نامه محسن رضایی به رهبر انقلاب به مناسبت حضور پرشور مردمی در محکوم کردن هتک حرمت روز عاشورا بازتاب گسترده ای در داخل و خارج از کشور داشت. اما نکته جالب در واکنشها همصدایی برخی افراطیهای داخلی و برخی اپوزيسیون خارج از نظام در حمله بیمحابا و البته بدون استناد به نامه یاد شده بود. هرچند افراد چندی نیز خارج از این دایره و از سر دلسوزی نقدهایی بر این نامه وارد کردند که البته بسیاری از نقدهای یادشده، خود معلول فضاسازی گسترده جریانی خاص در قبال آن بود و به نظر میرسد بیش از آنکه با نگاهی بیطرفانه و منصفانه به نقد نامه پرداخته شده باشد، متاثر از فضایی بود که برخی رسانهها ایجاد کرده بودند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، از جمله حملهکنندگان به این نامه همانگونه که انتظار میرفت، حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه «کیهان» بود. شریعتمداری در سرمقاله خود در کیهان هرچند با ادبیاتی که تلاش داشت دلسوزی را در آن به مخاطب القا کند، اما تمام عیار به این نامه تاخت و حتی برای نشان دادن حسن نیت خود نامه را واجد یک نکته مثبت نیز ندانست.
محسن رضایی در سکوتی معنادار تاکنون به هیچ یک از این هجمهها پاسخی نداده است؛ گویی یا منتقدان را در قوارهای نیافته که پاسخشان را دهد و یا اینکه احساس کرده است گذر زمان حقیقت گفتارش را آشکار خواهد کرد. اما در این میان امیدوار رضایی عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی، در مقام پاسخ به سرمقاله مدیر مسئول کیهان بر آمده که متن کامل این پاسخ در ادامه میآید؛
جناب آقای حسین شریعتمداری
سلام علیکم
هر چند به تحلیل جنابعالی روی نامه آقای دکتر رضایی اشکالات جدی دارم، ولی از برخورد دلسوزانه شما با ایشان متشکرم. از همصدایی منتقدین داخلی با ضد انقلابهای خارج تعجب نمیکنم و لزومی به پاسخ دادن به تحلیلها و فحشهای نارواي آنها نيست.
از طرف دیگر ما نه به دنبال سازش هستیم و نه به دنبال اعدام کردن، ما درصدد وحدت و عدالت هستیم. ما میخواهیم هر چه سریعتر به هزینههایی که به کشور وارد میشود ـ چه در بعد مادی و چه در بعد معنوی ـ پایان داده شود. ممکن است لازمه آن هم مجازات عدهای و یا آشتی با عدهای دیگر باشد. مثلا نمیتوان از اغتشاشگرانی که به مراسم حسینی چه در شب عاشورا و چه در روز عاشورا اهانت کردند، گذشت کرد و یا نمیشود از آشتی با معترضینی که صف آنها از اغتشاشگران جداست و بسیاری از آنها در راهپیمایی روز چهارشنبه شرکت داشتند و یا از اهانتهای پیش آمده ناراحت بودند، صحبت نکرد.
لازم میدانم چند نکته را برای جنابعالی و سایر منتقدین نامه ذکر کنم:
1- من و آقای دکتر رضایی و دوستان، معتقد بوده و هستیم که حوادث بعد از انتخابات به اندازه کافی هزینه به مردم و نظام وارد کرده است که ادامه آن به مصلحت هیچ کسی نیست، ولی هنر نخبگان این است که از دل این حوادث فرصتی برای جامعه و نظام بسازند نه آنکه در درون حادثه بمانند.
2- برای فرصتسازی مقاطعی در گذشته وجود داشت که نیروهای افراطی در دو طرف اجازه ندادند ابتکاری شکل بگیرد. از حضور رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در نمازجمعه تا پیشنهادهايی که دلسوزان انقلاب دادند، بینتیجه ماند.
آقای دکتر رضایی پس از اهانت به عکس امام پیشنهادی به نخبگان دادند که بیایند با شرکت در نماز جمعه ابتکاری را شروع کنند، متاسفانه تعداد کمی آمدند. برخی به ایشان پیام دادند که شما میگویید بیاییم نماز جمعه بگوییم غلط کردیم؟ آقای رضایی ناامید نشدند، در کمین فرصت دیگری بودند که از آن استفاده کنند. هنگامی که مردم برای محکوم کردن هتاکان مراسم حسینی در روز عاشورا به صحنه آمدند و جام فتح را به دست رهبری و مقتدای خود دادند و بر وفاداری خویش به نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه پافشاری نمودند، دیدند موقعیت مناسبی است که این حماسه به یک نقطه عزیمت و شروعی برای یک تحرک با نشاط تبديل شود که ضمن آنکه خواب دشمن را آشفته کرده باشیم، گذشته را جبران و گامی به جلو برداریم.
این اقدام از موضع قدرت است و نیازی به جام زهر ندارد؛ مگر آنکه برخی از منتقدین معتقد به وجود بحران در کشور باشند. البته شرایط فعلی نامطلوب بوده و در شأن کشور ما نیست. ولی نباید قدرت به دست آمده را تبدیل به ضعف نماییم. به این آقایان بگویید که فتحی را که رهبری با کمک مردم به دست آورده، از او نگیرید. کسی توان و جرات دادن جام زهر به مقام معظم رهبری را ندارد و به جای آن، تلاش کنیم که رهبر انقلاب فتح دیگری را به دست مردم، خلق نماید.
3- لازمه تبدیل حضور مردم به یک ابتکار برای برونرفت از شرایط فعلی این است که از آن در یک سطح ملی و کلان استفاده شود و نه آنکه به بهای اندکی خرید و فروش شود.
4- برای ساختن یک ابتکار در سطح ملی باید چند شرط محقق شود که در نامه ایشان به این موارد اشاره شده است:
الف ـ محور هر نوع ابتکاری در سطح ملی بدون رهبری و رهنمودهای ایشان ممکن نیست.
ب ـ همه نخبگان به صحنه بیایند و ضمن تشکر از مردم به آنها بپیوندند.
ج ـ کسانی که از خواص و جناحهای سیاسی اشتباهاتی مرتکب شدهاند، جبران کنند.
د ـ عقبنشینی آقای میرحسین موسوی از مباحث انتخاباتی و انکار نکردن دولت احمدینژاد هر چند دیرهنگام بوده، ولی قابل استفاده است.
ه ـ وحدت بخشیدن بین معترضین و دیگران برای جلوگیری از یکی شدن صف آنها با دشمنان کمین کرده ملت ایران.
و ـ تحرک جدی در پیشرفت امور کشور و پایان بخشیدن به ابهامات در سرمایه گذاری های اقتصادی و سایر فعالیتها.
5- تمامی نکات فوق محورهای اصلی نامه آقای دکتر رضایی را شکل میدهد. اگر شما نکتهای غیر از این محتوا در نامه میبینید آن را نشان دهید. اینکه كساني بگويند ایشان منظورهای غیر از این محورها در نامه داشته، باید مستند حرف بزنند و در محضر الهی پاسخگو باشند و همین گونه برداشتهای توهمآمیز بوده که نگذاشته حوادث پس از انتخابات پايان يابد.
من و ایشان و سایر دوستان فکر میکنیم نکات فوق میتواند محورهای اصلی یک ابتکار جمعی نخبگان پیرامون رهبری باشد و منتقدین نامه، به جای مخالفت، به آن بپیوندید.
6- پس از برقراری وحدت و برادری میتوان به همه اشکالات و نواقص و خطاهایی که صورت گرفته رسیدگی کرد. آسیبهایی که به نظام و مردم و بسیاری از نخبگان کشور در انتخابات و پس از آن وارد شده، قابل گذشت نیست؛ ولی در فضای وحدت و در چهارچوب قانون بهتر میتوان به آن رسیدگی کرد و زمینهسازی برای تحقق عدالت را فراهم نمود.
7- اگر به محتوای نامه دقت شود، بنا بر دلایل زیر خصوصی نبودن نامه به رهبری کاملا آشکار است:
الف ـ تبریک به مقام معظم رهبری
ب ـ تشکر از حضور ميلیونی مردم
ج ـ تشویق نخبگان در پیوستن به مردم و تشکر آنها از مردم
د ـ اثربخشی بیشتر در بهبود فضای عمومی کشور.
8- نامه آقای رضایی هیچ ارتباطی با بیانیه آقای میرحسین موسوی ندارد، بلکه از تنها بند جدید پیشنهادهاي ایشان مبنی بر عدم انکار دولت آقای احمدینژاد که عقبنشینی آشكاري از مواضع قبلی ايشان است، برای جداسازی معترضین از ضد انقلاب و جذب حداکثری استفاده کرده است و گرنه انتقاداتی که به متن بیانیه ایشان دارند را طرح میکردند و ممکن هم هست در فضای مناسبی این کار را بکنند.
9- نبودن هیچ گونه فاصلهای بین آقا محسن و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی یکی از مهمترین علل نگارش این نامه بوده است. ایشان بارها به من گفته است که «من سرباز ولایتم ولی سربازی من با آقا از نوع چشمداشت و يا خداي ناكرده چاپلوسانه نیست.
پشت سر معظم له با بصیرت حرکت میکنم؛ نه تنها تابع محض ايشان هستم، بلکه مردم و نظام را هم میبینم و ملاحظه میکنم و نظرات خود را چه شفاهی و چه کتبی طي سي سال گذشته در قالب دهها نامه و جلسه صادقانه و شفاف همچون دوران امام خدمت ایشان منعكس کردهام و درست مثل دوران امام از ایشان تبعیت میکنم. تاکنون موردی نبوده که ایشان فرموده باشند و من عمل نکرده باشم.»
برادر
شریعتمداری؛
در پایان خودم و جنابعالی و دیگران را توصیه میکنم که در کنار غیرت انقلابی و اسلامی، خونسردی و آرامش و اخلاق را با حفظ منافع ملی و توجه به دشمن کمین کرده در شرایط فعلی کشور حفظ کنیم.
برادر شما دکتر
امیدوار رضایی