
به گزارش تابناک به نقل از اعتماد؛ فرض کنیم امسال تمامی سدها پر آب شوند و مشکل آب شرب نیز موقتا مرتفع شود، برنامه شما برای بستن چاههای آب شرب تازه تاسیس چیست؟
برنامه شما برای امنیتی نشدن آب شرب و کشاورزی و توقف مسابقه وزارتخانهها در قلاباندازی امنیتی و جذب بودجه از ذخایر توسعه ملی چیست؟ برنامه جنابعالی برای تمرکززدایی از پایتخت چیست؟ برنامه شما برای کاهش جمعیت تهران و به حداقلرسانی هدررفت آب در شبکه توزیع آب چیست؟ برنامه شما برای کاهش هدررفت آب خانگی از طریق اصلاح مقررات ملی ساختمان، نصب شیرآلات کممصرف به جای تعویض کنتورهای آب منازل که در دهه هشتاد تعمیر میشدند و هماکنون تعویض کنتورها! باری مضاعف بر گرده مردم تحمیل کرده است، چیست؟
برنامه شما برای الزام کردن مقررات سختگیرانه در نصب تاسیسات، کاهش توسعه توالتهای فرنگی، حذف چاهبستها و تغییر اساسی در شکل و طراحی سنگ توالتها و شیوهنامههای شستن پارکینگها و بسیاری راهکارهای فراموش شده دیگر چیست؟
آقای رییسجمهور چقدر در مورد سرانه مصرف ملی زیر 100 لیتر فکر کردهاید؟
بیایید با مصرف آب پروفسور کردوانی به تقویت تابآوری و زدودن این جو ناامیدی پایان بدهیم. مردم دکتر کردوانی را دوست داشتند و به فرمایشات آن مرد بزرگ ایمان داشته و دارند. کارشناسان ارشد شما به تازگی کاهش 10 درصدی مصارف آب تهران در بخش خانگی را به عنوان نسخه نجاتبخش فریاد زدند غافل از اینکه این کاهش با قرارگیری دهها چاه جدید در مدار تامین اعلام شده است!
این چاهها در سال آینده به چه تعدادی افزایش مییابد؟ اگر آبکشی از دشت تهران افزایش نمییافت چند درصد کاهش درخواست و مطالبه میشد؟ با وجود فقدان اطلاعات از هندسه آبخوانها و ضعف اطلاعات از نحوه و میزان و سرعت تجدیدپذیری مخازن آبی، آیا کاهش ده درصد مصارف عددی واقعی و منطقی و در عین حال دارای خطرپذیری پایین است؟! هرگز اینطور نیست؟
سرانه مصرف خانگی مرحوم پروفسور کردوانی حدود 63 لیتر در روز بارها توسط سازمان آب و فاضلاب ثبت شد ولی افسوس از الگوبرداری و ترویج مصرف آب کردوانی! اصولا تفویض اختیارات فرهنگسازی به سازمان آب و فاضلاب کاری از بنیان غلط بود و این سازمان نشان داده که در عمل علاقهای به کاهش و اصلاح مصارف و تولید فرهنگ عمومی نداشته و ندارد! چون تعارض منافع بزرگی در آن مجموعه وجود دارد.
از اساس ما با چالش مصرف روبهرو بوده و هستیم و لازم است سازمان مستقل بهینهسازی مصارف تشکیل بدهید و به بسیاری از تعارض منافع در سازمانهای وابسته به وزارت نیرو و جهاد کشاورزی پایان بدهید. بهتر نیست کوچکسازی دولت را از این سازمانها شروع کنید.
آیا مردم ایران در فلات مرکزی قبول میکنند آب شیرین و گران خلیجفارس را مصرف کنند، اما هزینه به شدت گزاف آن از طریق مالیات و فشار به ثروت عمومی برداشت شود؟ اگر 50 درصد هزینه طرحهای انتقال آب به صورت تشویقی به مردم تخصیص یابد میزان مصارف چقدر کاهش مییابد؟ آیا مردم میپذیرند محصولات کشاورزی نامرغوب و آب بیکیفیت مصرف کنند و هزینههای سرسامآور پزشکی و تامین داروهای به شدت گران و هزینه بیمه که غیرمستقیم از جیبشان اخذ میشود گریبان آنها را چاک بدهد؟!
مردم چقدر حاضرند فضای سبز چمنی داشته باشند ولی دیوار و سقف سرپناهشان دچار گسیختگی ناشی از فرونشست شود؟ مردم صادرات و هدررفت میلیونها تن محصولات کشاورزی و باغی و تخصیص مسرفانه و نامیمون همان ارز به برخی اقلام را به قیمت کاهش کمیت و کیفیت و امنیتی شدن مایع بیبدیل آب را میپذیرند؟
70 هزار چاه آب در اطراف تهران و کشت و کار پر رونق ناشی از بدهکاری روزافزون به آبهای زیرزمینی برای چیست؟
آری مردم هم آب کافی و باکیفیت میخواهند و هم امنیت غذایی و این حق آنهاست و در قانون اساسی برای آنها لحاظ شده است. اما فراموش نکنیم دکتر کردوانی نیز جزیی از همین مردم بود و در تهران زندگی میکرد. چگونه آن مرحوم به سرانه 63 لیتر رسید؟ چگونه چینیها به متوسط سرانه 80 لیتر در روز رسیدهاند؟ امید است سرانه مصرف آب کردوانی را به عنوان یک الگوی ترویجی و اثبات شده در سطح ملی ابلاغ کنید و برای تحقق آن برنامههای فرهنگسازی و شیوهنامههای چند لایه ترویج و به کار گرفته شود و از مصرف بیشتر آبهای زیرزمینی و تضییع حقوق آیندگان پیشگیری و پرهیز کنیم.