حملات آمریکا و اسرائیل عملاً تلاشها برای احیای مذاکرات را نابود کرد. ظرف چند ساعت پس از حمله، ایران دور جدید مذاکرات با آمریکا در عمان را لغو کرد و مذاکرهکنندگان خود را فراخواند.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، پس از حملات مستقیم به تأسیسات هستهای ایران، رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ به سرعت پیروزی را اعلام کرد. دولت او ادعا کرد «جهان اکنون بسیار امنتر است»، زیرا «عملیات بمباران، توانایی ایران برای ساخت سلاح هستهای را نابود کرده است».
اما پس از این حملات، بحثهای زیادی درباره میزان واقعی تأخیر در برنامه هستهای ایران در جریان است. همانطور که رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، اشاره کرد، گودالهای ایجادشده اطلاعات کمی درباره آنچه در اعماق زیر لایههای بتونی باقی مانده است، ارائه میدهند.
دولت ترامپ اعتراف کرد که حداقل یک سایت به دلیل عمق زیاد زیر زمین، مورد هدف بمبهای نفوذگر (سنگرشکن) قرار نگرفت. سرنوشت سانتریفیوژهای ایران و ذخیره اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد همچنان نامشخص است.
درحالی که میزان خسارت واردشده به برنامه هستهای ایران روشن نیست، رژیم عدم اشاعه که سالها آن را شفاف نگه داشته بود، اکنون از هم پاشیده است.
به جای محدود کردن گسترش سلاحهای هستهای، این اقدام نظامی کوتاهبینانه ممکن است تهدید هستهای را که قصد مهار آن را داشت، تشدید کند و نه تنها خاورمیانه، بلکه کل جهان را به مکانی بسیار خطرناکتر تبدیل کند.
یک برنامه هستهای تحت نظارت دقیق
تا پیش از حمله این ماه، برنامه هستهای ایران عمدتاً صلحآمیز بود. این برنامه در دهه ۱۹۵۰ با کمک ابتکار «اتم برای صلح» آمریکا آغاز شد. در دهههای بعد، گسترش یافت و شامل چندین تأسیسات هستهای شد.
از جمله این تأسیسات میتوان به رآکتور آب سنگین اراک (که اکنون غیرفعال است)، راکتور تحقیقاتی تهران (ساختهشده با کمک آمریکا در ۱۹۶۷ برای تولید ایزوتوپهای پزشکی)، مجتمع تبدیل اورانیوم و تولید سوخت در اصفهان، تأسیسات هستهای نطنز (مرکز اصلی غنیسازی ایران)، نیروگاه زیرزمینی فردو در نزدیکی قم، و نیروگاه هستهای بوشهر (که سوخت آن توسط روسیه تأمین میشود و تنها نیروگاه فعال ایران است) اشاره کرد.
علاوه بر این، ایران در حال ساخت دو تأسیسات دیگر (نیروگاههای دارخوین و سیریک) است، اما این پروژهها هنوز در مراحل اولیه هستند.
تمام جنبههای برنامه هستهای ایران برای دههها تحت نظارت دقیق IAEA قرار داشت. این کشور در سال ۱۹۶۸ به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) پیوست و متعهد شد از تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای صرفنظر کند و تمام مواد هستهای را تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهد.
ایران در سال ۱۹۷۴ موافقتنامه جامع پادمان را امضا کرد و ۱۸ تأسیسات هستهای و ۹ مکان خارج از تأسیسات (LOFs) که در آنها از مواد هستهای استفاده میشد را اعلام کرد. این موارد شامل کارخانههای غنیسازی، راکتورهای تحقیقاتی، تأسیسات تبدیل و تولید سوخت، آزمایشگاهها و مراکز پزشکی استفادهکننده از رادیوایزوتوپها میشد.
در برخی موارد، بهویژه پس از آشکارشدن تأسیسات مخفی در سال ۲۰۰۲، آژانس اقدامات نظارتی تهاجمیتری انجام داد و ایران را تحت فشار گذاشت تا پروتکل الحاقی (موافقتنامه برای بازرسیهای گستردهتر) را اجرا کند. ایران از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ داوطلبانه این پروتکل را اجرا کرد.
در سال ۲۰۱۵، ایران برجام (JCPOA) را با آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه، فرانسه و آلمان امضا کرد. این کشور محدودیتهای سختگیرانهای بر غنیسازی اورانیوم پذیرفت و موافقت کرد ذخیره اورانیوم خود را ۹۷ درصد کاهش دهد تا از تحریمها رها شود.
آژانس دسترسی بسیار بیشتری نسبت به قبل به برنامه ایران پیدا کرد و اجازه یافت دوربینها و سنسورهای نظارتی را در تأسیسات هستهای نصب کند تا نظارت لحظهای امکانپذیر شود. این دسترسی گسترده تمام تأسیسات اصلی برنامه هستهای ایران، از جمله نطنز، فردو و اصفهان (سه تأسیسات مورد حمله اخیر آمریکا) را پوشش میداد. برجام تا زمانی که پابرجا بود، بسیار مؤثر عمل کرد.
تضعیف دیپلماسی هستهای
در سال ۲۰۱۸ و در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، او تصمیم گرفت از برجام خارج شود و ادعا کرد ایران در ازای تعهدات کم، «بیش از حد» از این توافق سود برده است. با وجود درخواستهای مکرر متحدان اروپایی برای حفظ توافق، آمریکا تحریمها را بازگرداند و کمپین «حداکثر فشار» را برای فلج کردن اقتصاد ایران آغاز کرد.
پیامدهای خروج ترامپ سریع بود. ایران که از مزایای توافق محروم شده بود، بهتدریج از پایبندی به تعهدات خود کاست. در سال ۲۰۲۰، پس از حمله هوایی دستور ترامپ که منجر به کشته شدن سردار قاسم سلیمانی شد، تهران اعلام کرد دیگر به هیچ محدودیت عملیاتی در توافق هستهای پایبند نخواهد بود.
بدون شک، اقدامات ترامپ مذاکرات جدید با ایران را بسیار دشوارتر کرد. مقامات آمریکایی در دولت دوم ترامپ تلاش کردند مذاکرات با ایران را از سر بگیرند و چندین دور گفتوگوی غیرمستقیم انجام دادند.
رهبران ایران خواستار تضمینهایی شدند که توافق جدید یکجانبه نقض یا تحریمها دوباره بازنگردد، اما واشنگتن انعطاف کمی نشان داد و در عوض خواستههای سختگیرانهتری مطرح کرد.
از دید ایران، آنچه پیشنهاد شده بود توافقی نامطلوبتر از برجام بود و از سوی کشوری ارائه میشد که وعدههایش قبلاً غیرقابلاعتماد شده بود.
حملات آمریکا و اسرائیل عملاً تلاشها برای احیای مذاکرات را نابود کرد. ظرف چند ساعت پس از حمله، ایران دور جدید مذاکرات با آمریکا در عمان را لغو کرد و مذاکرهکنندگان خود را فراخواند.
در روزهای پس از بمباران، مجلس ایران شروع به تدوین قانونی برای خروج از NPT کرد. اگر ایران این کار را انجام دهد، خروج میتواند سنگبنای کنترل تسلیحات جهانی را از بین ببرد.
به مدت نیم قرن، NPT سلاح هستهای را به چند کشور محدود کرده است. خروج ایران اکنون میتواند بزرگترین نقض این معاهده پس از کره شمالی باشد که در سال ۲۰۰۳ از NPT خارج شد و چهار سال بعد یک سلاح هستهای آزمایش کرد.
خارج از NPT، ایران دیگر محدودیتی در فعالیتهای هستهای یا بازرسیها نخواهد داشت و جهان در تاریکی درباره اقدامات آن باقی خواهد ماند. یک برنامه هستهای غیرشفاف ایران احتمالاً سایر قدرتهای منطقه را نیز به انجام همین کار تشویق میکند و دههها کنترل را از بین میبرد.
خروج از NPT آسان نیست. این کار نیازمند اعلام سهماهه، توجیه عمومی، مسئولیتپذیری برای نقضهای گذشته، و تحویل یا نظارت مستمر بر تمام فناوریهای هستهای وارداتی است. اینها مراحلی هستند که کشورهای امین معاهده و شورای امنیت سازمان ملل میتوانند برای تحت فشار قراردادن هر کشور متقاضی خروج و بازگرداندن آن به مذاکره استفاده کنند—البته اگر آن کشور هنوز ارزشی در ماندن سر میز مذاکره ببیند.
اگرچه ایران هنوز اعلام نکرده که از NPT خارج میشود، مجلس این کشور قانونی برای توقف تمام همکاریها با IAEA تصویب کرده است. این نشانه واضحی است که چشم انداز پایبندی ایران به دیپلماسی چندجانبه کمرنگ شده است.
دیپلماسی همچنان تنها راه است
با بمباران تأسیسات ایران تحت نظارت IAEA، آمریکا عملاً به تمام کشورهای بدون سلاح هستهای گفت که همکاری امنیت چندانی به ارمغان نمیآورد.
این حملات یک سابقه خطرناک ایجاد کرد: کشوری که تأسیسات خود را به روی بازرسان باز کرده و در چارچوب مذاکره باقی مانده بود، با حمله نظامی مواجه شد. اگر کشورها نتیجه بگیرند که پایبندی به NPT و اجازه بازرسی از آنها در برابر حمله یا اجبار محافظت نمیکند، ممکن است به این نتیجه برسند که توسعه بازدارندگی هستهای تنها ضمانت امنیتی قابلاعتماد است. بالاخره، ما نمیبینیم که آمریکا پس از آشکارسازی کره شمالی درباره داشتن سلاح هستهای، به حمله به تأسیسات هستهای آن فکر کند.
هر هدف موقتی که این نمایش نیروی بداندیشانه دنبال میکرد، اکنون خطر فروپاشی استراتژیک رژیم گستردهتر عدم گسترش و ثبات منطقهای را به همراه دارد.
آمریکا هنوز فرصت دارد تا از آغاز مسابقه تسلیحات هستهای در خاورمیانه و سایر نقاط جهان جلوگیری کند. برای این کار، باید بر دیپلماسی تمرکز کند و با بیاعتمادی عمیقی که ایجاد کرده، رودررو مقابله کند.
انعقاد یک توافق ضروری است، اما برای این کار، دیپلماسی آمریکا باید در مذاکرات به واقعگرایی بازگردد. واشنگتن باید خواسته حداکثری «غنیسازی صفر» را کنار بگذارد. کارشناسان کنترل تسلیحات اشاره کردهاند که اصرار بر نداشتن توان غنیسازی توسط ایران هم برای عدم اشاعه غیرضروری است و هم غیرواقعبینانه. برجام قبلاً ثابت کرد که یک برنامه غنیسازی محدود همراه با نظارت دقیق میتواند بهطور مؤثر مسیرهای دستیابی ایران به بمب را مسدود کند. آمریکا باید نشان دهد که مایل است چنین توافقی را در ازای تضمینهای امنیتی و رفع تحریمها بپذیرد.
از سوی دیگر، تهران نشان داده است که در صورت ارائه یک توافق منصفانه، حاضر است ذخیره اورانیوم بسیار غنیشده خود را خارج کند و سطح غنیسازی را دوباره محدود نماید—حتی اگر از صرفنظر کردن کامل از حق غنیسازی امتناع کند.
در نهایت، دیپلماسی و تعامل پایدار بینالمللی مؤثرترین ابزارها برای مدیریت خطرات گسترش هستهای هستند، نه اقدامات یکجانبه پرخطر. این حملات یک اشتباه استراتژیک جدی بوده است. ترمیم خسارات واردشده نیازمند تعهدی مجدد و قوی به دیپلماسی است.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.