عضو شورای روابط خارجی آمریکا میگوید: تمایل ایران به پایان همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا حتی خروج از NPT قابل درک است. آژانس در آستانه حملات اسرائیل نقش مخربی ایفا کرد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سحرگاه جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در پی حمله تروریستی رژیم صهیونی به تهران و تعدادی از شهرهای کشور، شماری از فرماندهان نظامی، دانشمندان و مردم غیرنظامی به شهادت رسیدند.
تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران محدود به تاسیسات هستهای و نظامی و ترور دانشمندان هستهای نبود و تاسیسات صنعتی و اهداف غیر نظامی نیز مورد حمله قرار گرفت که شماری از مردم اعم از نظامی و غیر نظامی را به شهادت رساند.
تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران در حالی بود که نهادهایی، چون آژانس بین المللی انرژی اتمی حمله به تاسیسات هستهای ایران توسط اسرائیل را محکوم نکرد. در واقع این برای اولین بار بود که این آژانس بعد از جنگ جهانی دوم حمله به تاسیسات هستهای یک کشور را محکوم نکرد.
از سوی دیگر شورای امنیت سازمان ملل نیز در محکومیت این جنایت هیچ قطعنامه و بیانیهای صادر نکرد.
در اقدامی تلافی جویانه، ایران نیز پاسخ این تجاوز را با هدف قرار دادن اهداف نظامی در رژیم صهیونیستی داد و نهایتا این جنگ به آتش بس منجر شد.
درباره این موضوع، خبرنگار تابناک گفتگویی با پروفسور «شیرین هانتر» عضو شورای روابط خارجی آمریکا انجام داده که در ادامه میآید.
هانتر متخصص مسائل سیاسی ایران، خاورمیانه و اسلام سیاسی است. تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران، هانتر عضو وزارت امور خارجه ایران بوده و پس از آن به ایالات متحده مهاجرت کرد. وی به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه و ترکی مسلط است. هانتر همچنین عضو شورای روابط خارجی امریکاست. کتاب «روابط ایرانی - عربی، فرایندهای تنش و سازگاری» از جمله کتابهای متأخر هانتر است. این کتاب تلاشی برای فهم و درک بهتر تاثیرات رقابتهای فرهنگی، مدرنیزاسیون (نوگرایی)، اختلافات قومی و مذهبی، دولتسازی، نقش قدرتهای بزرگ و سیستم سیاسی بینالمللی بر روابط ایرانیان و اعراب طی هفت دهۀ گذشته است.
*در اقدامی غافلگیرکننده، اسرائیل به خاک ایران تجاوز کرد. به نظر میرسد اسرائیل قصد داشت نظم سیاسی ایران را از طریق عملیاتی سریع و غیرمنتظره تضعیف کند. اما مقاومت ایران، جنگ را به جنگ فرسایشی برای اسرائیل تبدیل کرد که ادامه آن میتوانست بقای اسرائیل را تهدید کند. ارزیابی شما چیست؟
قطعاً دفاع شجاعانه ایرانیان از کشورشان ستودنی است. دفاع ایران از قلمرو و حاکمیت خود، اشتباه کسانی را که فکر میکردند ایران بهزودی پس از حملات اسرائیل از نظر سیاسی و ... فروخواهد ریخت، را ثابت کرد.
با این حال، اگر جنگ ادامه مییافت، ایران خسارات بسیار بیشتری متحمل میشد، به دلیل خطر مشارکت حتی بیشتر آمریکا در درگیریها. در مقابل، اگر تلفات اسرائیل به سطح بحرانی میرسید، فشار بر آمریکا برای مشارکت مستقیمتر در دفاع از آن افزایش مییافت.
*یکی از اهداف آمریکا در حمله به تأسیسات هستهای ایران، نابودی برنامه هستهای ایران بود. با وجود ادعای اولیه ترامپ درباره نابودی کامل برنامه هستهای ایران، نتانیاهو اعلام کرد که برنامه هستهای ایران نابود نشده است. از سوی دیگر، ارزیابی نهادهای آمریکایی نیز حاکی از آن بود که برنامه هستهای ایران آسیب بسیار جدی ندیده است. با این حال، ترامپ به طور ضمنی بر ارزیابی آینده اسرائیل درباره میزان خسارات واردشده تأکید کرد. به نظر شما، آیا اقدامات بعدی آمریکا و اسرائیل به ارزیابی اسرائیل وابسته خواهد بود؟
اختلاف بین ارزیابی آمریکا و اسرائیل از میزان خسارت واردشده به تأسیسات هستهای ایران عمدتاً به این عامل برمیگردد: دونالد ترامپ نمیخواهد درگیر جنگی دیگر در خاورمیانه شود؛ بنابراین میخواهد بگوید که مسئله هستهای ایران را حل کرده است.
اما اسرائیل و نتانیاهو میخواهند این مسئله را زنده نگه دارند تا بهانهای برای حمله مجدد به ایران داشته باشند و آمریکا را نیز درگیر این درگیری کنند. این علت واقعی ارزیابیهای متفاوت است.
*در حالی که آمریکا ادعا کرده برنامه هستهای ایران را نابود کرده، بر مذاکره با ایران تأکید دارد. اساساً از نگاه آمریکا، این مذاکرات بر چه مواردی تأکید خواهد داشت؟ اگر مذاکرات شکل بگیرد، ایران و آمریکا چه امتیازاتی در نظر خواهند داشت؟
آنچه واشنگتن امید دارد از هر مذاکرهای به دست آورد با آنچه واقعاً میتواند کسب کند، دو چیز متفاوت است. برای مثال، آمریکا خواهان تغییرات قابلتوجهی در سیاست داخلی و بهویژه سیاست خارجی ایران است.
بهطور خاص، آمریکا میخواهد ایران سیاست ضد اسرائیلی خود را رها کرده و از حمایت از فلسطینیان دست بردارد. دونالد ترامپ گفته است که میخواهد ایران «روابط عادی با سایر کشورها داشته باشد».
به عبارت دیگر، سیاستهای انقلابی خود را کنار بگذارد. اما من بسیار شک دارم که چنین اهدافی پس از حملات اسرائیل و آمریکا به ایران اکنون قابل دستیابی باشند.
*جنگ بین ایران و اسرائیل پس از حملات ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، از منطقه خاکستری خارج شد و به درگیری مستقیم تبدیل شد. با توجه به هزینههای بالای چنین جنگی برای اسرائیل، آیا این درگیری بار دیگر به منطقه خاکستری بازخواهد گشت؟
حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۴ حماس به اسرائیل یک اشتباه استراتژیک بزرگ بود. به اسرائیل بهانهای داد تا جنگ تمامعیاری در غزه آغاز کند و در نهایت به لبنان و حزبالله حمله نماید. همچنین حمایت گستردهای بینالمللی برای اسرائیل ایجاد کرد. در واقع، اسرائیل از این حملات برای حل مسئله فلسطین از طریق نظامی استفاده کرده است.
موفقیت اسرائیل در تضعیف «محور مقاومت»، به تصمیم آن برای حمله به ایران کمک کرد. ایران تنها کشوری بود که آشکارا از فلسطینیان حمایت میکرد. بنابراین، من اعتقاد ندارم که وضعیت درگیری غیرمستقیم ایران و اسرائیل بتواند به حالت قبل بازگردد. معتقدم اسرائیل میخواهد تمام مشکلات منطقهای خود را یکبار برای همیشه حل کند. در همین حال، کشورهای عربی یا سیاستهای اسرائیل را تأیید میکنند یا تمایلی به پذیرش هیچ خطری ندارند.
*پس از این جنگ و تجاوز به خاک ایران، ایران همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را متوقف کرده، اما از NPT خارج نشده است. برخی رسانههای غربی این گمانهزنی را مطرح کردهاند که ایران ممکن است دکترین هستهای خود را تغییر دهد. آیا این را میتوان اقدام بازدارنده ایران در نظر گرفت؟
تمایل ایران به پایان همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا حتی خروج از NPT قابل درک است. آژانس در آستانه حملات اسرائیل نقش مخربی ایفا کرد. با این حال، سؤال مهم این است که آیا چنین سیاستهایی امنیت ایران را افزایش میدهد یا آن را آسیبپذیرتر میکند.
کشورهایی مانند هند و پاکستان سلاحهای هستهای خود را به صورت مخفیانه توسعه دادند و جهان را با امر واقع مواجه کردند. اما شک دارم که ایران بتواند چنین کاری انجام دهد. در عین حال، تغییر در دکترین دفاعی ایران میتواند بهانهای دیگر برای حملات پیشدستانه به این کشور فراهم کند. جایگزین بهتر، توسعه نیروی هوایی و سیستمهای دفاع هوایی کارآمد است.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.