در مقاله‌ای مطرح شد

ترامپ بر جنگ محدود ولی مؤثر با ایران تأکید دارد/ سرنوشت نتانیاهو با جنگ ۱۲ روزه در دست ترامپ افتاد

با هدف قرار دادن زیرساخت‌های نظامی و لجستیکی سپاه، دولت ترامپ قصد داشت توانایی ایران برای احیای برنامه هسته‌ای خود در کوتاه‌مدت را تضعیف کند.
کد خبر: ۱۳۲۴۰۳۱
|
۳۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۴۰ 22 August 2025
|
39490 بازدید

ترامپ سیاست خود در قبال ایران را متفاوت از رویکرد نتانیاهو طراحی کرده است. در حالی که نتانیاهو در همه شرایط سیاست‌های تهاجمی را در اولویت قرار می‌دهد، مداخله ترامپ مبتنی بر اصل حداقل درگیری است، محدود، اما مؤثر.

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت «پالتیکس تودی» در مقاله‌ای به بررسی راهبرد منطقه‌ای ترامپ در بحران اسرائیل-ایران پرداخته که در ادامه می‌آید.

لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.

مداخله اسرائیل در ایران با حمایت ایالات متحده نشان‌دهنده شکل‌گیری دکترین سیاست خارجی ترامپ است که برخلاف رویکرد کلاسیک نئومحافظه‌کاران، ظرفیت نظامی را با راهبرد‌های دیپلماتیک و روانی ترکیب می‌کند. 

این رویکرد بر پایه یک استراتژی توازن چندبعدی بنا شده است که از درگیر شدن غیرضروری پرهیز می‌کند، اما در مواقع لزوم، مداخله‌ای با تأثیر بالا را منتفی نمی‌داند.

فرآیندی که در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ با حملات اسرائیل به ایران آغاز شد و با اعلام آتش‌بس توسط رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد جی. ترامپ، در ۲۲ ژوئن — پس از آن‌که آمریکا سه تأسیسات هسته‌ای در ایران را هدف قرار داد — به پایان رسید، نباید صرفاً به‌عنوان تنش نظامی میان دو طرف دیده شود، بلکه باید آن را یک نقطه عطف راهبردی دانست که محور‌های اساسی سیاست خارجی ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش را آشکار می‌سازد. 

این مداخله بازتاب مستقیم اصل «صلح از طریق قدرت» ترامپ است که به‌ویژه در دوره دوم خود آن را به‌طور جدی دنبال کرد و پیامی چندلایه به ایران، دینامیک‌های سیاسی داخلی اسرائیل و همچنین رقبای جهانی — به‌ویژه چین و روسیه — ارسال می‌کند.

در این چارچوب، تصمیم ترامپ برای انجام نخستین سفر خارجی خود در مه ۲۰۲۵ به کشور‌های حوزه خلیج فارس، حامل پیام‌هایی قابل‌توجه در ابعاد مختلف است. نکته مهم اینکه اسرائیل در این سفر که شامل عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر بود، حضور نداشت. 

اشاره‌های مکرر ترامپ به ایران در سخنانش در هر سه کشور، نشانه‌ای از درگیری قریب‌الوقوع بود. او در سخنرانی خود در ریاض، سیاست خارجی مداخله‌جویانه گذشته آمریکا — به‌ویژه تحت تأثیر نئومحافظه‌کاران — را مورد انتقاد قرار داد و استدلال کرد که باید ابتکار عمل به بازیگران منطقه‌ای واگذار شود، نه آن‌که آمریکا به دنبال ملت‌سازی باشد.

در این چارچوب، یا محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران از طریق دیپلماسی، یا بازدارندگی آن از طریق استفاده محدود از زور (در صورت لزوم)، پایه‌های دکترین ترامپ را شکل می‌دهد.

راهبرد ایران: دیپلماسی محدود و مداخله نظامی کنترل‌شده

زمانی‌که دولت ترامپ در ۲۷ آوریل ۲۰۲۵ از طریق عمان وارد مذاکرات هسته‌ای با ایران شد، یک جدول زمانی دیپلماتیک محدود و کنترل‌شده را در پیش گرفت و ۶۰ روز برای مذاکرات در نظر گرفت. این بازه ۶۰ روزه به‌صورت تصادفی انتخاب نشده بود. مکانیزم بازگشت خودکار (snapback) که در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۵ گنجانده شده بود، در اکتبر ۲۰۲۵ منقضی می‌شود.

این مکانیزم به شورای امنیت سازمان ملل اجازه می‌دهد تا تحریم‌هایی را که بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ تصویب شده و تحت برجام تعلیق شده بودند، به‌صورت خودکار و بدون اعمال حق وتوی کشور‌های ۴+۱ (انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه) بازگرداند، اگر شورای امنیت نتیجه‌گیری کند که برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز نیست. ترامپ قصد داشت از این دوره زمانی به‌عنوان ابزاری برای فشار دیپلماتیک جهت تحت فشار قرار دادن ایران استفاده کند.

از سوی دیگر، شرط اصلی مذاکرات این بود که ایران فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم خود را به‌طور کامل متوقف کند، یعنی حتی غنی‌سازی با نرخ ۳.۶۷٪ نیز ادامه نیابد. رویکرد قاطع ترامپ هم منعکس‌کننده نیاز او به مدیریت جناح‌های نئومحافظه‌کار درون حزب جمهوری‌خواه بود و هم نگرانی او از این بود که سیاست‌هایش ممکن است به‌عنوان تکرار برجام دوره اوباما تلقی شود.

گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) که در ۳۱ مه منتشر شد، نشان داد داده‌های موجود درباره برنامه هسته‌ای ایران بسیار نگران‌کننده است. این گزارش اعلام کرد که ایران فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم خود را متوقف نکرده بلکه ظرفیت غنی‌سازی سطح بالای خود را افزایش داده، تعداد زیادی سانتریفیوژ دارد و بقایای سوخت اورانیوم در برخی مکان‌ها کشف شده است.

این گزارش منجر به تصمیم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای محکوم کردن ایران در ۱۲ ژوئن شد و راه را برای فعال شدن مکانیزم ماشه هموار کرد. 

به نظر می‌رسد ترامپ اولویت را به استراتژی وارد کردن فشار جدید بر ایران از طریق کشور‌های اروپایی داده بود. زیرا تا آن زمان، به‌وضوح نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، را که از همان ابتدا خواستار اقدام مستقیم بود، از مداخله نظامی بازداشته بود. اما وقتی دوره ۶۰ روزه به پایان رسید و ایران حاضر به توافق با ترامپ نشد، چراغ سبز برای عملیات محدود نتانیاهو صادر شد

به نظر می‌رسد ترامپ اولویت را به استراتژی وارد کردن فشار جدید بر ایران از طریق کشور‌های اروپایی داده بود. زیرا تا آن زمان، به‌وضوح نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، را که از همان ابتدا خواستار اقدام مستقیم بود، از مداخله نظامی بازداشته بود. اما وقتی دوره ۶۰ روزه به پایان رسید و ایران حاضر به توافق با ترامپ نشد، چراغ سبز برای عملیات محدود نتانیاهو صادر شد.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

مشخص است که عملیات اسرائیل تنها تأسیسات هسته‌ای را هدف نگرفته، بلکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) را نیز هدف قرار داده است.

این انتخاب زمینه راهبردی دارد. در سال ۲۰۱۹، ترامپ سپاه پاسداران را به‌عنوان یک «سازمان تروریستی خارجی» معرفی کرد و اعلام کرد که سپاه شبکه‌های شبه‌نظامی منطقه‌ای ایران، برنامه موشکی بالستیک و استراتژی هسته‌ای ایران را کنترل می‌کند. بنابراین، تأیید ضمنی عملیات اسرائیل در واقع ادامه سیاست فشار حداکثری از منظر نظامی است.

علاوه بر این، معرفی سپاه پاسداران به‌عنوان سازمان تروریستی خارجی، پوشش قانونی بین‌المللی برای این عملیات فراهم کرده است. حملات علیه سپاه با استناد به اصل دفاع مشروع و حمله پیش‌دستانه تحت ماده ۵۱ منشور سازمان ملل توجیه شده‌اند.

با هدف قرار دادن زیرساخت‌های نظامی و لجستیکی سپاه، دولت ترامپ قصد داشت توانایی ایران برای احیای برنامه هسته‌ای خود در کوتاه‌مدت را تضعیف کند.

ایران در تلاش است تا قابلیت‌های موشکی را تقویت نماید و از ساختار‌های نیابتی در محور مقاومت حمایت کند. این استراتژی نشان می‌دهد که این مداخله بخشی از سیاست بازدارندگی بلندمدت و تغییر رژیم است، نه یک حرکت تاکتیکی.

همچنین مشخص است که ترامپ این مداخله را متفاوت از رویکرد نتانیاهو طراحی کرده است. در حالی که نتانیاهو در همه شرایط سیاست‌های تهاجمی را در اولویت قرار می‌دهد، مداخله ترامپ مبتنی بر اصل حداقل درگیری است، محدود، اما مؤثر. از این نظر، این رویکرد با مداخله‌گری کلاسیک نئومحافظه‌کاران تفاوت دارد.

تحولی قابل‌توجه دیگر در این زمینه، تماس مایک هاکبی، سفیر آمریکا در اسرائیل، با گروه‌های فوق‌ارتدوکس حریدی است که از شرکای ائتلافی نتانیاهو محسوب می‌شوند. 

این گروه‌ها تهدید کرده بودند که به دلیل بحران معافیت نظامی از دولت کناره‌گیری خواهند کرد، در حالی که هاکبی به آنها اطلاع داد که «حمایت آمریکا در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام در اسرائیل ممکن است مختل شود.» 

این اقدام نباید به‌عنوان جبران کم‌اعتمادی ترامپ به نتانیاهو تعبیر شود، بلکه باید آن را تلاشی حساب‌شده برای حفظ نتانیاهو در نقشی عملی، اما محدود در معادله سیاسی دانست.

سرنوشت ایران

واضح است که ترامپ پیام‌هایی را به ایران ارسال می‌کند که تنها در سطح نظامی نیست، بلکه در سطح ایدئولوژیک نیز مطرح است.

علی لاریجانی، مشاور آیت الله خامنه‌ای، در بیانیه‌ای در تلویزیون دولتی ایران در ۲۹ ژوئن اعلام کرد که هدف اسرائیل تنها هدف قرار دادن ساختار‌های سیاسی و نظامی نیست، بلکه فروپاشی سریع ساختار دولت از طریق تهدید مستقیم رهبری ایران است. 

با حمایت از مداخله اسرائیل در ایران، ترامپ صرفاً برنامه هسته‌ای ایران را هدف نگرفت؛ بلکه سرنوشت نتانیاهو را تحت کنترل خود درآورد و در نهایت از قابلیت‌های نظامی آمریکا به‌عنوان اهرم هژمونیک در بستر‌های چندجانبه‌ای مانند اجلاس ناتو بهره برد

نکته قابل توجه دیگر در بیانیه لاریجانی این است که ساختمان جلسه شورای عالی امنیت ملی ایران هدف قرار گرفته بود، اما این اتفاق در آخرین لحظه رخ نداد. این موضوع به طور اجتناب‌ناپذیر این برداشت را ایجاد می‌کند که فرآیند توسط ترامپ متوقف شده است.

صلح از طریق قدرت؟

مداخله اسرائیل با حمایت ایالات متحده در ایران در بازه زمانی ۱۳ تا ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که ترامپ دکترین سیاست خارجی خود را بر پایه ترکیب ظرفیت نظامی با راهبرد‌های دیپلماتیک و روانی بنا کرده است، که برخلاف رویکرد کلاسیک نئومحافظه‌کاران است. 

این رویکرد مبتنی بر استراتژی توازن چندبعدی است که از درگیری‌های غیرضروری پرهیز می‌کند، اما مداخلات تأثیرگذار و قوی را در مواقع ضروری منتفی نمی‌داند.

با حمایت از مداخله اسرائیل در ایران، ترامپ صرفاً برنامه هسته‌ای ایران را هدف نگرفت؛ بلکه سرنوشت نتانیاهو را تحت کنترل خود درآورد و در نهایت از قابلیت‌های نظامی آمریکا به‌عنوان اهرم هژمونیک در بستر‌های چندجانبه‌ای مانند اجلاس ناتو بهره برد. 

در این چارچوب، مداخله آمریکا در ایران نه یک جنگ منطقه‌ای به معنای کلاسیک، بلکه بازآرایی ژئوپلیتیکی چندلایه‌ای است که در قلب استراتژی ترامپ برای بازسازی نظم بین‌الملل قرار دارد.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
مطالب مرتبط
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# دیدار پوتین و ترامپ # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # پل ترامپ # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
ایران و آمریکا در مذاکرات به توافق می‌رسند؟
الی گشت