روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان علیرغم اشتراکات مذهبی، فرهنگی، زبانی و جغرافیایی، همواره پر فراز و نشیب بوده است.
در حالی که دو کشور از نظر تاریخی و مذهبی قرابتهایی دارند، اما در دهههای اخیر اختلافات ژئوپلیتیکی، نزدیکی باکو به اسرائیل و غرب و رقابتهای منطقهای با محوریت ترکیه و روسیه موجب افزایش سطح بیاعتمادی و حتی تنش شده است.
ایران و جمهوری آذربایجان دارای مرزی به طول حدود ۷۰۰ کیلومتر هستند و این نزدیکی جغرافیایی میتواند زمینهساز همکاریهای اقتصادی، فرهنگی و ترانزیتی باشد؛ با این حال، اختلافات ناشی از نگاه باکو به آذریهای ایران به عنوان امتداد قومی، همواره حساسیتهایی را در تهران ایجاد کرده است.
در جریان جنگ دوم قرهباغ (۲۰۲۰)، ایران تلاش کرد بیطرفی خود را حفظ کند، اما پس از پیشروی جمهوری آذربایجان و درگیریهای مرزی در نزدیکی ارمنستان، نگرانیهای امنیتی ایران افزایش یافت.
تهران همواره خواستار حفظ مرزهای بینالمللی، ثبات قفقاز جنوبی و جلوگیری از حضور بازیگران فرامنطقهای (بهویژه اسرائیل و ناتو) در نزدیکی مرزهایش بوده است.
کریدور زنگزور نیز در صورت اجرایی شدن، نخجوان را به خاک اصلی جمهوری آذربایجان متصل میکند و عملاً ارتباط ارمنستان با ایران را قطع میکند و برای ایران تهدیدی راهبردی تلقی میشود.
بر این اساس تهران بهصراحت اعلام کرده هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک مرزها را برنمیتابد.
اما نزدیکی عمیق و راهبردی جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی از مهمترین و حساسترین نقاط اختلاف با تهران است.
ترکیه هم یکی از نزدیکترین متحدان آذربایجان است که با شعار «یک ملت، دو دولت»، روابطی عمیق با باکو ایجاد کرده است. این روابط بهویژه پس از جنگ قرهباغ تقویت شد و حضور ترکیه در منطقه را افزایش داد.
ترکیه با رویکرد پانترکیسم، نوعثمانیگری و مداخلهگرایی منطقهای، به تهدیدی بالقوه در مرزهای شمال غربی ایران تبدیل شده است. هرگونه ائتلاف ترکیه-جمهوری آذربایجان-اسرائیل از نگاه جمهوری اسلامی خط قرمز امنیتی محسوب میشود.
اما روسیه که در قفقاز جنوبی قدرت مسلط سنتی بوده، از طریق نقش میانجی در قرهباغ و حضور نظامی در منطقه، در تلاش است تا موازنهی بین باکو و ایروان را حفظ کند.
برای ایران، حفظ رابطه با روسیه بهویژه در برابر محور ترکیه- جمهوری آذربایجان-اسرائیل، اهمیت راهبردی دارد. در عین حال، روسیه نیز از نفوذ بیشتر ترکیه در قفقاز نگران است و با ایران در مخالفت با برخی طرحهای ترانزیتی باکو و آنکارا، مواضعی همسو اتخاذ کرده است.
درخصوص شیعیان جمهوری آذربایجان نیز باید بیان داشت که با وجود جمعیت قاطع شیعیان این کشور، حکومت سکولار و نزدیک به غرب باکو، بارها تلاش کرده از نفوذ ایدئولوژیک تهران در بین شیعیان این کشور جلوگیری کند. این تضاد ارزشی و فکری، زمینه تنشهای متعدد را فراهم کرده است.
در مقابل نفوذ شیعه، برخی جریانهای وهابی و سلفی، بهویژه در مناطق خاصی از جمهوری آذربایجان فعال شدهاند که بعضاً از حمایت خارجی عمدتاً از حوزه خلیج فارس برخوردارند.
جمهوری اسلامی ایران با حساسیت ویژهای این جریانها را زیر نظر دارد، زیرا آنها میتوانند به تهدیدی امنیتی برای مرزهای شمالی ایران تبدیل شوند.
رویکرد کلی سیاست خارجی جمهوری آذربایجان، تمایل به همکاری با آمریکا، ناتو، رژیم صهیونیستی و اتحادیه اروپا است و در برخی موارد، مواضع سیاسی و رسانهای باکو همسو با رویکردهای ضدایرانی غرب تنظیم شده که موجب خشم تهران شده است.
در پایان باید بیان داشت که روابط ایران و جمهوری آذربایجان در شرایطی خاص و پیچیده قرار دارد که در آن اشتراکات فرهنگی و مذهبی با شکافهای ژئوپلیتیکی، رقابتهای ایدئولوژیک و مداخله قدرتهای خارجی در هم تنیده شدهاند.
ایران، با حساسیت امنیتی ویژهای تحولات قفقاز جنوبی را دنبال میکند و هرگونه نزدیکی جمهوری آذربایجان با دشمنان منطقهای خود را تهدیدی برای امنیت ملیاش میداند. از سوی دیگر، باکو نیز در تلاش است تا سیاستی مبتنی بر منافع غرب در منطقه اتخاذ کند، ولو اینکه این سیاست با منافع تهران در تضاد باشد.
* استاد دانشگاه و پژوهشگر اندیشکده مطالعات راهبردی کریمه شیراز
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.