
به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، در روزهای جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی ایران با رژیم جعلی صهیونیستی، برخی از فعالان نظامی و فرهنگی به پاسخگویی به شبهات رسانهای دشمن و بیاثر کردن آنها مشغول بودند. یکی از اینافراد شاداب عسگری، نظامی دیروز و پژوهشگر امروز بود که پس از بازنشستگی از شغل نظامیگری، به تحقیق و پژوهش در اسناد و مدارک تاریخ معاصر ایران پرداخته و ردپاهایی را در اینتاریخ جستجو میکند؛ ازجمله ردپای یهود و بهاییان.
«مستشاران نظامی آمریکا در ایران»، «قدر مطلق یک توطئه؛ کودتای نقاب به روایت اسناد»، «بهائیان نظامی در حکومت پهلوی دوم»، «ژنرال چشمآبی»، «ابهام طبس» و «اعدامیها» از جمله آثار اینمولف هستند که در قالب کتاب منتشر شدهاند.
تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران، فعالیت یهود و بهاییت در کشور و ... ازجمله موضوعاتی بود که قصد داشتیم در یکگپ عصرگاهی با اینپژوهشگر تاریخ ایران به آنها بپردازیم. اما در ابتدای بحث، صحبت از زدن یا نزدن هواپیمای مهاجم F35 که اخباری از آن در روزهای جنگ ۱۲ روزه منتشر شد، حجم زیادی از بحث را به خود اختصاص داد.
در ادامه مشروح قسمت اول اینگفتگو را میخوانیم:
* آقای عسگری اجازه بدهید در مطلع سخن، اشاره ای به F35 داشته باشیم. روزهای جنگ ۱۲ روزه اخباری آمد مبنی بر این که چند فروند از اینهواپیما را زدهایم. اینمساله را ارتش در اطلاعیهای اعلام کرد. چند فرض را در نظر بگیریم. یکی اینکه در زمان جنگ حربه جنگی زدهایم و دروغ گفتهایم. شاید هم بهاشتباه فکر کردهایم F35 زدهایم. بعد از مدتی چند مصاحبه و گفتگو از صدا و سیما پخش شد که گفتند اشتباه کردهایم و نزدهایم. فکر کنم آقای رائفیپور هم در فضای مجازی گفت سیگنال پهپاد را جای F35 گرفته و آن را زدهاند. نکته مهم اینجاست که جنگ اخیر ما با غرب، ۱۲ روزه تمام شد و آمریکا و اسرائیل طی چند روز آخر جنگ، با واسطه و بیواسطه از ایران خواستند جنگ را تمام کند. اگر دشمن سلاحی مثل F35 دارد که دست بالا را دارد و آسیبناپذیر است، چرا با همانسلاح کار را تمام نمیکند؟ شاید از تهدید نابودشدنش میترسد! شاید میترسد اگر اینسلاح را به آسمان ایران بیاورد، سقوط کند!
اجازه بدهید عقبگردی به سالهای دفاع مقدس داشته باشم و موضوعی را تعریف کنم که خیلی چیزها با آن مشخص میشود. اگر اشتباه نکنم سال ۱۳۶۴ یا ۶۵ بود که یکفروند MIG25 عراق روی اصفهان زده شد. اینهواپیما بین ۷۰ تا ۹۰ هزارپا ارتفاع میگیرد. وقتی ایناتفاق افتاد و ایران آنمیگ را زد، پروازهای MIG25 تا سهماه بر فراز آسمان ایران قطع شد.
* یکی را هم در تبریز زدند.
آنیکی را بعدا زدند.
* با خلبان افپنجی که اینکار را کرده صحبت کردهام.
هم شوروی هم عراق دنبال این بودند که جریان سقوط آنمیگ چه بوده چون ایران تکنولوژی مقابله با آن را نداشت. از اینطرف هم بهطور تمثیلی و برای رد گمکردن دو سه بسیجی را از پدافند به نماز جمعه اصفهان آوردند و قدردانی کردند که اینها هواپیمای دشمن را زده اند ولی واقعیت چیز دیگری بود. MIG25 چند بار به آسمان اصفهان آمده بود و سرتیپ خلبان شهرام رستمی خلبان F14 هر دفعه برای زدنش از پایگاه بلند میشد ولی شرایط زدنش محقق نمیشد. بعد از چندبار که ایناتفاق میافتد، ایشان میگوید اگر رادار بهخوبی میگ دشمن را داشته باشد، و وقتی به ارتفاع ۷۰ هزار پایی بیاید خبر بدهد، میتوانم چند ثانیه به ارتفاع ۴۵ هزارپایی بروم و موشکم را رها کنم. تصمیم گرفته میشود اینکار انجام شود.
به اینترتیب وقتی MIG25 عراقی دوباره پیدایش میشود، ایستگاه رادار خبر میدهد سمت اینهدف، اصفهان است و شهرام رستمی بلند میشود. همهچیز هماهنگ میشود و در یکلحظه اتفاق میافتد. یعنی ایشان در ارتفاع ۴۵ هزار پایی فرصت شلیک موشک را پیدا کرده و فونیکس خود را رها میکند سمت اینمیگ. بلافاصله هم ارتفاع کم میکند.
* چون خلبان F14 نمیتواند در آن ارتفاع بماند.
شاید تا الان کسی اینماجرا را نمیدانست. ممکن است در جنگ ۱۲ روزه هم چنیناتفاق هایی افتاده باشد. نکته این است که ما یکسری چیزها را آنقدر بزرگ میکنیم که دست خودمان هم به آنها نمی رسد. یکبار دوستی خیلیجدی با قیافهای متفکر گفت «آمریکاییها هواپیمایی بهنام B2 دارند که ۶۴ ساعت با آن دور جهان میپرند.» پرسیدم ۶۴ ساعت؟ گفت بله. گفتم «میدانی چندشبانه روز میشود؟ چند نفر توی هواپیما هستند؟» گفت دو نفر. گفتم میدانی «در اینمدت خورد و خوراک و قضای حاجت را چه میکنند؟ چه کار میکنند؟» کمی فکر کرد و گفت «راست میگوییها!» گفتم «۱۷ ساعت است. ۶۴ ساعت نیست. ممکن هم هست کاری کنند تا ۲۴ ساعت در آسمان بماند.» مثلا در دفاع مقدس تعداد زیادی از خلبانها ازجمله شهید اردستانی، شهید بابایی، شهید یاسینی، شهید دوران و ... با هواپیما مینشستند ته باند و با یک جیپ میرفتند سر باند با یکهواپیمای دیگر بلند میشدند برای ماموریت بعدی.
* بله با هواپیمای برگشته نمیشود. چون مصرف روغن موتور و مصارف دیگرش حساب و کتاب دارد.
B2 میتواند ساعت زیادی پرواز کند ولی ۶۴ ساعت نه. درباره F35 هم یکسری از ایندروغها درست شده است. مثلا میگویند رادار نمیگیردش. اتفاقا میگیردش!
* ولی ظاهرا میتواند قفل راداری را بشکند.
قبلش دو سه فروندش میآیند قفل راداری میکنند. سربسته میگویم و اجازه بدهید بازش نکنم. در جنگ ۱۲ روزه، خیلی از اطلاعات ما را داشتند. یکمقدارش را آمریکاییها داده بودند. موقعیت پایگاههای راداری و پدافندی ما را میدانستند؛ چه در دفاع مقدس و چه بعدش. خودشان که گفتند ۲۰ سال برای اینکار برنامهریزی کردهاند رهبری هم این را گفتند. من سربازم و از فرماندهام اطاعت میکنم ولی میگویم نه ۲۰ سال بلکه ۴۶ سال برنامهریزی کرده بودند. یعنی انقلاب که شد، شروع کردند.
* برای جنگ ۱۲ روزه؟
از زمان انقلاب شروع کردند و همهچیز ما را زیر نظر داشتند. اما برای اینجنگ ۱۲ روزه، ۲۰ سال اخیر را کار کردند. محل رادار و برد و فرکانس و همه را داشتند.
* بحث دیگر این است که اگر F35 رادار گریز بود که نیاز نبود در حمله اولیه سامانهای راداری و پدافندی را هک کنند!
سامانه پدافندی را هک نکرده بودند. یکسری خودروهایی که سامانه را حمل میکردند و کامپیوتر داشتند، هک شدند.
* خودروهایی که موشکها را حمل میکردند یا رادارها را؟
موشک ها را. خودروهای جدید کامپیوتری هستند ...
* شنیدم که خودروها ظاهرا ایسوزو بودهاند و وقت حمله، همه اینخودروها که از یکمدل بودهاند غیرفعال شدند.
که ظرف ۶ ساعت، یکنفر اینمشکل را حل کرد. ولی خب، ضربه بدی خوردیم.
* اینعدم فعالیت رادار و پدافند ما در اول حمله دشمن، شبیه ماجرای پیجرهاست.
بله شبیه است و واقعیت این است که ما دو اشتباه کردیم. در عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲ که یک سری هواپیما آمد و زد، احتیاطهایی کردیم که باعث شدند...
* آنها جری شوند؟
نه. معایب کار خودمان را متوجه نشویم. و در این مورد بهخصوص، یعنی جنگ ۱۲ روزه، چون آن احتیاطها را نکردیم، معایبمان خود را نشان دادند. اگر قبلش اینموارد را متوجه شده بودیم، همانزمان پیشیگیری میکردیم.
* یکی از خوبیهای جنگ ۱۲ روزه این بود که معایب و نقصانهایمان را متوجه شدیم.
امثال من که تاریخ را جستوجو میکنیم، برای بیکاری یا ...
* لایک و کامنت اینکار را نمیکنید...!؟
... که معمولا هم جای لایک، فحش میگیریم. خود شما هم این را درک کردهاید! کاری که رژیم صهیونیستی با ایران کرد در جنگ ۶ روزه با مصر کرد. چرا تاریخ نمیخوانیم؟ چرا عبرت نمیگیریم؟
* هماناول نیروی هوایی مصر را بمباران کرد.
روز اول و در هجوم اول فرماندهها را زد. بعد هواپیماها را زد. منتهی یکخطای محاسباتیاش در مواجهه با ایران، درباره ملت و ارتش بود. فکر میکرد با زدن سران سپاه کار تمام است و مردم از اینحرکت استقبال میکنند. از روز سوم جنگ بود که روی ارتش اقدام کردند.
* یعنی طبق اینمحاسبات اشتباه که ارتش فضای شاهنشاهی دارد، در ۲ روز اول ایننهاد را نزدند.
بله. خدا را شکر که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد! در اولینروزهایی که سرلشکر عبدالرحیم موسوی فرمانده ارتش شد، برنامه «بدون تعارف» تلویزیون با او مصاحبه کرد و پرسید اگر فرمانده ارتش نمیشدی دوست داشتی چهکاره شوی؟ گفت معاون بسیج محلهمان. دشمنان معنی اینجمله را نفهمیدند.
* شما اینجمله را بهعنوان نکته مثبت میگویید ولی یک عده میگویند نکته منفی است. میگویند اینفرد ارتشی نسبت به ارتش عِرق ندارد و میخواهد بسیجی شود.
اشتباه است. ارتشی و سپاهی یکلشکر است.
* این درست است.
کسی که اینحرف را میزند، مغرض است و میخواهد ایجاد نفاق کند. فرق من ارتشی با سپاه، ورازت دفاع و ناجا چیست؟ همه داریم برای ایران کار میکنیم.

* چند روز پیش با یکی از بزرگانی که در زمینه تاریخ جنگ کار میکند و به گردن ما حق دارد، صحبت میکردم. گفت اینبحث سپاه و ارتش از اساس غلط است. من هم میگویم میتوان بحث کرد در فلان عملیات کدامیگان، کجا را فتح کرد ولی شروع اینبحث مغرضانه و جاده خاکی است.
بله اینقیاس غلط است. نه در عملیاتهای هوایی و دریایی، اما تمام عملیاتهای زمینی دفاع مقدس از سال ۱۳۶۰ به بعد مشترک بودند.
* البته در فرازهایی از جنگ اختلافات هم بوده ولی قصدمان دامن زدن به ایناختلافات نیست. میخواهیم بگوییم همیشه هم گل و بلبل نبوده و اختلاف نگاه هم بوده است. چون در فضای مجازی چاخان درست میکنند و نشر میدهند که کی زده زیر گوش کی و چه و چه! نکته این است که ارتش و سپاه دو بازو برای ایران هستند.
ایندو یگان، دو تیپ و دو نظریه مختلف بودند که به دیگری اینفضا و فراغت را نمیداد که ایدهاش درست اجرا کند. گرچه ارتش تمکین کرد. البته زمانی هم رسید که سپاه تمکین کرد.
* مثل والفجر مقدماتی و والفجر یک.
یا خیبر و بدر. زمانی بود که ارتش به حرکتهای بسیجی اعتقاد نداشت ولی به این نتیجه رسید که تانک و توپی برای هجوم ندارد. سهمیه عادی توپ ما در روز عادیِ دوران دفاع مقدس ۵ تیر بود. آنپنجتا را هم صبر میکردند زمانیکه آتش عراق زیاد میشد در جواب میزدند. حالا کدامیک باید حرف اول را بزند؟ نیروی پیاده! از ۴۸ هزار شهید ارتش، ۴۰ هزارتن سرباز هستند که کار همانبسیجیها را میکردند. پس آنبحثهای مغرضه برای اختلافافکنی است.
نکته دیگر این است که، اول انقلاب بود.
* بله همیشه میگویم ما الان زیر باد کولر نشستهایم و راحت چایمان را میخوریم. ولی روزهایی که حرفشان را میزنیم، روزهای سختی بودند که حوادث تلخ و شیرین بهسرعت در آنها رخ میدادند. بمبگذاری میشود، نخستوزیر و رییسجمهور ترور میشوند، حزبجمهوری و نخستوزیری منفجر میشوند، در مسجد ابوذر کنار دست آقای خامنهای بمب منفجر میشود، در خیابان مردم را ترور میکند و حوادث بهسرعت از پی هم میآیند. در آنشرایط اعتمادکردن سخت است. شاید نیروی ارتشی احساس کند طرف مقابل با نیت خیری که دارد، کارش را بلند نیست و طرف مقابل هم همیناحساس را داشته باشد. اما میزان برادری و همکاری ارتش و سپاه در فتحالمبین و بیتالمقدس غوغا میکند.
آقا همهجای جنگ غوغا میکند! حتی در کربلای ۴ و ۵. در ماجرای فتح فاو، ۳۲ گردان توپخانه داشتیم که ۱۸ تایش برای ارتش بودند؛ آنهم توپ های نو ۲۰۴ که گلولهاش بعد از اصابت، یکزمینفوتبال را میلرزاند و ترکش بر میداشت.
* اینتوپ ها از کجا آمده بودند؟
برای آمریکا بود. داشتیم. استفاده نمیشد. خاطرات (اسدالله) اعلم را بخوانید! سال ۱۳۴۸ شاه به او میگوید «به این فلانفلانشدهها بگو نفت ما را بخرند از آنها تسلیحات بخریم. ما به اندازه ۸ روز گلوله داریم.» منظورش آمریکا بوده است.
اول جنگ یکعده از خلبانها رفتند خدمت حضرت آقا گفتند «یکماه بیشتر نمیتوانیم مقاومت کنیم.» سند و مدرک میدهم که پیش از انقلاب قرار بود یک سری G3 به یککشور آفریقایی بفروشند. شاه میگوید اول بررسی کنید خودمان مشکل نداریم؟ فهرست که در میآورند، متوجه میشوند خودمان چه قدر کمبود در ارتش داریم.
* ژِسههای آلمانی بوده؟
تحت لیسانس بود دیگر! آن هم که ایرانی بود، در واقع آلمانی بود.
* یک عزیز تیپ نوهدی میگفت قنداق تاشوها از آلمان آمده بودند ...
سری اول بله. عین خودرو است. سری اولش خارجی و بعدش تولید داخل است. بهخدا خیلیچیزها را، خیلیها نمیدانند!
* خیلیها که در فضای مجازی به شما و من فحش میدهند، میگویند جنگ با مهمات و تسلیحاتی که شاه خرید بود انجام شد و اگر نخریده بود بیچاره بودیم.
اصلا اینطور نبود!
* یکسری از خریدهای نظامی ایران، توسط شاپور بختیار لغو شدند؛ مثل F16 و F4 مدل J. که موشک شرایک داشته و یکسری موشکهای دیگر هم که خریداری شده بودند، با وجود پرداخت پولشان به ایران نرسیدند.
۱۴ بهمن ۵۷! لغو اینخریدها توسط بختیار مربوط به اینتاریخ است. تعداد قابل توجهی بمب و موشک نیامد.
* وقتی جنگ با عراق را شروع کردیم، طرف مقابل تا میگ ۲۳ را خریده. میراژ F1 و MIG25 را بعدا میگیرد. اواخر جنگ هم MIG29 میگیرد. هواپیمای سوپر اتاندارد را هم که در جنگ نفتکش ها اجاره کرد.
تانکT72 و هواپیمای MIG29 را آخر جنگ گرفت.
* اینطرف هم F14 و F4 و F5 ستون فقرات هواپیمای نظامی ما بودند. در زمینه ترابری هم C130 و ...
F14 را به ما تحویل نداده بودند.
* محموله بعدی را؟
نه. گارانتیاش تمام نشده بود. قانون نیروی هوایی این است که وقتی هواپیمایی وارد میشود، باید آموزش پرواز و تعمیراتش هم کامل شود. وقتی اینکار انجام شود میگویند ...
* ... پروژه تحویل شما!
ماجرای F14 تمام نشده بود و آموزش پرواز و تعمیراتش مانده بود.
* ضمن اینکه افچهاردهی که ما داشتیم، نوع ارتقا یافتهاش نبود. مدل قدیمی محسوب میشد.
مال ما شکاری بود. مدلی ارتقایافتهاش، شکاری بمبافکن بود. کاربرد ایران برای آمریکا این بود که جلوی روسیه را بگیرد. اینهم حرف مزخرفی است که زمان شاه MIG25 که به آسمان ایران تجاوز کرد، F14 را خریدند که آن را بزند. نمیشد با F14 زد. بابا تو را به خدا بروید تاریخ بخوانید!...
* ولی میگویند پرواز F14 موثر بود و باعث میشد MIG25 برگردد.
F14 یکمزیت فوقالعاده داشت که هیچکس نمیتواند منکرش شود؛ رادارش! اینرادار ۲۴ هدف را در ۲۵۰ مایل هوایی میگرفت. به همیندلیل میتوانست برای MIG25 ایجاد مزاحمت کند. یکی از کارهای ما در جنگ ۱۲ روزه با همینرویکرد، مقابله با F35های دشمن بود.
* بله. افچهاردهها میرفتند بالا.
هم افچهاردهها، هم F4 هم F5 هم MIG29 و هم سوخوها...
* سوخو ۲۲ ها یا ۲۴ ها؟
۲۴. بمبافکن است ولی شکاری هم هست. اینهواپیماها در دستههای چندتایی میرفتند سمت F35. آنخلبان هم میماند چندتا را رهگیری کند و بزند؟ همه هم مترصد خطای او و فرصتی بودند که بزنندش. یا هواپیمایشان را بزنند به هواپیمای دشمن یا با موشک بزنند.

* این، غربت عزیزان نیروی هوایی است که در زمان جنگ ۱۲ روزه، عدهای تحت تاثیر تبلیغات دشمن میگفتند نیروی هوایی کاری نمیکند ...
آنور آبیها برنامهای پخش کردند که نیروی هوایی در زمان شاه این بود و آن بود و در جمهوری اسلامی نیروی هوایی را تعطیل کردند و پولش را دادند به سپاه. فرصت خوبی است به اینشبهه جواب بدهم. ابتدای جنگ، نسبت به زمان، هواپیماهای خوبی داشتیم. جنگ که شروع شد، محدودیت تسلیحاتی قائل شدند. اینجا هم بحث جالبی دارد. فرانسه گفت «من به ایران سلاح فروختهام. به عراق هم فروختهام و چون قبل از جنگ فروختهام، به هر دو تحویل میدهم.» همه هم گفتند آفرین! براو! ولی به ایران چندتا قایق و ناوچه و ادوات سطحی فروخت و به عراق ۱۶۰ فروند میراژ! دنیا هم گفت اشکالی ندارد.
در بازه زمانی جنگ تحمیلی به ما هواپیما نفروختند تا اینکه جنگ تمام شد و F7 های چینی را خریدیم.
* که مونتاژ میگ ۲۱ بود.
از نظر تجهیزات، ارتقایافته بود.
* بعد هم سوخو ۲۲ از عراق گرفتیم و ...
عرض میکنم! سال ۱۳۶۹ بود که ۱۵۰ فروند هواپیما از عراق به ایران آمد.
* پناه آوردند.
اینهواپیماها دو گردان MIG29 و دو گردان سوخوی ما را تکمیل کردند.
* میراژ و MIG23 هم آمد.
بله؛ دو گردان هم میراژ. تنها هواپیمایی که نیامد MIG25 بود.
* که صدام آنها را زیر خاک مخفی کرده بود.
میگ ۲۱ و ۲۳ دیگر به دردمان نمیخورد. همانموقع هم ۶ گردان متشکل از ۲ گردان میراژ در چابهار و ۲ گردان سوخو در شیراز و دو گردان میگ ۲۹ به تبریز اضافه شد. آقای هاشمی رفسنجانی وقتی شوروی سقوط کرد، یکسری MIG29 خرید. آنموقع بهترین جنگنده بود؛ مثل اف چهارده. بعد هم تانک تی ۷۲ خریدیم. بعد خوردیم به جریان هستهای و گفتند ایران تحریم است! دیگر به ما هواپیما نفروختند تا یکسال و نیم پیش که سوخو ۳۵ و یاک خریدیم. این نبوده که نخریم. نمیگذاشتند بخریم.
* و به جایش شروع کردیم به بومیسازی. جنگندههای صاعقه و کوثر و ...
صادقانه بگویم. همینالان بدون سوخو ۳۵، هواپیماهایی که داریم برای جنگ با کشورهای همسایه کافیِ کافی هستند. سوخوهایی که در شیراز داریم، با یک باک سوخت، تا تلآویو میروند و برمیگردند.
* سوخو ۲۴ ها.
بله. اینهواپیما خیلی هم بمب میرود ولی مشکل اصلیاش این است که بزرگ است.
* و رادار میگیردش.
بله.
* نکته قبلی را تکمیل کنم. در روزهای جنگ، یکعده دوستان خودی که نگران بودند دچار اشتباه شدند. میگفتند نیروی هوایی بیکار است چون اسرائیل طبق تحریفات رسانهها، همهچیز را هک کرده و راحت به آسمان ما میرود و میآید. من ماجرای پرواز افچهاردهها را شنیده بودم و شما نکته را تکمیل کردید. نیروی هوایی عزیز بیکار نبود!
اصلا!
* و بازدارندگی شدیدی داشت.
اولا که همهچیز را نباید گفت. دیگر اینکه هیچکدام از هواپیماهای موجود در ایران، به تنهایی حریف F35 نبودند.
* یعنی اگر یک F35 از آنطرف بیاید و یکی از ما برود بالا.
نه. سهتا.
* سهفروند از یک تایپ یا تایپهای مختلف؟
سهفروند متشکل از F14 و F4 و F5 با هم بروند بالا. یا مثلا دوتا MIG29 و یک F14 بروند بالا. در ایندو حالت آن F35 برده است. اما اینها دهتایی میرفتند. F35 نمیتواند ده فروند را جمع کند.
* خب جای یک F35 ده تا میفرستند!
نه. محدودیت پرواز هم دارند. اینطور نیست که راحت باشد. ۱۴۰۰ کیلومتر از آنجا تا ایران فاصله است.
* پایگاههای آمریکا در کشورهای اطراف هستند و هواپیماهایشان سوختگیری هوایی هم داشتند.
هواپیماها انواع پرمصرف و کممصرف دارند. وقتی بلند شد و نشست، باید برای پرواز بعدی آماده شود. در ضمن، مگر رژیم صهیونیستی چندتا F35 دارد؟ در آنچندروز میگفتند صهیونیستها با فلاخن داود و سامانه تاد چه میکنند؟ گفتم هیچکاری! یک تاد وقتی همه موشکهایش را زده باشد، در امنترین حالت که هیچ تهدیدی در کار نباشد و چایی و شیرینیاش را خورده باشد، ۶ ساعت طول میکشد تسلیح شود.
* خب دشمن که یک تاد که ندارد. تا اینیکی تسلیح میشود، آنیکی فعالیت میکند و میزند...
ما هم که یکموشک نميزدیم! ناگهان ۴۰ موشک میزدیم و ۲۰۰ پهپاد میفرستادیم. یککار پهپادها همین بود که نظم و تمرکز پدافند آنها را به هم بزنیم.
* با اینصحبتها بهنظرتان دست ما برایشان رو نشده؟
دست آنها هم برای ما رو شده است. اینجنگ برای هر دو طرف آوردههایی داشت.
* پس ما باید دست دیگری رو کنیم.
خیالتان راحت! سوخو ۳۵ هم کنار. ایندفعه بیایند در خدمتشان هستیم!
* دفعه قبل هم در خدمتشان بودیم! ولی الان بحث این است که ایران حمله پیشدستانه میکند یا نه؟ که براساس آموزههای دینی و اخلاقیمان بعید میدانم.
در بحث حکم جهاد بین شیعه، جهاد اولیه که حمله پیشدستانه است، فقط با حکم امام معصوم انجام میشود و در غیاب ایشان هیچنایبی تا الان چنینحکم نداده است. این را آن نامردها هم میدانند.

* باید افکار عمومی را هم اقناع کنیم. مردم ناراحت اند که نميزنیم!
آموزهها و همهچیز ما اجازه چنینرفتاری نمیدهد. این را باید ولی فقیه و مراجع تشخیص بدهند؛ یعنی کسانیکه به همه آن آموزهها تسلط و اشراف داشته باشند. یکفرد عادی مگر چهقدر اطلاعات فقهی دارد؟
* اطلاعات نظامی هم مهم است. در روزهای جنگ و پس از جنگ با طیفهای مختلفی صحبت میکردم؛ دلسوز و مغرض. بحث سر زدن F35 و دیگر موضوعات بود. گفتم من که با خلبانها و رزمندگان دفاع مقدس صحبت میکنم، به یکسری موضوعات میرسیم که یا راوی میگوید سری است و نمیگوید یا اینکه پنهانکاری و از آنها عبور میکند. این مربوط به جنگی است که ۴۰ سال از آن گذشته است. جنگ ۱۲ روزه که برای چندماه پیش است!
من چیز دیگری به شما میگویم. سال ۱۳۵۲ یک فروند F4 آمریکایی میآید ایران و رنگ استتارش را عوض میکنند. بعد میرود روی شوروی پرواز میکند. با سرعت میرود و عکاسی میکند. نمیتوانند او را بزنند. بالاخره یک میگ ۲۱ خود را فدا میکند و آن فانتوم را میزنند. خلبانان آنفانتوم، یکی ایرانی و دیگری آمریکایی بودند. با کسانی که درآن ماجرا حضور داشتهاند، گفتگو کردهام ولی بعد از ۵۰ سال هنوز نتوانسته ام اسم آندو خلبان را پیدا کنم. بعد از سقوط آنفانتوم یک فروند اف پنج از تبریز بلند میشود میرود روی ارمنستان که به خلبانها کمک کند. آن را هم میزنند.
* بله. نصرتالله دهخوارقانی.
بله. اسیر هم شد.
پس F35 این طور نیست که کاملا رادار گریز و ضد ضربه باشد. وقتی دریچههایش را برای زدن موشک باز میکند از آن حالت در میآید.
* ایمن بودن از دیده شدن در رادار؟
بله، کاملا. سمت عقبش به پهن است و دیده میشود ولی کسی که پشت اسکوپ رادار نشسته، باید خیلی دقیق و کارکشته باشد. به کارش مسلط باشد و ثانیهای چشمش اینطرف و آنطرف نرود؛ مثل همان ۴ ثانیه سرتیپ رستمی! نکته بعدی این است که صهیونیستها رادارهای ما را با جنگ الکترونیک ناکارآمد کردند. آنهایی که خاموش بودند که هیچ، و آنهایی که خاموش نبودند هدف قرار گرفتند. در حال حاضر ایننقیصه هم جبران شده است.
* وقتی اعلام میکنیم مشکل حل شده، اطلاعات میدهیم.
ولی نمیفهمند چهطور حل شده. قدر مسلم آنها هم میفهمند وقتی از یکطرف صورتمان چک خوردهایم، دوباره همانطرف را جلوی آنها نمیگیریم.
* سال گذشته با یکی از خلبانهای افچهار صحبت میکردم. میگفت از یکی از ژنرالهای آمریکایی درباره جنگ عراق و سرنگونی صدام سوال کردند که چهطور آمدید و زدید؟ گفت High and Safe در ارتفاع بالا با امنیت. پرواز در ارتفاع بالا یعنی هدف قرار گرفتن توسط پدافند برد بلند دشمن. توضیح جمله کوتاه آنژنرال آمریکایی این بود که اول رادارها را خواباندند و بعد در ارتفاع بالا آمدند و زدند. اینفرمول برای بیستسی سال پیش است.
ما در وعده صادق ۱ و ۲ باید جدیتر برخورد میکردیم.
* انگار هنوز باور نمیکردند اسرائیل اینکارها را بکند.
نه. باور نمیکردند.
* یکمقدار دیپلماسی و خویشتنداری قاطی ماجرا بود.
حتی درباره شهدای عظیمالشانمان مثل سردار رشید شنیدم مطمئن بودند که ظرف امروز فردا جنگ میشود ولی فکر نمیکردند منازلشان هدف قرار بگیرد.
* اسرائیل هیچقاعدهای را رعایت نمیکند.
این، همان اشاره من به جنگ ۶ روزهاش با مصر و کشورهای عربی است. ما تاریخ نمیخوانیم. وقتی نخوانی، انگار نابینایی یا چشمهایت را بستهاند. همیشه دلهره داری و همهکارهایت آزمون و خطا هستند. در اینوضعیت چیزی را با عقل و منطق جلو نمیبری.
ادامه دارد ...
صادق وفایی