ذخیره ایران شامل بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم بسیار غنیشده (HEU) - غنیشده تا ۶۰ درصد اورانیوم ۲۳۵ - برای استفاده در سلاح مناسب است.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، بولتن دانشمندان هستهای در مقالهای به بررسی وضعیت برنامه هستهای ایران پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار ترجمه مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
از زمان حملات هوایی متوالی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران در ماه ژوئن، بخش عمدهای از بحثهای عمومی پرشور و بهشدت سیاسیشده، بر این موضوع متمرکز شده است که آیا این حملات «توانایی تهران برای ساخت سلاحهای هستهای را نابود کرده» یا فقط آن را چند ماه یا چند سال به تأخیر انداخته است.
اما یک نکته حیاتی همچنان بهطور گسترده و بهصورتی غیرقابلتوضیح نادیده گرفته میشود: ذخیره ایران شامل بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم بسیار غنیشده (HEU) - غنیشده تا ۶۰ درصد اورانیوم ۲۳۵ - برای استفاده در سلاح مناسب است.
این بدان معناست که HEU ایران - که آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در ژوئن گزارش داد پس از حملات هوایی اولیه اسرائیل مفقود شده و ممکن است قبل از حملات به مکانهای امن منتقل شده باشد - میتواند مستقیماً برای ساخت بمب مورد استفاده قرار گیرد بدون اینکه نیاز به غنیسازی بیشتری داشته باشد.
اگر ایران هنوز به بخشی از ذخیره HEU خود دسترسی دارد، ممکن است استفاده مستقیم از این ماده ناگهان برای رهبران آن بهعنوان جذابترین و سریعترین راه برای دستیابی به بمب ظاهر شود، بهویژه اگر توانایی آن برای غنیسازی اورانیوم واقعاً بهطور قابلتوجهی کاهش یافته باشد.
ممکن است موانع دیگری در مسیر تسلیحاتیسازی وجود داشته باشد، اما دسترسی به مواد لازم برای ساخت بمب دیگر یکی از آنها نخواهد بود.
در حال حاضر، باقی ماندن ذخیره HEU ایران پس از حملات، معضل بزرگی برای اسرائیل و دولت ترامپ است. هیچ گزینه نظامی معقولی برای نابودی یا تصرف آن بدون توانایی تعیین دقیق محل آن - که تاکنون میتواند در هر نقطه از ایران باشد و احتمالاً در چندین سایت پراکنده شده است - وجود ندارد.
بنابراین، مؤثرترین راه برای جامعه بینالمللی برای اطمینان کامل از اینکه HEU برای استفاده در سلاح منحرف نشده، از طریق یک توافق دیپلماتیک است که در آن اسرائیل و آمریکا از حملات بیشتر خودداری کنند و ایران تمام اطلاعات و دسترسیهای لازم را به IAEA ارائه دهد تا سرنوشت ذخیره بهطور کامل روشن شود و یک رژیم پایدار نظارتی بهسرعت برقرار شود.
رازی آشکار
اینکه HEU با غنای ۶۰ درصد میتواند در یک سلاح هستهای استفاده شود، تقریباً یک راز دولتی نیست.
اما اکنون اهمیت بیشتری یافته است، زیرا توانایی ایران برای غنیسازی بیشتر این ماده یا تولید HEU بیشتر از ذخایر کمغنیتر، پس از حملات به تأسیسات غنیسازی سانتریفیوژ و سایر تأسیسات پشتیبانی در نطنز، فردو و اصفهان، حداقل چند ماه - یا حتی بهبرخی تخمینها چند سال - بهتعویق افتاده است.
اگرچه ایران ممکن است دلایل عملی و استراتژیک زیادی برای عدم دنبال کردن تسلیحاتیسازی مستقیم ذخیره باقیمانده HEU با غنای ۶۰ درصد داشته باشد، اما این موضوع با توانایی فنی آن برای انجام این کار متفاوت است.
ادعای رایج که ایران برای ساخت یک دستگاه انفجاری هستهای به اورانیوم «درجه سلاح» با غنای حداقل ۹۰ درصد اورانیوم ۲۳۵ نیاز دارد - که بهطور گسترده توسط مقامات دولتی، رسانهها و تحلیلگران تکرار میشود - بهسادگی اشتباه است.
برای مستندسازی این ادعا که تمام HEUها قابلیت استفاده در سلاح را دارند، نیازی به تحقیق عمیق نیست.
آژانس بین المللی انرژی اتمی، HEU را که بهعنوان اورانیوم با غنای ۲۰ درصد یا بیشتر تعریف میکند، یک ماده «مستقیمالاستفاده» میداند، به این معنی که «میتواند برای ساخت دستگاههای انفجاری هستهای بدون تغییر یا غنیسازی بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.»
این مبنای اقدامات تضمینی بینالمللی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی بر ذخایر اعلامشده HEU و سایر مواد مستقیمالاستفاده مانند پلوتونیوم جدا شده اعمال میکند، و همچنین استانداردهای بینالمللی که حفاظت از مواد مستقیمالاستفاده توسط کشورها در برابر سرقت داخلی را تنظیم میکنند.
این به آن معنا نیست که تمام درجات HEU از نظر قابلیت استفاده در سلاحها یکسان هستند، و درک تفاوتها مهم است.
«مقدار قابلتوجه» HEU از نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی، که بهعنوان «مقدار تقریبی مواد هستهای که امکان ساخت یک دستگاه انفجاری هستهای را نمیتوان رد کرد» تعریف میشود، ۲۵ کیلوگرم اورانیوم ۲۳۵ است. برای ماده غنیشده تا ۹۰ درصد، این مقدار معادل ۲۷.۸ کیلوگرم اورانیوم کل است.
دیدن این موضوع دشوار نیست که ۲۰ تا ۲۵ کیلوگرم HEU با غنای ۹۰ درصد میتواند برای ساخت یک سلاح انفجاری نسل اول مشابه طراحی «مرد چاق» - سلاح پلوتونیومی که ناگازاکی را در سال ۱۹۴۵ نابود کرد - استفاده شود، البته با قطر بزرگتر و وزن بسیار بیشتر.
در غنای ۶۰ درصد، مقدار قابلتوجه آژانس بین المللی انرژی اتمی معادل ۴۱.۷ کیلوگرم اورانیوم کل (یا ۱.۵ برابر مقدار قابلتوجه در غنای ۹۰ درصد) است. این بدان معناست که حداقل برای یک طراحی خاص سلاح، یک ذخیره ثابت HEU تعداد سلاحهای کمتری در غنای ۶۰ درصد نسبت به ۹۰ درصد پشتیبانی میکند.
یک طراحی مشابه «مرد چاق» در غنای ۶۰ درصد ممکن است حدود دو برابر اورانیوم کل نسبت به غنای ۹۰ درصد نیاز داشته باشد. این نشان میدهد که ذخیره ۴۰۸ کیلوگرمی ایران، همانطور که آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش داده، میتواند برای ساخت حدود ۶ تا ۷ سلاح از این نوع استفاده شود، در مقایسه با ۹ تا ۱۰ سلاحی که در غنای ۹۰ درصد تخمین زده شده است. (طرحهای پیشرفتهتر - که نیاز به توسعه بیشتر دارند و احتمالاً امروز خارج از توانایی ایران هستند - در هر صورت به HEU کمتری برای هر سلاح نیاز دارند.)
ملاحظات طراحی
در فوریه، نیویورک تایمز گزارش داد که ایران در حال بررسی یک برنامه فشرده برای توسعه یک سلاح هستهای نسبتاً ساده در عرض چند ماه است که نمیتواند برای قرار گرفتن روی یک موشک بالستیک کوچکسازی شود، اما میتواند با روشهای دیگر تحویل داده شود.
اگرچه این مقاله بهطور کامل واضح نیست، اما نشان میدهد که غنای هدف برای چنین طراحیای همچنان ۹۰ درصد خواهد بود.
اما با تردید در توانایی ایران برای غنیسازی سریعتر این ماده، منطقی است که در نظر بگیریم آیا چنین دستگاه سادهای میتواند یک هسته اورانیومی ۶۰ درصدی را بدون کاهش قابلتوجه کارایی خود بپذیرد یا خیر.
استفاده از اورانیوم بیشتر با غنای کمتر در یک دستگاه انفجاری نسل اول معمولاً معایب خاصی دارد که با هسته بزرگتر و سنگینتر (در این مورد حدود ۲۵ درصد بیشتر) و بازتابنده نوترونی مرتبط است.
چنین پیکربندی نیاز به مواد منفجره بسیار بیشتری برای فشردهسازی هسته و سایر ساختارها دارد تا یک حالت فوقبحرانی ایجاد شود که در آن سرعت واکنشهای شکافت هستهای بهصورت نمایی افزایش مییابد و منجر به انفجار هستهای میشود.
عامل دیگر این است که واکنش زنجیرهای شکافت در اورانیوم با غنای کمتر کندتر پیش میرود. این معمولاً بازده انفجاری را کاهش میدهد، زیرا واکنشهای شکافت کمتری فرصت دارند در یک هسته فوقبحرانی قبل از متلاشی شدن و توقف واکنش زنجیرهای رخ دهند.
با این حال، سایر عوامل کاهشدهنده ممکن است بخشی از این معایب را جبران کنند، بنابراین جریمه وزن و اندازه ممکن است آنطور که در ابتدا به نظر میرسد بازدارنده نباشد.
همچنین این احتمال وجود دارد که ایران بتواند سلاحهای نوع تفنگی با HEU غنیشده تا ۶۰ درصد مانند بمب «پسر کوچک» که هیروشیما را نابود کرد - که حدود ۶۰ کیلوگرم HEU با غنای حدود ۸۰ درصد استفاده کرد - بسازد.
این سلاحها به ازای هر سلاح به اورانیوم بیشتری نسبت به دستگاههای انفجاری نیاز دارند - شاید حدود ۱۲۰ کیلوگرم -، اما ساخت آنها بسیار سادهتر خواهد بود.
خطر انفجار زودهنگام به دلیل تولید نوترون خودبهخودی - اثری که بازده را کاهش میدهد و بیشتر برای دستگاههای نوع تفنگی مشکلساز است - برای HEU با غنای ۶۰ درصد بیشتر خواهد بود، اما این تفاوت احتمالاً تعیینکننده نیست.
جلوگیری از شکست هستهای ایران
اگر ایران هنوز به بخش قابلتوجهی از ذخیره فعلی HEU با غنای ۶۰ درصد دسترسی داشته باشد، حتی اگر نتواند این ماده را بیشتر غنیکند، گزینههایی برای تسلیحاتیسازی خواهد داشت.
در این مرحله، عامل محدودکننده برای تسلیحاتیسازی احتمالی ایران ممکن است ناتوانی در تبدیل هگزافلوراید اورانیوم به فلز اورانیوم باشد، پس از نابودی تأسیسات آن در اصفهان توسط حمله هوایی آمریکا در ۲۰ ژوئن.
اما حتی این نیز ممکن است مانع بزرگی نباشد اگر ایران از قبل یک تأسیسات مخفی کوچک داشته باشد یا دانش فنی و تجهیزات لازم برای بازتولید این توانایی را حفظ کرده باشد.
اگرچه ممکن است سالها طول بکشد تا یک تأسیسات بزرگ جایگزین شود و ساخت آن بهصورت مخفیانه دشوار باشد، اما یک تأسیسات با اندازه مناسب برای تولید چند صد کیلوگرم در مدت کوتاه، با توجه به اینکه ایران قبلاً میداند چگونه این کار را انجام دهد، بهنظر کار دلهرهآوری نمیرسد.
توانایی فنی ایران برای تولید حداقل چند سلاح خام نسبتاً سریع از ذخیره HEU با غنای ۶۰ درصد را نمیتوان نادیده گرفت. سپس سؤال به قصد برمیگردد: آیا تسلیحاتیسازی در شرایط ضعف و تهدید علیه نظام، از نظر استراتژیک برای ایران منطقی است؟
با فرض اینکه رهبری ایران منطقی است و پیامدهای فاجعهبار تلاش برای ساخت و استفاده از سلاح هستهای را درک میکند، پاسخ باید یک «نه» قاطع باشد. اما همیشه تردیدهایی درباره نیات ایران وجود خواهد داشت، مگر اینکه ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی دسترسی و اختیار کامل برای تأیید اینکه آیا ذخیره هنوز وجود دارد و منحرف نشده است، ارائه دهد.
تنها راهحل عملی برای جلوگیری از شکست هستهای ایران، یک راهحل دیپلماتیک است. هم اسرائیل و هم آمریکا باید اینگونه ببینند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.