از پلیس امنیت تا پلیس ارشاد / اقتصاد ایران؛ میکروسکوپ و تلسکوپ / پشت پرده بیانیه ضد ایرانی اروپاییان
به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز دوشنبه ۲۸ شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که باقری همراه رئیسی در نیویورک، آخرین فرصت ایران به امریکا، چشم‌انداز مبهم بازار خودرو، پشت پرده سفر نانسی پلوسی به ارمنستان در بحبوحه جنگ با جمهوری آذربایجان و فعالیت گشت‌های ارشاد و تیتر‌هایی در رابطه با درگذشت مهسا امینی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛
پشت پرده بیانیه ضد ایرانی اروپائیان
حنیف غفاری طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با تیتر پشت پرده بیانیه ضد ایرانی اروپاییان نوشت: تروئیکای اروپایی و آمریکا بازی ضد ایرانی و هدفمندی را در سایه تاکتیک «خرید زمان» آغاز کرده اند. خرید زمان از سوی غربی ها، معطوف به دو نقطه کانونی یعنی «انتخابات سراسری در اراضی اشغالی» و «انتخابات میاندوره‌ای کنگره در آبان ماه» صورت می‌گیرد. در عین حال، مقامات غربی در صدد لاپوشانی این رویکرد فرامتنی و تمرکز کاذب بر روی پاسخ منطقی و حقوقی ایران به طرح پیشنهادی اتحادیه اروپا برآمده اند. در این معادله ما شاهد سه بازیگر هستیم: آژانس بین المللی انرژی اتمی، آمریکا و تروئیکای اروپایی. بازی این سه بازیگر در هم افزایی مطلق با یکدیگر تعریف میشود. در این معادله، آمریکا از آژانس و تروئیکای اروپایی خواسته است تا باهدف خرید زمان و تامین خواسته‌های رژیم اشغالگر قدس، با صدور بیانیه‌های هشدار آمیز محیط مذاکرات را به ضرر ایران تغییر دهد. این فرمول رفتاری قبلا مسبوق به سابقه بوده است.
دستکاری فرا متن مذاکرات با هدف امتیازگیری در متن مذاکرات، روشی است که بازیگران غربی بار‌ها آن را در تقابل با کشورمان (خصوصا طی یک سال و نیم اخیر) امتحان کرده اند. طبق مستنداتی که به صورت رسمی و غیر رسمی وجود دارد، طی ماه‌های اخیرلابی گری‌ها و مذاکرات مستمری از سوی موساد و مقامات رژیم صهیونیستی با مقامات آمریکایی و اروپایی صورت گرفته که در آن مقامات مستقر در کابینه فعلی رژیم صهیونیستی یعنی لاپید، بنی گانتزو همراهانشان خواستار تعویق احیای توافق هسته‌ای شده اند. بیانیه اخیر تروئیکای اروپایی و تاکید مداوم افرادی مانند جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر عدم امکان انعقاد توافق جدید طی هفته‌های آتی، ناظر بر همین مطالبه صهیونیست‌ها مطرح شده است. تروئیکای اروپایی با صدور این بیانیه عملا به رژیم صهیونیستی اعلام کرده اند که تسلیم لابی گری‌های تل آویو شده اند؛ بنابراین مخاطبان واقعی این بیانیه لابی‌های صهیونیستی هستند.
قطعا دستگاه دیپلماسی کشورمان در رصد و تحلیل رفتار‌ها و مواضع بازیگران غربی باید پیوستگی مطلق واشنگتن، تروئیکای اروپایی و آژانس را از یک سو و تاثیرپذیری مستقیم آن‌ها از رژیم اشغالگر قدس در نظر بگیرند.
فراموش نکنیم آنچه بازی این شبکه ضد ایرانی را بر هم خواهد زد، اصرار ما بر ضوابط و خطوط قرمز راهبردی است.
خطوط قرمزما بازمی‌گردد به ضوابط کلانی که در سیاست خارجی ما تنظیم شده است: استقلال منطقه‌ای ایران، پیوند‌های خدشه ناپذیر ایران و گروه‌های مقاومت و مبارزه با سلطه آمریکا در منطقه، جملگی باید در ترسیم کنش و واکنش ما نسبت به دشمنان در نظر گرفته شود. به عبارت بهتر، ما هم در برابر پازل دشمن باید پازلی را بچینیم که استخوان بندی و اسکلت اصلی آن را استراتژی‌ها و قطعات آن را تاکتیک‌های ما تشکیل می‌دهد. انعکاس این درک «راهبردی» را می‌توان در مذاکرات وین نیز به خوبی مشاهده کرد. جایی که جمهوری اسلامی ایران هرگز در برابر مطالبات حقوقی و منطقی خود مانند «لزوم مختومه شدن پرونده‌های ادعایی آژانس قبل از اجرایی شدن برجام» و «لزوم ارائه تضمین‌های اعتباری به شرکت‌های خارجی جهت سرمایه گذاری پروسه محور در ایران» عقب نشینی نکرده و نخواهد کرد.
از پلیس امنیت تا پلیس ارشاد
محدثه کاظمی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان از پلیس امنیت تا پلیس ارشاد نوشت: از کودکی در ذهن‌مان شعری حک شد که «شبا که ما می‌خوابیم، آقا پلیس بیدار» به این معنا که پلیس با آن لباس مخصوص و پر ابهتش، امنیت را ایجاد می‌کند و بهترین پناه است، اما چند سالی است که پلیس با گسترده کردن نام خود، در نگاه مردم دچار تغییر معنا شده است. پلیس محافظ جان، این‌بار پناه نیست و باید از او گریخت! پلیسی که سرمایه اجتماعی کشور محسوب می‌شد و در کنار سرمایه انسانی و مالی یکی از سرمایه‌های اساسی برای پیشبرد کشور و توسعه لازم و ضروری بود، امروز نقش خود را به ترس گره زده و دچار نوعی خشونت رفتاری و گفتاری شده است، در واقع شخصیتی شده است که در مناسبات خود، کردارش را بر محور عمل و تاثیر زورمندی شکل می‌دهد و با خشونت گفتاری که هدف اصلی آن کنترل ذهنیت و القای ذهنیت خود است، اعتماد به نفس را زائل می‌کند و این‌چنین یکی از ارکان سرمایه‌ای کشور مخدوش شده است. در مرگ رومینا‌ها و... که زمان زیادی هم از آن حوادث نمی‌گذرد، هدف را جامعه پدرسالار ایران قرار دادیم و از آن بسیار نوشتیم، اما در مساله امروز مهسا امینی، هدف به سمت پلیسی با نام گشت ارشاد نشانه می‌رود. پلیسی که ماموریت محول شده‌اش با وظایف و مسوولیت تعریف شده جهانی پلیس مرتبط نیست. ارشاد و هدایت! سپردن تشخیص اینکه چه کسی نیازمند توجیه و آموزش است، به سلیقه شخصی نیروی انسانی احتمالا غیرمتخصص آغاز اشتباه نیست، مشکل اصلی شروع فرآیند با بعد سلبی ماجرا و انداختن تمام بار به دوش پلیس است. به نظر اگر می‌خواهیم هر بار علامت تعجب جلوی آموزش و توجیه ثبت نشود و آموزش به معنای واقعی کلمه باشد باید کار ریشه‌ای و ایجابی انجام داد، نه صرفا تمرکز بر سلب باشد آن هم با قوه قهریه و پلیس که کار و تخصصش چیز دیگری است و تمرکزش باید جمع کردن ناامنی فزاینده کف خیابان باشد نه گشت ارشاد! نتیجه اصرار بر این مسیر غلط به شکستن حرمت پلیس و اتوریته آن ختم خواهد شد که خودش ضدامنیت است.
اگر جدی‌تر و عمیق‌تر فکر و اقدام نکنیم به یک دور باطل می‌رسیم، موج ماجرای مهسا امینی امروز و فردا فروکش می‌کند، همه این بحث‌ها خاموش میشود تا خطای بعدی که قریب‌الوقوع است و این وسط فقط سرمایه اجتماعی کشور فرسوده شده است و بی‌اعتمادی که نسبت به پلیس بیش از پیش ریشه خواهد کرد!
اقتصاد ایران؛ میکروسکوپ وتلسکوپ
روزنامه «جهان‌صنعت» طی یادداشتی در شماره امروز با عنوان اقتصاد ایران؛ میکروسکوپ و تلسکوپ نوشت: انسان برای شناخت ریز‌ترین پدیده‌های گیتی ابزاری به نام میکروسکوپ ساخته و برای دیدن پدیده‌های بزرگ و دور از زمین نیز تلسکوپ را پدیدار کرده است. هر دو ابزار ساخته‌شده از سوی انسان اگر برای کاری که ساخته شده‌اند استفاده شوند بسیار سودمندند و عقل و منطق نیز چنین فرمان می‌دهند. اما اگر کسانی باشند که برای رد گم کردن و اینکه بر چشم‌ها خاک بپاشند و شهروندان را به دوردست‌ها بکشانند و برایشان رویابافی کنند برای دیدن جامعه‌ای که خود را حاکم بر آن می‌دانند از تلسکوپ استفاده کرده و میکروسکوپ را کنار می‌گذارند. هنگامی که آن‌ها به کسب‌وکار و معیشت شهروندان و نیز گرفتاری‌های بنگاه‌ها و بخش‌های واقعی اقتصاد و فساد و رانت‌ها با تلسکوپ نگاه می‌کنند چیزی نمی‌بینند.
در این صورت آن‌ها به هر فرد یا گروهی که واقع‌بینانه رفتار کرده و با میکروسکوپ به زوایای پنهان زندگی اقتصاد ایران نگاه کرده و گرفتاری‌های پرشمار را می‌بینند و یادآور میشوند برچسب بدخواه، همراه متخاصمان، نئولیبرالیسم، سیاه‌نما و گزافه‌گو می‌زنند. در صورتی که حقیقت‌گویان بر کار خود اصرار داشته باشند و بخواهند با یادآوری‌ها راه را از بیراهه نشان دهند شاید روش‌های دیگری برای ساکت شدن به کار افتد. واقعیت این است که زندگی‌بخش واقعی اقتصاد ایران را اگر با میکروسکوپ بررسی کنیم صد‌ها درد و بیماری را در جای‌جای جسم و روانش می‌بینیم، اما تلسکوپ‌داران آن‌ها را یا نمی‌بینند و یا وعده می‌دهند در یک دوره بلند‌مدت همه این سختی‌ها به آسانی گرایش می‌یابند و شاید در ژرفای وجود خود با اندیشه‌هایی که دارند از شهروندان گلایه هم داشته باشند که چرا اینقدر توقع دارند. نگارنده بیش از سه دهه است این نوشته‌ها را به امید اینکه ایران ارجمند از گرفتاری‌ها بیرون آید به شکل‌های گوناگون و با استناد به واقعیت‌های تلخ یادآور می‌شوم، اما شوربختانه روزگار ایرانیان هر سال بدتر از سال پیش شده و میشود. آن‌هایی که زندگی ایرانیان را با تلسکوپ نگاه می‌کنند روند گریز از وطن را در میان همه گروه‌های اجتماعی نمی‌بینند، آن‌ها که با تلسکوپ به زندگی ایران‌زمین نگاه می‌کنند نابودی اقلیم ایران را نمی‌بینند، آن‌ها که تلسکوپ بر چشم نهاده و با آن زندگی اقتصاد را نگاه می‌کنند هرگز نمی‌بینند از دست دادن منابع ثروت و درآمد کشور مثل بندرها، نفت و گاز و دریا و جاده و نیروگاه و ریل و راه چه خشکسالی بزرگی برای این مرزوبوم فراهم خواهد کرد. همین امروز اگر با میکروسکوپ نگاهی به صنعت غذایی کشور، صنعت لوازم خانگی، صنعت خودرو، صنعت پوشاک، صنعت کشتی‌سازی، صنعت فلزات اساسی و… بیندازیم و انصاف و جوانمردی داشته باشیم و این صنایع را با میانگین کشور‌های نوظهور صنعتی مقایسه کنیم باید از درد بمیریم. ایرانیان هرگز این روز‌های سخت را از یاد نخواهند برد.
یک استوار ناجا ازدین وشرع چه میداند؟ چرا اراخوندا درگشت ارشاد استفاده نمیشود این ارشاد کار اخوندا وسازمان تبلیغات وزارت ارشاد هست نه ناجا که بیش از70درصد ازکارکنان ناجا دچار مشکل معنوی هستند 
| 
اصلا ناجا را چه به گشت ارشاد خود روحانیون را سازماندهی توی گشت ارشاد کنید که بیکار نباشند و یک کاری انجام داده باشند نیروی انتظامی چکاره است که می خواهد مردم را ارشادبکند حوزه علمیه است ؟ وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی است ؟ سازمان تبلیغات اسلامی است ؟.................. عجیبه که روزنامه رسالت غربی هارو متهم به خرید زمان و به تاخیر انداختن برجام میکنه در حالی که درخواستهای غیرمنتظره ایران و تحلیل مرندی مشاور تیم مذاکره در مورد شرایط زمستانی اروپا دیقا عکس این موضوع رو نشون میده!!! آن‌ها که با تلسکوپ به زندگی ایران‌زمین نگاه می‌کنند نابودی اقلیم ایران را نمی‌بینند، آن‌ها که تلسکوپ بر چشم نهاده و با آن زندگی اقتصاد را نگاه می‌کنند هرگز نمی‌بینند از دست دادن منابع ثروت و درآمد کشور مثل بندرها، نفت و گاز و دریا و جاده و نیروگاه و ریل و راه چه خشکسالی بزرگی برای این مرزوبوم فراهم خواهد کرد. آن ها فقط آقازاده های خود را می بینند.
| باید به عینه ببینی که چگونه با تخلیه سفره های زیر زمینی کشور به ورطه نابودی کشانده میشود دردآورتر آن است که هیچ متولی ای پیدا نمیشود جلوی این فاجعه بگیرد | اقا زاده ها میفرستن خارج زمین سوخته تحویل نسل آینده میدهتد | اهای مسئولین دست بکار شوید فکری بحال مملکت کنید کشور درحال نابودی است بنظر میاد رد درخواستهای جدید ایران در مذاکرات برجام و اعلام بن بست در مذاکرات توسط غربی ها برای ایران غیرمنتظره بود و علیرغم شعارهای اولیه که در ابتدا داده می شد که "عجله نداریم ...و زمستان سخت اروپا در پیش است و ...." تحلیل رسالت نشون میده دولت و همفکرانش از تاخیر در مذاکرات راضی نیستن. شاید بهمین خاطر باقری رو به نیویورک بردن تا بنحوی موضوع حل و فصل بشه!! | بدون تضمین برگشت پول نفت چه برجامی خواهد بودول کنید این عاشق وشیدا بودن آمریکا را
برجام باید سود اقتصادی داشته باشد
| آقای تحلیل گر ، واقعا در اروپا همین الان هم شرایط بحرانی است . منتها آمریکا مشکل ندارد و اروپا را هم مجبور به تمکین کرده است . موتور اقتصادی اروپا یعنی آلمان در حال خاموش شدن است و تو داری از اوضاع خوب اروپا می گی . مشکل ما اینه که باور نداریم اروپا هیچکاره و عملا یکی از مستعمرات شیک و ثروتمند آمریکا است . مدتی تحلیل میکردن که ما در مذاکرات عجله نداریم و زمستان و کمبود سوخت به اروپا فشار میاره و مجبورن در برجام امتیاز بدن! حالا یهو 180 درجه همه چی تغییر کرد و باقری رو میبرن نیویورک و روزنامه رسالت هم غرب و اسرائیل رو متهم میکنه به خریدن زمان و .... اینها نشون میده که تحلیل گران خبره ای در کنار تصمیم گیران کشور و مذاکره کنندگان نداریم!!!! مقاله روزنامه «جهان‌صنعت» رو که آدم میخونه قلبش به درد میاد از اینهمه بی توجهی و غفلت زدگی در مسئولان کشور که دلخوش به شعار زدگی و ظواهر امور هستند!!!! اينكه با چشم مسلح مسائل و مشكلات و دور و نزديك رو مي بينند خيلي خوب و مهمه !! حالا با تلسكوپ يا ميكروسكوپ. پلیس در ذهن مردم ایران نه مترادف با امنیت هست نه ارشاد هر موقع پلیس می بینم از دیدن زورگیرها و اشرار بیشتر احساس ناامنی می کنم. شما برید یک کلانتری ببینید یک سرباز صفر با ارباب رجوع چطور برخورد می کنه رانندگی خودروهای پلیس که از همه بدتره انگاه از مردم طلبکارند هر جایی دوست دارند پارک می کنند پمپ بنزین که میرن صاف به بهانه ماموریت داشتن می رن جلوی همه بنزین می زنند الان مشکل فوری برای شما پیش بیاد زنگ بزنید ۱۱۰ نیم ساعت طول می کشه تا بیان به نظر من این پلیس رو کلا جمع کنید جامعه امنیت بیشتری داره | من 2 بار تجربه تماس با 110 رو دارم. یک بار کلا نیومد یک بار هم 2 ساعت طول کشید ولنگاری اجتماعی که منجر به پدیده فساد می شود، مرد و زن نمی شناسد و از دسیسه های شیطان است که همواره دولتمردان باید در طول تاریخ با آن مبارزه کنند و آنرا به هنجارهای اجتماعی تبدیل کنند ... اقای سردبیر تابناک خودت مرتب تبلیغ سفر به ترکیه می کنی خالا مدعی مهاجرت شدی ؟ پلیس فداکار عزیز است ،اما پلیس نا اخاقی گشت خیر -- آقا جمال سلام ! صبح بخير ! چه خبر برادر ؟ ... از اخبار روز ؟ آقا جمال مي خندد و سرش را كه بيشتر موهايش را ريخته است مي خاراند وبدون مقدمه مي گويد :
-- ديشب اصلاً به خواب نرفتم ، و رفتم تو فكر ! ...اول براي عيال دعا كردم كه در سفر اربعين است و قراره امشب بياد !... انشا الله سفر همه بي خطر باشه ، سفر عيالم هم بي خطر ! بعد رفتم در عالم تفكر ، و پس از يك ساعتي تفكر به اين نتيجه رسيدم كه خدا را شكر كه كارمند شدم اما سياستمدار نشدم ولو اين كه دبير كل سازمان ملل باشم ! دبير كل اوپك باشم ! فرمانده ناتو باشم !! ولو اين كه پادشاه جديد انگليس باشم !! ... نادر شاه باشم ... خشايارشاه ..آخه ميدوني همسايه . از كلاس چهارم ابتدايي تا زماني كه مدرسه را تموم كردم و دو سالي هم دانشگاه رفتم درس تاريخ را بسيار دوست مي داشتم ، به حدي كه هر كس مي گفت « تاريخ » من فوري مي گفتم درس شيرين تاريخ ! از بس كه اين « تاريخ » برايم شيرين است ! البته ناگفته نماند هر كتابي كه تاريخي باشه بنده حتماً مي خوانم ! ودر اين مقوله مطالعات خوبي دارم !
-- حالا آقا جمال چرا دوست داشتي كارمند باشي ،اما سياستمدار نباشي ؟
-- معلومه برادر ! خيلي هم معلومه ! آخه اگر سياستمدار مي شدم بايد از « تاريخ » بترسم ! اما من دوست ندارم كه از تاريخ بترسم ! من تاريخ را دوست دارم ! تاريخ بسيار شيرين است ، تاريخ درس مي دهد ، تاريخ مايه عبرت است ! حالا دوست عزيز ملتفت شدي كه چرا ديشب در ساعات بي خوابي به اين نتيجه رسيدم كه خدا را شكر كه كارمند شدم اما سياستمدار نشدم ؟! ... ببخشيد دارم ميرم اداره ! عزت زياد !
تا این لحظه به جز اجنه و شیاطین، همه با خانواده امینی همدردی کرده و قول و دستور پیگیری داده اند اما چرا این پیگیری های سطح بالا مانع از جعل اخبار و اسناد توسط جریانی خاص نمی شود:کارشناسی در برنامه امواج شبهه رادیو گفت‌وگو، برگی از اسناد بیمارستانی خانم امینی را از روی سند قرائت می کند در صورتی که به لحاظ قانونی، ماده 4منشور حقوق بیمار صراحتا دسترسی همه ی افراد به جز افراد مجاز از طرف بیمار و افرادي که به حکم قانون مجاز تلقی میشوند به این اطلاعات را ممنوع کرده و بیمارستان کسری هم در این خصوص بیانیه صادر کرده و دسترسی افرادی خارج از این دو گروه به اسناد را صراحتا رد کرده است.
از این گذشته این افراد در جعل خبر کاملا ناشیانه عمل کرده و حتی به تصاویر منتشر شده از خانم امینی در اینترنت مراجعه نمی کنند. در این تصاویر سمت راست پیشانی خانم امینی به وضوح مشخص است و نبودِ هر گونه آثار بخیه در آن مشهود است ولی در این برنامه و از روی سند تولید شده در بیمارستان کسری، ادعای وجود آثار جراحی در سمت راست پیشانی مطرح می شود.
به نظر میرسد که این چیزها با هم جور نیست.
نام کارشناس برنامه: دکتر مرتضی محمدیان کارشناس مسائل سیاسی و رسانه است که شاید بد نباشد در خصوص چگونگی دستیابی به این سند محرمانه، توضیح دهند و در غیر اینصورت بپذیرند که سند ادعایی جعلی و اقدام ایشان شایعه سازی است
| وقتی شما عکس این خانم را در حالی که نیم تنه اش لخت است و در تخت بیمارستان خوابیده ، پخش می کنید طرف مقابل هم اونجوری . تو در فضای مجازی یک با اخلاق پیدا کن بعد این ادعا را بنما . شماهایی که به علت مشکلتان با گشت ارشاد نام و عکس این دختر را بر سر زبانها انداخته اید آیا از خانوده اش که قطعا سنتی و اصیل و مبادی آدابی چون غیرت و تعصب ناموسی هستند ، اجازه گرفته اید ؟ | نابغه ،خونی که از گوشهاش اومده بود رو هم ندیدی.با عارضه قلبی از گوش کسی خون نمیاد. از 92 هزار میلیارد چه خبر , در سایه این قضیه گشت ارشاد فراموش شد؟ آیا بهتر نیست کسانیکه فقط بدنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند (برخی از سلبیریتیهای و اصلاح طلبان غربزده) در رسانه ها و مجامع عمومی ظاهر شوند و معضلات بدحجابی و بی حجابی افسار گسیخته را بیان کنند که یکی از آثارش از هم پاشیدگی کانون خانواده هاست ، طلاق هاست، بزهکاری هاست ، بی عاطفه گی هاست ، و ........ ، پس چرا برخی اشخاص همچون شما لال شده اید و مانند کبک تا کمر سرتان را در زیر برف پنهان کرده اید؟؟؟؟؟؟حال وقتی دانشگاهها و اساتید آن ، آموزش و پروش و دبیران آن ، رسانه های صدا و سیما ، هنرمندان سینما و تلویزیون (برخی از سلبریتیهای زن بیسواد دین گریز)و از همه مهمتر خانواده ها که در تربیت و نوع نگاه در جامعه نقش دارند بدرستی این اهم را انجام نمی دهند بنظرتان چه کسانی باید جلوی این بی بندباری که نتیجه آن قطعا هرج و مرج خواهد بود را باید بگیرد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ با شما
تضاد زندگی در ایران از همین سایت پیداست کل سایت شما پر شده از تبلیغ سفر به خارج !!! بایست ایران توسط روسیه به نحوی مبهم اعلام کند که روسیه در خصوص غنی سازی کامل حاضر است هر کمکی به ایران بکند و موشک های قاره پیما در ایران در صورت موافقت ایران مستقرکند اون موقع توافقات برجام به سرانجام خواهد رسید از 40 سال گذشته تکیه کلام همه مسئولین این است وضعیت خوب است کمبود هایی هم داریم. اما نمی گویند این کمبودها هر سال بیشتر شده یا کمتر. اعتماد و اخلاق که سرمایه اجتماعی است بیشتر شده یا کمتر، دروغ و دزدی که قاتل اعتماد است بیشتر شده یا کمتر. تورم، بیکاری کمتر شده یا بیشتر. به عنوان فردی که از جد پدری و مادری روحانی و از سادات بودم و خود خیلی مذهبی هستم، دختری دارم که با لباس متعارف و مورد تایید دانشگاه دولتی وقتی از مترو خارج می شود هراس دارد و می گوید گشت ارشاد همه را باز خواست می کند. واقغا چرا باید دانشجوی این مملکت در خانواذه ای دینی با لباس موجه از پلیس بترسد، و از آن طرف خلافکار نترسد و بگوید فوقش چند روز زندان است. آیا نباید در روشهایمان تجدید نظر نماییم. تا کی نباید از متفکران و جامعه شناسان و روانشناسان در تصمیم گیریها استفاده نماییم؟ خیلی خنده دار است که حاصل این همه گشت و زد و بند اعتراض بیشتر است. و حتی کسانی که تا دیروز با اختیار حجاب داشتند حالا به نشانه اعتراض بی حجابند. ما چیزی بنام گشت ارشاد نداریم!آنچه که هست گشت اجبار است
گشت اجبار برای موضوعیست که قانون ندارد ولی بنا به اجبار باید انجامش دهیم
بنا به دستور
بنا به فرموده
بدون قانون
به اجبار
گشت اجبار
کار پلیس فقط دستگیری مجرمان که باعث نا امنی و ترس مردم میشوند هست ولاغیر. ارشاد را ببرید داخل مسجد اونم اختیاری نه اجباری. اگر تونستید از راه دل مردم روی اونها تاثیر بگذارید اون هنره. در این شرایط بحرانی که اکثریت مردم را داغدار کرده چرا کیهان و تندروهای جبهه پایداری ها و خیلی از نمایندگان مجلس انقلابی و حداقلی و پاره ای از امامان جمعه
نمک بر زخم های خانواده داغدار مهسا امینی و مردم عزادار و عصبی ایران عزیز میریزند !!!!؟؟؟؟