اقای سردبیر تابناک خودت مرتب تبلیغ سفر به ترکیه می کنی خالا مدعی مهاجرت شدی ؟

پلیس فداکار عزیز است ،اما پلیس نا اخاقی گشت خیر

-- آقا جمال سلام ! صبح بخير ! چه خبر برادر ؟ ... از اخبار روز ؟
آقا جمال مي خندد و سرش را كه بيشتر موهايش را ريخته است مي خاراند وبدون مقدمه مي گويد :
-- ديشب اصلاً به خواب نرفتم ، و رفتم تو فكر ! ...اول براي عيال دعا كردم كه در سفر اربعين است و قراره امشب بياد !... انشا الله سفر همه بي خطر باشه ، سفر عيالم هم بي خطر ! بعد رفتم در عالم تفكر ، و پس از يك ساعتي تفكر به اين نتيجه رسيدم كه خدا را شكر كه كارمند شدم اما سياستمدار نشدم ولو اين كه دبير كل سازمان ملل باشم ! دبير كل اوپك باشم ! فرمانده ناتو باشم !! ولو اين كه پادشاه جديد انگليس باشم !! ... نادر شاه باشم ... خشايارشاه ..آخه ميدوني همسايه . از كلاس چهارم ابتدايي تا زماني كه مدرسه را تموم كردم و دو سالي هم دانشگاه رفتم درس تاريخ را بسيار دوست مي داشتم ، به حدي كه هر كس مي گفت « تاريخ » من فوري مي گفتم درس شيرين تاريخ ! از بس كه اين « تاريخ » برايم شيرين است ! البته ناگفته نماند هر كتابي كه تاريخي باشه بنده حتماً مي خوانم ! ودر اين مقوله مطالعات خوبي دارم !
-- حالا آقا جمال چرا دوست داشتي كارمند باشي ،اما سياستمدار نباشي ؟
-- معلومه برادر ! خيلي هم معلومه ! آخه اگر سياستمدار مي شدم بايد از « تاريخ » بترسم ! اما من دوست ندارم كه از تاريخ بترسم ! من تاريخ را دوست دارم ! تاريخ بسيار شيرين است ، تاريخ درس مي دهد ، تاريخ مايه عبرت است ! حالا دوست عزيز ملتفت شدي كه چرا ديشب در ساعات بي خوابي به اين نتيجه رسيدم كه خدا را شكر كه كارمند شدم اما سياستمدار نشدم ؟! ... ببخشيد دارم ميرم اداره ! عزت زياد !

تا این لحظه به جز اجنه و شیاطین، همه با خانواده امینی همدردی کرده و قول و دستور پیگیری داده اند اما چرا این پیگیری های سطح بالا مانع از جعل اخبار و اسناد توسط جریانی خاص نمی شود:
کارشناسی در برنامه امواج شبهه رادیو گفت‌وگو، برگی از اسناد بیمارستانی خانم امینی را از روی سند قرائت می کند در صورتی که به لحاظ قانونی، ماده 4منشور حقوق بیمار صراحتا دسترسی همه ی افراد به جز افراد مجاز از طرف بیمار و افرادي که به حکم قانون مجاز تلقی میشوند به این اطلاعات را ممنوع کرده و بیمارستان کسری هم در این خصوص بیانیه صادر کرده و دسترسی افرادی خارج از این دو گروه به اسناد را صراحتا رد کرده است.
از این گذشته این افراد در جعل خبر کاملا ناشیانه عمل کرده و حتی به تصاویر منتشر شده از خانم امینی در اینترنت مراجعه نمی کنند. در این تصاویر سمت راست پیشانی خانم امینی به وضوح مشخص است و نبودِ هر گونه آثار بخیه در آن مشهود است ولی در این برنامه و از روی سند تولید شده در بیمارستان کسری، ادعای وجود آثار جراحی در سمت راست پیشانی مطرح می شود.
به نظر میرسد که این چیزها با هم جور نیست.
نام کارشناس برنامه: دکتر مرتضی محمدیان کارشناس مسائل سیاسی و رسانه است که شاید بد نباشد در خصوص چگونگی دستیابی به این سند محرمانه، توضیح دهند و در غیر اینصورت بپذیرند که سند ادعایی جعلی و اقدام ایشان شایعه سازی است

از 92 هزار میلیارد چه خبر , در سایه این قضیه گشت ارشاد فراموش شد؟

آیا بهتر نیست کسانیکه فقط بدنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند (برخی از سلبیریتیهای و اصلاح طلبان غربزده) در رسانه ها و مجامع عمومی ظاهر شوند و معضلات بدحجابی و بی حجابی افسار گسیخته را بیان کنند که یکی از آثارش از هم پاشیدگی کانون خانواده هاست ، طلاق هاست، بزهکاری هاست ، بی عاطفه گی هاست ، و ........ ، پس چرا برخی اشخاص همچون شما لال شده اید و مانند کبک تا کمر سرتان را در زیر برف پنهان کرده اید؟؟؟؟؟؟
حال وقتی دانشگاهها و اساتید آن ، آموزش و پروش و دبیران آن ، رسانه های صدا و سیما ، هنرمندان سینما و تلویزیون (برخی از سلبریتیهای زن بیسواد دین گریز)و از همه مهمتر خانواده ها که در تربیت و نوع نگاه در جامعه نقش دارند بدرستی این اهم را انجام نمی دهند بنظرتان چه کسانی باید جلوی این بی بندباری که نتیجه آن قطعا هرج و مرج خواهد بود را باید بگیرد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ با شما

تضاد زندگی در ایران از همین سایت پیداست کل سایت شما پر شده از تبلیغ سفر به خارج !!!

بایست ایران توسط روسیه به نحوی مبهم اعلام کند که روسیه در خصوص غنی سازی کامل حاضر است هر کمکی به ایران بکند و موشک های قاره پیما در ایران در صورت موافقت ایران مستقرکند اون موقع توافقات برجام به سرانجام خواهد رسید

از 40 سال گذشته تکیه کلام همه مسئولین این است وضعیت خوب است کمبود هایی هم داریم. اما نمی گویند این کمبودها هر سال بیشتر شده یا کمتر. اعتماد و اخلاق که سرمایه اجتماعی است بیشتر شده یا کمتر، دروغ و دزدی که قاتل اعتماد است بیشتر شده یا کمتر. تورم، بیکاری کمتر شده یا بیشتر.

به عنوان فردی که از جد پدری و مادری روحانی و از سادات بودم و خود خیلی مذهبی هستم، دختری دارم که با لباس متعارف و مورد تایید دانشگاه دولتی وقتی از مترو خارج می شود هراس دارد و می گوید گشت ارشاد همه را باز خواست می کند. واقغا چرا باید دانشجوی این مملکت در خانواذه ای دینی با لباس موجه از پلیس بترسد، و از آن طرف خلافکار نترسد و بگوید فوقش چند روز زندان است. آیا نباید در روشهایمان تجدید نظر نماییم. تا کی نباید از متفکران و جامعه شناسان و روانشناسان در تصمیم گیریها استفاده نماییم؟