از نامه ایوبی به جشنواره برلین تا طالبانی خواندن حمله به مطهری
هفتمین روز جشنواره فیلم فجر با نمایش پنج اثر سینمایی در بخشهای رقابتی سودای سیمرغ، نگاه نو، هنر و تجربه و مستند و یک اثر در بخش خارج از مسابقه همراه است اما شاید مهمترین اتفاق امروز نمایش فیلم «مزارشریف» به عنوان گرانترین فیلم حاضر در بخش رقابتی این دوره از جشنواره باشد؛ فیلمی که انتظار میرفت کیفیتی متناسب با هزینههای داشته باشد اما اکران این فیلم بیش از آنکه در معرض توجه قرار بگیرد، با گفتههای کارگردانش در نشست خبری، با ابعاد تازهای مواجه شد و رنگ سیاسی به جشنواره سی و سوم زد.به گزارش «تابناک»؛ کاخ جشنواره سی و سوم در حالی فعالیت خود را برای هفتمین روز از سر میگیرد و چراغهای سالن اصلی برج میلاد در شرایطی برای نمایش آثار تازه خاموش میشود که نخستین نمایش در سالن اصلی به فیلم «مزارشریف» به کارگردانی حسن برزیده و محصول حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تعلق دارد؛ فیلمی که به عنوان گرانترین اثر جشنواره زیر نگاه دقیق منتقدان قرار دارد و انتظار میرود ساختهای بینقص باشد.
بر اساس روایت این اثر سینمایی که حسن برزیده فیلمنامه آن را نوشته، مرداد ماه سال ۱۳۷۷ کنسولگری ایران، پس از سقوط مزار شریف و تصرف آن به دست طالبان شاهد جنایتی هولناک و کشتار دیپلماتهای ایران در افغانستان بود و در واقع برزیده به یکی از وقایع بکر تاریخ معاصر پرداخته اما اینکه این پرداخت چگونه بوده و توانسته اثری برجسته خلق کند که به سرعت بین المللی شود، ارزیابی است که پس از تماشای این فیلم میتوان داشت.

مهتاب کرامتی در نمایی از «مزارشریف»
حسین یاری، مهتاب کرامتی، مسعود رایگان، علی عطایی، رضا عزیزی، مسعود سخایی، مهدی آگاهی، عمار تفتی، ابراهیم برزیده، پدرام یوسفی، محمد آقامحمدی، امیرحسین فتحی، حسین باشه آهنگر و عباس حبیبی بازیگران «مزار شریف» هستند.
این فیلم با حضور حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی و نصیر احمدنور سفیر افغانستان در ایران اکران میشود و در واقع احتمالاً محتوای این فیلم جزو دغدغههای افغانستان نیز محسوب میشود، هرچند این اثر نقدی به ریشه های کنونی دولت مستقرِ فعلی افغانستان نداشته است.
همچنین فیلم مستند «آتلان» به نویسندگی و کارگردانی معین کریمالدینی که بیشترین درخشش را با بردن جوایز مهم در جشنواره سینماحقیقت به خود جلب کرده بود، در سانس دوم اکران خواهد شد که به واسطه توجه ویژهای که به این اثر شده، احتمالاً با استقبال مخاطبان همراه خواهد بود.
سپس نوبت به اکران فیلم سینمایی «آزادی مشروط» نخستن تجربه کارگردانی حسن مهکام میرسد و در ادامه «شیف شب» نیکی کریمی را تماشا میکنیم. سپس نوبت به نمایش «شرفناز» ساخته حسن نجفی میرسد و در آخر «پدر آن دیگری» آخرین ساخته یدالله صدمی کارگردان پیشکسوت در بخش خارج از مسابقه اکران میشود.
9:05- در این میان آرای مردمی تا پایان روز ششم نیز اعلام شد و با شمارش ۴۹۱۴۴ برگ رای تماشاگران تا روز ششم جشنواره به ترتیب فیلم های رخ دیوانه به کارگردانی ابوالحسن داوودی با میانگین امتیاز ۳/۱۸، فیلم عصریخبندان به کارگردانی مصطفی کیایی با میانگین امتیاز ۳/۱۴ و فیلم کوچه بی نام به کارگردانی هاتف علیمردانی با میانگین امتیاز ۳/۰۲ تا این تاریخ به ترتیب رتبه اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند.
9:16- عبدالحسن برزیده کارگردان فیلم «مزار شریف» گفته است: اتفاقی در سال ۷۷ در مزار شریف رخ داد که در حادثه ده نفر از فرزندان کشورمان را از دست دادیم. ترور فرزندان ایران توسط نیروی طالبان در کنسول گری کشورمان در افغانستان ایران اتفاق افتاد و در تحقیقات یافتیم که جریانت تندرو در دولت پاکستان نقش مهمی را در این حادثه ایفا کردند به همین دلیل این داستان قابلیت تبدیل به یک فیلم سینمایی را داشت.

منوچهر شاهسواری تهیه کننده فیلم مزار شریف نیز در ادامه سخنان برزیده گفت: جذابیت این فیلم به دلیل علایقی است که به تاریخ معاصر داریم؛ عدم اصطلاح از وقایعی که در گذشته رخ داده ایراد بزرگی است و سینما باید به این امر بپردازد که عنصر جذابیت و نیاز های مخاطب برای امروز همراه باشد.
9:26- فرشته طائرپور داور بخش «نگاه نو» سی و سومین جشنواره فیلم فجر در گفتگو با مهر درباره سی و سومین جشنواره فیلم فجر و کیفیت آثار آن گفته است: من داور بخش «نگاه نو» هستم و تا این لحظه فیلمهای این بخش را تماشا کردهام و از میان آثار بخشهای دیگر تنها برخی را دیدهام. فیلمها متنوع هستند، موضوعات بهتری دارند و حال بهتری در فیلمها دیده میشود. همینطور تکنیک بهتری نیز در فیلمها استفاده شده است. ما با پدیدههایی مواجه هستیم که نشان میدهد سینمای ما رشد کرده است.
نویسنده و تهیهکننده «آینههای روبرو» تأکید کرد: جالب اینجا است که سینمای ما با عبور از مشکلاتی که سالهای اخیر دچار آنها بوده به این مرحله رسیده است. این موضوع فردای بهتری را نسبت به دیروز و امروز برای سینمای ایران رقم خواهد زد. انگار پنجرهای رو به فردای سینمای ایران روی من باز شد و توانستم ببینم آینده سینمای ما و نسل جوانی که با فیلمهایشان میرسند، چقدر امیدوارکننده است.

9:55- ویتوریو استورارو (Vittorio Storaro)، فیلمبردار بلندآوازه ایتالیایی و دارنده سه جایزه اسکار برای فیلمهای «اینک آخرالزمان» به کارگردانی «فرانسیس فوردکاپولا»، «سرخها» به کارگردانی «وارن بیتی» و «آخرین امپراتور» به کارگردانی «برناردو برتولوچی» که مدیر فیلمبرداری پروژه «محمد» (ص) ساخته مجید مجیدی بوده، در ویژه نامه شرق برای جشنواره سی و سوم گفت و گویی داشته که اظهارات قابل توجهی در آن آمده. استورارو در بخشهایی از این گفت و گو که با فرانک آرتا انجام داده، میگوید:

- متاسفانه سینمای ایران در حیطه بینالمللی چندان دیده نمیشود و فیلمهای کمی از ایران دیدهام! البته فیلمهای آقایان کیارستمی و مجید مجیدی را میشناختم. چندسالقبل که در جشنواره فیلم لوکارنو جزو هیات داوران بودم فقط توانستم یکفیلم ایرانی ببینم. متاسفانه شناخت زیادی از سینمای ایران ندارم که خیلی حیف است. چون هنر سینما و اکران فیلمها زمینه بزرگیاند که فرهنگها از آن طریق بتوانند با هم گفتوگو کنند. چون در جهان هستی با شناخت تمامی فرهنگهاست که میتوانیم بهطور متعادل رشد کنیم. خوشحالم که جشنواره فجر، بخش بینالملل دارد که اجازه میدهد دنیا با سینمای ایران و بالعکس آشنا شود.
- زمانی که «برتولوچی» را ملاقات کردم، هر دو بسیار جوان بودیم و من در یکی از اولین تجربههای کارگردانی برتولوچی در نقش دستیار با او همکاری کردم و آنچه مرا شگفتزده کرد، دیدگاه بسیار روشن این کارگردان جوان در فیلمهایش و بهویژه نحوه تعیین سبک فیلمبرداری توسط او بود. من از ابتدای کار، نحوه فیلمبرداری را با تایید کارگردان، نه فقط از طریق نور، بلکه با دوربین طرح میکردم. از پیش، با روش او که نگارش داستان فیلم با دوربین است آشنا بودم و به آن احترام میگذاشتم و من نیز با نورپردازی داستان را مینوشتم. کارگردانها هیچدخالتی در نورپردازی ندارند، چون کاری بسیار حرفهای است. بنابراین ایده، انتخاب و مفهوم نورپردازی و رنگها در هر فیلمی که از برتولوچی میبینید، برعهده من بوده و مهمترین نکته اینجاست که برتولوچی آن را تایید میکرد.

- در فرهنگاسلامی، قرینهبودن گنبدها و موزاییکها ریشه فرهنگی دارد. بهنظرم، وقتی به تکتک فرهنگها احترام بگذاریم، میتوانیم همزیستی درستی داشته باشیم. دقیقا در فیلم «اینک آخرالزمان» این قضیه دیده میشد که میخواستند فرهنگی را به فرهنگی دیگر تحمیل کنند. البته، با آشنایی فرهنگهای مختلف و ایجاد تعادل میتوانیم به کیفیتی برسیم مانند همان رویای تقریب بینالمذاهب که همه با هم آشتی کنند. من مسیحی هستم و با فرهنگ مسیحی بزرگ شدهام، اما درمورد ادیان مختلف تحقیق کردهام و متوجه شدهام که خداوند در همه ادیان مشترک است.
- بهتنهایی نمیتوانیم از یکسمفونی، نتی یا از شعری، یککلمه را در بیاوریم. درمورد من هم نمیتوانید قطعهای از زندگیام را بهعنوان نماینده کل زندگیام معرفی کنید. هیچبخشی بهتر از آن دیگری نیست. هر بخشی با بخش دیگر در ارتباط است. زندگی خلاقانه من میتواند مانند یکموزاییک باشد که مهرههای مختلفی روی آن است. این شامل تمام پروژههایی است که من کار کردهام. نمیتوانستم پروژه «محمد رسولالله(ص)» را بسازم بدون اینکه تمام این راه را تا امروز طی کرده باشم. غیرممکن بود. شما نمیتوانید به جمعه برسید بدون اینکه روزهای دیگر هفته را سپری نکرده باشید.

استرارو در پشت صحنه فیلم «محمد» (ص)
10:20- فاطمه معتمدآريا بازیگر فیلم «بهمن» به اعتماد گفته است: من در هشت سال اخير به جشنواره فجر نرفتهام دعوت هم نشدهام كه بخواهم بروم. هشت سال بيخبري عمر زيادي براي فستيوالي است كه ٣٣ سال عمر دارد. ولي اين را ميدانم كه اهداف و سلايقش با آنچه من در ذهنم داشتم خيلي فرق كرده است. مهمترين ويژگي جشنواره، حضور نسل جديدي است كه وارد سينما ميشوند و براي آنها هميشه فرصتي بوده و موقعيتهايي را فراهم كرده است كه خود را معرفي كنند.
- من اصلا آدم كلاسيكي نيستم. سينماي كلاسيك را دوست داشتهام، اما پيش از هر چيز سينما را با نئورئاليسم ايتاليا شناختم. موج نوي سينماي فرانسه، سينماي روسيه، چين و سينماي كنوني كره را دوست دارم. بنابراين در اين زمينه خود را آدم پيشرويي ميدانم. وقتي هم ماني حقيقي ميخواست اولين كارهايش را انجام دهد از سينماي ديجيتال استقبال كردم. ولي فكر نميكنم امكان ديدن فيلمهاي روز دنيا و تلاش براي ساختن فيلمي كه بتواند قلههاي جهاني را فتح كند، اين نسل را جاهطلبتر از ما كند. نسل ما با وجود دانش زياد از سينماي روز دنيا اعتنايي به هيچ سينمايي جز سينماي ايران نداشت. ما فكر ميكرديم براي خودمان كسي هستيم. به همين خاطر نسل خودم را جاهطلبتر ميبينم و نتيجه همين جاهطلبيها و بلندپروازيها و سختكوشيهاي نسل ما موقعيت و اعتبار سينماي امروز ايران در دنياست كه سرمايه و ميراث مهمي است براي نسل امروز... .

- من هيچوقت به خاطر بهترين فيلمهايي كه بازي كردم جايزه نگرفتم. حتما سليقه داورها در آن دورهها چيز ديگري بوده و بازي من را نسپنديدهاند ولي بهترين جايزه و مهمترين اتفاقي كه براي فيلمهايم افتاده استقبال مردم بوده است كه در اوج سينماي تجاري ايران كارهاي فرهنگي من بيشتر فروخته است. اين براي من افتخار بزرگي است.
- بازيگري كه افت نميكند. موضوع مخدوش شدن مرزهاست، وقتي سينماي سطحي غالب ميشود، تصوير غالب از فيلمها و كارگردانان و بازيگران، تصوير همان فيلمهاست وگرنه فيلمهاي خوب، كارگردانيهاي خوب و بازيهاي خوب را ميتوان ديد هر چند كه معدود و انگشت شمار هستند. نفوذ جريانهاي غيرسينمايي و خيلي چيزهاي ديگر مثل پول، سوء مديريت و… در ضمن وقتي شما راجع به كاري كه انجام ميدهيد اطلاع كافي نداشته باشيد، دچار تزلزل و عدم اعتماد به نفس ميشويد. عدم اعتماد بهنفس همهچيز را متزلزل ميكند!
- ميدانيد الان را چگونه ميبينم؟ انگار زلزلهاي آمده است و هراسش همچنان پابرجاست. نميداني كه باز هم زلزلهاي اتفاقي ميافتد يا خير فقط پس لرزه است. من هر از چند گاهي دچار حس اين پس لرزهها ميشوم كه مغزم را ١٨٠درجه ميچرخاند و دوباره سعي ميكنم تعادل خودم را دراين حرفه حفظ كنم.

11:45- نشست خبری فیلم «مزار شریف» با حضور عوامل این فیلم آغاز شد. در خلال این نشست عبدالحسین برزیده سخنانی در نقد عملکرد طالبانی گفت و یکی از مصادیق رفتار طالبانی را، وضعیتی که برای علی مطهری رقم خورد و از پشت تریبون پایین کشیده شد، خواند و در این باره عنوان کرد: رفتار طالبانی که افراطی گری میشود اسمش را گذاشت، بوده، هست، خواهد بود و مخصوص افغانستان و کشورهای منطقه ما هم نیست، همه جا است؛ در کشور خودمان هم است.
وی ادامه داد: من متاسفم به این موضوع اشاره میکنم ولی وظیفه خودم میدانم به عنوان یک شهروند بگویم، چون همیشه تریبون در اختیارمان نیست که بگوییم و در سینما هم خیلی اجازه نداریم که بگوییم. اینجا با توجه به آنکه مسئولیت صحبتهایم با خود بنده است، به خودم اجازه میدهم بگویم. پایین کشیدن یک نماینده مجلس از پشت تریبون مجلس یک کار طالبانی است. اگر نماینده ای که این کار را کرد، اسلحه داشت، چه می کرد؟ اگر آن آدم (نماینده هایی که مطهری را پایین کشیدند) اسلحه داشت و دوربینی، چه بسا شلیک به شیقه آن نماینده (مطهری) هم میکرد.
وی تاکید نمود: رفتار افراطی گری و طالبانیسم میتواند در هر کشوری اتفاق بیافتد. این یک هشدار در فیلم «مزارشریف» بود و تاریخ مصرف ندارد. بنابراین خواهش میکنم این لایههای دیگر فیلم را نیز ببینیم که خطر افراطی گری همیشه، همه جا، همه مان را تهدید میکند.
او در بخش دیگری از سخنانس در پاسخ به سوال خبرنگار «تابناک» پیرامون این موضوع که «چرا ماجرا تغییر کرده و بحث فرار از طریق هرات، به فرار توسط یک زن تغییر یافته؟» و اینکه «چرا نقش مسئولان وقت وزارت امورخارجه که خواستار حفظ دیپلماتهای ایران در مزارشریف شده بودند و حتی دیپلماتهایی را که برگشته بودند را مورد توبیخ قرار داده و خواستار بازگشتشان شده بودند (گفتههای صریح علا الدین بروجردی)، در این فیلم معکوس جلوه داده شده و در فیلم مزارشریف حتی یکی از دیپلماتهای ایرانی در حال بازگشت به ایران است؟» (سوال توسط منتقد ناقص خوانده شد)، عنوان کرد: ما یا باید وارد این فضای سیاسی میشدیم و یا به ماجرای نجات پیدا کردن را روایت می کردیم که دومی را انتخاب کردیم و در این ماجرا نیز بخشی از ماجرا را از جمله هرات نگفتیم چرا که زمان محدودی داشتیم. من درباره اتفاقات رخ داده در مزارشریف با گذشت این سالها از آقای روحانی (به عنوان دبیر وقت شورای امنیت ملی) انتظار دارم از خانواده شهدای مزارشریف عذرخواهی کنند.
برزیده که مشخص نبود چرا به جای درخواست از مسئولان ارشد وقت وزارت خارجه برای عذرخواهی، از مسئول وقت شورای امنیت ملی چنین درخواستی را کرد، در بخشی از این نشست نیز از حسن روحانی دبیر وقت شورای امنیت ملی تشکر کرد که با تحلیل درست، اجازه نداد ایران پس از جنگ هشت ساله وارد جنگ با افغانستان شود.
برزیده در بخش دیگری از صحبتهایش تاکید کرد: آقای علاالدین بروجردی از مسئولان وقت وزارت امورخارجه (در زمان معاونت سینمایی سیف الله داد) مخالف ساخت این فیلم بود و استدلالش این بود که ما داریم با طالبان روابط حسنه برقرار می کنیم و آنها را به رسمیت میشناسیم! من متاسفم که مسئولینمان تا این حد سلب مسئولیت می کنند و اتفاق به این بزرگی که افتاده میخواهند کتمان شود. دلیل دیگری که داشتند هم گاف بزرگی بود که دپیلماسی ما داده بود. هیچ کشوری اجازه نمیدهد و راضی نمیشود که دیپلماتهایش در یک کشور ثالث که شرایط خیلی بدی دارد و خطرناک است و آدم هایی که قابل پیش بینی نیستند در آن حضور دارند، بمانند و بچه هایش را مثل گوشت قربانی دم دست بگذارد.
برزیده درباره مظلومیت خانواده شهدای مزار شریف نیز سخن گفت و تاکید کرد: به هر حال وقتی شما میخواهید یک ماجرا را مسکوت بگذارید، حاشیههایش را هم جمع میکنید و به همین دلیل حتی تقدیری در شان این شهدای دیپلمات نشد و در حد مراسمهای کوچک و رفع تکلیف بود. به هر حال من امروز سیمرغم را با ساخت این فیلم گرفتم. (تشویق حضار)
برزیده در بخشی دیگر از صحبتهایش گفت: در فیلم گفته میشود: «هیچ جنگی به نفع هیچ مردمی نیست» من یک پرانتز باز میکنم و باید بگم به جز زنجانیها و معاون رئیس جمهور سابق آقای رحیمی و امثالهم که اتفاقاً جنگ برای امثال آنها خیلی منافع دارد.
12:50- مستند «آتلان» به کارگردانی معین کریمالدینی، در سالن اصلی برج میلاد اکران شد. این فیلم مستند، زندگی پُر فراز و نشیب یک مربی ترکمن و اسبش را روایت میکند و به واسطه کیفیت این روایت، اکثر جوایز مهم جشنواره سینماحقیقت را به خود اختصاص داده بود و به عنوان منتخب جشنواره سینماحقیقت به جشنواره فجر راه یافته بود.
13:20- رخشان بنی اعتماد، کارگردان معتبر سینمای ایران در بخشی از یادداشتش برای تسنیم نوشته است: م واضح است که نمایش تلخی واقعیت، تلخ بینی نیست، سیاه نمایی نیست. من خودم هم به شدت مخالف کپسوله کردن معضلات هستم. مخالف سرسخت اغراق در نمایش معضلات و تعمیمهای ناروای این شکلی. به نظر من آن کسی این گونه فیلم را می سازد که اتفاقا معضلات جامعه را نمیشناسد. اما اگر این معضلات قرار نباشد که در سینما مطرح شود کجا باید طرح شود. به محض اینکه یک موقعیت نامطلوب و تلخ در فیلمی مطرح میشود با یک زاویه دید سیاستزده، به جرم ناروای و غیرعاقلانه اینکه این فیلم تعمیم پذیر به کل جامعه است، یک مهر سیاه نمایی به آن میزنیم و سازنده اش را متهم میکنیم و یا به محض اینکه منافعمان آنجا تامین نشود و یا نخواهیم در مورد مسئولیتمان پاسخ گو باشیم از این اصطلاحات که دیگر ورد زبان همه شده است استفاده میکنیم.

- ما عادت کردهایم که راجع به مشکلات حرف نزنیم و فقط زمانی مجبور به حرف زدن می شویم که دیگر آسیب های اجتماعی تبدیل به بحران شدهاند و کنترل آن از دستمان خارج شده است. این را قبول دارم که افراط و تفریطی در سینمای اجتماعی ایران وجود داشته است و عده ای هم بودند که سیاه نمایی کردند و اغراق. اما سوالم این است مگر در سینمای دفاع مقدس این مساله وجود ندارد. با اسم دفاع مقدس هم بسیار تجارت کردند، پس سینمای دفاع مقدس را هم باید تعطیل کرد؟ همانطور که نباید به خاطر این سیاهنماییها کل سینمای اجتماعی تلخ را به یک چوب راند.
- من به عنوان فیلمساز عمر و امکانات محدودی دارم بدون تعارف اگر من وقت داشته باشم هر 2 سال یک فیلم بسازم طبیعتا به سراغ آن چیزهایی میروم که تشخیص میدهم درد است. من جامعه را از نزدیک میشناسم یعنی اطلاعات و شناختم در حد شنیدههای گوشم و دیدههای روزمره و حاصل در اتاق نشستنم نیست. با مردم زندگی میکنم و سراغ موقعیت های خاص هم نمیروم. میروم سراغ بطن اجتماع و اعتقاد من این است که سینما باید دردها را ببیند. تنها راه نجات سینمای اجتماعی از این وضعیت بازگشت به عقلانیت و خردورزی است. اگر سعی کنیم عقل و سواد و شعور را حاکم کنیم خیلی چیزها فرق میکند و این تنها راه ماست.
14:00- عضو هیأت نظارت که خود چندین فیلم در جشنواره سی و سوم دارد، درباره آرای مردمی جشنواره فجر درباره بعضی مسائل پیرامون آرای مردمی توضیح داد و گفت: ناظران از بین تمام تهیهکنندههایی که فیلمی در بخش سودای سیمرغ دارند و بر اساس رای گیری انتخاب شدهاند.
تهیه کننده «عصر یخبندان» و «کوچه بینام» درباره ساز و کار جمعآوری آرای مردمی اظهار کرد: امسال خانه سینما ابتکاری به خرج داد که بسیار مورد پسند است. ساختار جدید به شکلی است که مردم دیگر با برگ بلیت خود در رای گیری شرکت نمی کنند بلکه با کارت هایی که در هنگام ورود به آن ها داده می شود، رای خود را داخل صندوق مربوطه می اندازند. این کارت به سانس های فوق العاده تعلق نمی گیرد و اگر کسی بلیت سفید بخرد، در آرای مردمی شرکت نمی کند و این روش غیر قابل تقلب است. ضمن آنکه برگه ها دو شماره سریال دارد که برای هر فیلم متفاوت است. در واقع اگر آرای مردمی هر فیلم، در صندوق فیلم دیگری باشد به راحتی قابل تشخیص و ابطال است.

عضو هیأت نظارت بر آرای مردمی جشنواره فجر با تاکید بر اینکه این آرا غیر قابل خدشه است، اظهار کرد: هیچ فردی نمی تواند ۱۰ کارت آرای مردمی در اختیار داشته باشد چرا که برای هر نفر یک کارت اختصاص داشته می شود و تعداد کارت های مردمی با تعداد صندلی سینما برابر است. باید بپذیریم خانه سینما به شکل سالم فعالیت می کند و به قانون هم احترام بگذاریم.
تهیه کننده پرکار این دوره جشنواره، درباره حذف فیلم هایی حذف شده از چرخه رای گیری مردمی که از روز سوم جشنواره به بعد اکران شده اند، گفت: خانه سینما بر اساس مشورت با متخصصان آمار به این نتیجه رسیده که اگر فیلمی از روز سوم به بعد در آرای مردمی شرکت کند، احتمال موفقیت بیشتری دارد. پس منطقی است که فیلم از روز اول اکران شود. امیدوارم که همه فیلمسازان حاضر در جشنواره فیلم فجر به این قانون احترام بگذارند.
عضو هیأت نظارت بر آرای مردمی جشنواره فجر با اشاره به اینکه ممکن است یک فیلم ۹ سانس فوق العاده داشته باشد اما فیلم دیگری با دو سانس فوق العاده در آرای مردمی جلوتر باشد، گفت: ممکن است عده ای از یک فیلم خوششان نیاید و رای «نپسندیدم» را به صندوق بیاندازند و این رایها تغییراتی در نتیجه رای گیری ایجاد میکند.
قوچانی توضیح نداد اگر یک تهیه کننده اقدام به خرید بلیت فیلم خود و فیلمهای رقیب نماید و بلیت فیلمهای رقیب را در صندوق آرای منفی بیاندازد و رایهای فیلم های خود را در صندوق آرای مثبت، این رای چه تاثیری بر روند خواهد داشت. او همچنین درباره اظهارات سیدمحسن هاشمی در خصوص اتفاقاتی که در سینما آزادی رخ داد و هاشمی اشاره کوتاهی در گفت و گوی اخیرش داشت، سخنی نگفت.
14:10- اکران فیلم «آزادی مشروط» به کارگردانی حسین مهکام آغاز شد. این فیلم با مضمون اجتماعی روز و با محوریت توجه به زیرساختهای اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی در جامعه است. شاهرخ فروتنیان، حسین پاکدل، علیرضا آقاخانی، علیرضا مظفری، محمد کارت، محمد علی کیانی، بهاران بنی احمدی، میثم غنی زاده از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

از مهمترین کارکردهای هنر، صنعت ، رسانه ای همچون سینما ، بیان مفاهیم متعالی در قالبی باورپذیر و تاثیرگذارست. مخاطب سینما که در عصر حاضر از سواد، هوش و قدرت تشخیص نسبتاً بالائی برخوردار است برای اینکه مساله ی طرح شده در اثر سینمائی را باور کرده واز زوایای مختلف مساله به شناخت رسیده و در نتیجه به تحلیل ، قضاوت و پیشنهادات مطروحه ی فیلمساز اعتماد کند ، نیازمند است تا با هوشمندی ، واقع بینی و خیرخواهی صاحب اثر روبرو گردد. در واقع مخاطب سینما در مواجه با فیلمی که واقع بینانه به مسائل پیرامون جامعه می پردازد طبیعتاً به حرفهایی که برگرفته از تحقیق و صداقت در روایت باشد اعتماد کرده و درنتیجه ، به مولف اجازه می دهد که پیشنهاد های آرمانگرایانه و حقیقت طلبانه اش ارائه کرده و او را به سوی خیر و اخلاق توصیه کند.
اما واقع بینی و روایت صحیح و استاندارد در سینما برای ترویج اخلاق شرط کافی نیست، تماشاگر پس از مواجهه با اثری که باورپذیر، صادق و عمیق است به دنبال عناصر دیگری می گردد تا با کمک آن عناصر، داشته های فرهنگی و علمی خود را ارتقا بخشد این عناصر راهگشا را می توان هدف، چشم انداز، دستاورد و یا مسیری نامید که قرار است مخاطب را در سفری ذهنی/عینی به سرمنزل مقصودی خیر توصیه و هدایت گرداند که طبق تعریف کلاسیک آن، رویکردی ست به نام نگاه آرمانگرایانه که همانگونه که تعریف شده به معنی ستایش یا دنبال کردن اصول یا اهداف متعالی یا حقیقی است، این مفهوم معمولاً در برابر همان واقع گرائی قرار میگیرد که به معنی تسلیم شدن در برابر واقعیتهاست و بنا بر تجربه تاریخی سینما در یکصدسال گذشته ، می توان مدعی شد که گونه سینمای اجتماعی آرمانگرایانه تاثیرگذارترین گونه سینمائی در ترویج اخلاق در سطح جامعه بوده ، هست و احتمالاً خواهد بود.
14:30- محسن امیریوسفی کارگردان «آتشکار» درباره بخش هنر و تجربه در جشنواره فجر سی و سومن اظهار کرد: گروه هنر و تجربه در پخش فیلم های مستقل یک اتفاق است. سینمای هنری تا پیش از این گروه، فرصت چندانی برای اکران نداشت و با وجود تلاش مستمر فیلمسازان به اکران عمومی نمی رسید. فیلم های هنر و تجربi باید فرصتی برای اکران داشته باشند و تنها راه این بود که چند سینما به این نوع فیلم ها اختصاص یابد.

امیریوسفی با بیان این که طی آمار نیم درصد صندلی های اکران سینما در اختیار فیلم های تجربی است، گفت: در نگاه حرفه ای به فیلم ها، سینمای ایران به سه قسمت تجاری، دولتی و مستقل تقسیم می شود. سینمای تجاری سالن ها و مشکلات خاص خود را دارد و قابل درک هم هست. سینمای دولتی هم که اکران برایش حالت تزئینی دارد تنها سینمای هنری است که فضایی برای اکران نداشت. به طور کلی به نظرم نمایش این نوع فیلم ها در سالن های هنر و تجربه اتفاقی بسیار مثبت است.
کارگردان «خواب تلخ» سپس تاکید کرد: هنر و تجربه امروز به یک برند تبدیل شده است. مخاطبان بسیاری را می بینیم که دیگر نام فیلم برایشان اولویت نیست و تصمیم می گیرند فیلمی در بخش هنر و تجربه را ببینند. امیدوارم این نوع اکران تداوم داشته باشد. گروهی حرفه ای در کنار هم با علاقه و انگیزه کار می کنند و از طرف دیگر رابطه خوبی بین تیم هنر و تجربه و سینماگران وجود دارد که باعث عملکرد خوب این گروه شده است.
امیریوسفی درباره حضور بخشی با نام هنر و تجربه در جشنواره فیلم فجر نیز گفت: جشنواره فیلم فجر مهمترین فرصت برای دیده شدن فیلمهاست. حضور فیلم های گروه هنر و تجربه در جشنواره می تواند موجب معرفی این نوع فیلم ها باشد؛ به شرط آنکه آن ها در زمان مرده اکران نشوند و نشانه های سینمای متفاوتشان برای مخاطب اغنا کننده باشد.
14:40- کیارش اسدی زاده کارگردان «شکاف» درباره همکاری با منیژه حکمت و علی سرتیپی که تهیه کنندگی فیلمش را بر عهده داشتند، گفت: سال هاست در حوزه های مختلف تصویری با منیژه حکمت و علی سرتیپی کار می کنم و همین موضوع دلیلی شد که آن ها در ساخت فیلم «شکاف» به من کمک کنند.

این کارگردان با اشاره به تاثیر سینمای فرهادی بر کارهایش عنوان کرد: سینمای من قطعا تحت تاثیر سینمایی است که فرهادی کار می کند و دغدغه هایی که او دارد، است، با این حال سعی می کنم فرم متفاوتی را ارائه دهم.
کیارش اسدی زاده در ادامه سخنانش سینمای مستقل را سینمایی موفق در ایران دانست و گفت: اگر بخواهیم سینمای ایران رشد کند، نیازمند حمایت دولت و نیازمند سرمایهگذاران خصوصی است. این حمایت ها سال به سال باید بیشتر شود. سینمای ایران به هیچ وجه پیشرفت نمی کند، مگر اینکه به سینماگران مستقل بهای بیشتری داده شود.
15:01- معین کریمالدینی خالق مستند بدیع «آتلان» که امروز اثرش در سالن اصلی برج میلاد به نمایش درآمد، به تستیم گفت: «آتلان» فیلمی است که من درباره آن ادعا میکنم که از روی کاغذ وارد دوربین شده است نه این که از توی دوربین بیاید روی کاغذ بعد برود روی میز مونتاژ.

- اصولا فیلمهایی که در سینمای مستند دراماتیک هستند، مثل فیلمهایی از جنس «آتلان» که داستانگو هستند، پژوهششان به چشم نمیآید. من بارها این نکته را تکرار کردم. پژوهش فیلمی مانند «میدان بیحصار» یا «برای گونگادین بهشت نیست» به چشم میآید چون اینها از جنس فیلمهای پژوهش محور هستند. اما این برای فیلمی که مبتنی بر داستان و روایت است هیچ وقت اتفاق نمیافتد چرا که پژوهش این فیلم ها هیچ وقت به چشم نمیآید. پژوهش فیلمهای داستان محورعمدتا میدانی و بسیار سخت است و این به دلیل آن است که داستان در مرحله پژوهش به وجود میآید.
- مطمئنا فیلمی که در آن ساختار روایت سه پردهای وجود دارد و داستان را با اصول نقاط عطف، ایجاد گره و گره گشایی پیشمیبرد نمیتواند فقط با برداشتن دوربین و رفتن سراغ سوژه به وجود بیاید. باید پژوهش درست و حسابی پشت این فیلم باشد تا همه چیز در بیاید. کارگردان باید با این آدمها زندگی کرده باشد و زندگی این آدمها را ببیند. کارگردان باید داستانهای فرعی را در کنار روایت اصلی کشف کند و سپس آنها را سر صحنه فیلمبرداری به موقع بگیرد. کارگردان باید این صحنهها را به گونهای استفاده کند که بازسازی انجام ندهد یا بازسازی در حداقل امکان اتفاق بیافتد.
- «آتلان» فیلمی بود که داستانش در پژوهش به وجود آمد اما آن اتفاقی که در سکانس اول میبینیم که برای اسب میافتد و کل فیلم متاثر از آن میشود، تمام فیلم را به سمت خودش می کشد. داستان ما درباره یک مربی اسب جوان به نام علی به همراه یک اسب قهرمان که 5 بار قهرمان شده است، بود. ما میخواستیم رابطه عاطفی این اسب و مربی و حواشی که برای این دو در دنیای مسابقه و کورس اتفاق میافتد را به تصویر بکشیم. این طرح کلی فیلم بود اما موقعی که فیلم شروع شد اتفاقی رخ داد و قاعدتا فیلم به سمت این اتفاق سوق داده شد.
16:10- نشست خبری فیلم «آزادی مشروط» برگزار شد. سین مهکام در ابتدای این نشست خبری با بیان اینکه من برای همه فیلمنامههایی که تاکنون کار کردهام زحمت کشیدهام گفت: زمانی که صحبت از پروانه ساخت و تولید اولین فیلمم شد در یک مشورت جمعی به این توافق رسیدیم که داستان «آزادی مشروط» را بسازم.حسین پاکدل بازیگر این فیلم نیز در این نشست خبری گفت: به نظرم این فیلم میتواند معضلات اجتماعی که گریبانگیر بسیاری از خانوادهها است نشان دهد. سینما ابزار قدرتمندی است. مدیریت سینما در سالهای اخیر سینماگران را عصبانی کرده و کارکرد آن را گرفته است و اگر فرصت باشد که اینگونه فیلمها ساخته شود و معضلات اجتماعی را مطرح کند بسیاری از راهحلها و راهکارها داده میشود چرا که این فیلم مبتلابه بسیاری از خانوادهها است و در آن جوانشان را میگیرد.
پرسش اول: تصویر حاوی پیام است یا پیام حاوی تصویر؟ استوارت هال از مکتب بیرمنگام، با ارائه تئوری بازنمایی (Representation) معتقد است، رسانه سینما - در کنار دیگر رسانه ها- کار آن، انعکاس واقعیت نیست بلکه نمایش واقعیت است. بر اساس نظریه هال این پیام است که حاوی تصویر است، حتی تصویر در رسانه سینما. به دیگر سخن بر اساس این نظریه سینماگر از واقعیت آنچه را که می خواهد می سازد تا پیام مورد نظر خویش را به مخاطب عرضه کند و صریح تر آنکه القا کند.
شاید نقد اصولی وارده بر این دیدگاه از این منظر قابل بررسی است که؛ سینماگر از رسانه سینما با اتکا به سه عنصر طرح و اندیشه- واقعیت های موجود بیرونی- فضای اجتماعی، پیامی را در نظر می گیرد که با کمک تصویر و با قدرت واقعی سازی آن یعنی نمایش به مخاطب عرضه می کند. نکته در این است که دیدگاه استوارت هال در عصر کنونی زمانی متزلزل می شود که سینماگر دیگری می تواند بخشی دیگر از همان واقعیت را برش بزند و مخاطب این اختیار را دارد که از میان همه نمایش های واقعیت مانند تکه هایی از یک پازل به حقیقت آن پی ببرد.
بنابراین نمی توان گفت که سینما و رسانه هابا نمایش واقعیت، واقعیت را مخدوش یا وارونه می کنند، زیرا این امکان برای مخالفان و منتقدان وجود دارد تا بخشی دیگر از واقعیت نشان داده شود و در این صورت تئوری استوارت هال با ایراد جدی مواجه خواهد شد.
پرسش آخر: تصویر حاوی امید است یا امید حاوی تصویر؟ از نگاه ماکس وبر که تئوری عقلانیت اجتماعی را مطرح می کند می توان به سینما به عنوان رسانه قدرتمند اجتماعی این نگاه را داشت که انگیزش به تعبیر وبر یک پایه جدی دستیابی به مشارکت و سرانجام عقلانیت است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که در اینجا امید می تواند حاوی تصویر ثانوی و سینمایی باشد که ما را به مدرنیته عقلانی اما با آمیزه ای از تعاریف و پایه های سنتی و بومی نزدیک کند و آن شود که باید.
سینمای امید در فضای بنفش و امید آفرینی که ایجاد شده است می تواند راه عقلانیت را بگشاید، اما فراموش نکنیم که این عقلانیت، برای دستیابی به اجماع و تبدیل آن به وجه اجتماعی و غالب، نیاز به امید در کنار اندیشه دارد. اندیشه- و در نهایت قلم و فیلمنامه- به نگاه عمقی و پشتوانه سواد علمی وابسته است، اما تردید نمی توان کرد که سینماگران دردمند، در دایره اندیشمندان عمیقی قرار می گیرند که وبر به آنان این نگاه را دارد: کنش گران طرح عقلانیت اجتماعی.

- سینما از همان مواردی بود که خودم را عاشقانه درونش انداختم. من به صورت آزاد هم فیلمسازی داشتم. اولین بار یک فیلم ساختم به اسم «چاه» از قصههای غلامحسین ساعدی و در جشنواره سینمای آزاد در دانشگاه شریف به نمایش درآمد. 40 ثانیه اول فیلم در سیاهی میگذشت و تماشاگر آن را تحمل نکرد. جراتم شکست. فیلم بعدی که ساختم روز نمایش از ترسم به سالن نرفتم و بیرون قدم میزدم تا اینکه فیلم تمام شد و همه آمدند و تبریک گفتند و از این حرفها که ترسم ریخت و بعد هم فیلم به جشنواره «ای.بی.یو»رفت و جایزه اول را گرفت.
16:50- نیکی کریمی به مهر گفته است: این جشنواره امکانی پیش می آید تا اهالی سینما فیلم های یکدیگر را ببینند و ما می فهمیم که در یک سال گذشته چه اتفاقاتی در این عرصه رخ داده و به نظرم همین مهمترین اتفاق این جشنواره است. گفتگو درباره فیلمی که هنوز دیده نشده کمی سخت است اما با این حال خوشحالم که فیلمم به نمایش در می آید و می توانم بازخوردها را نسبت به آن دریافت کنم.


سالهاست که جشنواره برلین با حضور قدرتمند سینماگران ایرانی برگزار می شود. برلین به تدریج در بین مردم سینمادوست ایران به نامی آشنا تبدیل شده ؛جایی برای دیده شدن فیلم، فضایی برای گفت و گو. گفت و شنیدی که جهان امروز به شدت به آن نیازمند است. گفت و شنودی که اگر بود، امروز ما و شما گرفتار امواح هراسناک سوتفاهمهای کنونی نبودیم.
جناب آقای کاسلیک
بپذیریم جهان امروز قربانی این سوتفاهمات است. آنها که در کوچه پس کوچه های زندگی غریو مرگ سرمی دهند قربانیان سوتفاهمند. قرون وسطای تاریخ اروپا گویی در حال تکرار است. درست مانند آن روزگاران انسانها به جرم داشتن عقیده سوزانده می شوند، سرهاشان بریده می شود و به وحشیانه ترین شکل در بغداد و سوریه و لبنان شکنجه می شوند. در چنین روزگاری هنر می تواند روزنه امیدی باشد برای آینده ای بهتر. و در این روزگار سینما می تواند و باید وسیله ای باشد برای رفع سو برداشتها و فرصتی برای گفت و گو. گفت و گویی چشم در چشم و چهره به چهره.

و جا دارد که ابراز تاسف عمیقم را از گفته هایتان در طول جشنواره برلین اعلام کنم. متاسفم از اینکه شما به بهانه فیلمِ فیلمسازی که به موجب قانون کشورش فعلا نمی تواند فیلم بسازد (گرچه دارد می سازد) می خواهید همه را سوار تاکسی سوء تفاهم های تازه ای بر علیه مردم ایران نمایید. اما خوشوقتم اعلام کنم که سازنده فیلم تاکسی به رغم آنچه در جشنواره برلین گفته شد، در ایران سوار بر قطار پرشتاب زندگی خویش است و از همه مواهب زندگی آزادانه خود برخوردار است. به عنوان رئیس سازمان سینمایی ایران، از کارنکردن هیچ سینماگری خرسند نیستم. اما این را نیز خوب می دانم که تسلیم در برابر قانون تنها راه کامیابی هر ملتی است.
جناب آقای رییس
شما یقینا سینمای ایران را خوب می شناسید و با موفقیت هایش در جهان آشنایید. ما هم همزمان با شما در حال برگزاری جشنواره بزرگ سینمایی فجریم. به قول آقای ژیل ژکوب سینما در خون مردم ایران جاری است. کاش می دانستید که جشنواره فجر 33 جشن قدرت نمایی جوانان ایرانی است. موجی از جوانان ایرانی که به سوی سینما آمده اند و همه در شگفتیم از این همه قدرت آفرینش و خلاقیت. آیا فضای سیاسی فرهنگی کشوری چنین می تواند آن گونه باشد که جشنواره شما نشان می دهد؟
سینمای ایران به گواه حضور قدرتمند جوانانش ادامه خواهد داشت. سینمای ایران یک راه است. یک نگاه است. سینمای ایران به پیش می رود چون ریشه در اندیشه های درخشان پیامبر اسلام دارد. پیامبری که فرمود: « آمده ام تا نیکی های اخلاق را به اوج رسانم». پیامبر مهربانی وصلح و دوستی و عشق. سینمای ایران پیش می رود چون ریشه در اندیشه های درخشان مولانای رومی، حافظ و سعدی و فردوسی بزرگ دارد. سینمای ایران پیش می رود چون سینماگران ایرانی در فضایی پر از اعتماد، احترام با دولت برخاسته از آرای خود زندگی می کنند.

آقای رئیس
من هم مانند میلیون ها علاقه مند به سینما، صدای مهیب پای سیاست را در جشنواره برلین می شنوم. من هم مانند همه آنها دوست داشتم برلین یادآور فرهنگ وهنر باشد. اما گویی شما سیاست را بر هنر ترجیح دادید. صدای پای سیاست می آید؛ و آجرهایی که در جشنواره شما روی هم قرار می گیرد به سرعت دیوار برلین تازه ای برگرد جشنواره شما خواهد کشید. دیواری که می تواند به مراتب بلندتر از دیوار چین باشد؛ و سیاست یعنی جدایی؛ یعنی دیوار برلین... و فرهنگ و سینما اما، یعنی برچیدن پرچین ها و دیوارها...
با احترام، حجت الله ایوبی
رییس سازمان سینمایی و امور سمعی بصری ایران
17:30- عباس غزالی بازیگر فیلم سینمایی «اعترافات ذهن خطرناک من» که امسال با این فیلم پا به عرصه سینما گذاشته است، به فارس گفت: خیلی صبر کردم که اولین فیلم سنیمایی من فیلم آبرومندی باشد خیلی دوست داشتم سه سال پیش وارد سینما شوم اما صبر کردم تا با فیلمی دوست داشتم وارد آن شوم. جشنواره امسال جشنواره امید است و میبینیم که همه میخندند و حالشان خوب است، امیدوارم که در سینما این موضوع ماندگار شود. خوشحالم از این بابت که به جوانان میدان داده شده نه اینکه پیشکسوت ها را کنار بگذاریم بلکه از آنها کمک بگیریم و همیشه این را یاد بگیریم هدف ما کار برای مخاطب و سینمای ایران است.
غزالی گفت: علت اینکه سه سال منتظر شدم این بود که فیلمنامه دندانگیری پیشنهاد نشد و من دوست نداشتم با هر اثر معمولی وارد سینما بشوم با اینکه عطش داشتم اما صبر کردم. با احترامی که برای همه سوپر استارها قائل هستم، اما میگویم که چشم آبی یا سبز داشتن فایده ای ندارد باید اصل بازیگری را دانست. اگر فیلم سوپراستار داشته باشد و فیلمنامه خوب نداشته باشد قطعا این فیلم در گیشه شکست خواهد خورد چون مردم به سینمای قصهگو نیاز دارند.
بازیگر فیلم سینمایی «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» در واکنش به این سوال که چرا در فیلم شعارزدگی بیش از اندازه دیده میشود اذعان داشت: به هیچ عنوان در «شیفت شب» شعارزدگی دیده نمیشود. این فیلم مسایل جامعه را در زمان بحرانها و مشکلات ناشی از تحریم های اقتصادی نشان می دهد. در این فیلم تاثیری که جامعه بر کانون خانواده می گذارد برایم مهم بود و می خواستم آنرا نشان دهم. بازی بازیگران در «شیفت شب» نه تنها گل درشت نیست بلکه کاملا زیر پوستی است. در فیلم من، شخصیت زن محترم، فداکار و مسئول است. «شیفت شب» درباره یک زن ایرانی است که خود را در کانون خانواده نشان میدهد.
این کارگردان اظهار کرد: مخاطبان ما فیلم هایی را می پسندد که شبیه به خیانتهای موجود در جامعه است اما من ترجیح می دهم در مورد درد جامعه صحبت کنم و فیلم بسازم.
کارگردان فیلم سینمایی «سوت پایان» با اشاره به ۲۵ سال فعالیت هنری خود بیان کرد: ۱۰ سال است که کارگردانی می کنم اما فیلمسازی من را جدی نمیگیرند و این موضوع باعث شده خیلیها گمان کنند من فیلم اولی هستم. چرا نباید من را در لیست کارگردان ها قرار دهند.
18:39- رامبد جوان که در فیلم «آزادی مشروط» ایفای نقش کرده است، درباره این فیلم گفت: عوامل حاضر در این فیلم از جمله حسین مهکام باعث شدند که وارد این پروژه شوم. به طورکلی کودکان برایم از اهمیت ویژه ای برخوردارند و از آنجاییکه این فیلم قصد تلنگر زدن به بزرگترها برای حمایت و توجه بیشتر به کودکان را دارد، حضور در این پروژه را قبول کردم.
وی درباره سال آینده سینمای ایران و موفقیت گیشه نیز عنوان کرد: موفقیت و فروش خوب فیلمهای سال گذشته نشان دهنده این است که اگر فیلم خوب ساخته شود، همیشه خوب میفروشد. مردم و مخاطبان سینما از فیلم هایی که حسی خوبی به آنها بدهد و یا حرف دلشان را مطرح کند، استقبال می کنند.
کارگردان فیلم «ورود آقایان ممنوع» فیلم خوب را دربردانده عوامل حرفه ای دانست و گفت: فیلم خوب باید فیلمنامه قوی و بازی های خوب داشته باشد تا مخاطب از تماشای آن از نظرفکری و اندیشه ای و هم از جهت احساس و غریزه لذت ببرد، نه اینکه مخاطب بعد از خروج از سینما تکلیفش با فیلم روشن نباشد و بعد از دو ساعت حضور در سالن سینما، به حال خود رها شود. با ساخت فیلم هایی با مشخصاتی که گفتم، شاهد سال پررونقی در سینما خواهیم بود.
19:10- فیلم «شرفناز» به کارگردانی حسن نجفی اکران شد. درخلاصه داستان این فیلم آمده است : شرفناز بیم آن دارد که الیاس به سرنوشت احمد دچار شود. او سالهاست به فرار از این جهنم دره میاندیشد. تا اینکه یک روز دست الیاس را گرفته و می گریزد. این فرار به گوش جمعه میرسد و ... حمیرا ریاضی، ضرغام استادی اصل، علی اوسیوند، ایوب افشار، سعید گل بچه، خلیل خانی، یاسمن اوسیوند بازیگران این فیلم هستند.
19:20- کیمیا مرادیان بازیگر خردسال فیلم «حکایت عاشقی» و «مرگ ماهی» درباره سوابق بازیگریاش گفت: تا به حال در فیلم های «هیس دخترها فریاد نمی زنند»، «سکوت مادرانه»، «عصر بارانی»، «سفر کیمیا»، «بهار نارنج»، «دل سپرده» و... بازی کرده ام و در جشنواره امسال هم با دو فیلم «مرگ ماهی» و «حکایت عاشقی» حضور دارم.
وی درباره چگونگی ورودش به عرصه بازیگری اظهار کرد: از طریق آقای شهاب حسینی که دوست پدرم هستند برای بازی در فیلم «هیس دخترها فریاد نمی زنند» معرفی شدم و بعد از آن هم کارگردان ها مررا برای بازی در فیلمهایشان دعوت می کردند. همه فیلم هایی که بازی کرده ام را دوست دارم اما «حکایت عاشقی» را بیشتر، چون فیلم جنگی بود و کارم سختتر میشد. البته دلم می خواهد نقشم سختتر باشد.
وی درباره آینده هنری اش گفت: خیلی بازیگری را دوست دارم و می خواهم وقتی بزرگ شدم در رشته بازیگری یا کارگردانی تحصیل کنم.
این بازیگر خردسال درباره ارتباطش با کارگردان ها، خاطرنشان کرد: همیشه به حرف کارگردان ها گوش می دهم. مثلا وقتی می خواهند گریه کنم، می روم گوشه ای خلوت می نشینم و حس می گیرم تا گریه ام بگیرد. این کار اوایل کمی سخت بود، چرا که هنوز با بازیگری آشنا نبودم. مثلا در اولین فیلمی که قرار بود گریه کنم برایم خیلی سخت بود و به زور توانستم اشکم را دربیاورم ولی در حال حاضر هر وقت دلم بخواهد می توانم گریه کنم.
کیمیا مرادی که ده سال دارد و در کلاس چهارم ابتدایی درس می خواند یکی از میهمانان خردسال کاخ جشنواره است که با دو فیلم "حکایت عاشقی" و "مرگ ماهی" در سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
19:59- محمد احسانی مدیر شبکه یک سیما و معاون پیشین سازمان سینمایی که جزو هیات انتخاب جشنواره سی و سوم بود، درباره ارزیابیاش از فیلمهای حاضر در جشنواره گفت: داورها باید ارزیابی کنند و ما هم به عنوان یکی از اعضاء هیات انتخاب نظراتمان را دادهایم و فیلمها انتخاب شده است. به نظرم مجموعه متنوعی است و از همه ژانرها و موضوعات و شیوههای مختلف کارگردانی حضور دارند. حضور جوانان هم امسال پررنگتر و بیشتر است و فیلمهایی که به عنوان فیلم اول آمدهاند، ارتقاء پیدا کردهاند و امیدوارم در داوریها نیز دیده شود و کسانی که زحمت بیشتری کشیدهاند و آراء بیشتری را به خود اختصاص دادهاند، انتخاب شده و از آنها قدردانی شود.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه شعار امسال جشنواره، امید است، به نظرتان این شعار در فیلمهای امسال محقق شده است؟ تصریح کرد: صفر و یک نیست و از جایی باید شروع شود و در روند تکاملی ادامه مسیر بدهد. یکی از شاخصها این است که فیلمهایی که برخی از دوستان امسال دارند را با فیلمهای سال گذشته آنها مقایسه کنیم. اگر میتوانستم اسم میبردم. به نظرم این نکته کاملا در آثارشان برجسته است. در عین اینکه تلاش شده به مضامین و محتوا فکر شود، به این موضوع هم فکر شده و مجموعه اینها خوب است و رنگین کمانی از همه سلایق و علایق در جشنواره امسال حضور دارند.
وی همچنین در پاسخ به اینکه برخی از فیلمها در جشنواره امسال کنار گذاشته شدهاند و همچنین برآوردش از اکران سال 94 عنوان داشت: ما در بیانیه هیات داوران هم یک بند آورده بودیم که فیلمهایی که انتخاب نشدهاند، فاصلهشان با فیلمهایی که انتخاب شدهاند، خیلی کم بود و در ان بیانیه از مسئولین سینمایی درخواست شده بود که برای فیلمهایی که از نظر این هیات انتخاب دیده نشدند، امکان اکران خوب و دیده شدن خوب فراهم شود. بعضی از فیلمهایی که در انتخاب ما نبودند، به احتمال قوی انشاءالله سال آینده اکران خوبی هم خواهند داشت و این منافاتی ندارد.
احسانی اظهارداشت: سیاستی که سال گذشته شورای پروانه ساخت اعلام کرده بود که آثار قصهگو و قهرمان محور مورد توجه قرار بگیرند، این موضوع امسال کاملا مشهود است. حتی در کارهای اول که ذاتا کارهای تجربی هستند خیلی کارهای قصهگو و گرمی داریم.
وی تصریح کرد: هنر و تجربه امسال فیلمهای خاصی را انتخاب کرده و یک بخشی هم مشترک است. یعنی علاوه بر اینکه در بخش هنر و تجربه هستند، در بخشهای دیگر هم هستند. به هر حال هنر و تجربه از اساس محل و جایی است که سینماگرها بتوانند سوژههای جدید و بدیع و مخاطبان توجه داشته باشند. این هم بخشی از مخاطبان سینما هستند. شاید آنها سینمای مخاطب عام را قبول نداشته باشند و بخواهند فیلمهای خاصی باشد که معمولا مخاطبان حرفهای تر هم مشتری این سینما هستند. سینمای هنر و تجربه اینها را پوشش داده و در حقیقت کمک سینمای عامه پسند است. در یک فیلم تجربه بیشتر مورد توجه است و در یکی به گیشه بیشتر توجه میشود. ولی هر دو اینها ساختار دارند.
وی همچنین درباره اینکه برای فیلمها محدودیت ژانر بگذارند نیز توضیح داد: فکر نمیکنم این اتفاق خیلی مورد علاقه فیلمسازان قرار بگیرد و احساس میکنند آزادیشان محدود میشود. اما سیاستهای تشویقی پاسخ میدهد و خیلی نیازی به تقسیمبندیهای آهنین نیست.
احسانی همچنین درباره اینکه با آمدن او به شبکه یک سهم برنامههای سینمایی در این شبکه بیشتر میشود نیز عنوان داشت: ما دنبال سینمای حرفهای و هم مستند و کوتاه هستیم. ما حدود 10 سال پیش در شبکه یک سیما باکسی با عنوان فیلم کوتاه داشتیم که هم فیلمهای کوتاه را نمایش میداد و هم عوامل آنها به برنامه میآمدند و دیده میشدند. به دنبال این هستیم که این اتفاق بیفتد و باب همکاری باز شود. ما برای اولین بار بهترین باکس شبکه یعنی ساعت 23 را به معرفی فیلمهای جشنواره اختصاص دادهایم که سیمرغ 33 نام دارد. در تقسیمبندیهای شبکه پرداختن به جشنواره در دستور کار شبکه یک نبود ولی با نظر مساعد آقایان سرافراز و پورمحمدی مبنی بر حمایت از جشنواره داشتند، به ما هم تاکید کردند که جشنواره را مورد پوشش قرار دهیم.
20:40- نشست خبری فیلم «شرفناز» با حضور عوامل این فیلم برگزار شد. حسن نجفی کارگردان فیلم سینمایی «شرفناز» گفت: کسی از لحاظ بودجه همراه من نبود و باید با پول جیبی خودم یک بازی عجیبی را آغاز می کردم زیرا از آن دست کارگردان هایی هستم که چنین مسایل و موضوعاتی برایم دغدغه است. برای تولید «شرفناز» نزدیک به یک میلیارد پول خرج کردم و به هیچکس هم بدهکار نیستم.
نجفی در ادامه نشست درباره گویش بازیگران فیلم «شرفناز» بیان کرد: گویش چندپارهای که در فیلم وجود دارد کاملا تعمدی و دستپخت خودم است و لحظه به لحظه فیلمبرداری کسانی از طیف بلوچی و پاکستانی این گویش ها کنترل میکردند.
وی در ادامه این نشست در دفاع از اینکه فیلم هایش شبیه به آثار مجید مجیدی نیست گفت: نمی خواهم مجید مجیدی باشم و اگر روزی یک پلان از فیلمم شبیه او باشد آن را از فیلم در می آورم.
کارگردان فیلم سینمایی «اسب هاهمچنان می تازند» اظهار داشت: گیشه فیلم برایم مهم نیست، شرفناز را برای دل خودم و با بودجه شخصی ساخته ام.
در ادامه بایرام فضلی مدیر فیلمبرداری فیلم سینمایی «شرفناز» نیز با حضور در این نشست گفت: مجبور بودیم برای این فیلم دیافراگم دوربین را باز کنیم و این به دلیل جنبه شاعرانگی آن بود به هیمن دلیل از لنزهایی استفاده می کردم که پس زمینه را تار کند.
حمیرا ریاضی بازیگر فیلم سینمایی «شرفناز» با اشاره به ایفای نقش خود گفت: فیلمنامه، راه را نشان می دهد و فکر می کنم وظیفه بازیگر این است که در جهت فیلمنامه حرکت کند و هر آن چیزی گه درباره نقش وجود دارد را بسط دهد و بازی کند. در شخصیت «شرفناز» طراوت، زنانگی و کودکی باهم دیده می شد و زندگی زنانی را نشان می داد که درپاکستان درگیر عقب ماندگی هستند. شرفناز زنی است که نگاهی متفاوتی به دنیا دارد. او به موسیقی علاقه نشان می دهد و گاهی در خلوت قیچک هم می نوازد.
فروتن با اشاره به تاثیرات متقابل حرفه بازیگری و رشته تحصیلی اش اظهار کرد: رشته تحصیلی ام همه جوانب زندگی ام را تحت تاثیر قرار داده و یکی از این تاثیرات هم طبیعتا روی بازیگری من بوده است. در مورد تحلیل روانشناختی شخصیتها و نقشهایی که بر عهده می گیرم رشته تحصیلی ام توانسته به من کمک کند. البته سینما برای من همیشه جایگاه خاص خودش را دارد و دستاوردهایی از سینما دارم که هیچوقت حاضر نیستم آن را با چیزی عوض کنم.

تبریزی با ابراز گلایه از مدیران خانه سینما گفت: تنها یک گلایه از خانه سینما دارم که چرا این دوستان به ما اعلام نکردند که فیلم «طعم شیرین خیال» در این سه روز جشنواره در سینمای مردمی اکران نشده است. معنی و مفهوم این حرکت این است که مسئولین جشنواره تمرکز کافی برای برگزاری جشنواره را ندارند و حتی همانگونه که دیده شده پس از گذشت چند روز اول جشنواره هم، می بینیم که برای عدهای از کارگردانان سینمای ایران کارت جشنواره صادر نشده است.

23:30- نشست خبری فیلم «پدر آن دیگری» به کارگردانی یداله صمدی برگزار شد. در این نشست یداله صمدی گفت: موضوع اقتباس سال ها است که در سینما مرسوم است و در گذر سینمای فارابی هم یک حوزه ای به همین منظور تشکیل شد؛ اما متاسفانه آن طور که باید و شاید جدی گرفته نشده است. رمان «پدر آن دیگری» نوشته پرینوش صنیعی را ۸ سال پیش خواندم و می دانستم که فیلم خوبی از ان در می آید. از نویسنده آن خواستم که امتیاز ساخت فیلم آن را به من بدهد. فیلمسازان معتبر زیادی به خانم صنیعی مراجعه کرده بودند که از کتاب او فیلم سینمایی بسازند اما این شانس نصیب من شد.
کارگردان فیلم سینمایی «اتوبوس» بیان کرد: به اندازه ای در این رمان برای شهاب حادثه رخ می دهد که من در انتخاب این حوادث به زحمت افتادم. چند روزی زمان برد که اتفاقات را از میان آن ها گلچین کنم زیرا اگر می خواستم همه را بسازم یک سریال می شد.
صمدی درباره سرمایه گذاری فیلم سینمایی «پدر آن دیگر» توضیح داد: در دوره ای که سوژه عشق های مثلثی رایج بود و همه سرمایه خود را صرف اینگونه قصه ها می کردند تا در گیشه بفروشد، به چند تهیه کننده بخش خصوصی مراجعه کردم و هیچکس نپذیرفت سرمایه گذار این فیلم باشد. تا اینکه امسال از سرمایه شخصی خودم و با حمایت محمدرضا جعفریجلوه و بنیاد سینمایی فارابی «پدر آن دیگری» را ساختم.
این کارگردان به عدم اقتباس در فیلمنامه های ایرانی یاد کرد و گفت: بخشی از دلیل عدم اقتباس به کم کاری و کم سرمایه گذاری برمیگردد و بخشی دیگر آن هم مربوط به فیلمسارانی است سال ها کتاب نخوانده اند و در مطالعه تنبل هستند.
در ادامه این نشست حسین یاری بازیگر فیلم سینمایی «پدر آن دیگری» گفت: به هیات انتخاب احترام می گذارم و می دانم عدم حضور این فیلم در بخش مسابقه تعمدی نبوده است.
ثریا قاسمی نیز با حضور در نشست رسانه ای آخرین ساخته یداله صمدی عنوان کرد: خوشحالم که یک فیلم نجیب، سالم و بی ادعا ساخته شد و من بعد از سال ها دوری از سینما با این فیلم بازگشتم.
هنگامه قاضیانی نیز با اشاره به اینکه اولین شبی است که در جشنواره سی و سوم حضور دارد، گفت: خوشحالم که «مریم» رمان بودم و از این دوره به دهه ۷۰ پا گذاشتم. امشب یکی از بهترین شب های من در سینما بود.
بنفشه صمدی بازیگر نقش «فرشته» در فیلم «پدر آن دیگری» که در نشست رسانه ای این فیلم حضور داشت عنوان کرد: از ۵ سالگی بازی کردم اما از آن بازیگرهایی بودم که صبورانه در انتظار رسیدن نقش می ماندم و به دنبال آن نمی رفتم به همین دلیل فواصل کاری برایم طولانی شد. دوست دارم از این پس جدی تر این کار را ادامه دهم.
و اینک در پایان هفتمین روز، به متن و حاشیه روز هفتم از سی و سومین جشنواره فیلم فجر نیمنگاهی داشته باشید
مزار شریف کاملا مرتبط با ایزان است
به نظرتون آرگو چه زبطی به آمریکا داشت؟؟
ضمن اینکه کدامیک از فیلم های اجتماعی و یا فزهنگی توانستند کاری کنند؟؟به صرف نشان دادن مشکلات هیچ مشکلی حل نمی شود چون این شبه روشنفکران هیچ راه حلی جز مقایسه ندارند! ان هم از نوع از قیاسش خنده امد خلق را
امیدواریم با چنینی بودجه هالیوودی فیلمی با کیفیت جهانی و ابروداری مسلمانان ساخته شده باشه
فرق سازمان تبلیغات اسلامی با وزارت ارشاد اسلامی چیه ؟ یعنی اهدافشون چیا هست
هر دو بودجه دولتی میگیرند اهداف و رویه کاملا متفاوت دارند و همیشه هم درگیر و روبروی همدیگه هستند
در کنار اینها بسیار سازمان های دولتی فرهنگی دیگه رو بزارین
بهتر نیست تجمیع بشن ؟





