چرا تذکر به امامانجمعه؟! / واقعبینی به جای شعارزدگی / چشماندازهای کوتاه اقتصاد ایران
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۲۳ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بررسی پیامدهای انتخابات ترکیه در منطقه، سه راهکار مهار تورم، تبعات بیثباتی وزیر در وزارت آموزش و پرورش و بیخ پیدا کردن داستان حقوق و مزد در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
چشماندازهای کوتاه اقتصاد ایران
پیمان مولوی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان چشماندازهای کوتاه اقتصاد ایران نوشت: بدون تردید ریشه رخدادهای بورس ایران در سال ۱۴۰۲ با رخدادهای سال ۹۹ تفاوت دارد. وقتی در خصوص اقتصاد ایران صحبت کنیم، منظورمان یک اقتصاد ذینفعانه است که در رنکینگ شاخصهای جهانی، رتبههای بالایی ندارد. به عنوان نمونه در جدول آزادیهای اقتصادی، رتبه ایران ۱۵۹ است و در جدول کشورهای با تورم بالا هم اوضاع چندان مناسبی وجود ندارد. از سوی دیگر با یک اقتصاد متورم بالای ۵۰ درصدی مواجهیم که چشماندازها در آن کوتاهمدت است. در اقتصادی که چشماندازها کوتاهمدت است و تورم هم بالای ۵۰ درصد است، چرخه حرکتی بازارها کوتاه میشود. نوسانات ابتدا از بازار دلار شروع میشود، سپس بازار طلا و سکه دچار تکانه میشود. بعد نوبت بازار خودرو است که مشکلات را تجربه کند، سپس مسکن و نهایتا هم بازار سهام تحت تاثیر قرار میگیرد. این روند در هر دوره در اقتصاد ایران تکرار میشود و باز هم در فرصتی دوباره این رخدادها استمرار پیدا میکند. در خصوص بازار سهام که این روزها نگرانیهای زیادی ایجاد کرده ریشه مشکلات در آن است که بورس به نقطه تعادل رسیده است، در یک چنین شرایطی بسیاری از بازیگران ممکن است عنوان کنند، دیگر سودآوری بس است. این بازیگران در مرحله بعد ذخیره سود را انتخاب میکنند و از بازار خارج میشوند. وقتی بازیگران اصلی یک چنین اقدامی را مرتکب میشوند، سایر بازیگران خرد و متوسط تصور میکنند، بازار در حال خالی کردن است، آنها هم اقدام به فروش سهام میکنند. این روند معیوب بارها و بارها در بازارهای مالی اتفاق میافتد، اما در ایران دارای تناوب بیشتری است. دامنه نوسان در بازارهای مالی از جمله بازار بورس بالا رفته که از نظر من اتفاق بدی نیست. این روند باعث تخلیه ریسک در بازار میشود. در واقع سرمایهگذارانی که برنامه بلندمدت برای بازار دارند، در بازار میمانند و تحولات آینده را میسازند.
ریشه اتفاقات اخیر بازار سرمایه ایران ناشی از این تحلیلهاست. اینکه این نوسانات در اثر برنامهریزیهای برخی افراد و جریانات اتفاق افتاده و عمده بوده یا نه، من از آن بیخبرم. (حداقل سندی درباره آن ندارم)، اما در اقتصادی با رتبه ۱۵۹ ممکن است هر اتفاقی رخ بدهد. اما باید مراقب باشیم که ریشه ریزشهای امروز با ریزش سال ۹۹ تفاوتهای جدی دارند، پایه و مأخذ آنها از یک نوع نیست. بنابراین نباید تحلیلهای یکسانی درباره آنها داشت.
واقعبینی به جای شعارزدگی
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با تیتر واقعبینی به جای شعارزدگی نوشت: با گذشت ۵ سال از خارج شدن آمریکا از برجام که با تصمیم دونالد ترامپ و خواست رژیم صهیونیستی صورت گرفت، هنوز بحث درباره این قرارداد بینالمللی به ویژه در رسانههای بینالمللی داغ است. بعضی رسانهها از مرگ برجام خبر میدهند و بعضی دیگر آن را قابل احیا میدانند.
با صرف نظر از مرگ بازنده بودن برجام، نکته بسیار مهم اینست که هنوز افرادی در کشورمان تلاش میکنند تصویر غلطی از آن ارائه دهند و آن را یک خسارت معرفی کنند در حالی که واقعیت چیز دیگری است. آمارهای رسمی از تورم سالهای کارکرد برجام و سالهای بعد از خروج آمریکا از برجام، بهترین اسنادی هستند که میتوان برای درک واقعیت به آنها استناد کرد.
برجام در مرداد ۱۳۹۴ امضا شد و تاریخ خروج آمریکا از برجام، اردیبهشت سال ۱۳۹۷ است. نرخ تورم در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ یعنی سالهای کارکرد برجام، به ترتیب ۱/۱۱ درصد، ۹/۶ درصد و ۲/۸ درصد بود. به عبارت روشنتر، برجام توانست نرخ تورم را تکرقمی کند و آن را در سیر نزولی قرار دهد. از هنگامی که دونالد ترامپ آمریکا را از برجام خارج کرد، نرخ تورم وارد سیر صعودی شد بطوری که در سال ۱۳۹۷ به ۹/۲۶ درصد و در سال ۱۳۹۸ به ۸/۳۴ درصد رسید. این سیر صعودی در سالهای بعد نیز ادامه یافت و در سال ۱۳۹۹ تا ۴/۳۶ درصد و در سال ۱۴۰۰ تا ۲/۴۰ درصد افزایش یافت. در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز شاهد سیر صعودی تورم هستیم و طبیعی است که اگر برجام احیا نشود و تحریمها برداشته نشوند، نرخ تورم کشورمان سیر نزولی نخواهد داشت.
این آمارها نشان میدهند وضعیت اقتصادی کشورمان به برجام و تحریمهای ناشی از تعطیلی آن گره خورده و اینطور نیست که اراده ما در این زمینه تاثیرگذار باشد. تردیدی وجود ندارد که نباید برای برجام و تحریمهای ناشی از تعطیلی آن نقش و سهم صددرصدی در تورم و وضعیت نابسامان اقتصادی کشورمان قائل باشیم و برای چگونگی مدیریت اقتصادی کشور نقش و سهمی قائل نشویم، ولی این را هم باید بپذیریم که انکار تاثیر تحریمهای ناشی از تعطیلی برجام انکار امر بدیهی است. درباره سهم هر یک از این دو (تحریمها و مدیریت ناکارآمد) باید به دادههای آماری مراجعه کرد.
موثرترین کمک به دولت حاضر برای غلبه یافتن بر مشکلات اقتصادی، تلاش برای احیاء برجام است. دولت نیز نباید به مزاحمانی که به ترامپ برای خروج از برجام کمک کردند مجال ادامه مزاحمت بدهد. آنها در دو سال گذشته که زمینهای برای رسیدن به توافق جهت احیاء برجام با دولت بایدن به وجود آمد، به مزاحمتها ادامه دادند و مانع حل این مشکل شدند و خسارت زیادی به کشور وارد و زندگی مردم را با تنگناهای شدید مواجه کردند.
علاوه بر آمارهای مرتبط با تورم که در ابتدای این مقاله ارائه شد، دلایل متعدد دیگری نیز وجود دارند که نشان میدهند احیاء برجام به نفع کشور و مردم است. تکاپوی شدید کاسبان تحریم برای جلوگیری از احیاء برجام و کف زدن آنها برای دونالد ترامپ که به تحریک رژیم صهیونیستی و لابی صهیونیسم جهانی آمریکا را از برجام خارج کرد، برای این بود که منافع نامشروع خود را در خطر میدیدند. آنها با استمرار تحریمها هر روز فربهتر میشوند و جیبهای گشاد خود را پرتر میکنند. رنج مردمی که از رهگذر تحریمها هر روز گرفتاری بیشتری را در تامین معاش خود تحمل میکنند، برای کاسبان تحریم نهتنها نگران کننده نیست بلکه بسیار لذتبخش است. افراد ناآگاهی هم وجود دارند که تحریمها را برای کشور، نعمت میدانند و بیخبر از رنجی که مردم تحمل میکنند، بدون آنکه خود بدانند به ابزار تبلیغاتی کاسبان تحریم تبدیل شدهاند. دولت اگر میخواهد کشور را از عوارض منفی تحریمها نجات دهد، باید با طرد کردن کاسبان تحریم، به احیاء برجام همت کند و واقع بینی را جایگزین شعارزدگی نماید.
چرا تذکر به امامانجمعه؟!
غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در سرمقاله امروز روزنامه جوان با عنوان چرا تذکر به امامانجمعه؟! نوشت: امامجمعه موقت تهران و رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سرانجام در خطبههای نماز به ائمه جمعه و نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی درباره آنچه بدون توجه به «وحدت موردنظر رهبری» در تریبونها میگویند هشدار داد. سالهاست بعد از مرحوم طالقانی و رهبر انقلاب و مرحوم هاشمی، دیگر خطبههای نمازجمعه، محل ارجاع و اقناع افکارعمومی و موتور محرکه فکر و عمل سیاسی و اجتماعی در هفته پیشرو نیست، و حتی خطبهها در رسانه ملی و رسانههای انقلاب در صدر اخبار قرار نمیگیرند، برعکس در برخی موارد اگر بحثی میشود، همان چیزی را بهوجود میآورد که اکنون آقای حاجعلیاکبری درباره آن هشدار میدهد: «جامعه ظرفیت ابتلا به حواشی را ندارد»!
امامجمعه موقت تهران و رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سرانجام در خطبههای نماز به ائمه جمعه و نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی درباره آنچه بدون توجه به «وحدت موردنظر رهبری» در تریبونها میگویند هشدار داد. سالهاست بعد از مرحوم طالقانی و رهبر انقلاب و مرحوم هاشمی، دیگر خطبههای نمازجمعه، محل ارجاع و اقناع افکارعمومی و موتور محرکه فکر و عمل سیاسی و اجتماعی در هفته پیشرو نیست، و حتی خطبهها در رسانه ملی و رسانههای انقلاب در صدر اخبار قرار نمیگیرند، برعکس در برخی موارد اگر بحثی میشود، همان چیزی را بهوجود میآورد که اکنون آقای حاجعلیاکبری درباره آن هشدار میدهد: «جامعه ظرفیت ابتلا به حواشی را ندارد»!
از مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس که سال هاست مستحق تذکر «حاشیه نروید، به وحدت بگرایید» هستند، انتظاری نبود که دوباره تذکر بگیرند. از امامانجمعه که به صورت پیشفرض وعلیالاطلاق یک نیروی معنوی و واجد درک از باطن دین هستند، اما انتظار نیست که هر روز در تریبونی از نماز گرفته تا افتتاحیهها و همایشها چیزی بگویند که در رسانههای بیگانه با ملت ایران آن را سردست بگیرند یا موجب بدبینی عمومی به ساحت مقدس دین محمدی شوند. معروف است که مولانا جلالالدین بلخی در فراق رسول گرامی خدا بسیار میگریست و، چون صدای اذان بلند میشد و نام «رسولالله» را میشنید، از جا برمیخاست و میگفت: «نامت بمانا تا ابدای چشم ما روشن ز تو!» اکنون هر سال خبر میرسد که مثنوی او پرفروشترین یا از پرفروشترین کتابها در بازار امریکا و اروپا است. چرا کسی مانند او نام پیامبر را هفت قرن بعد در سراسر جهان بلند میکند و ما از آن ناتوانیم یا برعکس عمل میکنیم؟ معتقدم در وهله اول امامانجمعه همسو با پیشرفتها و پیچیدگیهای روزافزون جامعه، خود و دانش خود را ارتقا ندادهاند. رهبر انقلاب اخیراً از مسئولان خواستند با «منطقنو» با مردم حرف بزنند. منطقنو، نوشدن در فکر و ذهن میطلبد. آیتالله جوادیآملی از طلبهها میخواهد اگر نمیتوانند و نمیخواهند هایدگر بخوانند، در حوزه نمانند. از ایشان منقول است که خطاب به علما، روحانیون و همچنین مدرسان حوزه گفتهاند «باید با بحث روز و علوم جدید آشنا باشید و همچنین درباره مکاتب فکری، سیاسی و عقیدتی روز جهان اطلاعات کافی را به دست بیاورید. اگر امام زمان فردا ظهور کنند و به شما آقایان دستور بدهند به شرق یا غرب عالم برای تبلیغ بروید، چکار میخواهید انجام بدهید. شما که نه با فرهنگ جهان و نه با زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و ژاپنی آشنایی ندارید، چه فایدهای برای امام زمان دارید و چطور سربازی هستید که ابزار لازم را برای تبلیغ ندارید! باید کانت، هایدگر و دکارت بخوانید تا با زاویه دید اروپای غربی و شرقی و امریکا آشنا باشید تا بتوانید مأموریتتان را به خوبی انجام بدهید. اگر مطالبی که مطالعه میکنید یا موارد تحقیقیتان فقط به کار تبلیغ از حرم تا جمکران باشد، فایدهای نمیتواند داشته باشد و به درد نهضت امام زمان نمیخورد.»
در مرتبه دوم، برخی امامانجمعه حاشیههای عملی بهوجود میآورند. ممکن است امامجمعهای در شهر کوچکی امام باشد و کسی او را نشناسد و خطبههای نمازش بازتابی نداشته باشد. اما یک رفتار عملی او یک مسئله ملی میشود. چندی پیش رهبر انقلاب امامانجمعه را از کار اقتصادی که با نیتخیر انجام میدهند پرهیز دادند و گفتند: «کار اقتصادی بلد نیستید و نتیجه آن برای نظام وزر و وبال میشود.» اکنون یکی از نمایندگان مجلس که اتفاقاً در نمازجمعه هم هست، خبر میدهد برخی نمایندگان امکانات خودرویی را برای امامانجمعه گرفتهاند و از ایننظر تقصیری ندارند! نخیر! تقصیرشان پابرجاست و آن امام جمعه هم اگر گرفته باشد، تقصیرکار دیگری است. باز از حضرت آیتالله جوادیآملی نقل میکنم که «به وجود مبارک حضرتامیر عرض کردند این اسبی که شما برای میدان جنگ دارید، این اسب مسافرکشی و بارکشی است که انسان میخواهد از جایی به جایی برود از این اسبها استفاده میکند، اینکه اسب رزم نیست. پول فراوانی هم که دارید، این کار هم که کار جهادی است؛ مربوط به شخص شما نیست! یک اسب بدوی رزمی تهیه کنید. اگر خدای ناکرده دشمن حمله کرد با آن اسب تندرو که دارد، چه میکنید؟! حضرت فرمود لا افر عمن کر و لا اکر علی من فر. همین! فرمود من اسب تندرو میخواهم چه کنم. اسب تندرو مال کسی است که بخواهد تند برود؛ من که در میدان جنگ فرار نمیکنم، کسی هم که فرار کرد من او را تعقیب نمیکنم.» به مولاعلی میگویند شما که برای نظام میجنگید، از پول نظام برای خود یک اسب خوب تهیه کنید، اما امام نمیپذیرد. شما نمایندگان و امامانجمعه نیز حتی اگر امکاناتی را که همه مردم ندارند، برای کار جهادی و نمایندگی مجلس و ستاد نمازجمعه بخواهید، از امیرالمؤمنین دور شدهاید. این امکانات روی اعصاب مردم است. شما اگر برخوردار شدید، پا روی اعصاب مردم گذاشتهاید.
در مرتبه دیگر برخی اظهارنظرهای متفرقه نیز خلاف وحدت و حتی خلاف دین است. همین آخری را که «اعلام بیزاری از بیحجابها» بود، درنظر میگیریم. درست چند روز بعد از آنکه رهبرانقلاب در خطبههای فطر میگویند «مردم با هر عقیده و سلیقه در کنار هم مهربانانه زیست کنند»، یک امامجمعه متوجه نیست که در دیدگاه رهبری، «وحدت» و «محبت» رکن است و ضرورت دین. پس وظیفه یک امام و پیشنماز ارتقای این دو رکن است، نه اعلام بیزاری و ترکجلسه. این دو کار، نیازی به آن جایگاه ندارد. شما وقتی در صدر هستی باید دست دیگران را بگیری، نه آنکه دیگران را پس بزنی.
اگر امروز از جایگاه نماز جمعه به جایگاه داران نماز تذکر داده میشود، این برآیندی از نگاه مردم است. «منطقنو» را بهکار بگیرید یا صاحبان «منطقنو» را بهکار بگیرید!
پس اخراج ایران از کنوانسیون مقام زن سازمان ملل نشانه چی بود، اگر این اقتدار است؟
1- اراده ای برای بکارگیری منطق نو نیست و مردم دریافته اند که اگر هست موقتی و برای فروکش خشم عمومی و سپس بکارگیری همام رویه های نخ نما و تک محوری است
2- از دید اکثریت جامعه ( نه آن عده هوادار که حاکمیت فقط آنها را جامعه میداند ) برای بکارگیری منطق ن دیر شده و به عبارتی دیگر جامعه تمام جهات و ابعاد حاکمیت را محک زده است
---------------------
واقعيت اين است كه در دنياي كنوني كه دنياي جديد هم توان گفت بايد حرف و سخن جديد بسيار گفت ! مولانا هم فرموده :
« هين سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان ، بي حد و اندازه شود » !!
واقعيت اين است كه برخي يا تعدادي از روحانيون و نيز ائمه جمعه ما حرف تازه اي براي گفتن ندارند ! همان طور كه ممكن است برخي از شاعران ما حرفي براي گفتن نداشته باشند و نيز برخي از نويسندگان ما و همچنين
برخي از فيلم سازان ما و هكذا برخي از هنر مندان ما و البته برخي از سخنوران ما ،، هنر مندان ما ، ... از قديم و نديم گفته اند كه واقعيت تلخ است ،،، حقيقت تلخ است ! ... البته بايد اذعان كرد كه شخصي مثل شهيد مرتضي مطهري در خيلي موضوعات سخنان زيادي براي گفتن داشت ... از آثاري كه ايشان بر جاي گذاشته معلوم و مشخص است ... رحمت الله عليه ! ... زياده جسارت است !
1) هفته ها بود که بعد از هر نماز جمعه امام جمعه اهل سنت زاهدان، سیلی از انتقادات در طیف خاصی از رسانه ها متوجه ایشان میشد. این انتقادات یک سوال را پیش روی مخاطب ِ بی طرف قرار میداد، که چرا همین رویه در خصوص ائمه جمعه سایر شهرها انجام نمی شود؟!! تذکری که الان صادر شده بسیار خوب است و به این دست مخاطب ها نشان میدهد که اظهارات تمامی امامان جمعه تحت رصد هستند و هر کدام از ایشان حسب جایگاه اجتماعی و موقعیتشان، نوع مناسبی از تذکر دریافت می کنند. حالا هم که تذکر به صورت عمومی و همه شمول صادر شده است. (اینرا به فال نیک میگیریم)
2) نویسنده مطلب روزنامه جوان سوالی مطرح می کند که دقیقاً از جنس همین اظهاراتِ مشمول تذکرِ خطیبان نماز جمعه است. "چرا کسی مانند مولوی نام پیامبر را هفت قرن بعد در سراسر جهان بلند میکند؟" جواب این سوال این است که تفکر مولوی التقاطی و تصوف گرایانه است و اگر در جهان با اقبال مواجه است از همین باب است که تصوف و عرفان، انحراف ِ مشترک در جمیع ادیان است. (منظورم از انحراف، الزاما یک چیز منفی نیست. همین که مناسک و سبک زندگی دینی از روش توصیه شده در دین تفاوت دارد را با واژه انحراف توصیف کرده ام)
سوال: آیا نویسنده مطلب امامان جمعه را توصیه به التقاط می کند و تفکر التقاطی را راه حل میداند؟
3)نویسنده چند جمله از نهج البلاغه را به امامان جمعه یادآوری می کند. باید خدمت ایشان عرض کنم که امامان جمعه قطعاً فقیهانی زبردست هستند که دایره دانش حدیثی شان چندین برابر بزرگتر از دایره ی دانش تحلیلگر در دانش حدیث است، بنابراین ایشان نباید زیره به کرمان می بردند. اما اگر همین تحلیل از باب سیاست یا اقتصاد یا امنیت ارائه میشد بسیار هم پسندیده بود، جایی که امامان جمعه به دلیل اشتغال به تحصیلات و امور مرتبط با مسایل دینی، شاید فرصت کمتری در آنجا صرف کنند و مهارتشان در این امور پایین باشد. تحلیل سیاسی امنیتی اجتماعی این مسایل و عوارض برخی اظهار نظرها می توانست در توجیه امامان جمعه راهگشا باشد ولی با زیره به کرمان برد قطعا "عرض خود می برید و زحمت ایشان میدارید"
4)نویسنده روزنامه جوان: "سالهاست دیگر خطبههای نمازجمعه، محل ارجاع و اقناع افکارعمومی و موتور محرکه فکر و عمل سیاسی و اجتماعی در هفته پیشرو نیست."
نسبت دادن این موضوع به امامان جمعه و مقایسه ایشان با امامِ شاخص جمعه در ادوار گذشته، تحلیل چندان دقیقی نیست.
خیلی چیزها در جمهوری اسلامی تغییر کرده است. خیلی چیزها در جهان و منطقه عوض شده است. خیلی چیزها در زندگی روزمره مردم عوض شده است. و مجموع این تغییرات و از همه مهمتر تغییرات در جمهوری اسلامی و ساختار بدنه ، مهمترین دلیلی است که نماز جمعه را از آن جایگاه قدرتمند گذشته های نسبتاً دور خارج کرده. مثلا یکی از این تغییرات اینترنت است که خیلی از معادلات را تغییر داده. مرجعیت خبری و تحلیلی صدا و سیما را از بین برده و همین تأثیر را بر تریبون ها و منابر داشته. همین سایتها و سیاست های آنها در بازنشر مطالب و فضای نظر دهی در پایین هر خبر در سایتها و شبکه های اجتماعی. اینترنت مشهودترین عامل تأثیر گذار است ولی عوامل تأثیرگذار بسیارند. خیلی چیزها عوض شده.
5) زمانِ این تذکر بسیار مهم است که ظاهراً مورد توجه تحلیلگر نیست. تأثیرات حوادث شش ماهه اخیر با محوریت حجاب قانونی و الزام قانونی به حجاب، با تمام فراز و فرودهایش، در این تصمیم در تحلیل روزنامه جهان کاملاً نادیده گرفته شده است. تریبون های کم مخاطب نماز جمعه در شهرها و شهرستان ها به عنوان نیروی کنشگر در فضای اعتراض و مقابله با اعتراض، الان جهانی شده اند و مورد توجه رسانه ها قرار دارند.
نکات هر خطبه استحصال و در اختیار مخاطب قرار می گیرد. این مطالب در بسیاری از موارد توسط شبکه های استانی صدا و سیما و رسانه های محلی صورت می گیرد و مطالب جنجالی برای جذب مخاطب بولد می شود... اما همین مطالب تبدیل به محتوای اعتراضی و یا دستمایه حمله به امامان جمعه می شود. (این بخشی از همن مشکل تغییرات در ساختار و بدنه است که نگاه رسانه رسمی به خطبه های نماز جمعه را متفاوت می کند)
از مغشوش بودن مطالب معذرت. مطلب را ویرایش نشده ارسال کرده ام





















