی چنین عملیاتی علیه یک متحد راهبردی در قلب خلیج‌فارس است.

سابقه این موضوع روشن است: در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، عوامل نیابتی ایران تأسیسات نفتی عربستان در بقیق و خریص را مورد حمله قرار دادند. واشنگتن هیچ حمایت مستقیمی ارائه نداد و حتی پس از حملات، سامانه‌های پاتریوت را نیز خارج کرد.

این شکست، پایتخت‌های کشور‌های خلیج‌فارس را وادار کرد تا راهبرد کاملاً متفاوتی در پیش گیرند — دنبال کردن گفت‌و‌گو با ایران به جای تکیه بر تضمین‌های آمریکا — مسیری که بسیاری در واشنگتن ممکن است آن را در تعارض با کارزار فشار آمریکا بر تهران و رقابت گسترده‌تر آن با روسیه و چین ببینند.

اگر واشنگتن چنین رویداد‌هایی را بدون پاسخ رها کند، کشور‌های خلیج‌فارس به طور جمعی برای مقابله با خطر ناشی از اقدامات اسرائیل حرکت خواهند کرد

نتیجه قابل پیش‌بینی است: اگر واشنگتن چنین رویداد‌هایی را بدون پاسخ رها کند، کشور‌های خلیج‌فارس به طور جمعی برای مقابله با خطر ناشی از اقدامات اسرائیل حرکت خواهند کرد.

فارغ از اینکه ترامپ پس از دریافت گزارش از مقامات اسرائیلی شوکه، عصبانی یا به طور خصوصی به مقامات قطری هشدار داده باشد یا نه، واقعیت این است که قطر نه توسط ایران — که زمانی تهدید فرضی منطقه بود — بلکه توسط یک متحد آمریکا، یک شریک سنتکام (CENTCOM) مورد حمله قرار گرفت.

ترامپ که از کمبود اعتماد آگاه بود، هرگونه اطلاع یا مداخله آمریکا را رد کرد و به وزیر خارجه خود، مارکو روبیو، دستور داد تا یک پیمان همکاری دفاعی با قطر مذاکره کند و متعهد شد که چنین حادثه‌ای تکرار نخواهد شد.

پیام او این بود: حمله اسرائیل نباید به عنوان آغاز هدف‌گیری معمول دوحه دیده شود. اما آیا کشور‌های خلیج‌فارس به همراه مصر، ترکیه و اردن — که همگی در میانجی‌گری درباره غزه، برنامه هسته‌ای ایران یا درگیری یمن درگیر هستند — یک اطمینان تلفنی را خواهند پذیرفت که توسط تکان‌های راست افراطی اسرائیل غافلگیر نخواهند شد؟

مشکل این است که حتی به نظر می‌رسد ترامپ تمایل یا توانایی مهار تصمیمات ناگهانی و سیاسی اسرائیل را ندارد. خطر واضح است: تشدید بیشتر حملات علیه متحدان آمریکا و کاهش شدید اعتماد به نقش رهبری واشنگتن در امنیت خلیج‌فارس. 

این موضوع در تضاد آشکار با تعهدات ترامپ در طول سفرش به خلیج‌فارس قرار دارد و روایت راهبردی آمریکا را تضعیف می‌کند.

اگر واشنگتن ظهور چین را به عنوان چالش اصلی برای برتری جهانی خود می‌بیند، پس پایبندی به اتحاد‌ها و حفظ تعهدات باارزش‌ترین دارایی آن است.

این اصل اکنون توسط اسرائیل خدشه‌دار شده و قانون طلایی اتحاد‌ها را نقض کرده است: به شرکای خود حمله نکنید. پیامد‌های این اقدام فراتر از اسرائیل و شامل خود آمریکا نیز می‌شود، نفوذ منحصر‌به‌فرد واشنگتن بر تل‌آویو و اهرم شخصی ترامپ بر نخست‌وزیر نتانیاهو.

واشنگتن با یک انتخاب رو‌به‌رو است: اقدام فوری برای ترمیم اعتماد و مهار اسرائیل، یا مواجهه با پیامد‌های اقدامات کنترل نشده اسرائیل که نه به نفع منافع آمریکا و نه اسرائیل است و متحدان در سراسر منطقه را بی‌ثبات می‌کند

امروز، رهبران خلیج‌فارس در حال انجام مشاوره‌های فوری دیپلماتیک هستند — نه تنها برای حمایت از حاکمیت قطر، بلکه برای تدوین یک راهبرد بلندمدت برای جلوگیری از عادی‌سازی چنین حملاتی. 

واشنگتن با یک انتخاب رو‌به‌رو است: اقدام فوری برای ترمیم اعتماد و مهار اسرائیل، یا مواجهه با پیامد‌های اقدامات کنترل نشده اسرائیل که نه به نفع منافع آمریکا و نه اسرائیل است و متحدان در سراسر منطقه را بی‌ثبات می‌کند.

تنها راه پیش رو، شناسایی این اقدامات به عنوان یک بحران و بازگشت به دیپلماسی — نه تضعیف آن — است؛ اعتماد، نه برهم زدن صلح.

ثبات پایدار در خاورمیانه از طریق حملات یکجانبه و خصومت‌های دائمی حاصل نخواهد شد، بلکه از طریق مذاکرات، توافق‌ها و دنبال کردن صلح به عنوان مسیر راهبردی واقعی برای رفاه به دست خواهد آمد.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مرگ ترامپ # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # پل ترامپ # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
ایران و آمریکا در مذاکرات به توافق می‌رسند؟
الی گشت