به گزارش تابناک، عجیب است، اما یکی از کلیدواژههای سیاست ایران "کنسرت" است، به خصوص در دهه نود شمسی، برپایی کنسرت موسیقی و حواشی آن همواره یک اختلاف مبنایی فرهنگی -سیاسی بین اصولگرایان و اصلاح طلبان بوده است، نمادی از دو قطبی بزرگ فرهنگی و سیاسی در ایران، در فیلم "مکس" سامان مقدم با هوشمندی تمام و با زبان طنز این اختلاف فرهنگی را نشان داد که اتفاقا وجوه واقعی بسیاری هم داشت!
اگر در دهه شصت، اصل موسیقی با چالش حلیت و حرمت مواجه بود، در دهههای بعدی این خط مقدم به موضوع کنسرت منتقل شد. حساسیتها و ممنوعیتها شدیدا وجود داشت، مثلا در مستند بزم رزم، حمید شاهنگیان مسوول موسیقی صداوسیما در اوایل انقلاب میگوید پخش سرود "خمینیای امام"، دوسال ممنوع بود! چون با مطلع "ای مجاهدای مظهر شرف" شروع میشد!
اگر در دهه شصت، اصل موسیقی با چالش حلیت و حرمت مواجه بود، در دهههای بعدی این خط مقدم به موضوع کنسرت منتقل شد، مثلا در مستند بزم رزم، حمید شاهنگیان مسوول موسیقی صداوسیما در اوایل انقلاب میگوید پخش سرود "خمینیای امام"، دوسال ممنوع بود! چون با مطلع "ای مجاهدای مظهر شرف" شروع میشد!
در جریان رقابتهای انتخاباتی ۱۳۹۶ یکی از داغترین مباحث بین حسن روحانی و ابراهیم رئیسی، دو نامزد اصلی دو جریان اصلی کشور در آن سالها، بحث "کنسرت" بود و روحانی طرف مقابل را به مخالفت با کنسرت و شادی جوانان و زنان متهم میکرد و ابراهیم رئیسی هم متقابلا با تکیه به مشکلات اقتصادی، برپایی کنسرت - که پدرزنش، آیت الله علم الهدی از مخالفان اصلی آن بود- را امری حاشیهای و سانتی مانتال معرفی میکرد.
اهمیت سیاسی کنسرت در این است؛ کنسرت نوعی قدرت نمایی خیابانی و عمومی طبقه متوسط در برابر هنجارهای حاکمیتی و رسمی است، طبعا حساسیتهای فراوان میآفریند و البته صندوق رای را هم داغ میکند، چون هم وعدهای شیرین و جذاب است و هم در ایام انتخابات- که از معدود فرصتهای شادی عمومی است- خوانندگان و موسیقی دانان به میدان میآیند و تلافی سالهای ممنوعیت و محدودیت را در میآورند! به دیگر سخن نوعی بازی برد-برد البته با زمان موقت و محدود!
حالا در میانه سال عجیب و سخت ۱۴۰۴، دوباره بحث "کنسرت" به صحنه سیاست ایران بازگشته است و در روزهایی که بوی جنگ میدهد، همایون شجریان اجازه یافته است یک کنسرت خیابانی رایگان در نمادینترین مکان ممکن، یعنی میدان آزادی داشته باشد. آرزویی دیرین برای شجریان پسر که حالا دولت اصلاح طلب مسعود پرشکیان مقدمات آن را فراهم کرده است.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان در روزهای جنگ دوازده روزه، در جلسه سخنگو با خبرنگاران، ترانه "ایران همایون شجریان"را از اسپیکر برای اصحاب رسانه پخش کرد و اشک ریخت، کسی چه میداند؟ شاید برپایی کنسرت خیابانی همایون شجریان در این روزها، تکامل همان ایده باشد!
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان در روزهای جنگ دوازده روزه، در جلسه سخنگو با خبرنگاران، ترانه "ایران همایون شجریان"را از اسپیکر برای اصحاب رسانه پخش کرد و اشک ریخت، کسی چه میداند؟ شاید برپایی کنسرت خیابانی همایون شجریان در این روزها، تکامل همان ایده باشد!
اما شجریان ها، محمدرضا و همایون هم داستان جالب و خواندنی با سیاست در ایران دارند. دو هنرمندی که بخشی از تاریخ فرهنگ و سیاست ایرانی هستند، نمیتوان اهمیت و تاثیر آنها را نادیده گرفت. اما شجریان پدر و پسر چه تفاوتهایی داشتند؟
نگاه پدر و پسر به سیاست و فرهنگ چقدر متفاوت است و ریشه این تفاوتها چیست و اینکه اگر شجریان پدر امروز بود، آیا همان میکرد که همایون کرد؟
محمدرضا شجریان (۱۳۱۹_۱۳۹۹) در خانوادهای مذهبی در مشهد متولد شد و از کودکی با قرآن و مناجاتخوانی آشنا شد، او ابتدا "قاری" بود و بعدا "خواننده" شد، این پیشینه، شخصیتی منضبط، سنتی و عمیقاً متعهد به فرهنگ ایرانی در او شکل داد.
شجریان با تسلط بر ردیفهای موسیقی ایرانی، به پاسداری از سنتهای موسیقایی پرداخت و آن را به سطحی جهانی رساند. او مردی بود که هنر را نه فقط زیبایی، بلکه ابزاری برای حفظ هویت ملی میدید.
همایون شجریان (متولد ۱۳۵۴)، اما در تهران و در سایه شهرت پدر پرورش یافت. او در محیطی هنری رشد کرد و از همان ابتدا با موسیقی سنتی عجین شد، اما در فضایی غیر اجباری و آزادانه. همایون به خاطر این زیست متفاوت شخصیتی مدرنتر و انعطافپذیرتر دارد.
همایون، به گفته خودش در مصاحبه ای تحت تأثیر نسل دیجیتال و جهانیسازی بود و این موضوع در انتخابهای موسیقایی و سبک زندگیاش مشهود است. او پلی بین سنت و مدرنیته ساخت و توانست مخاطبان جوانتری را جذب کند.
شجریان پدر به ندرت از زندگی شخصیاش سخن میگفت و ترجیح میداد در خلوت خود، به مطالعه حافظ و مولانا بپردازد. او از جنجالهای رسانهای دوری میکرد همایون، اما، شخصیتی چندوجهی و امروزی دارد. او در شبکههای اجتماعی فعال است،
محمدرضا شجریان نماد سادهزیستی بود. او زندگیاش را وقف موسیقی، ادبیات کلاسیک پارسی و عرفان کرد. شجریان پدر به ندرت از زندگی شخصیاش سخن میگفت و ترجیح میداد در خلوت خود، به مطالعه حافظ و مولانا بپردازد. او از جنجالهای رسانهای دوری میکرد و زندگیاش حول محور هنر و تعهد اجتماعی میچرخید. شجریان حتی در اوج شهرت، از تجملات پرهیز داشت و خانهای ساده در تهران و باغی در هشتگرد داشت.
همایون، اما، شخصیتی چندوجهی و امروزی دارد. او در شبکههای اجتماعی فعال است، موتورسواری میکند، اهل ورزش خشن بوکس است، در شبکههای اجتماعی فعال است، عکسهایی از سفرهایش به طبیعت و علاقهاش به ورزش و عکاسی منتشر میکند و با مخاطبانش ارتباطی صمیمی دارد. این تفاوت نسلی، او را به هنرمندی قابللمس برای نسل Z تبدیل کرده است.
همایون در مصاحبهای گفته بود: «من دوست دارم با مردمم نزدیک باشم، حتی اگر فقط یک عکس ساده باشد.» این صمیمیت، در مقابل وقار و جدیت پدر، او را به ستارهای زمینیتر تبدیل کرده است.
در مقابل محمدرضا شجریان، به عنوان استاد آواز، عمیقاً به ردیفهای موسیقی ایرانی وفادار بود. او معتقد بود که اصالت موسیقی سنتی باید حفظ شود و هرگونه نوآوری باید در چارچوب سنت باشد، دغدغهای که همایون ندارد!
محمدرضا شجریان با اجرای آثاری مانند «مرغ سحر» و تأسیس گروه چاووش، موسیقی سنتی را به ابزاری برای هویتسازی ملی تبدیل کرد.
احضار محمدرضا شجریان به دادگاه /1359
شجریان پدر حتی سازهای جدیدی مانند صراحی طراحی کرد، اما این نوآوریها هرگز از ریشههای سنتی فاصله نگرفت. همایون شجریان، در مقابل، رویکردی جسورانهتر به نوآوری دارد. او در پروژههایی مانند «آرایش غلیظ» با آهنگسازانی، چون سهراب پورناظری همکاری کرد و به موسیقی تلفیقی روی آورد.
این انتخاب، گاهی انتقاد طرفداران سنتی را برانگیخت، اما همایون در مصاحبه ای گفت: «من میخواهم موسیقی ایرانی را به گوش نسل جدید برسانم، حتی اگر به زبان پاپ باشد.» این روحیه کنجکاو و منعطف، او را از پدر متمایز میکند، چون پدر به کمالگرایی در سنت شهره بود.
سئوال مهمتر اینکه چرا خیابان؟ چرا باید چنین مسائل به ظاهر سادهای، در قاب یک بحران دیده شود؟ آیا برایمان قابل تصور است روزی صداوسیما، به عنوان رسانه ملی، هم شجریان را نشان بدهد هم حاج منصور ارضی را؟!
محمدرضا شجریان در دوران پهلوی دوم، با اجرای آثاری مانند «شبنورد» و «زبان آتش»، صدای مقاومت و اعتراض علیه جریان حاکم شد.
محمدرضا شجریان در ابتدای انقلاب تحت تاثیر جریانهای چپ - که نمادش در موسیقی ایرانی، هوشنگ ابتهاج و محمدرضا لطفی -بودند، قرار گرفت، اما به سرعت از آن جریان فکری فاصله گرفت. همایون، اما از ابتدای زندگی هنری اش در فضای غیر سیاسی و البته غیر سنتی قرار داشت.
در جریان حوادث ۱۳۸۸، محمدرضا شجریان علیه رئیس جمهور احمدی نژاد و جمله معروفش "خس و خاشاک" موضع گرفت، البته محدودیتهایی هم در مقابل برای او به ارمغان آورد. همایون، اما، رویکردی محتاطتر دارد. همایون شجریان از بیانیههای صریح سیاسی پرهیز می کند اما ابایی از به دیدار مسئولان رفتن ندارد، برخلاف پدر. همایون شجریان در مصاحبهای گفت: «من با موسیقیام حرف میزنم، نه با سیاست.»
سوم دی ماه سال ۱۳۹۲ خبری مبنی بر دیدار و حضور غیررسمی و بدون اطلاع قبلی حسن روحانی، رئیسجمهوری و همسرش در منزل محمدرضا شجریان منتشر شد. حسن روحانی رئیس جمهور به همراه همسرش در یک دیدار غیررسمی و بدون اطلاع قبلی به منزل محمدرضا شجریان استاد آواز موسیقی کشور رفته و با وی دیدار کرده است. محمدرضا شجریان در این دیدار به شوخی به روحانی گفته بود: حالا که شما منزل ما آمدید، ما هم میتوانیم سرزده خانه شما بیاییم؟!
دیدار همایون شجریان با حجت الاسلام خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی/ خرداد 1404
محمدرضا شجریان، با وقار و جدیتش، شخصیتی اسطورهای داشت. او در اجراها و مصاحبهها، رفتاری رسمی و محترم نشان میداد و به ندرت به شوخی یا صمیمیت روی میآورد. مخاطبانش او را «استاد» میخواندند و رابطهای عمیق، اما رسمی با او داشتند. این فاصله، به شجریان پدر، جایگاه یک قهرمان ملی داد. دقیقا بر خلاف همایون شجریان که علاقهای به داشتن عنوان "استاد" ندارد و البته بسیار کنسرت دوست دارد!
سیاست زدگی و حساسیت و ترکشهای دوقطبی در کشور به گونهای است که باید این سئوال را ابتدا پرسید، آیا اصولا کنسرت میدان آزادی همایون شجریان برگزار میشود یا در لحظه آخر، دچار تیر غیب میشود؟!
سئوال مهمتر اینکه چرا خیابان؟ چرا باید چنین مسائل به ظاهر سادهای، در قاب یک بحران دیده شود؟ آیا برایمان قابل تصور است روزی صداوسیما، به عنوان رسانه ملی، هم شجریان را نشان بدهد هم حاج منصور ارضی را؟!
واقعیت این است که ناهنجاریها و تنگ نظریهای عمیق در صداوسیما، خود دلیل بسیاری از تنش ها، دو دوقطبیها و حساسیتها و مشکلات فرهنگی است.
اگر صداوسیما همه ایران و ایرانیها را نشان دهد، دیگر جایی برای خیابان و نگرانی هایش وجود ندارد!، راستی فکر میکنید آیا همایون شجریان ترانه نمادین و بشدت سیاسی"مرغ سحر" را در میدان آزادی اجرا خواهد کرد؟ / کوبه آذقی
نظر شما چیست؟