ایران در حال حاضر مقادیر قابل توجهی — حدود ۴۰۰ کیلوگرم — اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد در اختیار دارد، در حالی که تمام بازرسیهای حضوری و نظارت از راه دور آژانس متوقف شده است. نگرانیهای بینالمللی فزایندهای وجود دارد که این ترکیب، خطرات بسیار جدی اشاعه به همراه دارد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «شبکه رهبری اروپا» در مقالهای به بررسی روند مذاکرات ایران و تروئکیای اروپایی با تاکید بر «مکانیسم ماشه» پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
تا پایان ماه اوت، بریتانیا، فرانسه و آلمان — سه کشور اروپایی باقیمانده در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ ایران — باید تصمیم بگیرند که آیا میخواهند «مکانیسم ماشه» تحریمها را طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد فعال کنند یا خیر.
این بند به یکی از اعضای برجام این امکان را میدهد که «عدم پایبندی قابل توجه» را به شورای امنیت اطلاع دهد، که در نتیجه آن، تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ سازمان ملل به طور خودکار بازمیگردند، مگر اینکه شورای امنیت به طور قطعی تصمیم دیگری بگیرد.
این سه کشور اروپایی این مهلت را به «روز پایان» در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ گره زدهاند، تاریخی که در غیر این صورت مقررات قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی میشود. هدف این است که از انقضای قطعنامه در میانه شکاف روزافزون در زمینه تأیید برنامه هستهای ایران جلوگیری شود.
این شکاف پس از جنگ دوازده روزه در ماه ژوئن ایجاد شد، زمانی که حملات هماهنگ اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران در نطنز، فردو و اصفهان صورت گرفت. در پاسخ، تهران قانونی را به اجرا گذاشت که همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق درآورد.
از آن زمان، بازرسیها و تأییدیههای معمول از سر گرفته نشده است. سفر معاون مدیرکل آژانس به تهران در اوایل ماه اوت، تنها به مذاکره محدود بود، اما هر دو طرف نشان دادهاند که چنین تماسهایی ادامه خواهد یافت.
ایران در حال حاضر مقادیر قابل توجهی — حدود ۴۰۰ کیلوگرم — اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد در اختیار دارد، در حالی که تمام بازرسیهای حضوری و نظارت از راه دور آژانس متوقف شده است. نگرانیهای بینالمللی فزایندهای وجود دارد که این ترکیب، خطرات بسیار جدی اشاعه به همراه دارد.
در تلاش برای توقف این روند پیش از اکتبر، سه کشور اروپایی راهحلی آییننامهای را مطرح کردهاند. این پیشنهاد حداکثر تمدید شش ماهه مهلت تصمیمگیری پایان اوت در مورد بازگشت تحریمها است، مشروط بر اینکه ایران همکاری و شفافیت با آژانس را از سر گیرد و به مذاکرات جدی بازگردد؛ یعنی دسترسی مجدد و شفافیت در مورد فعالیتهای غنیسازی کنونی و وضعیت و محل ذخیره اورانیوم بسیار غنیشده.
از دید پایتختهای اروپایی، این به نظر یک توقف تثبیتکننده میرسد. اما در تهران، این به عنوان یک امتیاز یکطرفه زودهنگام تفسیر میشود که بدون ارائه تخفیف یا تضمینهای ملموس، آخرین اهرم فشار قابل استفاده را به خطر میاندازد.
در این شرایط، به نظر میرسد مسیر واقعبینانهتر، ایجاد یک نقشه راه برای همکاری تدریجی با آژانس باشد که بر پایه یک مسیر دیپلماتیک موازی و جدی با هر دو طرف اروپا و ایالات متحده استوار باشد. با این حال، با نزدیک شدن به مهلت پایان اوت سه کشور اروپایی، فرصت برای چنین رویکردی ممکن است در عرض چند هفته از دست برود، که اقدام سریع هر دو طرف را ضروری میسازد.
بحثها در ایران
موضع رسمی تهران این بوده که اساساً مشروعیت مکانیسم ماشه، را رد میکند. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، هرگونه فعالسازی آن را «معادل یک حمله نظامی» توصیف کرده و استدلال میکند که سه کشور اروپایی پس از کنار گذاشتن تعهدات خود تحت برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، حق فعالسازی این مکانیسم را از دست دادهاند. عراقچی به هر دوی دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت نامه نوشته و اعلام کرده که مواضع اخیر مقامات اروپایی، از جمله تلاش آشکار برای «غنیسازی صفر» در ایران، روح توافق را نقض میکند و آن سه کشور را از جایگاه قانونی محروم میسازد.
با این حال، او پذیرفته که بازگشت تحریمها وضعیت ایران را «دشوارتر و پیچیدهتر» خواهد کرد که نشان از درک تأثیر منفی بالقوه آن دارد. سایر مقامات نیز این خط را تکرار کردهاند. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در چندین مورد سعی کرده است تا مشروعیتزدایی از بازگشت تحریمها را انجام دهد و آن را سوء استفاده از روند موجود تصویر کند.
با این حال، در زیر سطح، نگرانی آشکار است. یک گزارش منسوب به وزارت اطلاعات، هشدار میدهد که فعالسازی مکانیسم ماشه، بیکاری را افزایش داده و نارضایتی عمومی را تشدید خواهد کرد. این را میتوان به عنوان پذیرش این موضوع دید که تحریمهای تازه سازمان ملل میتواند شرایط اقتصادی و اجتماعی از پیش شکننده ایران را عمیقتر کند.
مجلس ایران، که تحت سلطه تندروها است، لحن تقابلآمیزتری را در پیش گرفته است. چندین نماینده تهدید کردهاند که در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، تهران از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای خارج خواهد شد. چنین بیانی فراتر از اظهارات محتاطانه دولت مسعود پزشکیان میرود و به نظر میرسد هدف آن نشان دادن عزم است. در واقع، مقامات دولت از پایبندی به چنین تصمیمی اجتناب کردهاند که نشان میدهد آنها میخواهند در را به روی مصالحه باز نگه دارند، هرچند باریک باشد.
در عین حال، برخی صداها در جامعه کارشناسی و سیاسی استدلال میکنند که باید در برابر بازگشت تحریمها، شدیدا پاسخ داد. پیشنهادات آنها از دنبال کردن علنی سلاحهای هستهای گرفته تا اتخاذ موضع کامل «ابهام هستهای» و گسترش برد موشکهای ایران برای تهدید مستقیمتر اروپا متغیر است. تاکنون هیچ شواهدی وجود ندارد که رهبری این مواضع را اتخاذ کرده باشد، اما برجسته شدن فزاینده آنها بازتابدهنده ناامیدی حوزهای است که معتقد است دیپلماسی به بنبست رسیده است.
مقابل این روایت، ائتلافی از کارشناسان و دیپلماتهای سابق قرار دارد که بر خطرات تشدید تنش تأکید میکنند. در یک حرکت مهم، ۷۸ دیپلمات کهنهکار در اواخر ژوئیه بیانیهای عمومی منتشر کردند و در مورد «بازگشت یا تشدید تحریمها» هشدار دادند و از سیاستگذاران خواستند تا رویکردی «عملگرایانه و مبتنی بر منافع» را که بر گفتوگو متکی است، اتخاذ کنند.
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک و دیپلمات سابق، در این اردوگاه از جمله صریحاللهجهترینها بوده است. او استدلال کرد: «بهترین راه برای جلوگیری از فعالسازی بازگشت تحریمها، مذاکره مستقیم بین ایران و ایالات متحده است» و افزود که باید به کارشناسان آژانس اجازه داده شود تا موجودی اورانیوم را به عنوان بخشی از چنین مذاکراتی تأیید کنند.
صداهای دیگر راهحلهای خلاقانهتری پیشنهاد کردهاند. قاسم محبیعلی، دیپلمات ارشد سابق، هشدار داده که غنیسازی بدون توافق، خطر جنگ را دارد و پیشنهاد کرده که ایران حق غنیسازی را حفظ کند، اما از اعمال آن تا زمان مناسب خودداری ورزد.
در مقابل، «جلال ساداتیان»، سفیر سابق، با هرگونه توقف در غنیسازی مخالفت کرده، اما از ایده تشکیل یک کنسرسیوم هستهای منطقهای با همسایگان عرب به عنوان راهی برای مشروعسازی برنامه ایران و همزمان افزایش شفافیت حمایت کرده است.
با این حال، حتی طرفداران گفتوگو تأکید میکنند که هر توافق معناداری باید با واشنگتن و نه با اروپا منعقد شود. دیدگاه حاکم در تهران این است که اروپا تنها «چماق» بازگشت تحریمها را در اختیار دارد، در حالی که «هویج»های واقعی، یعنی رفع تحریمها و اطمینانهای امنیتی، با ایالات متحده است.
در همین حال، تهران تلاش کرده تا از روسیه و چین پشتیبانی کسب کند. هم مسکو و هم پکن از قبل مشروعیت بازگشت تحریمها توسط اروپا را زیر سؤال بردهاند و هشدار دادهاند که این منطقه را بیثبات کرده و خطر تشدید بیشتر را به همراه دارد.
مقامات ایرانی امیدوارند که مخالفت شدید این قدرتها، حتی اگر نتواند از نظر آییننامهای از بازگشت تحریمها جلوگیری کند، این اقدام را مشروعیتزدایی کرده و تأثیر سیاسی آن را کاهش دهد.
در عین حال، آنها هشدار دادهاند که در صورت فعالسازی بازگشت تحریمها، اروپا هرگونه نقش در دیپلماسی هستهای ایران را از دست خواهد داد. این را میتوان به عنوان نشانهای تفسیر کرد که تهران تعامل آینده خود در مورد مسئله هستهای را یا مستقیماً با واشنگتن یا با شرکای غیرغربی میبیند.
مسیری باریک پیش رو
برای سه کشور اروپایی، منطق پیوند دادن تمدید بازگشت تحریمها به دسترسی مجدد آژانس به اندازه کافی شفاف است. رسیدگی به ذخیره اورانیوم بسیار غنیشده، فوریترین نگرانی اشاعه را خنثی میکند، در حالی که یک «مهلت موقت» میتواند زمان برای مذاکرات بیشتر بخرد. از نظر سیاسی، این همچنین نشان میدهد که اروپا هنوز در مدیریت بحران نقش دارد و میدان را کاملاً به واشنگتن واگذار نمیکند.
با این حال، از منظر تهران، این پیشنهاد به مراتب کمتر جذاب به نظر میرسد. اولاً، افشای محل و احتمالاً مهر و موم کردن اورانیوم، ایران را از آنچه بسیاری از مقامات آن را آخرین برگ برنده خود در برابر ایالات متحده میدانند، محروم میکند.
بدون اهرم فشار، تهران میترسد که در هر مذاکره نهایی به موضع ضعیفی مجبور شود. این نگرانی با این واقعیت که برنامه غنیسازی پس از حملات اسرائیل و آمریکا به طور مؤثر متوقف شده است و هر اقدامی برای از سرگیری آن خطر حملات بیشتر را به همراه دارد، تشدید میشود.
ثانیاً، رهبران ایران معتقدند که افشای محل ذخیره، آن را به هدف آسیبپذیرتری برای حملات احتمالی آینده تبدیل میکند. نگرانی آنها با اتهامات گذشته مبنی بر اینکه آژانس، مستقیم یا غیرمستقیم، با درز اطلاعات حساس درباره برنامه ایران، عملیات اسرائیل را ممکن ساخته، تقویت میشود.
ثالثاً، با پذیرش تمدید، ایران به طور ضمنی مشروعیت روند بازگشت تحریمها را که مدتها اصرار داشته اروپا حق فعالسازی آن را ندارد، میپذیرد. همانطور که دیپلمات سابق، کوروش احمدی خاطرنشان کرده: «اگر تمدید را بپذیریم، در اصل داریم اختیار اروپا برای فعالسازی بازگشت تحریمها را میپذیریم.»
با این حال، رد کامل نیز خطرات خود را دارد. فعالسازی بازگشت تحریمها نه تنها تحریمهای چندجانبه را بازمیگرداند، بلکه ثبات اقتصادی شکننده ایران را بیشتر فرسایش میدهد، انزوای دیپلماتیک آن را عمیقتر میکند و به طور بالقوه تشدید نظامی را شتاب میبخشد. به همین دلیل، بهترین راه ایران نه رد کلی پیشنهاد اروپا، بلکه بازسازی آن به یک رویکرد مرحلهای وسیعتر است.
چنین رویکردی نه نیاز دارد که ایران اختیار قانونی سه کشور اروپایی برای فعالسازی بازگشت تحریمها را بپذیرد، و نه اهرم فشار ۶۰ درصدی درک شده خود را در ابتدا تحویل دهد.
پس از گفتوگوها با همتایان اروپایی خود، عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران اخیراً نشان داد که هرگونه تمدید مکانیسم در نهایت یک موضوع مربوط به شورای امنیت سازمان ملل است، نه برای تهران.
این ممکن است به عنوان نشانهای از نرمش موضع تفسیر شود. در عمل، این بدان معناست که به جای شرطی کردن تمدید بر شفافیت کامل فوری ایران، هر دو طرف میتوانند ابتدا بر روی یک نقشه راه توافق کنند: ایران با گامهای محدود و قابل بازگشت برای بازگرداندن همکاری جزئی با آژانس آغاز کند، در حالی که سه کشور اروپایی، به طور موازی، روسیه، چین و ایالات متحده را در شورای امنیت درگیر کند تا زمان بیشتری برای دیپلماسی فراهم شود.
چنین روندی همچنین باید شامل یک مسیر تعامل موازی با واشنگتن و اروپا باشد، تا رفع تحریمهای مرحلهای و اطمینانهای امنیتی بتواند با شفافیت افزایشی همخوان شود، و سرنوشت ذخیره ۶۰ درصدی به مرحله نهایی موکول شود. به این ترتیب، هر دو طرف اهرم فشار خود را تا پایان حفظ میکنند، نه اینکه آن را در ابتدا به خطر بیندازند.
این استراتژی نیازمند انعطاف از هر دو طرف است. برای تهران، این به معنای مقاومت در برابر وسوسه تشدید به سمت تسلیحاتی کردن یا خروج از معاهده منع گسترش و در عوض استفاده از فرصت برای دستیابی به یک راهحل دیپلماتیک حفظ آبرو است.
برای سه کشور اروپایی، این به معنای پذیرش محدودیتهای اهرم فشار خود و همکاری با واشنگتن برای طراحی یک توالی واقعبینانه از انگیزهها و تعهدات است. بدون چنین هماهنگی، اروپا خطر کنار گذاشته شدن را دارد، زیرا ایران یا به تقابل روی میآورد یا به مسیر مستقیم دوجانبه با آمریکا روی میآورد.
مهلت مکانیسم ماشه ممکن است قریبالوقوع باشد، اما یک مسیر باریک برای کسانی که مایلند آن را بپیمایند، باز باقی مانده است.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید