خوانده می شوید؛
چرا مدیران ایرانی افراد مطیع و ضعیف را برای همکاری برمیگزینند؟
این گزارش را دیدگاههای مخاطبان تکمیل میکند؛ شاید بتوان در همین زمینه، گزینههایی همچون مهمتر بودن تحقق اهداف مدیر از تحقق اهداف کاری و یا ضعیف بودن خود مدیران را مطرح کرد و البته گزینههای دیگری هم ممکن است، به ذهن مخاطبان برسد. نظر شما چیست؟
یکی از مسائلی که در فرهنگ سیاسی جوامع مورد توجه است، این که شهروندان باید بیاموزند در جمع انسانها و تشکلهای دیگر، در پی تحقق اهداف فردی، جمعی و ملی باشند؛ بنابراین، بیتوجهی به اهداف جمعی و نارساییهای گسترده در توجه به مسائل کلان ملی، از جمله جدیترین مسائل نظری در مدیریت کارآمد کشور است.
به گزارش «تابناک»، در ایرانبرخی از مولفه های فرهنگ سیاسی به معنای مفاهیمی که ناخود آگاه میان مردم و دولت از یک سو و مردم و دولت با نظام بینالمللی از سوی دیگر وجود دارد، پایههایی غیر عقلایی دارد و در راستای دستیابی به مجموعه اهداف جمعی در قالب یک نظم اجتماعی قاعدهمند و عقلایی متحول نشده است.
در همین راستا، تابناک در نظر دارد، با طرح پرسشهایی ـ که از سوی یکی از اساتید شناخته شده کشور درباره فرهنگ سیاسی کشور مطرح شده است ـ مؤلفههای این فرهنگ و چرایی وجود آنها و نبود برخی مؤلفههای دیگر را از مخاطبان خود بپرسد.
به این ترتیب، در چنین روندی، نخستین پرسش تابناک، به حوزه مدیریتی کشور برمیگردد و این گونه مطرح میشود که:
* چرا بسیاری از مدیران ایرانی افراد مطیع و ضعیف را به عنوان همکار برمیگزینند و معمولا از تملق لذت میبرند؟
در همین باره، میتوان گزینههایی چون مهمتر بودن تحقق اهداف مدیر از تحقق اهداف کاری و یا ضعیف بودن خود مدیران را مطرح کرد و احتمالا شاید گزینههای دیگری نیز به ذهن مخاطبان برسد.
راستی نظر شما چیست؟
* چرا بسیاری از مدیران ایرانی افراد مطیع و ضعیف را به عنوان همکار برمیگزینند و معمولا از تملق لذت میبرند؟
ناگفته پیداست که همه دیدگاههای شما را خوانده و برای انتشارشان، ملاکها و معیارهایی را لحاظ خواهیم کرد؛ بنابراین، شاید بد نباشد، برخی چهارچوبهای قانونی را برای بهتر شدن بحث مرور کنیم:
* از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری کنید.
* از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید.
* از اتهامزنی به دیگران خودداری کنید.
*از فرستادن مطالب حاوی لینک یا مطالب نامرتبط با بحث بپرهیزید.
*از فرستادن مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری کنید.
*از تعمیم نظر خود به دیگران و ترغیب و حتی توصیه به دیگران بپرهیزید.
برای آگاهی از قوانین و مقررات مشارکت در این بخش خبری اینجا را کلیک کنید.
به گزارش «تابناک»، در ایرانبرخی از مولفه های فرهنگ سیاسی به معنای مفاهیمی که ناخود آگاه میان مردم و دولت از یک سو و مردم و دولت با نظام بینالمللی از سوی دیگر وجود دارد، پایههایی غیر عقلایی دارد و در راستای دستیابی به مجموعه اهداف جمعی در قالب یک نظم اجتماعی قاعدهمند و عقلایی متحول نشده است.
در همین راستا، تابناک در نظر دارد، با طرح پرسشهایی ـ که از سوی یکی از اساتید شناخته شده کشور درباره فرهنگ سیاسی کشور مطرح شده است ـ مؤلفههای این فرهنگ و چرایی وجود آنها و نبود برخی مؤلفههای دیگر را از مخاطبان خود بپرسد.
به این ترتیب، در چنین روندی، نخستین پرسش تابناک، به حوزه مدیریتی کشور برمیگردد و این گونه مطرح میشود که:
* چرا بسیاری از مدیران ایرانی افراد مطیع و ضعیف را به عنوان همکار برمیگزینند و معمولا از تملق لذت میبرند؟
در همین باره، میتوان گزینههایی چون مهمتر بودن تحقق اهداف مدیر از تحقق اهداف کاری و یا ضعیف بودن خود مدیران را مطرح کرد و احتمالا شاید گزینههای دیگری نیز به ذهن مخاطبان برسد.
* چرا بسیاری از مدیران ایرانی افراد مطیع و ضعیف را به عنوان همکار برمیگزینند و معمولا از تملق لذت میبرند؟
*** *** ***
میخواهیم در قالبی جدید با شما تعامل کنیم؛ به این شیوه که بررسی و تحلیل از دیدگاههای شما بیرون آمده و به متن افزوده خواهد شد؛ به عبارتی بهتر، قرار است هر بار موضوعی برگرفته از نظریات پیشین خوانندگان را طرح کرده تا در تعاملی دو سویه، درباره آن به گفتوگو نشسته و البته با دیدگاههای شما بحث را شکل دهیم. ناگفته پیداست که همه دیدگاههای شما را خوانده و برای انتشارشان، ملاکها و معیارهایی را لحاظ خواهیم کرد؛ بنابراین، شاید بد نباشد، برخی چهارچوبهای قانونی را برای بهتر شدن بحث مرور کنیم:
* از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری کنید.
* از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید.
* از اتهامزنی به دیگران خودداری کنید.
*از فرستادن مطالب حاوی لینک یا مطالب نامرتبط با بحث بپرهیزید.
*از فرستادن مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری کنید.
*از تعمیم نظر خود به دیگران و ترغیب و حتی توصیه به دیگران بپرهیزید.
برای آگاهی از قوانین و مقررات مشارکت در این بخش خبری اینجا را کلیک کنید.
*** *** ***
پیشنهادهای خود را با ما در میان بگذارید. همکاران تابناک لحظه به لحظه ایدهها و دیدگاههای خوانندگان را مطالعه کرده و تا ساعت ۲۰: ۰۰ (صرفا برای این بحث) هر سی دقیقه یک بار، با بروز رسانی مطلب، بخشی از دیدگاههای شما را به متن خواهند افزود. گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۵۵۲
انتشار یافته: ۵۰۶
پاسخ ها
ستوده
| ۱۸:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
احمد
| ۲۳:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
ناشناس
| ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
چون بنده صریح و واضح صحبت می کنم. مهندسی صحبت می کنم و بدور از منافع شخصی. ای کاش مدیران ارشد قدر مهندسان و زیر دستان خودشان را می فهمیدند!!!
منصور
| ۰۹:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
کارگر
| ۱۰:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
محمد
| ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
در سازمانها اختلاف طبقاتی شدیدی از لحاظ قدرت و حقوق دریافتی حاکم می باشد و این جذابیت ها باعث می گردد کسانی که سواد کمتری دارند جهت احراز پست دست به دامن اطرافیان و پارتی های مختلف می گردد و آدم های بالیاقت و با سواد پست های بالا دست پیدا نمی کنند و همینطور زیرآب زنی ها شدیدی در ادارت جهت پایین کشیدن مدیریت ها حاکم است و به همین علت ها مدران نفرات بعدی خودشان را آدم های ضعیفتر از خودشان انتخاب می کنند تا پست آنها به خطر نیافتد.
تا زمانی که مدیران از حق و حقوق نجومی نسبت به زیر دستان برخوردار هستند و هیچ گونه بازرسی و پی گیری در خصوص اشتباهات مدیریت آنها که منجر به ضرر و زیان سازمان شده نمی گردد وضع ما از این هم بدتر خواهد گردید و هر کار نابلدی به خود جرآت احراز هر پستی را می دهد
حسین
| ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
به این مشکا اصطلاحا " ونجیلیجیسم" می گویند. افراد مافوق و مدیران ارشد برای اینکه افراد زیردستی یک زمانی باصطلاح شاخ نشوند و یا رقیب نشوند و خلاصه مطیع و سر به راه فرامین ملوکانه باشند افراد ضعیف را در سطوح مدیران میانی انتخاب می کنند و به همین ترتیب هم مدیران پایه، زنجیره ای از مدیران ضعیف و ضعیف تر می شوند. مسئله دیگر این است که مهمترین فاکتور منافع شخصی مدیر در انتخاب مدیران زیردستی است نه مصالح کاری، چرا که عموما در بخش دولتی و عمومی که 85% ساختار اقتصادی ما را تشکیل می دهد، حرفاول را مصالح فردی مدیران ارشد رقم می زند که عموما هم حسب روابط انتخاب شده اند و کارایی و قابلیت لازم را ندارند و از طرفی هم مدیریت و مالکیت از هم جداست و ناکارامدی بنگاه و دستگاه ها لطمه ای به منافع شخصی مدیران ارشد وارد نمی کند. بنابراین یک مدیر ضعیف و مطیع برای حفظ منافع و بقای حاکمیت مدیران ارشد و ... بمراتب بهتر از یک مدیر قوی و مستقل می باشد.!!!
و این می شود دور و تسلسل ضعف، ناکارمدی و ... ناشایست سالاری!!
ناشناس
| ۱۱:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
در بعضی پست ها انتقاد نکردن جزو اصول اصلی باقی ماندن در پست ها است فقط تابعیت محض چه غلط چه درست
تحسین مدیر قابلیت دیگر علم مدیریت در ایران است حتی باید مجرمی را پیدا کرد و در مقابل او از مدیر دفاع کرد
علا
| ۱۷:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
افراد تحصیلکرده و میانسال به سختی میتونن کار جدید پیدا کنن چون این مدیران از حضورشان نگرانند !
2. فرهنگ غالب در برخی کسب و کارها
3. عدم نیاز به رقابت در بازار و به تبع آن بی نیازی به کارآیی تیمی
4. مدیریت بر سرمایه دیگران و عدم وجود تفکر حرفه ای و شناخت مدیریتی در سهامدارن
پاسخ ها
ناشناس
| ۱۴:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
اما نکته ای که کمتر دیده می شود این است که مدیر معمولا براساس این باند پیش گفته شده به مدیریت رسیده و الزاما تخصصی در حوزه مورد مدیریت ندارد. در چنین فضایی این مدیر نیز به دنبال جذب افراد ضعیف تر در قالب باند خود برآمده تا اهداف فوق را تحقق بخشد.در عین حال اگر فرد متخصصی نیز در زیرمجموعه وجود داشته باشد، هدف مدیر کوبیدن و در صورت امکان( با توجه به الزامات سازمانی و کاری)اخراج او خواهد بود.
تابناک همش شده انتقاد، که 90% هم درستن ولی اگر به پیگیری منجر نشه، فقط نمک روی زخم پاشیدن می باشد!!
1. فساد بی امان اداری: در این حالت وجود نقص در سیستم، انتخاب افراد شایسته سالارانه نبوده و بر اساس سفارش عمه و خاله (شما بخوانید پارتی بازی) انجام میگیرد.
2. افراد اصولا از این که مورد ستایش قرار بگیرند مشعوف میشوند و از طرفی افراد ستایشگر هم کم نیستند. در نتیجه بعد از طی یک سری فعل و انفعلات ستایشگر به عنوان یک مدیر میانی پرنفوذ انتخاب مبگردد.
3. همه این مراحل دست به دست هم میدهند تا اصولا افراد ضعیف و مطیع دور و بر یک مدیر را بگیرد و در نتیجه دایره انتخاب هم محدود به همین ضعفا میگردد.
از طرفی حب جاه و مقام هم اجازه نمیدهد که یک مدیر به طور صواب به بررسی عملکرد زیر مجموعه خود بپردازد.
البته ناگفتی بسیار است، اما تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟





