به مناسبت روز جهانی معلولان:
ایراد از قانون است؛ قانون جامعتری تدارک دیدهایم!
در شرایطی که بسیاری از معلولان به اجرایی نشدن قانون جامع حمایت از حقوق معلولان بعد از هشت سال گلایه دارند، رئیس سازمان بهزیستی از بازنگری کلی در این قانون سخن به میان آورده و با درخواست از قوه قضائیه و مجلس، ابراز امیدواری میکند که این تغییر انجام بگیرد تا شاید همه ارهای نکرده، با تعویض قانون محقق شود!
از
سال ۱۹۹۲ میلادی، مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصمیم گرفت که روز سوم
دسامبر (سیزدهم آذر ماه به تاریخ شمسی) را به منظور «ارتقای رشد اذهان عمومی
درباره مسائل مربوط به معلولیتهای گوناگون و افزایش آگاهیهایی که باید از مسأله پیوستن افراد معلول در تمامی جنبههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و
فرهنگی زندگی منتج شود» به عنوان «روز جهانی معلولان» اعلام کند. به گزارش «تابناک»، چند سالی است با فرا رسیدن روز جهانی معلولان در کشورمان، گلایه از اجرایی نشدن «قانون جامع حمایت از حقوق معلولان» به اوج رسیده و بسیاری از مسئولان ردههای گوناگون و رسانهها همصدای افرادی میشوند که با شنیدن خبر تصویب این قانون، چه بسا تا ماهها خوابهای رنگی میدیدهاند، ولی هماکنون شاید تعبیرشان از ماجرا تنها کابوس باشد و بس.
سخن از قانونی به میان است که نیمه اردیبهشت سال ۸۳ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و در ششم ماه بعد، بنا به اصل نود و چهارم قانون اساسی، بدون ارایه نظر از سوی شورای نگهبان توسط رئیسجمهور به وزارتخانهها و نهادهای مسئول ابلاغ میشود تا این وظیفههای واگذار شده در قالب آییننامههای اجرایی مصوب شده و سرانجام حمایت از حقوق این شهروندان محقق شود.
حالا هشت سال از این دستور گذشته و گویا زمان کافی برای تحقق اهداف این قانون بوده، ولی از یک سو شواهد و قرائن چیز دیگری را نشان میدهند و از سوی دیگر، نرخ بروز ۴.۵ درصدی معلولیت در کشور، نشان از افزایش سالانه شمار معلولان کشور داشته و عقبماندگیهای ولو اندک، نهایتا در قالب مشکلات بزرگتری بروز خواهند کرد.
برای نمونه، با دقت در بند الف از ماده هفت این قانون، درخواهیم یافت که دستگاههای دولتی و عمومی اعم از وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات، شرکتها و نهادهای عمومی و انقلابی و دیگر دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند، موظف به اختصاص دستکم 3 درصد از مجوزهای استخدامیشان (رسمی، پیمانی، کارگری) به افراد معلول دارای شرایط هستند؛ حال اگر این 3 درصد محقق نشده و شمار معلولان متقاضی کار افزایش یافته باشد، چاره چیست؟ آیا اجرای قانون سه درصد اکنون هم برای این قشر از افراد جامعه گرهگشاست یا مثلا برای جبران مافات، باید میزان در نظر گرفته شده را به 4 درصد تبدیل کرد؟
کاظم نظم ده، معاون پیشگیری و فرهنگی سازمان بهزیستی کشور در این باره به مهر میگوید: قانون استخدام 3 درصدی معلولین مشکلی از اشتغال معلولین در کشور را مرتفع نمیکند. در سنوات جاری تأکید بسیاری بر این قانون شده و تقریبا اجرا میشود؛ اما اگر ۱۰۰درصد هم اجرا شود، مشکل اشتغال معلولین را حل نخواهد کرد، چراکه استخدام دولتی محدود بوده و کارها به سمت بخش خصوصی رفته است.
این انتقاد در حالی گفته میشود که پیشتر، استناد برخی دستگاهها به ماده ۱۶ (نداشتن اعتبار) را مانع تحقق قانون 3 درصد استخدامی معلولان خوانده و حذف این ماده را در اجرای ماده هفت کارساز خوانده بودند تا جایی که یحیی سخنگویی، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور هم پیشتر (در نهم مهر ماه؛ روز جهانی ناشنوایان و کم شنوایان) در این باره گفت: برخی دستگاهها با استناد به ماده ۱۶ و نداشتن اعتبار تاکنون از جذب معلولان و ناشنوایان سر باز زدهاند که در بازنگری قانون جامع معلولان، ماده ۱۶ حذف شده و دیگر بحث کمبود و نداشتن اعتبارات برای استخدام این افراد قابل توجیه نیست؛ تلاش میکنیم تا قانون 3 درصد استخدامی معلولان از 3 درصد به 5 درصد ارتقا یابد.
البته انتقادات مسئولان بهزیستی در این سطح باقی نمیماند تا همایون هاشمی، رییس سازمان بهزیستی کشور، روز گذشته با اشاره به مشکلات عمده سازمان تحت امرش با معلولیتهای اکتسابی (مثل معلولان ضایعه نخاعی) بگوید: سال گذشته تلاشهای بسیاری برای دریافت اعتبار از محل درآمدهای ناشی از جرایم راهنمایی و رانندگی و همچنین درآمدهای عوارض راهها را داشتیم که در این راستا موفق شدیم در ماده واحده سال ۹۱، پانصد میلیون تومان اعتبار دریافت کنیم؛ هدف از دریافت این اعتبارات، تنها اثبات حق سازمان بهزیستی در زمینه معلولان اکتسابی است.

رئیس سازمان بهزیستی افزود: ضروری است دستگاههایی که فعالیتهای آنها منجر به بروز و ایجاد معلولیت میشوند، نیز خسارتهایی را در این زمینه پرداخت کنند و مکاتبات ما در این زمینه آغاز شده است. رویدادهای ناشی از کار و اتفاقات رخ داده در جادهها و کارخانهها گاه منجر به بروز معلولیت میشوند و ضروری است، سازمانهایی همچون تأمین اجتماعی در این زمینه با بهزیستی همکاری کند و باید گفت، جای خالی قانونی بزرگی در این زمینه هست.
بدین ترتیب انتقادات در قالب یک خلأ قانونی بیان میشود که چه بسا دیده نشدن آن مانع از ارائه خدمات مناسب به معلولان شده باشد، چراکه بخشی از افراد زیر پوشش این سازمان، مستمریبگیر بوده و بخشی از اعتبارات این سازمان صرف پرداخت همین مستمریها میشود؛ اما آیا اجرایی نشدن بخشهایی از قانون جامع حمایت از معلولان ناشی از خلاهایی از این دست است؟
بیگمان پاسخ رئیس سازمان بهزیستی به این پرسش مثبت است که اگر نبود، در روز جهانی معلولان از بازنگری کامل در قانونی ـ که لقب جامع در عنوان آن دیده میشود ـ سخن به میان نمیآورد!
هاشمی در
بخشی از سخنانش در نشست خبری به مناسبت گرامیداشت روز جهانی معلولان، از
ایجاد فروشگاههای زنجیرهای فروش محصولات معلولان خبر داد و آن را کار نوینی در راستای توانمندسازی معلولان دانست؛ البته هیچ گونه جزییاتی از این
کار در سایت این سازمان هم نیافتیم، ولی گویا، راه اندازی این
دست فروشگاهها در راستای اشتغال معلولان ـ چه در منزل و چه در کارگاههای
مختلف و حتی به عنوان فروشنده در این فروشگاهها ـ و در پایان استقلال
مالی این افراد سهم بسزایی داشته باشد.
به عبارتی بهتر، اگر بخشهایی از این قانون با مشکلات
و خلاهایی روبهرو بود، باید نسبت به اصلاح آنها اقدام میشد؛ همان گونه
که به زعم معاون این سازمان، با حذف یکی از مواد، راه ادارات دولتی از
شانه خالی کردن در استخدام 3 درصدی معلولان بسته شد اما وقتی از بازنگری
کامل در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان به میان میآید، یعنی مباحث دیده
نشده در این قانون به اندازهای است که میباید قانون جامعتری برای احقاق
حقوق معلولان تدارک دید و اینجاست که باید از رئیس سازمان بهزیستی پرسید
که ضمانت اجرایی شدن قانون بعدی چیست؟
البته سخنان رئیس سازمان بهزیستی در نشست خبری به مناسبت روز جهانی معلولان، سراسر تأیید همین نتیجهگیری است، ولی به ظاهر برخی مسائل از جانب ایشان دچار تعبیر نادرست شده است؛ برای نمونه:
البته سخنان رئیس سازمان بهزیستی در نشست خبری به مناسبت روز جهانی معلولان، سراسر تأیید همین نتیجهگیری است، ولی به ظاهر برخی مسائل از جانب ایشان دچار تعبیر نادرست شده است؛ برای نمونه:
* در شرایطی که ماده سوم قانون جامع میگوید: «سازمان بهزیستی کشور موظف است در چهارچوب اعتبارات مصوب در قوانین بودجه سالانه کارهای زیر را به عمل آورد؛ الف) تأمین خدمات توانبخشی، حمایتی، آموزشی و حرفهآموزی مورد نیاز معلولان با مشارکت خانوادههای معلولان و همکاری بخش غیردولتی (خصوصی، تعاونی، خیریه) و پرداخت یارانه (کمک هزینه) به مراکز غیردولتی و خانوادهها، ب)...» همواره معلولان از مشکل اشتغال گلایه داشته و یکی از موارد محقق نشدن این قانون را در به کار گرفته نشدن در زیرمجموعههای سازمان بهزیستی دانستهاند، در حالی که مجتمعهای خدمات اجتماعی سازمان بهزیستی همگی برونسپاری میشدهاند؛ انتقادی وارد که اکنون در قالب شعار اشتغالزایی رئیس این سازمان مطرح میشود؛ جایی که هاشمی از ایجاد ۲۶ هزار شغل در سامانه اشتغال سازمان بهزیستی خبر داده و میگوید: «مجتمعهای خدمات اجتماعی سازمان بهزیستی که پس از برونسپاری آزاد شدهاند، در راستای اشتغال به معلولان واگذار میشوند».
* در شرایطی که ماده یازده قانون جامع صراحت دارد که «مرکز آمار ایران مؤظف است، در سرشماریهای عمومی جمعیت کشور به گونهای برنامهریزی کند که جمعیت افراد معلول به تفکیک نوع معلولیت آنها مشخص شود»، شیوه نامهها و آیین نامههای اجرایی این قانون به گونهای در هیأت دولت مصوب شده که در گزارش «اقدامات کلی در خصوص قانون جامع حمایت از حقوق معلولان» در ارتباط با پیگیریهای ماده یازده آمده: «مرکز آمار ایران در سرشماری سال ۸۵ [و احتمالا سرشماری سال ۹۰] در راستای اجرای مفاد ماده ۱۱ با سازمان بهزیستی همکاری داشته و نظر سازمان در پرسشنامه ملی لحاظ شده است». حال آن که رئیس کنونی سازمان بهزیستی روز گذشته میگوید: «در زمینه تخصیص آمارهای بروز معلولیت به دو بخش اکتسابی و مادرزادی آماری نداریم»!
* ماده پنج قانون جامع میگوید: «افراد تحت سرپرستی معلولان با معرفی سازمان بهزیستی کشور تحت پوشش بیمه خدمات درمانی و معلولان، تحت پوشش بیمه خدمات درمانی و بیمه مکمل درمانی قرار میگیرند». حال آنکه بیمه تکمیلی تا حدودی محقق نشده و البته سهم محقق شده نیز با دستور رئیس سازمان بهزیستی تمدید قرارداد نشود، چراکه آقای رئیس بر این باور است: «براساس قانون، سازمان بهزیستی مکلف نیست و اجازه ندارد قرارداد بیمه تکمیلی ببندد و در این راستا صندوق حمایت درمانی معیشتی و بیمهای معلولان و مددجویان در تمام استانها راهاندازی شده است».
البته موارد دیگری هم شایستگی راهیابی به فهرست مثالهای بالا را دارند؛ اما گویا همین سهم از اتکا به قانون کنونی برای ریشهیابی مشکلات جامعه معلولان کشور کافی باشد؛ شاید تنها بد نباشد که برای تأکید، توجه کنیم که رئیس سازمان بهزیستی، مراقبت کامل را در تاختن به قانون جامع فعلی لحاظ کرده تا پیشنهادهای اصلاحیاش هم با همین چوب رانده نشده و مثلا فردا روزی رئیس بعدی، اجرایی نشدن مصوبات را به ضعف قانون مرتبط نداند؛ ظاهرا به همین دلیل در جایی از سخنانش با تأکید بر تصویب «سند ملی سالمندان» در دوره مدیریت خودش میگوید: «این سند، سند کامل و پرمحتوایی است که در تدوین آن از نظرات وزارتخانهها و دستگاههای گوناگون استفاده شده است و نیازی به سند دوم در این بخش نیست»!
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۱۸
1-خدا را شکر که روز جهانی معلولان است تا حداقل نامی از این قشر محروم ولو درحد حرف مطرح گردد برغم مشکلات عدیده ای که معلولان ذهنی- حرکتی و جسمی دارند.!!
2- قانون جامع حمایت از معلولان قانون جامعی است اما هیچگونه ضمانت اجرایی ندارد هیچ اداره ای بدون تعارف تره به این قانون خرد نمی کندشهرداری ها برای مناسب سازی همکاری نمی کنند ادارات عمومکا در سطح کشور مناسب سازی نیستند مدارسبرغم هزینه سنگینی که برای احداث اشان هزینه می ش.د مناسب سازی نیست پس ضعف کجاست؟ضعف در مجری قانون جامع حمایت از معلولان است که خود بهزیستی است جلسات مناسب سازی در بهزیستی های سراسر کشور اصلا برگزار نمی شود و اگر برگزار شود درحد یک صورتجلسه کاغذی است و پیگیری نمی شود.جالب اینکه خیلی از ادارات بهیست در سطح کشور خودشان هم مناسب سازی برای رفت و آمد معلولان نیستند.
2- دهها هزار معلول ذهنی و جسمی و ضایعه نخاعی و ام اس شدید تحت پوشش بهزیستی هستند که عمدتا درطول سال فقط خدماتی درحد مستمری ناچیز 32000تومانی می گیرند برای بازتوانی این حجم گسترده از معلولان شدید ذهنی و جسمی بهزیستی برنامه خاصی برای بازتوانی ندارد حتی سهمیه پوشاک هم در طول سال خیلی شانس بیاورند چند عدد پوشاک که نیاز روزانه است تنها می توانند از ادارات بهزیستی محل سکونت با توجه به نیاز روزانه دریافت می کنند که بسیار ناچیز است
3-هزاران دانش آموز معلول ماهیانه هرکدام 2500تومان آنهم اگر اعتبار باشد از بهزیستی دریافت می کنند تکرر می کنم 2500تومان !!!!!شما اگر خودتان فرزند معلول داشته باشید با این مبلغ ناچیز چکار می کنید و در مصاحبه های روسای بهزیستی همیشه صحبت از پوشش حمایتی از معلولان است تنها خدمتی که بهزیستی به دهها هار دانش آموز معلول م مند همین پرداخت 2500تومان است .....
4- هزاران نفر معلول روستایی تحت پوشش خدمات توانبخشی مبتنی بر جامعه روستایی است برنا مه خاصی برای بازتوانی معلولان روستایی در زمینه اشتغال معلول؛آموزش خانواده معلول و خدمات درمانی و.. در سطح کشور اعمال نمی شود البته دراین زمینه هم قانون به اندازه کافی وجود دارد اما مجری قانون باید قوی عمل کند
5- خانوده های دارای چند مکعلول ذهنی و جسمی شدید رنج فوق العاده مضاعفی را برای فرزندان خود متحمل می شوند حداقل حق و حقوق این خانواده ها برخورداری از مستمری مناسب دفترچه های درمانی بیمه تکمیلی و از همه مهمتر داشتن یک پرستار برای مواظبت و نگهداری از فرزندان از کارافتاده است که چنین چیزی هم متاسفانه چندان مورد توجه در سطح کشور نیست
دکتر جان قانون به انداز کافی در زمینه حمایت از معلولان است اما مشکل مجری قانون است .....
سخنی در مورد معولانی دارم که شاغل هستند .
نمیدانم در مورد معافیت مالیاتی این عزیزان و بازنشستگی پیش از موعد آنان فکری کرده اند یا نه .
اگر قانونی در این مورد هست لطفا راهنمایی کنید و اگر نیست به مسئولین پیشنهاد می کنم با اندکی انصاف و در نظر گرفتن شرایط این قشر از جامعه تاملی در این مورد داشته باشند .
من خودم معلمي جسمي و حركتي شديد هستم
سازمان بهزيستي هيچگونه حمايت جامع و شايسته اي از معلولان نمي كند بعنوان مثال موقعي كه من تحصيلات دانشگاهي در مقطع ليسانس دانشگاه آزاد را ادامه مي دادم سازمان بهزيستي فقط شهريه يك ترم ان هم فقط سيصد هزار تومن از هفتصد هزار تومن را پرداخت كرد
و يك مشكل بزرگ مسئله سوخت ما معلولان مي باشد بعضي از معلولان از ماشين استفاده مي كنند اما سوختي به آنها اختصاص داده نمي شود جالبه توي تلويزيون مي گويند اينقدر ... سوخت
به معلولان مي دهيم اما ما كه چيزي نديديم ...
درد ما معلولين زياد است اما بقولي
گوش اگر گوش تو -ناله اگر ناله من
آنچه به جائي نرسد فرياد است
1-بنده بین سالهای 79 تا 82 در آزمون استخدامی بانکهای سپه، ملی، ملت، صادرات و تجارت قبول شدم که کم از امتحان کنکور نبود. در همه مراحل گزینشی بسیار دشوار آن زمان موفق شدم اما متاسفانه در مرحله معاینات پزشکی به دلیل داشتن معلولیت از ناحیه پای راست بنده را رد استخدام میکردند. در همان زمان هم قانون 3 درصد وجود داشت اما با اینکه از بهزیستی هم نامه برای بانکها بردم اما هیچ تاثیری نداشت.
2-متاسفانه در طی سالهای اخیر خدمات بهزیستی بسیار کمتر شده با اینکه نسبت به سالهای قبل درآمد بیشتر و بودجه های بیشتری به بهزیستی تخصیص داده شده.
مطمئنا معلولان عزیز خاطرشان هست که در سالهای قبل در ماههای رمضان و اعیاد بزرگ، بهزیستی اقدام به پرداخت بنهای خرید رفاه به همه معلولین میکرد. اما در طی سالهای گذشته در طول سال شاید یکبار و آنهم فقط به معلولین شدید چنین کمکی میشود.
3- بارها برای وام، کمک هزینه اجاره، وام اشتغال، و کمک هزینه خرید عصا و وسایل ارتوپدی مراجعه کرده ام که همیشه جواب منفی بوده.
4-مناسب سازی شهر بسیار ضعیف و کاملا مشکل ساز برای معلولین هست. چند روز پیش در خیابان کارگر شاهد یک تابلوی عجیب بودم که روی آن نوشته شده بود "معابر این مکان جهت معلولین مناسب سازی شده است!!!!!!!) بنده که هیچ تغییری در معابر آنجا نسبت به سالیان قبل ندیدم. فقط نکته اینجا بود که آن تابلو بر روی یک پل که از روی جوب رد میشد نصب شده بود که انقدر فاصله میله های کف آن زیاد بود که ممکن بود عصای من داخل آن گیر کند فکر کنم منظور از مناسب سازی همان یک پلی بود که رو جوب ساخته بودند!!!
5- بزرگترین مشکل معلولان ایاب و ذهاب در شهر جهت رفتن به محل کار و یا مراکز درمانی میباشد. سالهاست که قرار است به معلولین ماشین مناسب سازی شده بدهند. یکبار در شیرخوارگاه آمنه چند ماشین مگان و پراید را یکسری وسایل اضافه روی آن نصب شده بود نشان دادن که قرار بود از سال بعد تولید شوند و گویا به تاریخ پیوستند.
اصلا سوال اصلی این است که چرا باید روی پرایدی که به صورت استاندارد امکان تولید دنده اتومات آن وجود دارد یکسری تجهیزات من درآوردی غیر استاندارد با هزینه بیشتر نصب کرده و تحویل معلولان داد؟؟؟؟!!!!! یا مثلا کدام معلول توانایی خرید مگان چند ده میلیون تومانی را دارد؟؟؟
(((درد دل زیاد هست اما مطمئن هستم اگر باز هم بنویسم مطلبم طولانی شده و منتشر نخواهد شد.)))
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟







