کاش «روز ملی درختکاری» را از تقویم حذف کرده یا جایگزین کنیم +ویدیو
تغییری که کمترین فایده آن، جلوگیری از نمایش و مانور رسانهای مسئولینی خواهد بود که هر ساله روز درختکاری را زمان مناسبی برای مطرح کردن خود مییابند و با سپری شدن آن، نه کاری به آبیاری درختان غرس شده دارند و نه قلبشان برای درختانی که به دلایل گوناگون قطع میشوند، میتپد.

پانزدهم اسفندماه در تقویم ملی کشورمان، «روز درختکاری» است؛ روزی قدیمی که از دوران دانش آموزی همگان دربارهاش خواندهایم و میدانیم، ولی بعید است بتوانیم تأثیرگذاری خاصی برایش عنوان کنیم!
به گزارش «تابناک»، روز درختکاری از جمله روزهایی است که در تقویم بسیاری از کشورهای جهان یافت میشود و در برخی کشورها، آنقدر مهم است که سرآغاز ماهی برای درختکاری است؛ مناسبتی که جهانیان برای پاسداشت طبیعت دایر کردهاند و میکوشند، با غرس نهال در آن، آیندهای بهتر برای خود و نسلهای بعدی شان فراهم آورند.
کشور ما نیز از این قاعده جدا نیست و از دیرباز، نیمه اسفندماه «روز درختکاری» نام گرفته و بسیاری از مسئولان برای پاسداشت آن، برنامه های مفصلی تدارک میبینند؛ از غرس انبوه درخت در مناطق شهری و جنگلی گرفته تا برنامه ریزی برای مشارکت دادن نوجوانان و جوانان در این کار. سلسله اقداماتی که گاه در نتیجه ابتکارهای ویژه، آثار خوبی بر جای میگذارد، ولی اغلب بی ثمر یا کم ثمر است.
این را میشود از آمارهای انبوهی که درباره کاشت نهال در این روز منتشر میشود، دریافت که ظاهرا همگی خیالی هستند که اگر این گونه نبود، باید شاهد افزایش فضای سبز کشورمان میبودیم، در حالی که آمارها حکایت از کاهش آن دارند؛ چه در مناطق شهری و چه در بیرون از شهرها.
آمارهایی که با تکیه بر آنها میتوان دریافت، جز در چند نقطه محدود در چند شهر و ناحیه جنگلی، در دیگر نقاط کشورمان با کاهش چشمگیر فضای سبز مواجهیم و آثار آن را نیز به وضوح میتوانیم ببینیم. مثل افزایش میزان فرسایش خاک در نقاط مختلف کشورمان، افزایش بیابان زایی، ازدیاد میزان گرد و غبار، افزایش آلودگی هوا و... .
انگار نه انگار که هر ساله در نیمه اسفندماه، روز درختکاری را با کاشت انبوهی از نهال های مختلف در نقاط مختلف گرامی میداریم و به این منظور، بودجه های فراوانی صرف میکنیم؛ بودجه هایی که برای صرفشان، چندین و چند نهاد ویژه تدارک دیدهایم و انبوهی از مدیر، کارمند، ساختمان و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را در آنها به کار گرفتهایم.
ساز و کارهایی که هرچند نتیجه آن میبایست افزایش شمار درختان و فضای سبز در کشورمان باشد، به حفظ فضای سبز و درختان کشورمان نیز منجر نشده است؛ حقیقتی تلخ که در آمار و ارقام منتشره از کاهش فضای سبز و پوشش جنگلی کشورمان مشهود است و ثابت میکند به جای روز ملی درختکاری، چقدر نیازمند روز ملی درخت در کشورمان هستیم.
روزی برای پاسداشت درختان موجود کشورمان که اگر وجود میداشت، میشد در آن برای محافظت و تداوم عمر فضای سبز کشورمان برنامه ریزی کرده و بودجه هایی را که صرف «کاشت» میلیون ها نهال در روز درختکاری در اقصی نقاط کشورمان میکنیم، صرف «داشت» فضای سبز کشورمان کنیم تا شاهد کاهش سالانه آن نباشیم.
تغییری که کمترین فایده آن، جلوگیری از نمایش و مانور رسانهای مسئولینی خواهد بود که هر ساله روز درختکاری را زمان مناسبی برای مطرح کردن خود مییابند و با سپری شدن آن، نه کاری به آبیاری درختان غرس شده دارند و نه قلبشان برای درختانی که به دلایل گوناگون قطع میشوند، میتپد.
روزی که اگر در تقویم ملی کشورمان جایگزین روز درختکاری شود، مسئولانی که اکنون پشت کاشت نهال ها مخفی میشوند، باید درباره کوتاهی هایشان در نگهداری از درختان توضیح دهند و توانشان را صرف حفظ فضای سبزی کنند که هر ساله کاهش مییابد و موجب افزایش آسیب ها میشود.
کشور ما نیز از این قاعده جدا نیست و از دیرباز، نیمه اسفندماه «روز درختکاری» نام گرفته و بسیاری از مسئولان برای پاسداشت آن، برنامه های مفصلی تدارک میبینند؛ از غرس انبوه درخت در مناطق شهری و جنگلی گرفته تا برنامه ریزی برای مشارکت دادن نوجوانان و جوانان در این کار. سلسله اقداماتی که گاه در نتیجه ابتکارهای ویژه، آثار خوبی بر جای میگذارد، ولی اغلب بی ثمر یا کم ثمر است.
این را میشود از آمارهای انبوهی که درباره کاشت نهال در این روز منتشر میشود، دریافت که ظاهرا همگی خیالی هستند که اگر این گونه نبود، باید شاهد افزایش فضای سبز کشورمان میبودیم، در حالی که آمارها حکایت از کاهش آن دارند؛ چه در مناطق شهری و چه در بیرون از شهرها.
آمارهایی که با تکیه بر آنها میتوان دریافت، جز در چند نقطه محدود در چند شهر و ناحیه جنگلی، در دیگر نقاط کشورمان با کاهش چشمگیر فضای سبز مواجهیم و آثار آن را نیز به وضوح میتوانیم ببینیم. مثل افزایش میزان فرسایش خاک در نقاط مختلف کشورمان، افزایش بیابان زایی، ازدیاد میزان گرد و غبار، افزایش آلودگی هوا و... .
انگار نه انگار که هر ساله در نیمه اسفندماه، روز درختکاری را با کاشت انبوهی از نهال های مختلف در نقاط مختلف گرامی میداریم و به این منظور، بودجه های فراوانی صرف میکنیم؛ بودجه هایی که برای صرفشان، چندین و چند نهاد ویژه تدارک دیدهایم و انبوهی از مدیر، کارمند، ساختمان و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را در آنها به کار گرفتهایم.
ساز و کارهایی که هرچند نتیجه آن میبایست افزایش شمار درختان و فضای سبز در کشورمان باشد، به حفظ فضای سبز و درختان کشورمان نیز منجر نشده است؛ حقیقتی تلخ که در آمار و ارقام منتشره از کاهش فضای سبز و پوشش جنگلی کشورمان مشهود است و ثابت میکند به جای روز ملی درختکاری، چقدر نیازمند روز ملی درخت در کشورمان هستیم.
روزی برای پاسداشت درختان موجود کشورمان که اگر وجود میداشت، میشد در آن برای محافظت و تداوم عمر فضای سبز کشورمان برنامه ریزی کرده و بودجه هایی را که صرف «کاشت» میلیون ها نهال در روز درختکاری در اقصی نقاط کشورمان میکنیم، صرف «داشت» فضای سبز کشورمان کنیم تا شاهد کاهش سالانه آن نباشیم.
تغییری که کمترین فایده آن، جلوگیری از نمایش و مانور رسانهای مسئولینی خواهد بود که هر ساله روز درختکاری را زمان مناسبی برای مطرح کردن خود مییابند و با سپری شدن آن، نه کاری به آبیاری درختان غرس شده دارند و نه قلبشان برای درختانی که به دلایل گوناگون قطع میشوند، میتپد.
روزی که اگر در تقویم ملی کشورمان جایگزین روز درختکاری شود، مسئولانی که اکنون پشت کاشت نهال ها مخفی میشوند، باید درباره کوتاهی هایشان در نگهداری از درختان توضیح دهند و توانشان را صرف حفظ فضای سبزی کنند که هر ساله کاهش مییابد و موجب افزایش آسیب ها میشود.
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۱۲
یکی ازدلایلش کاشت درختان بی ثمره کی گفته درخت فقط باید کاج باشه هر جا میبینیم دارن کاج میکارن بابا این درخت به درد فضاهای شهری نمیخوره اینا فقط سبز بودنشو در نظر میگیرن، مضرات ومعایب کاشت کاج از جمله :
1- دربرابر مواد سمی وبارانهای اسیدی ،آسیب پذیر است.
2- به علل گوناگون آفتها و آلودگیها در اطراف آن انباشته میشوند.
3- به دلیل برگهای سوزنی ،سطح کمتری را پوشش داده وقدرت تصفیه هوا و ساخت اكسيژن در حد صفر ميباشد.
4- خاک پیرامون خود و زیر درخت را اسیدی کرده ومانع از رشد گونههای دیگر گیاهان میشود. توليد اين اسيد به حدي زياد است كه براي كاشت درختان ديگر به غير كاج بايد محل كاشت كاج را تا عمق چهار متر خاك برداري كنند.
5- برخی براین عقیده اند که این نوع کاج نوعی اکسید نیتروژن را وارد فضا می کند که درفضای شهرهای پر تردد شهری که اکسید نیتروژن بیش از اندازه توسط صنایع وخودروها تولید میشود به جای تصفیه هوا بر آلودگی میافزاید، سایه انداز مناسبی هم ندارد.
6- مطالعات انجام شده نشان میدهد که متوسط پوشش علفی در تیپ کاج سوزنی برگ 1/2 % است که عامل آن را می توان موارد ذیل دانست: خاصیت آللوپاتی گونه کاج تهرانی، کمبود رطوبت مورد نیاز پوشش علفی، کوبیدگی شدید خاک، تراکم زیاد درختان کاج در واحد سطح، نوروحرارت کم وفراوانی لاش برگ و سوزنیهای ریخته شده و تولید آهک و اسید در قطعاتی که کاج سوزنی کاشته شده است.
7- طی سالیان گذشته آتش سوزیهایی که در پارک های جنگلی اتفاق افتاده است اغلب در قطعات کاج بوده که براثر قابلیت زیاد اشتغال برگ های سوزنی خشکیده (صمغ و رزین) میباشد.
8- برخلاف سرو، چنار، بلوط ، نارون، كنار و زبان گنجشك که گرچه آنها هم میوه ندارند، ولی در جریان جابجایی هوا و فرصت دهی به سایر گیاهان ممانعتی مثل کاج ندارند.
9- از نظر فرهنگی و در بین عامه مردم درخت کاج نماد گورستان است واز طرفی یادآور مراسم غربی بوده و با مراسم و فرهنگ ایران چندان انطباق ندارد و هيچ زيبايي براي پاركها و معابر ندارد ..
10- چون رطوبت سطحی زمین را به اعماق هدایت می کند دراطراف آن گیاهی رشد نمیکند، اگر گياهي هم كشت شود نياز به آب فراوان دارد.
پارک تفریحی چیتگر نمونه مشهود برای معرفی گونه کاج می باشد، تقریبا اکثر شهروندان تهرانی حداقل یک بار به پارک جنگلی چیتگر رفته اند و متوجه شدهاند که قسمت سوزنی برگ ها تبدیل به مکانی بی روح و مرده شده است، چون سطح خاک این مناطق عاری از گیاه بوده و هیچ پرنده ای در میان درختان لانه نکرده وخاک زیر درختان، متراکم و سفت است.
11- پرندگان تمایلی به لانه سازی بر شاخسار این درخت ندارند.وووو
پس لطفا به جای کاج چهارتا درخت میوه بکارین که هم از سایشون بشه استفاده کرد هم میوه، حداقل یک پدرخدابیامرزی هم برای کسی که کاشته خوانده بشه.
جالبه در این منطقه شهرداری تمامی تصاویر مربوط به درخت کاری در همان منطقه و همان دکور بندی و ... انگار همه این نهال کاری ها در یک روز انجام شده و فقط افراد تند تند لباسهاشون رو عوض کردند و روش ایستادن ها کمی فرق کرده.
سلام.....
طبيعت همراز زيبايي و شگفتي است...
ساحل، کوه ، جنگل و زيبايي هاي بکر آن هر يک نماد و سنبل آفريده هاي خالق يکتاست....
با روند کنوني تخريب جنگل ها شايد در آينده نتوان اميدي به مشاهده اين طبيعت زيبا داشت...
پس بايد با ياري يکديگر براي حفظ اين ثروت و امانت الهي تلاش کنيم.
از شما دوست گرامي دعوت ميکنم تا ضمن بازديد از وبسايت موسسه درختکاري نسيم دامون و حمايت از آن ، با همکاري و همفکري يکديگر گام موثري در احياي جنگل هاي کشورمان برداريم....
www.derakhtkari.ir
مثل روز ملی شدن صنعت نفت!
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟





