دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا گفته است: بخشی از کریدور زنگزور که از ارمنستان عبور میکند، به مدت ۹۹ سال به یک شرکت آمریکایی اجاره داده شده است.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان و الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان در کاخ سفید و در حضور دونالد ترامپ با امضای توافقنامه احداث کریدور زنگزور که حالا ترامپ نام پل ترامپ یا گذرگاه ترامپ را به آن داده، رسماً پذیرفتند یک شرکت آمریکایی در مرز شمال غربی ایران چنین مسیری ایجاد کند و آمریکا و ارمنستان این مسیر را کنترل و اداره کنند. بدین ترتیب حضور آمریکا در شمال غربی ایران توسط دو همسایه ایران به رسمیت شناخته شد.
ترامپ در این زمینه گفته است: بخشی از کریدور زنگزور که از ارمنستان عبور میکند، به مدت ۹۹ سال به یک شرکت آمریکایی اجاره داده شده است. ترامپ همچنین اعلام کرده است که کریدور زنگزور به «مسیر ترامپ» تغییر نام داده است.
برخی ناظران امضای این «بیانیه صلح» (به تعبیر ترامپ و کاخ سفید) را لحظهای تاریخی عنوان کردهاند. این بیانیه شک ضربهای سنگین به ولادیمیر پوتین محسوب میشود — آن هم در شرایطی که روابط روسیه با ارمنستان به شدت تیره شده و تنشها با آذربایجان نیز به حد اعلای خود رسیده است.
کاخ سفید نتیجه این نشست را «بیانیه صلح» خواند — که هرچند از نظر نمادین حائز اهمیت است، اما فاقد اثر الزامآور بوده و اساساً با یک توافقنامه رسمی صلح متفاوت است.
یک «بیانیه صلح» نشاندهنده قصد طرفین برای پایان دادن به خصومتهاست که در صورت پایبندی به آن، بیتردید گامی بزرگ برای امنیت و ثبات منطقه خواهد بود.
اما قصد و اجرا دو مقوله متفاوتند، و یک «چارچوب» برای صلح هنوز به معنای «اتمام مذاکرات» نیست.
پیشتر رویترز اعلام کرده بود الهام علیاف و نخست وزیر ارمنستان در کاخ سفید، چارچوبی برای صلح را امضا میکنند که به آمریکا حق انحصاری توسعه کریدور زنگزور را میدهد.
مقامهای آمریکایی که خواستار عدم افشای نامشان بودند به خبرگزاری رویترز، گفته بودند هنگامی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، روز جمعه از رهبران ارمنستان و جمهوری آذربایجان در کاخ سفید استقبال کند، این دیدار با امضای چارچوبی برای صلح به اوج خواهد رسید—چارچوبی که شامل اعطای حقوق انحصاری توسعه به ایالات متحده برای یک کریدور ترانزیتی راهبردی در قفقاز جنوبی است.
همچنین به گفته منابع این خبرگزاری، رهبران ارمنستان و جمهوری آذربایجان اسنادی را امضا خواهند کرد که در آن، انحلال گروه مینسک وابسته به سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز خواسته میشود؛ گروهی که از سال ۱۹۹۲ با ریاست مشترک فرانسه، روسیه و آمریکا، وظیفه میانجیگری در حل مناقشه را برعهده داشته است.
در اواخر ماه جولای، نیکول پاشینیان اعلام کرده بود که پروژه «کریدور زنگزور» در ارمنستان پایان یافته و به جای آن، طرحی با عنوان «چهارراه صلح» معرفی خواهد شد. نخستوزیر ارمنستان یادآور شده بود که دلیلی نمیبیند که نمایندگان ترکیه و آذربایجان نتوانند در خاک ارمنستان تردد کنند و تأکید کرده بود که «چهارراه صلح» امکان ترانزیت بین کشورهای منطقه را فراهم میآورد.
پاشینیان پیش از این نیز گفته بود که ممکن است اصلاحاتی در قانون اساسی ارمنستان با هدف دستیابی به صلح در مناقشه مرزی با جمهوری آذربایجان انجام شود. وی بر ضرورت استفاده از فرصت امضای توافقنامه صلح تأکید کرده بود.
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه در واکنش به این موضوع اعلام کرده بود که «دخالت غرب» در روند گفتوگوهای باکو و ایروان میتواند منجر به بیثباتی در منطقه قفقاز جنوبی شود. به عقیده او، چنین اقدامات غربی با هدف «کسب امتیازات سیاسی» و ادعای موفقیت انجام میشود. زاخارووا در عین حال تأکید کرده بود که مسکو از تمایل باکو و ایروان برای تعامل مستقیم با یکدیگر استقبال میکند.
کریدور زنگزور، بهعنوان یک پروژه حملونقل استراتژیک در قفقاز جنوبی، با هدف اتصال جمهوری آذربایجان به منطقه خودمختار نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان، از زمان جنگ دوم قرهباغ (۲۰۲۰) به یکی از موضوعات بحثبرانگیز در ژئوپلیتیک منطقه تبدیل شده است.
این پروژه، که از آن بهعنوان «دالان تورانی ناتو» یاد میشود، فراتر از یک مسیر ترانزیتی ساده، اهدافی ژئوپلیتیکی و استراتژیک را دنبال میکند که توسط قدرتهای غربی، بهویژه ناتو، هدایت میشود.
از نگاه برخی کارشناسان، در واقع «دالان تورانی ناتو»، پروژهای با اهداف ژئوپلیتیکی گسترده محسوب میشود که فراتر ازمنافع جمهوری آذربایجان و ترکیه، به دنبال تقویت نفوذ ناتو و غرب در قفقاز جنوبی و تضعیف ایران، روسیه و چین است.
پیش از این «تام باراک»، نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه و سفیر واشنگتن در ترکیه گفته است که یک شرکت خصوصی آمریکایی میتواند کنترل کریدور «زنگهزور» را بر عهده بگیرد تا مذاکرات صلح بین باکو و ایروان پیشرفت داشته باشد.
باراک در نشست خبری در نیویورک به خبرنگاران گفته بود: «ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر ۳۲ کیلومتر جاده اختلاف دارند، اما این موضوع شوخی نیست. این اختلاف بیش از یک دهه است که ادامه دارد، فقط ۳۲ کیلومتر جاده.»
سفیر آمریکا در ترکیه در این باره افزوده بود: «پس کاری که آمریکا انجام میدهد این است که میگوید: «ما کنترلش را میگیریم. این ۳۲ کیلومتر جاده را به ما برای مدت صد سال اجاره بدهید، و همه شما میتوانید از آن استفاده کنید.»، اما این دیدگاههای قبیلهای همچنان پابرجاست و از بین نمیرود.»
اظهارات باراک اولین تأیید رسمی بود که دولت رئیسجمهور جدید آمریکا دونالد ترامپ پیشنهاد داده است تا این مسیر توسط یک شرکت تجاری خصوصی آمریکایی مدیریت شود که مثلاً نقش «ضامن بیطرف» را ایفا کند.
رویکرد ایران به کریدور زنگزور
مرداد ماه سال گذشته (۱۴۰۳) نیز آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب در دیدار با نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان بر مخالفت ایران با کریدور زنگزور تاکید و اظهار کرده بودند: جمهوری اسلامی ایران مسیر زنگزور را به ضرر ارمنستان میداند و همچنان بر این موضع خود ایستادگی دارد.
ایران بارها درباره پیامدهای ژئوپولیتیکی کریدور فرامنطقهای ابراز نگرانی کرده و هشدار داده که هرگونه تغییر در وضعیت تنها گذرگاه زمینی خود با ارمنستان از طریق استان سیونیک، عبور از خط قرمز تهران محسوب میشود.
باید توجه داشت کریدور موسوم به زنگزور، در صورت احداث، خاک اصلی جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به منطقه نخجوان متصل میکند.
ارمنستان بارها اعلام کرده که هیچ کریدوری نمیتواند در خاک این کشور فعالیت کند. ایران هم بارها تاکید کرده بود که هرگونه تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه را نمیپذیرد.
در خصوص اهداف پشت پرده ایجاد چنین کریدوری، علیاکبر ولایتی، مشاور امور بین الملل رهبر معظم انقلاب هم روز شنبه ۴ مردادماه در پیامی به مناسبت آیین نکوداشت شیخ صفیالدین اردبیلی گفته است: دشمنان ایران، بهویژه صهیونیسم جهانی و آمریکا، طرحهایی نظیر «دالان زنگهزور» را بهعنوان پوششی برای پروژههای بزرگتر ژئوپلیتیکی دنبال میکنند.
به گفته وی: هدف اصلی، تضعیف محور مقاومت، قطع ارتباط ایران با قفقاز، و محاصره زمینی ایران و روسیه در جنوب منطقه است. این پروژه نهتنها بخشی از برنامه آمریکا برای جایگزینی اوکراین با قفقاز بهعنوان جبهه جدید فشار علیه روسیه و ایران است، بلکه با پشتیبانی ناتو و برخی جریانهای پانترکیست دنبال میشود.
به گفته ولایتی: اما ایران، از همان آغاز این تحرکات، با صراحت مخالفت خود را در بالاترین سطح ابراز کرد و حتی با اعزام نیرو به مرزها و برگزاری رزمایشهای بازدارنده، نشان داد که دفاع از امنیت ملی، خط قرمز ماست. سیاست «پیشگیری فعال» به جای «واکنش منفعل»، راهبرد هوشمندانهای است که جمهوری اسلامی ایران آن را در پیش گرفته است.
در واقع مساله اصلی در این موضوع بحث حاکمیت بر کریدور است. باکو میخواهد حاکمیت این کریدور واقع در سرزمین ارمنستان در اختیار خودش باشد! این موضوع از سوی ترکیه نیز مطلوب تلقی میشود. البته ترکیه کنترل طرف ثالث را نیز مطلوب میداند به ویژه کنترل آمریکا.
با این وجود مسعود پزشکیان رئیسجمهور ایران صبح روز شنبه ۴ مرداد، با حضور در جمع وزیر، معاونین، مدیران و جمعی از کارکنان وزارت امور خارجه، با اشاره به گستردگی مرزها و تعدد همسایگان ایران، اظهار داشته بود: اگر گسترش روابط و همکاریهای با همسایگان و کشورهای منطقه را از منظری جامع ببینیم، نیاز نیست نگران برخی مسایل جزئیتر از جمله در موضوع گذرگاههای مرزی شمال غرب کشور باشیم. ما باید روابط خود با همسایگان را در چهارچوب برداشتن موانع مرزی و اتصال و پیوند گسترده اقتصادهایمان ببینیم؛ باید حساسیتها را کاهش دهیم و به فکر گسترش تعاملات سازنده باشیم.
سخنان رئیس جمهور ایران ناظر بر مباحث مطرح شده در خصوص کریدور موسوم به «زنگزور» در مرزهای شمال غربی کشور بود.
عباس موسوی، سفیر پیشین ایران در باکو و معاون تشریفات رئیسجمهور هم در واکنش به حضور آمریکا در قفقاز جنوبی گفته است: این که «آقای ترامپ عزیز» به بحث آذربایجان و ارمنستان وارد شده جالب و بودار و خطرناک است!
باید توجه داشت حاصل چنین کریدوری (پل ترامپ)، خفگی ژئوپلیتیک ایران و مسدود شدن مرز با ارمنستان است. معلوم نیست با احداث این کریدور، جایگاه «گذرگاه ارس» چگونه خواهد بود!
احداث کریدور زنگزور به مثابه امتداد ناتو در مرزهای شمالی ایران از غرب تا شرق خزر نیز میشود. ترکیه (عضو ناتو) و متعاقبا ناتو از طریق این کریدور و کشورهای جهان ترک زبان (به تعبیر اردوغان) حتی تا مرزهای چین نیز دسترسی پیدا میکند.
احداث چنین کریدوری اهمیت کریدورهای شرقی-غربی ایران را کم رنگ یا حتی از بین میبرد. حتی بر بال غربی کریدور شمال-حنوب نیز تاثیر منفی خواهد داشت و نه تنها آزادی دسترسی ایران به قفقاز جنوبی (ارمنستان و گرچستان) بلکه به اروپا را در عمل مسدود خواهد کرد.
«سید علی قائم مقامی» کارشناس مسائل قفقاز در گفتوگو با خبرنگار تابناک درباره این کریدور میگوید: هدف آمریکا از این طرح، ورود راهبردی به معادلات ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی و تثبیت حضور بلندمدت اقتصادی و امنیتی در این منطقه است. این کریدور میتواند حلقه اتصال جدیدی برای نفوذ آمریکا به آسیای میانه از طریق ترکیه، جمهوری آذربایجان و دریای خزر باشد.
به گفته وی چنین حضوری باعث کاهش نفوذ روسیه، ایران و حتی چین در این منطقه خواهد شد و عملاً یک مسیر ترانزیتی-ژئوپولیتیکی موازی و رقیب با مسیرهای محور ایران-روسیه-چین ایجاد میکند.
همچنین پروفسور «نادر انتصار» رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلاباما آمریکا در گفتوگو با خبرنگار تابناک در این زمینه میگوید: دو منفعت ژئوپلیتیک اساسی وجود دارد که آمریکا قصد تقویت آنها را دارد. اول، قطع بیشتر ارتباط ایران با قفقاز و آسیای مرکزی و در نتیجه تشدید محاصره ایران در همسایگی خود. دوم، وادار کردن باکو و ایروان به فاصله گرفتن از مسکو در شرایطی که تنش بین روسیه و هر دو این کشورها در حال افزایش است و مسکو تمرکز خود را بر جنگ با اوکراین گذاشته است.
انتصار معتقد است: مزیت اصلی برای آمریکا، ایجاد پایگاهی محکم در منطقهای است که حضور واشنگتن به اندازه رقبای اصلی آن پررنگ نبوده است. علاوه بر این، منابع انرژی و اقتصادی منطقه برای آمریکای ترامپ بسیار جذاب هستند.
تحولات کنونی را باید تضعیف نظم روسی در قفقاز جنوبی دانست. برای سالیان متمادی نظم روسی در قفقاز جنوبی منافع ایران را تامین میکرد. متعاقب جنگ اوکراین و تضعیف جایگاه روسیه در قفقاز جنوبی و وابستگی به ترکیه، مسکو نفوذ تعیین کننده سابق خود را از دست داده است.
از طرف دیگر به اعتقاد ناظران، قفقاز جنوبی برای سالیان متمادی جایگاه محوری در سیاست خارجی ایران نداشته و تمرکز ایران معطوف خاورمیانه بوده است. در چنین غفلتی بازیگران منطقهای از جمله جمهوری آذربایجان و ترکیه منافع خود را در این منطقه دنبال کردند.
پروفسور انتصار استاد دانشگاه آلاباما آمریکا در خصوص سیاست خارجی ایران در قفقاز جنوبی به خبرنگار تابناک میگوید: متأسفانه، سیاستهای ایران در قفقاز مدتهاست که واکنشی و عموماً ضعیف بوده، بهویژه در قبال باکو. هرچه باکو بیشتر به ایران فشار آورده و منافع امنیتی و اقتصادی آن را به چالش کشیده، واکنش ایران ضعیفتر بوده است.
وی افزود: این امر به باکو اجازه داده تا خود را با دشمنان ایران، مانند اسرائیل، نزدیک کند و روابط خود را با آنها برای آسیب زدن به منافع ایران تحکیم بخشد. ایران همواره «یک روز دیر و یک دلار کم» داشته و سالهاست که هزینه سکون خود را میپردازد.
انتصار میگوید: در حال حاضر گزینههای کمی پیش روی ایران است و هیچیک جذاب نیستند. یک گزینه این است که بر سیاستها و برنامههای عملی تمرکز کند و از تعیین «خطوط قرمز»ی که قصد اجرای آنها را ندارد، خودداری کند.
به گفته وی در گذشته، بسیاری از مقامات ایرانی اعلام کرده بودند که کریدور زنگزور «خط قرمز» تهران در مورد برنامههای ترکیه و آذربایجان است. خطوط قرمز زمانی قابلاعتماد هستند که پیامدهای مشخصی در صورت عبور طرف مقابل از آنها وجود داشته باشد. مطمئن نیستم که ایران قصد انجام کار معناداری پس از عبور از خط قرمز زنگزور دارد یا خیر. اگر چنین است، اکنون زمان آن فرا رسیده است.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.