از این رو، اسرائیل در ۹ سپتامبر با بمباران کشوری بیطرف که به تعهد خود به حل مسالمتآمیز منازعات از راه گفتوگو شناخته میشود، بیشازپیش چهره خود را بهعنوان یک بازیگر سرکش آشکار ساخت.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت «دان منا» در مقالهای به بررسی حمله اخیر اسرائیل به قطر پرداخته که در ادامه آمده است.
در ۹ سپتامبر، اسرائیل دست به اقدامی زد که تصورش دشوار بود: حملهای نظامی علیه مقامات حماس در خاک قطر. این حمله نخستین یورش تلآویو به یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس که متحد آمریکا محسوب میشود، بود.
فراتر از یک مانور نظامی، این عملیات چالشی آشکار علیه هنجارهای حقوق بینالملل، توهینی مستقیم به حاکمیت ملی یک کشور عربی دیگر و نشانهای نگرانکننده بود از اینکه اسرائیل حدود دو سال پس از نسلکشی غزه، اهداف خود را در سراسر خاورمیانه گسترش میدهد.
این اقدام بیسابقه تجاوزکارانه که «عملیات قله آتش» نام گرفت، جان پنج عضو ردهپایینتر حماس و یک مأمور امنیتی قطری را گرفت. با این حال، در حذف رهبری ارشد این گروه ناکام ماند و پرسشهای فوری درباره احتمال اجرای عملیات مشابه توسط تلآویو علیه دوحه در آینده ایجاد کرد.
هدف قرار دادن میانجیگری: تضعیف پلسازی دیپلماتیک قطر
این عملیات که با محکومیت گسترده جامعه بینالمللی ـ از جمله جمعی از حامیان غربی اسرائیل ـ روبهرو شد، تنها درباره حذف مذاکرهکنندگان حماس نبود. هدف گستردهتر به نظر میرسد برچیدن خودِ دیپلماسی باشد.
با هدف قرار دادن قطر ـ کشوری که از سال ۲۰۱۲ و انتقال دفتر سیاسی حماس از دمشق به دوحه، بهعنوان پلی حیاتی میان حماس و ائتلاف آمریکا-اسرائیل عمل کرده است ـ اسرائیل به قلب تلاشهای میانجیگری منطقهای حمله کرد. فراتر از یک حمله هوایی به محلهای مسکونی در پایتخت قطر، این اقدام تهاجمی مستقیم علیه زیرساختهای دیپلماسی بود.
در این مرحله، انتظار اینکه دولت اسرائیل ـ که اکنون بهطور گسترده بهعنوان یک نیروی بیثباتکننده در منطقه شناخته میشود ـ به هرگونه محدودیت معناداری پایبند بماند، بیشازپیش غیرواقعبینانه است.
در عوض، اسرائیل بهنظر میرسد مصمم است از طریق راهبردی مبتنی بر تحریک، اجبار و زور، سلطه خود را بر سراسر خاورمیانه تحمیل کند. پیام آن روشن است: هر حرکت به سوی صلح نه با مذاکره، بلکه با تشدید تنش مواجه خواهد شد. کسانی که تلاش به میانجیگری کنند، با پیامد روبهرو خواهند شد.
اسرائیل نهتنها درخواستها برای کاهش تنش را نادیده میگیرد، بلکه عملاً آنها را تضعیف میکند و بیتوجهی ـ و حتی تحقیر آشکار ـ خود را نسبت به اصول دیپلماسی، چندجانبهگرایی و حقوق بینالملل نشان میدهد.
دکتر نادر هاشمی، مدیر مرکز پرنس الولید بن طلال برای درک مسلمان-مسیحی در دانشگاه جورجتاون در این زمینه میگوید: فکر میکنم نکته مهم این بحران بینالمللی اخیر این است که اسرائیل، با پشتیبانی ایالات متحده، میخواهد خود را بهعنوان هژمون منطقهای تثبیت کند و برای رسیدن به این هدف هیچ خط قرمز یا محدودیتی را رعایت نخواهد کرد.
به باور او، محکومیتهای دولتهای غربی در عمل تأثیر چندانی نخواهد داشت. او توضیح داد: «انتقادهایی که از ترامپ و اروپاییها میشنوید، فقط حرف است.»
این اظهارات بازتابدهنده اجماعی روبهرشد در میان پژوهشگران خاورمیانه است که بدون پیامدهای واقعی، انتقادهای غرب از رفتار اسرائیل چیزی بیش از خشم نمایشی نیست. مهار اسرائیل به چیزی فراتر از تکان دادن انگشتهای تهدیدآمیز بلاغی نیاز دارد؛ چراکه این رویکرد تاکنون نتوانسته عواقب مادی واقعی به اقدامات روزبهروز سرکشتر این رژیم تحمیل کند.
پیامدهای دیپلماتیک: متحدان و شرکا در حالت نگرانی
تصمیم اسرائیل برای حمله به یک کشور بیطرف در خلیج فارس، در سراسر منطقه طنینانداز شده و موجب شده است سایر متحدان و شرکای آمریکا نیز این پرسش را مطرح کنند که آیا آنها هم ممکن است تحت بهانههای مشابه هدف قرار گیرند. این نگرانیها صرفاً فرضی نیستند.
بهعنوان مثال، عمان که سالهاست میزبان نمایندگان جنبش انصارالله (حوثیها) برای گفتوگوهای دیپلماتیک بوده است، اکنون ممکن است با این پرسش روبهرو شود که آیا اسرائیل روزی دست به حمله علیه چهرههای انصارالله در خاک عمان خواهد زد یا نه.
أروى مقداد، کارشناس امور یمن در دانشگاه آکسفورد، در این زمینه میگوید: انجام حملات علیه کشوری بیطرف که متولی تلاشهای میانجیگری است، نه تنها حقوق بینالملل را نقض میکند، بلکه کشورهایی را که در پی راهحلهای دیپلماتیکاند، نیز مجازات میکند.
وی گفت: از این پس، کشورها دو بار فکر خواهند کرد پیش از ورود به دیپلماسی، که این امر بر روندهای صلح در سراسر جهان تأثیر خواهد گذاشت. این نشانهٔ ترکیدگی عمیق در هنجارهای بینالمللی است که به کاهش همکاری جهانی منجر خواهد شد.
در واقع، «عملیات قله آتش» اسرائیل ممکن است نحوهٔ برخورد بازیگران منطقهای و بینالمللی با میانجیگری را بازتعریف کند، بهویژه در منازعاتی که گروههای غیردولتی دخیلاند. دولتها ممکن است تمایل کمتری به میزبانی یا تعامل با چنین بازیگرانی نشان دهند، از بیم تلافی—با اینکه میانجیگری اغلب به منافع ملی آنها خدمت میکند و امنیت را افزایش میدهد.
در این بستر، دکتر روری میلر، استاد سیاست بینالملل در دانشگاه جورجتاون قطر، گفت که حمله بیسابقهٔ اسرائیل به قطر اوایل این ماه قطعاً تفکر دربارهٔ این مسئله را تحتتأثیر قرار خواهد داد که آیا دخالت داوطلبانه در چنین تلاشهایی واقعاً به این اهداف خدمت میکند یا نه.
با این حال، او این نکته را ملاحظهکارانه میداند که بازیگران به دلایل مختلفی در میانجیگری وارد میشوند؛ یا بهخاطر تناسب ویژه با زمینهٔ خاص—مانند پیوندهای نزدیک، دانش عمیق از طرفهای درگیر یا نفوذ معنادار—یا میانجیگری فرصتی راهبردی برای ارتقای جایگاه منطقهای یا جهانیشان فراهم میآورد، امکانی که در غیراینصورت شاید در دسترس نباشد.
میلر معتقد است: ریسکها در یک مورد خاص باید آنقدر بالا باشند که دولتها را وادار به ترک این مسیر کنند، در شرایطی که بهنظر میرسد آن مسیر به منافع یا قابلیتهایشان خدمت میکند.
او افزود: برای بسیاری از کشورهایی که به میانجیگری میپردازند، تلاشهایشان در این زمینه نهادیشده است؛ نهتنها از منظر چارچوبها و سازوکارهایی که در سطح ملی برای مشارکت ایجاد کردهاند، بلکه در سطحی ناملموستر نیز. میانجیگری بخش مهمی از هویت آنها بهعنوان یک ملت و یک بازیگر در روابط بینالملل است.
بهای مرگ دیپلماسی در دوحه
با این حال، واقعیت امروز منطقه چندان مزایای ملموسی برای این کشورها به همراه ندارد. اسرائیل بهنظر میرسد مصمم است جنگ نسلکشی خود در غزه و کارزار تشدید پاکسازی قومی در کرانه باختری را ادامه دهد. دولت افراطی بنیامین نتانیاهو بسیار بیشتر به اهداف هرچه حداکثریتر خود در منطقه دل بسته است تا به پیشبرد بهبود روابط با کشورهای عربی و جامعه بینالمللی گستردهتر.
از این رو، اسرائیل در ۹ سپتامبر با بمباران کشوری بیطرف که به تعهد خود به حل مسالمتآمیز منازعات از راه گفتوگو شناخته میشود، بیشازپیش چهره خود را بهعنوان یک بازیگر سرکش آشکار ساخت. پیام آن هولناک بود: حتی میانجیهای بیطرف نیز دیگر مصون نیستند. در حالی که جهان عرب همچنان در شوک این تشدید تنش بهسر میبرد، جامعه جهانی باید با این سابقه روبهرو شود که در آن دیپلماسی مجازات میشود و زور پاداش میگیرد.
اگر این روند به هنجار تبدیل شود، هزینههای آن نهتنها منطقهای، بلکه جهانی خواهد بود.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید