وزیر بهداشت که چند روز پیش در سخنان تندی به عملکرد برخی نهادها از جمله تأمین اجتماعی تاخته و با کنایه گفته بود «اجازه دهید ما سکوت کنیم!»، در موضع گیری متفاوتی، از عملکرد رئیس سازمان تأمین اجتماعی تقدیر کرد.
یک:به گزارش «تابناک»، هرچه سخنان دکتر قاضی زاده هاشمی در روزهای گذشته حکایت از شعله ور شدن آتش اختلاف وزارتخانههای «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» و «تعاون، کار و رفاه اجتماعی» داشت و با تهدید وزیر بهداشت به افشاگری، انتظار آن میرفت که امثال رئیس جمهور دست به کار شده و برای خاتمه دادن به این غائله تدبیری عاجل بیاندیشند، روز گذشته اتفاقی رخ داد که گویی نه خانی آمده ونه خانی رفته است.
ماجرا از آنجا شروع شد که در روزهای گذشته اظهار نظرهای تندی به نقل از وزیر بهداشت منتشر شد و همه را شگفت زده کرد؛ آنقدر تند که یاد و خاطره «بگم بگم ها» در اذهان زنده شد و همگان انتظار داشتند که دعوای آشکار و پنهان قاضی زاده هاشمی و ربیعی که حتی شایعاتی درباره بالاگرفتن آن در جلسات هیات دولت هم بر سر زبان ها افتاده بود، اوج بگیرد و حقایقی ناگفته افشا شود.
این انتظار از آن رو پدید آمده بود که در سخنان وزیر بهداشت به صراحت از عملکرد برخی نهادها مانند تأمین اجتماعی انتقاد شده و حتی سوگیری هایی در این باره بیان شده بود؛ مثل درخواست از نمایندگان مجلس برای تحقیق و تفحص از عملکرد تأمین اجتماعی یا تاکید بر ضرورت جدا شدن برخی از بخش های وزارت رفاه و الحاقشان به وزارت بهداشت.
دو:
بگذارید به جای شرح و بسط ماجرا، برخی از موضع گیری های تند وزیر بهداشت و تهدیدهای وی به افشاگری را نقل به مضمون بازخوانی کنیم تا بهتر دستمان بیاید که منظور از تهدید به افشاگری چه بوده و مواضع قاضی زاده که در آخرین اظهار نظرش به نوعی دچار استحاله شده، چه بوده است.
او که دوشنبه پیش (دوم آذر) در حاشیه همایش دیابت به جمع خبرنگاران آمده بود به انتقاد از بیمه تأمین اجتماعی پرداخت و گفت: «ما یک صحبتی کردیم که بخش درمان تأمین اجتماعی زیر نظر وزارت بهداشت قرار گیرد. عدهای نسبت به این جمله واکنش نشان دادند و به دنبال تحقیق و تفحص از نظام سلامت هستند؛ ای کاش آنها تحقیق و تفحصی کنند تا ببینند پولی که کارگران برای درمان طی ۳۰ سال به تأمین اجتماعی پرداخت کردهاند کجا هزینه شده است.»
وزیر بهداشت افزود: «در طول این سالها اگر این پول در حوزه درمان هزینه میشد اکنون اطراف تهران پر از بیمارستان بود؛ بگذارند ما سکوت کنیم! در مورد زمان پرداخت بدهی بیمهها به وزارت بهداشت هم باید بگویم معاون اول رئیسجمهور دستور داده که بیمهها یکهزار میلیارد تومان از بدهی ۶ هزار میلیاردی خود را پرداخت کنند. ما هم صبر میکنیم و خوشبین هستیم.»
سه:
این سخنان از آن رو عجیب بود که میدیدیم وزیر بهداشت علاوه بر طرح دوباره ضرورت جداسازی تأمین اجتماعی از وزارت رفاه و پیوستن آن به وزارت بهداشت، انتقاداتی بسیاری جدی و مهم به عملکرد سازمان تأمین اجتماعی و حتی نهادهای نظارتی در طولانی مدت وارد میداند و حتی خواستار تحقیق و تفحص در این باره است.
علاوه بر این موضوع، از کنار هم قرار گرفتن این انتقادات آتشین و تهدید به افشاگری، این گونه برداشت میشد که اختلافات دو وزارت خانه (که پیشتر به تفصیل درباره آن نوشتهایم) به نقطهای بحرانی رسیده و هر آن باید انتظار داشت که وزیر رفاه یا مدیران حال حاضر یا حتی پیشین تأمین اجتماعی واکنش نشان داده، روابط دو وزارت خانه وارد تنش شده و دست آخر حتی شرایط در هیات دولت بحرانی شود.
عجیب تر آنجاست که میبینیم با وجود بالا گرفتن اختلاف میان این دو وزارت خانه هم رئیس جمهور و دیگر دولت مردان مجاب نشدند که به این مناقشه ورود کرده و تلاش کنند اختلافی که نشات گرفته از اجرای طرح تحول سلامت و تجمیع/عدم تجمیع بیمه هاست را حل و فصل نمایند؛ اختلافی که اینقدر به آن بی توجهی شده که میبینیم در اتفاقی نادر یک وزیر تهدید به افشاگری درباره زیرمجموعه یک وزیر دیگر میکند!
چهار:
تعجبمان زمانی کامل تر میشود که سخنان روز گذشته وزیر بهداشت را بشنویم. سخنانی گلایه آمیز که بازتاب وسیعی هم داشته و حاوی نکات فراوانی است که به یادآوری برخی شان بسنده میکنیم. با تأکید بر این نکته که هیچ رنگ و بویی از افشاگری ندارند و حتی به نوعی ثابت میکنند که بگم بگم های وزیر بهداشت هم به مانند تمامی بگم بگم های قبلی، قرار نیست چیزی جز سایه تهدید باشند!
* برخیها بویژه کسانی که مولفهها، پول و اختیار دستشان بود مدام این حرفها را تکرار میکنند که طرح تحول بیمقدمه است و به سرنوشت بقیه طرحها دچار میشود. طبیعی است شما که اختیار دارید و پول دستتان است اگر حمایت نکنید و سنگ اندازی کنید، هر طرح دیگری هم که باشد شکست خواهد خورد.
* امکان برگشت به عقب نیست، چراکه تازه بخشی از حقوق مردم محقق شده است. سیاستمدارانی در دولت و مجلس بودند که فکر میکردند سلامت چه فایدهای دارد و هر چه در این حوزه هزینه شود، پول در چاه ریختن است، چراکه در تولید نقشی ندارد. این درحالیست که امروز کسانی که اقتصاد را میفهمند میدانند که انسان سالم، محور توسعه است.
* اولا تأمین اجتماعی هیچ کمبودی از نظر اعتبارات ندارد؛ پولی که مردم بابت حق بیمه میدهند اگر به بخش درمان بیاید، نه تنها در درمان کسری نخواهد داشت بلکه اضافه هم دارد. مشکل تأمین اجتماعی آن است که بالاخره مستمریبگیر و صندوقهای بازنشستگی و... دارد. اما مساله این است که اینچنین مسایلی ربطی به طرح تحول ندارد و مشکلی است از جایی دیگر.
* درباره اعتبارات سازمان بیمه سلامت ایرانیان نیز باید گفت بارها گفتهام که کتاب تعرفهها حمایت از پزشکان نیست، اما بعضیها مغزشان منجمد است و بنا ندارند باور کنند و مدام میگویند پول طرح تحول در جیب پزشکان رفته است؛ این ظلم مضاعف است به جامعه پزشکی.
* مشخص بود که بیمارستانها همه ضرر میدهند و همه ورشکستهاند. از طرفی بحث دریافتهای غیرقانونی را شاهد بودیم و طبیعی بود که این دریافتها خارج از قاعده بود و اسمش را میگذاشتند زیرمیزی. بنابراین به دو منظور کتاب تعرفهها اصلاح و اجرا شد؛ نخست اینکه بیمارستانها از ورشکستگی نجات یابند و بعد اینکه پرداخت از جیب مردم کاهش بیابد.
* اکنون بیمه سلامت ایرانیان هم با رقمی که باید تا کنون هزینه میکرده، بسیار فاصله دارد. در این میان دو اشتباه اتفاق افتاد؛ به عقیده من برخی آقایان احساساتی شدند و گفتند دارا و ندار را بیمه کنید؛ این در حالیست که پیشنهاد و مصوبه دولت چهار تا پنج دهک اول بود و برای پوشش بیمهای پنج میلیون نفر بود اما حدود 10.5 میلیون نفر بیمه شدند.
* از طرف دیگر سرانهای که ما برای پنج میلیون نفر در نظر گرفته بودیم، 16 هزار تومان به ازای هر نفر بود و سرانهای که الان بابت هر نفر از این 10 و نیم میلیون نفر باید بگیرند، 32 هزار تومان است؛ این چنین شد که سازمان بیمه سلامت دچار کسری شد که البته قابل پیش بینی بود. باید این موضوع اصلاح شود؛ یا دولت برای 10 و نیم میلیون نفر اعتبار بگذارد یا باید بازگردیم به آنچه که از اول پیشنهاد کردیم؛ به طوری که افراد متمول حذف شوند و دفترچهها هم صرفا برای پوشش خدمات بستری باشد.
* بیتردید دولت برای این گرفتاری فعلی راه چاره دارد و برای ادامه آن هم دولت تصمیم خواهد گرفت. برای دولت هیچ جای نگرانی درباره ادامه طرح تحول نیست؛ اما اینکه عدهای آن هم در فصل بودجه، به دروغ میخواهند مباحثی را القا کنند، جای سوال دارد.
* همواره در فصل بودجه چنین مباحثی را مطرح میکنند و به سلامت مردم که میرسد، نمیخواهند هزینه کنند و پول را میبرند در دستگاههایی مثل صنعت، راه و جاده و کشاورزی و ... که همه آنها مشکلاتی را برای درمان ایجاد میکنند.
* از طرفی مگر ما چقدر پول گرفتیم؟ آنچه روی کاغذ بوده با آنچه تحویل داده شده، خیلی فاصله دارد. بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات، بازرسی ریاست جمهوری، وزارت کشور و... نیز همه نظارت میکنند. ای کاش مخالفان این طرح، مابقی کارها را هم به همین شفافی گزارش میکردند.
* در ارتباط با بیمهها چند مشکل وجود داشت؛ یک مورد آن پرداختهاست که در این زمینه هیچ تقصیری متوجه وزارت بهداشت نیست. البته از دکتر نوربخش (مدیرعامل سازمان بیمه تأمین اجتماعی) تشکر میکنم و انصافا تلاش زیادی کرد و موفق شد دستهایی را قطع کند و در آینده هم مابقی قطع خواهد شد و مجموعه را در اختیار کشور قرار دادند.
* چطور بناست هزینههایم را کنترل کنم، در حالی که منابعش در اختیارم نیست؟ متاسفم در دولتی که شما حضور داشتید و مجلس هم دست شما بوده، با این تعبیر که ارایه دهنده و فروشنده خدمت نباید یکی باشد، بیمهها از وزارت بهداشت جدا شدند. بیمهها و بهزیستی رفتند جایی دیگر و یک وزارت کار و تعاون هم به آن چسبید. اگر نمونه همچین ساختاری را در دنیا دارید، بگویید.
* داستان تأمین اجتماعی قبل از آمدن دکتر نوربخش را هم که همه میدانند؛ چه خلافهایی اتفاق افتاد و هیچ کسی صدایش درنیامد، حتی همان کسانی که امروز تریبون در اختیارشان است. بعد هم که تأمین اجتماعی شد بنگاهداری و اکنون هم که سهم عمدهای از داروی ما دست تأمین اجتماعی است، خدمت هم که مستقیما میفروشند و بیمارستان دارند.
* نهایت اتفاقی که افتاد آن بود که منابع را از وزارت بهداشت تحویل جماعتی دادند که تا حرف میزنیم 2000 نفر را جمع میکنند و ما را متهم میکنند. تنها یک کلمه گفتیم آنچه مردم به عنوان حق بیمه میدهند باید برود در صندوقی شفاف و غیر از درمان در جای دیگری هزینه نشود. مشکل کشور ما این است که کسی تصمیم نمیگیرد و همه چیز در رودربایستی است؛ یکی رأی میخواهد و دیگری چیزی دیگر. خیلی چیزها را اگر تصمیم نگیرید نابود میشود و دیگر فایدهای ندارد.