مرور «صدسال جنگ بر سر فلسطین»/۱

نخبگان فلسطین نفهمیدند دیپلماسی بزدلانه‌شان بریتانیا را از تعهدش به صهیونیسم منصرف نمی‌کند

نخبگان و رهبران فلسطین در آن‌برهه نمی‌فهمیدند رویکرد دیپلماتیک بزدلانه آن‌ها احتمالا نمی‌تواند هیچ‌یک از دولت‌های بریتانیا را متقاعد کند که از تعهد خود به صهیونیسم چشم‌پوشی کند یا به خواسته‌های فلسطینی‌ها تن دهد.
کد خبر: ۱۳۳۲۸۲۳
| |
599 بازدید

نخبگان فلسطین نفهمیدند دیپلماسی بزدلانه‌شان بریتانیا را از تعهدش به صهیونیسم منصرف نمی‌کند

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، ورود اولین‌مهاجران یهودی اروپایی به فلسطین از اواخر دهه ۱۸۷۰ و اوایل دهه ۱۸۸۰ آغاز شد. رشید خالدی نویسنده فلسطینی کتاب «صدسال جنگ بر سر فلسطین» می‌گوید تاریخ مدرن فلسطین را می‌توان به بهترین نحو با این‌عبارات فهمید: «جنگی استعماری علیه ساکنان بومی با کمک دارودسته‌های گوناگون برای واردکردن آن‌ها به واگذاری سرزمین خود به دیگران به‌رغم میل باطنی‌شان.»

اواخر قرن نوزدهم میلادی، یک‌جنبش استعماری‌ملی، خود را به روکشی از کتاب مقدس مزین و مجهز می‌کرد که برای مسیحیان پروتستانِ کتاب‌مقدس‌خوان در انگلستان و آمریکا جذابیت داشت و آن‌ها را مقابل مدرنیته صهیونیسم و ماهیت استعماری آن نابینا می‌کرد. حرف این‌جنبش استعماری هم این بود که یهودیان چه‌طور می‌توانند سرزمینی را که خاستگاه دین‌شان است، استعمار کنند؟ به این‌ترتیب است که جنگ فلسطین و اسرائیل از دید رشید خالدی به‌خاطر این‌نگاه بی‌بصیرت، در بهترین‌حالت، درگیری ملی بین دو ملت با حقوق برابر در یک‌سرزمین به تصویر کشیده می‌شود. در بدترین‌حالت هم پیامد نفرت متعصبانه و دیرینه اعراب و مسلمانان از یهودیان توصیف می‌شود؛ به‌خاطر این‌که سرزمین همیشگی و خدادادی خود را ادعا کرده‌اند.

باید به این‌واقعیت مهم هم توجه داشت که مردم کشورهای غربی و اروپایی و دیگر نقاط دنیا سال‌ها با چه منابع جعلی و دروغینی تغذیه و مسموم شده‌اند؛ ذهن آن‌ها سال‌ها با این‌دروغ پر شده‌ که فلسطین و فلسطینی‌ها وجود ندارند و ابتکار بدخواهانه کسانی هستند که آرزوی نابودی اسرائیل را دارند. این‌گونه دروغ‌ها از طریق کتاب‌هایی مثل «از زمان‌های قدیم» نوشته جوآن پیترز تقویت و منتشر می‌شد؛ کتاب‌هایی که از نظر ساختاری، شبه‌علمی (نه واقعا علمی) و عامه‌پسند بودند.

در روزگار استعمارزدایی پس از جنگ جهانی دوم که پدیده استعمار مستقیم و غصب زمین‌های مردمان بومی، بوی بدی به خود گرفته بود، خاستگاه و عملکرد استعماری صهیونیسم توسط متولیانش لاپوشانی شد و به‌راحتی در اسرائیل و غرب از یاد رفت. آن‌زمان صهیونیسم که برای دو دهه فرزندخوانده نازپرورده بریتانیا بود، خود را جنبشی ضداستعماری معرفی می‌کرد. اما جالب است که بسیاری از رهبران اولیه صهیونیسم، سر خود را بالا گرفته و به ماهیت استعماره پروژه خود افتخار می‌کردند.

در روزهایی که صهیونیسم برای تصرف فلسطین خیز برداشته بود، علوم جدید در فلسطین عموما در مدارس مبلغان مذهبی خارجی کاتولیک، پروتستان و ارتدکس و همچنین در مدارس یهودی اتحادیه جهانی آلیانس آموزش داده می‌شدند.

دسامبر سال ۱۹۱۷ بود که بیت‌المقدس به‌عنوان مرکز فلسطین به تصرف انگلستان درآمد. نکته جالب این‌ است که مردم فلسطین تا مدت‌ها از بیانیه معروف بالفور خبر نداشته و مثل مردم بسیاری از کشورهای عربی، در پایان جنگ جهانی اول، خود را در محاصره ارتش‌های اروپایی دیدند. در آن‌زمان هم تعداد کمی از مردم عرب از بیانیه بالفور خبر داشتند. رشید خالدی می‌گوید برای ساکنان فلسطین، نثر دقیق و سنجیده بالفور تفنگی بود که مستقیم سر آن‌ها را نشانه رفته بود و اعلان جنگ امپراتوری بریتانیا به ساکنان بومی فلسطین بود. عیسی العیسی نویسنده و روزنامه‌نگار فلسطینی سال ۱۹۲۹ برای یک‌مقاله خود چنین‌تیتری انتخاب کرد که توجهی به آن نشد: «بیگانگان در سرزمین ما: رخوت ما و هشیاری آن‌ها.»

عنوان کامل کتاب رشید خالدی درباره تاریخ فلسطین، «صدسال جنگ بر سر فلسطین؛ تاریخ استعمار شهرک‌نشینان و مقاومت ۱۹۱۷-۲۰۱۷» است که سال گذشته با ترجمه مریم صالحی توسط انتشارات جهان کتاب چاپ شد. خالدی در فرازی از این‌کتاب، جملاتی دارد که به‌طور کامل این‌عبرت تاریخی را به ما گوشزد می‌کنند که «نباید به غرب استعمارگر اعتماد کرد» در این‌فراز از کتاب «صدسال جنگ بر سر فلسطین» می‌خوانیم:

«فلسطینی‌ها پس از جنگ جهانی اول به محض این‌که توانستند شروع کردند به سازمان‌دهی سیاسی در مخالفت با حاکمیت بریتانیا و نیز تحمیل جنبش صهیونیستی به مثابه همکار ویژه انگلیسی‌ها. تلاش‌های فلسطینی‌ها شامل درخواست‌هایی به انگلیسی‌ها، به کنفرانس صلح پاریس و به جامعه تازه‌تاسیس ملل بود. بارزترین تلاش آن‌ها مجموعه‌ای از هفت‌کنگره عرب‌فلسطینی بود که شبکه‌ای از جوامع مسلمان‌مسیحی سراسر کشور آن را برنامه‌ریزی کرده بود و از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۸ برگزار شد. این‌کنگره‌ها مجموعه‌ای از خواسته‌ها را با تمرکز بر استقلال فلسطین عربی، رد بیانیه بالفور، حمایت از حکومت اکثریت و پایان‌دادن به مهاجرت نامحدود یهودیان و خرید زمین مطرح کردند. کنگره‌ها یک‌هیات اجرایی عربی تشکیل دادند که بارها با مقامات بریتانیایی در بیت‌المقدس و لندن ملاقات کرد، ولی بی‌فایده بود. گفت‌وگوی ناشنوایان بود. بریتانیایی‌ها اختیارات کنگره‌ها یا رهبران آن‌ها را به رسمیت نشناختند و بر پذیرش بیانیه بالفوراز سوی عرب‌ها و شرایط قیومیتی که پس از آن به دست آمده بود – که نقطه مقابل خواسته‌های اساسی عرب‌ها بود – پافشاری کردند. رهبری فلسطین بیش از یک‌دهه و نیم این‌رویکرد قانونی بی‌ثمر را دنبال کرد. درست برعکس اقدامات تحت رهبری نخبگان، نارضایتی مردم از حمایت بریتانیا از آرمان‌های صهیونیست‌ها به تظاهرات، اعتصابات و شورش منجر شد و خشونت‌ها به‌ویژه در سال‌های ۱۹۲۰، ۱۹۲۱ و ۱۹۲۹ شعله‌ور شد و هر حادثه از حادثه قبلی وخیم‌تر بود. در هر صورت، این‌فوران‌ها خودجوش بود و اغلب گروه‌های صهیونیستی محرک آن بودند. بریتانیا تظاهرات مسالمت‌آمیز و بروز خشونت را به یک‌اندازه سرکوب می‌کرد.» (صفحه ۴۷ به ۴۸)

نخبگان فلسطین نفهمیدند دیپلماسی بزدلانه‌شان بریتانیا را از تعهدش به صهیونیسم منصرف نمی‌کند

جامعه جدید ملل که پس از جنگ جهانی اول تشکیل شده بود، سال ۱۹۲۲ قیومیت بریتانیا بر فلسطین را تصویب کرد. و جالب آن‌که در ماده‌های این‌قیومیت، هیچ‌اشاره‌ای به فلسطینی‌ها به مثابه مردمی با حقوق ملی یا سیاسی نشده است. در بیانیه بالفور هم واژه‌های عرب و فلسطینی وجود ندارد.

به رغم درخواست‌های مکرر، به اکثریت فلسطینی در تمام مدت سی سال قیومیت انگلستان هیچ قدرتی اعطا نشد. نکته جالب دیگر این است که مهاجران یهودی صرف نظر از خاستگاه‌شان می‌توانستند ملیت فلسطینی کسب کنند اما عرب‌های بومی فلسطین که به‌طور اتفاقی در خارج از کشور بودند، هنگام زمامداری انگلیسی‌ها از شهروندی فلسطین محروم شدند. به لطف توافق‌نامه انتقال بین دولت نازی و جنبش صهیونیستی که در ازای لغو تحریم آلمان از سوی یهودیان منعقد شد، یهودیان آلمان اجازه داشتند دارایی‌هایی را به ارزش ۱۰۰ میلیون دلار با خود به فلسطین ببرند.

یکی از اشتباهات تاریخی فلسطینی‌ها، این است که سرشناسان و رهبران نخبه‌شان زمان را از دست دادند. آن‌ها به رویارویی بیش از حد آشکار با انگلیس تمایلی نداشتند و مقابل درخواست مردم فلسطین‌ برای تحریم کامل مقامات بریتانیا و اعتصاب مالیاتی مقاومت کردند. رشید خالدی می‌گوید نخبگان و رهبران فلسطین در آن‌برهه نمی‌فهمیدند رویکرد دیپلماتیک بزدلانه آن‌ها احتمالا نمی‌تواند هیچ‌یک از دولت‌های بریتانیا را متقاعد کند که از تعهد خود به صهیونیسم چشم‌پوشی کند یا به خواسته‌های فلسطینی‌ها تن دهد.

آن‌طور که رشید خالدی تاریخ کشورش را روایت می‌کند، فلسطینی‌ها تا دو دهه پس از ۱۹۱۷ نتوانستند مثل «حزب وفد» در مصر یا «حزب کنگره» در هند یا «حزب شین فین» در ایرلند چارچوبی فراگیر برای جنبش ملی خود ایجاد کنند. ضمن این‌که نتوانستند مانند مردم دیگر سرزمین‌هایی که با استعمار مبارزه می‌کردند، جبهه ملی محکمی را حفظ کنند. تلاش‌های مردم فلسطین، به‌دلیل ماهیت سلسله‌مراتبی، محافظه‌کارانه و دوپاره جامعه و سیاست فلسطین، که مشخصه بسیاری از مناطق آن است، تضعیف شد و با سیاست پیچیده تفرقه بینداز و حکومت کن، که انگلستان اتخاذ کرده بود، با کمک و حمایت آژانس یهود تضعیف شد. به این‌طور همان‌طور که یهود به‌آرامی جلو می‌آمد و در خاک فلسطین می‌خزید، فلسطینی‌ها به‌خاطر نخبگانشان زمان را از دست می‌دادند.

اختلافات بین‌ فلسطینی‌ها و جنگ داخلی، قدرت آن‌ها را به‌شدت تضعیف کرد. از طرف دیگر، سرکوب وحشیانه بریتانیا، مرگ و تبعید بسیاری از رهبران و اختلاف در صفوف آن‌ها باعث شد بدون هیچ‌مسیری و با اقتصادی که در زمان سرکوب شورش و قیام‌شان در تابستان ۱۹۳۹ ضعیف شده بود، از هم جدا شوند. مقابل این‌مردم، دشمنی قدرتمند چون وینستون چرچیل قرار گرفت که ‌جای نویل چمبرلین نخست‌وزیر انگلستان شد و سرسخت‌ترین صهیونیست در سیاست عمومی بریتانیا محسوب می‌شد.

تفرقه داخلی به‌شدت به فلسطینی‌ها آسیب رساند. جنبش استعماری صهیونیسم هم، ماموریت خود را داشت؛ یعنی توجیه کتاب مقدسی اغواکننده و تثبیت پایگاهی بین‌المللی و منابع مالی تثبیت‌شده. به این‌ترتیب، وقتی بریتانیا سال ۱۹۴۸ فلسطین را ترک کرد، دیگر نیازی به خلق مجدد یک دولت یهودی نبود. این‌دستگاه در واقع برای چندین دهه تحت حمایت بریتانیا کار کرده بود. یعنی در مه ۱۹۴۸ سرنوشت فلسطین از ۳۰ سال قبل تعیین شده بود.

صادق وفایی

ادامه دارد ...

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # اسنپ بک
نظرسنجی
مهم‌ترین اولویت دولت چه باید باشد؟
الی گشت