آلمان برای زمستانهای بعد گاز رزرو میکند

شرکت دولتی SEFE آلمان با توافقی هشتساله برای خرید تا سقف ۲ میلیون تن الانجی در سال از پروژه «Southern Energy» در آرژانتین، تحویل را از اواخر ۲۰۲۷ هدفگذاری کرد و همزمان مسیر تازهای از گاز شیل «واکا موئرتا» را به سبد تأمین اروپا متصل کرد.
به گزارش تابناک؛ برلین این بار به جای شکار محمولههای لحظهای، به سراغ قرارداد رفت و پیامش را هم روشن فرستاد. SEFE آلمان با یک چارچوب توافق هشتساله، تا ۲ میلیون تن در سال الانجی را برای سالهای آینده رزرو کرد و تحویل را از اواخر ۲۰۲۷ نشانه گرفت. قیمت معامله عمومی نشد و توافق نهایی هم به امضای قرارداد قطعی خرید و فروش وابسته شد، اما جهتگیری بازار اروپا را عوض کرد.
چه چیزی امضا شد و چه چیزی امضا نشد
آنچه اعلام شد، یک توافق در سطح «چارچوب» بود و نه قرارداد نهایی. به همین دلیل برخی جزئیات از جمله فرمول قیمتگذاری بهصورت عمومی منتشر نشد و مقرر شد در قرارداد قطعی نهایی شود. با این حال، ارکان اصلی معامله روشن شد و مدت قرارداد هشتساله تعیین شد. سقف خرید تا دو میلیون تن در سال مشخص و زمان آغاز تحویلها اواخر سال ۲۰۲۷ اعلام و شیوه تحویل نیز به صورت FOB تعریف شد.
طرف عرضه هم به یک نام محدود نبود و یک کنسرسیوم شکل گرفت. پروژه «Southern Energy» با مشارکت مجموعهای از بازیگران از جمله Pan American Energy، YPF، Pampa Energia، Harbour Energy و Golar LNG معرفی شد. در این چارچوب مقرر شد گاز شیل میدان واکا موئرتا به زنجیره مایعسازی و سپس به مسیر صادرات متصل شود.
چرا الانجی برای اروپا فقط یک کالا نماند
پس از شوکهای انرژی در اروپا، الانجی نقش «سوپاپ اطمینان» را پیدا کرد. مزیت الانجی برای این قاره در انعطاف پذیری آن است، محمولهها میتوانند به راحتی مسیرشان را تغییر دهند و کشورها میتوانستند با زمانبندی ورود کشتیها و مدیریت ذخایر، ریسک زمستان را بهتر کنترل کنند. همین ویژگی باعث شد قراردادهای چندساله دوباره ارزش پیدا کند و از نگاه سیاستگذار، الانجی به دارایی استراتژیک نزدیک شود.
دادههای اتحادیه اروپا نیز همین تغییر را نشان داد. در سال ۲۰۲۴ حدود ۳۷ درصد واردات گاز اتحادیه اروپا از مسیر الانجی تأمین شد و حجم واردات الانجی در همان سال حدود ۱۰۱ میلیارد مترمکعب گزارش شد. وقتی چنین سهمی در سبد واردات شکل میگیرد، هر قرارداد بلندمدت جدید، فقط خرید انرژی نیست و «پوشش ریسک» نیز تلقی میشود.
انتخاب اواخر ۲۰۲۷ تصادفی نیست. اروپا از یک سو در پی کاهش وابستگی به روسیه است و از سوی دیگر، بخش مهمی از ظرفیتهای جدید مایعسازی در جهان در همین بازه زمانی وارد مدار میشود در نتیجه سالهای ۲۰۲۷ و ۲۰۲۸ به میدان رقابت برای رزرو محمولههای آینده تبدیل خواهد شد و خریداران بزرگ ترجیح میدهند از قبل جای خود را تثبیت کنند.
به زبان ساده وقتی قرار است بازار در اواخر دهه با حجم بیشتری روبهرو شود، خریداران برای اینکه در صف آخر نایستند، زودتر قرارداد میبندند. در این منطق، زود قرارداد بستن الزاماً به معنی ارزانتر خریدن نیست و بیشتر به معنی مطمئنتر خریدن محسوب میشود.
موج عرضه جهانی چه میگوید و چرا اروپا عجله دارد
پیشبینیهای معتبر بینالمللی از موج بزرگ ظرفیتهای جدید الانجی تا ۲۰۳۰ حکایت دارد. در این تصویر، آمریکا، قطر و استرالیا سهم غالبی از ظرفیت جدید را به خود اختصاص میدهند و گفته میشود حدود ۷۰ درصد ظرفیت جدید تا ۲۰۳۰ از دو محور آمریکا و قطر تامین میشود. این موج میتواند فشار کمبود را کمتر کند، اما همزمان رقابت آفرین نیز خواهد بود.
رقابت تازه بر سر این شکل میگیرد که خریداران با امضای قراردادهای چندساله، از همین امروز سهم خود را از ظرفیت الانجیِ سالهای آینده رزرو کنند و دسترسی مطمئن به محمولهها را تضمین کنند.
هرچه پروژهها به مرحله اجرا نزدیکتر شوند، قراردادهای بیشتری از قبل بسته میشود و فضای مانور برای فروشهای لحظهای محدودتر میشود. در چنین بازاری، کشوری مثل آلمان ترجیح میدهد بخشی از نیاز آینده را با قرارداد چندساله پوشش دهد و باقی را با بازار لحظهای تنظیم کند.
آرژانتین چگونه میخواهد از واکا موئرتا به اروپا برسد
برای آرژانتین هواره مسئله اصلی این بود که گاز فراوانِ زیر زمین چگونه به صادراتی منظم و پایدار تبدیل شود. در همین جاست که مدل پروژه اهمیت پیدا میکند و تفاوت ایجاد میکند. کنسرسیوم Southern Energy برای کوتاهکردن مسیر ورود به بازار، به جای پروژههای سنگین و زمانبر ساحلی، بر راهحل شناور تکیه کرد و قرار شد از دو واحد شناور مایعسازی استفاده کند.
بر اساس برنامه اعلامشده، واحد «Hilli Episeyo» قرار شد از پایان سال ۲۰۲۷ با ظرفیتی در حدود ۲٫۴۵ میلیون تن در سال وارد مدار شود. واحد دوم با عنوان «MK II» قرار شد از اواخر سال ۲۰۲۸ با ظرفیت حدود ۳٫۵ میلیون تن در سال به پروژه اضافه شود. در نتیجه، ظرفیت تجمیعی پروژه قرار شد به حدود ۶ میلیون تن در سال برسد. محل استقرار شناورها نیز در منطقه «Golfo San Matías» در استان «ریو نگرو» تعریف شد. نقش «Golar LNG» هم به دلیل مالکیت و تجربه عملیاتی این شناورها پررنگ شد.
این مدل برای اروپا هم جذابیت دارد، چون زمانبندی را کوتاهتر میکند و عرضه را به یک مسیر جدید جغرافیایی وصل میکند و ریسک تمرکز را کمتر میکند.
ایران چرا تماشاگر مانده است
ایران روی یکی از بزرگترین ذخایر گاز جهان نشسته است، اما در بازار جهانی الانجی عملاً هیچ نقشی ندارد. مشکل فقط نبودِ یک واحد مایعسازی نیست، چون الانجی یک «صنعت زنجیرهای» است. از فناوری و سرمایهگذاری گرفته تا طراحی و اجرای پروژه، کشتیهای حمل، بیمه و قراردادهای بلندمدت فروش، همه باید کنار هم قرار بگیرد. وقتی این حلقهها کامل نباشد، مزیت ذخایر هم از زیر زمین بیرون نمیآید و به سهم پایدار در بازار تبدیل نمیشود.
در همین لحظه که اروپا قراردادهای سالهای ۲۰۲۷ به بعد را میبندد و عرضهکنندگان جدید جای خود را در نقشه آینده تثبیت میکنند، تماشاگری ایران هزینه فرصت میسازد. هرچه قراردادهای بیشتری از قبل بسته شود، ورود دیرهنگام سختتر میشود و نقش ژئوپلیتیک گاز هم محدودتر میشود. کشوری که الانجی میفروشد فقط فروشنده مولکول گاز مایع شده نیست بلکه شریک امنیت عرضه هم هست و کشوری که در این بازی جایی نداشته باشد، اهرم خود را به رقبایی واگذار میکند که قرارداد و کشتی و پایانه را همزمان در اختیار دارند.
قرارداد SEFE با پروژه الانجی آرژانتین، یک خبر ساده تجاری دیده نمیشود و به عنوان نشانهای از تغییر رفتار اروپا دیده میشود. اروپا به جای تکیه صرف بر بازار لحظهای، بخشی از نیاز آینده را با قراردادهای چندساله پوشش میدهد و الانجی را به ابزار مدیریت ریسک زمستان تبدیل میکند. آرژانتین نیز با تکیه بر واکا موئرتا و مدل شناور، تلاش میکند جایگاه خود را در سبد اروپا تثبیت کند و از «پتانسیل» به «عرضه پایدار» نزدیک شود.
و ایران اگر همچنان بیرون این میدان بایستد، در دورهای که بازار آینده از همین امروز رزرو میشود، نه فقط فرصت درآمدی را از دست میدهد، بلکه بخشی از قدرت چانهزنی انرژی را هم از دست میدهد و در نهایت تماشاگر رقابتی میماند که نتیجهاش را دیگران تعیین میکنند.
پارسا ملکی




