
به گزارش تابناک؛جک S5 را اگر بدون تعصب نگاه کنیم، باید اول جایگاهش را در زمان ورود بشناسیم. اوایل دهه ۹۰، بازار ایران پر بود از خودروهایی که یا توان فنی محدودی داشتند یا طراحیشان از چند نسل قبل جا مانده بود. در چنین فضایی، کراساووری با موتور توربوشارژ، گیربکس اتوماتیک، بدنهای عضلانی و فهرستی از امکانات، طبیعی بود که سریع دیده شود. S5 دقیقاً روی همین عطش بازار سوار شد و موفق هم بود.
طراحی بیرونی S5 هنوز هم کاملاً از نفس نیفتاده است. خطوط بدنه اغراقشده اما حسابشدهاند؛ جلوپنجره بزرگ، چراغهایی که سعی میکنند چهرهای جدی بسازند و بدنهای که عمداً کمی درشتتر از اندازه واقعی به نظر میرسد. این خودرو هرگز ظریف یا شهریِ آرام نبوده، بلکه از ابتدا میخواست «قوی» دیده شود. برای بازار ایران، این زبان طراحی همچنان خریدار دارد.
اما نقطهای که S5 را از بسیاری رقبا جدا میکرد، پیشرانه ۱.۵ لیتری توربوشارژ آن بود. موتوری که روی کاغذ حدود ۱۷۰ اسب بخار قدرت و گشتاور قابل توجهی تولید میکند؛ اعدادی که برای خودرویی در این کلاس و این بازه قیمتی، همچنان جذاباند. در رانندگی واقعی، این موتور شتاب اولیه و میانی خوبی ارائه میدهد. سبقتگیری در جاده، بهخصوص با توربو سالم و بنزین نسبتاً مناسب، حس کمبود توان به راننده منتقل نمیکند و این دقیقاً همان چیزی است که بسیاری از خریداران دنبالش بودند.
اما توربو همیشه یک روی دیگر هم دارد. موتور ۱.۵ لیتری S5 بهشدت به کیفیت نگهداری حساس است. تجربه کاربران نشان میدهد این پیشرانه اصلاً با بیتوجهی کنار نمیآید. تأخیر در تعویض روغن، استفاده از روغن نامناسب، فشار مداوم در ترافیک شهری یا رانندگی پرگاز، خیلی زود خودش را به شکل افت راندمان، افزایش مصرف سوخت یا حتی خرابیهای پرهزینه نشان میدهد. S5 خودرویی نیست که «فقط بنشینی و برانی»؛ از مالک انتظار مراقبت دارد.

گیربکس، یکی از بحثبرانگیزترین بخشهای این خودروست. نسخه دستی، سادهتر و قابل اعتمادتر ارزیابی میشود و بسیاری از مالکان آن را کمدردسرتر میدانند، هرچند کلاچ نسبتاً سفت، در ترافیک شهری آزاردهنده است. نسخه اتوماتیک اما داستان پیچیدهتری دارد. تعویض دندهها همیشه نرم نیست، در شرایط گرما یا فشار دچار مکث میشود و در استفاده بلندمدت، هزینه نگهداری بالاتری به مالک تحمیل میکند. این نکته در نظرات کاربران بارها تکرار شده و به یکی از نقاط ضعف شناختهشده S5 تبدیل شده است.
سیستم تعلیق S5 تنظیمی نسبتاً سفت دارد. این انتخاب باعث میشود خودرو در سرعتهای بالا و مسیرهای جادهای پایدار باشد، اما در شهر و روی دستاندازها، راحتی قربانی میشود. کوبش در محور عقب، مخصوصاً با سرنشین کم، یکی از گلایههای پرتکرار است. این خودرو بیشتر از آنکه یک کراساوور نرم خانوادگی باشد، به رانندگی تهاجمیتر گرایش دارد؛ چیزی که با انتظار همه خریداران همخوان نیست.
فرمان برقی سبک است و برای رانندگی شهری مناسب، اما بازخورد دقیقی به راننده نمیدهد. حس اتصال کامل به جاده وجود ندارد و این موضوع برای رانندههای حساس به فرمان، یک ضعف محسوب میشود. ترمزها در استفاده عادی عملکرد قابل قبولی دارند، اما در رانندگی سنگین یا ترمزگیریهای پیاپی، افت راندمان گزارش شده است؛ نکتهای که با توجه به وزن خودرو و توان موتور، اهمیت دارد.

فضای داخلی S5 جادار است و از این نظر امتیاز میگیرد. طراحی کابین ساده و کاربردی است، اما کیفیت متریال در حد متوسط باقی میماند. پلاستیکهای خشک، بهخصوص در بخشهایی از داشبورد و رودریها، بعد از مدتی سر و صدا ایجاد میکنند. این مسئله در تجربه واقعی کاربران کاملاً دیده میشود و نشان میدهد کیفیت مونتاژ در همه سریها یکنواخت نبوده است.
امکانات رفاهی S5 در زمان عرضه، نقطه قوت جدی بود. سانروف، صندلی برقی، نمایشگر مرکزی و برخی تجهیزات ایمنی، این خودرو را از بسیاری رقبا جلو میانداخت. اما امروز، بخش زیادی از این امکانات عادی شدهاند و حتی بعضی سیستمها از نظر سرعت و دقت عملکرد، قدیمی به نظر میرسند. در واقع S5 دیگر از نظر آپشن برتری قاطعی ندارد، هرچند کمامکانات هم نیست.
مصرف سوخت، مخصوصاً در نسخه اتوماتیک، یکی از نقاط انتقاد مهم است. در رانندگی شهری و ترافیک، مصرف میتواند بهراحتی از اعداد رسمی بالاتر برود. این موضوع، همراه با حساسیت موتور به بنزین، هزینه استفاده روزمره را افزایش میدهد و برای بسیاری از مالکان به تجربهای ملموس تبدیل شده است.

از نظر دوام، جک S5 خودرویی «مشروط» است. اگر دقیق سرویس شود، رانندگی معقول با آن انجام شود و قطعات مصرفی بهموقع تعویض شوند، میتواند سالها کار کند. اما اگر رها شود، خیلی زود به خودرویی پرهزینه تبدیل میشود. قطعات در بازار پیدا میشوند، اما ارزان نیستند و بازار دستدوم خودرو هم نسبت به سالهای اول افت کرده؛ موضوعی که باید پیش از خرید در نظر گرفته شود.
جمعبندی تجربه کاربران و تستها به یک نتیجه مشخص میرسد: جک S5 خودرویی نیست که همه را راضی کند. برای کسی که دنبال کراساووری کمدردسر، نرم و اقتصادی است، انتخاب مناسبی محسوب نمیشود. اما برای رانندهای که قدرت موتور، شتاب، ظاهر متفاوت و حس رانندگی پرانرژی را میخواهد و حاضر است هزینه و حساسیتهای توربو را بپذیرد، هنوز میتواند انتخابی قابل دفاع باشد.

S5 نه اسطوره است و نه شکست مطلق. محصولی است از دورهای خاص، با موتور ۱.۵ لیتری توربوشارژ که هم نقطه قوت اصلیاش است و هم منبع اصلی دردسرهایش. خودرویی که بیش از هر چیز به خریدار یاد میدهد عدد و توربو بهتنهایی کافی نیست؛ آنچه اهمیت دارد، تطبیق این اعداد با واقعیت استفاده، کیفیت نگهداری و توقعی است که از خودرو داریم.