دلم تنگته باز هوام ابریه نمی دونم الان دلت با کیهحواست اصلا ذره ای با منه تو شعراش یکی داره جون میکنهمیدونم چقد سخته که با توئه ولی باز چه خوشبخته که با توئهشبا پا برهنه تو ساحل بود از این حال و روزم تو غافل بروگمونم الان تو فکر منی که اینجوری آروم قدم میزنیمیدونم خیاله ولی کاش همون پیرهنی که دادم بهت تن کنیاز اون بی قراری از اون مهربونی تو هم ذره ای با دل من کنیمی دونم خیاله ولی کاش همون پیرهنی که دادم بهت تن کنیاز اون بی قراری از اون مهربونی تو هم ذره ای با دل من کنینگاهت دل خستمو میبره دلم ناز چشماتو هی میخرههوای نفسهات توی قلبمه یه روز و یه شب واسه موندن کمه دلم تنگته باز هوام ابریه نمی دونم الان دلت با کیهتو شعراش یکی داره جوون میکنه حواست اصلا ذره ای با منههوای نفسهات توی قلبمه یه روز و یه شب واسه موندن کمهمیدونم خیاله ولی کاش همون پیرهنی که دادم بهت تن کنیاز اون بی قراری از اون مهربونی تو هم ذره ای با دل من کنیمی دونم خیاله ولی کاش همون پیرهنی که دادم بهت تن کنیاز اون بی قراری از اون مهربونی تو هم ذره ای با دل من کنیمیدونم خیاله ولی کاش همون …