
منطق پادشاهی روشن است: اگر قرار است شراکت آمریکا و عربستان برای عصر جدید نهادینه شود، باید شامل دسترسی به پیشرفتهترین پلتفرمهای متعارف ایالات متحده باشد، نه فقط تجهیزات نسلهای پیشین.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، موسسه کشورهای عربی خلیج فارس در مقالهای به بررسی موضوع فروش تسلیحات پیشرفته از جمله جنگنده اف ۳۵ آمریکا به عربستان پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی ایران نیست.
وقتی ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، در ۱۸ نوامبر وارد واشنگتن شد، گفتوگوهای او با دولت دونالد جی. ترامپ بسیار فراتر از مفاهیم کلی معاهدات، بنبستهای دیپلماتیک و گره پیچیده مذاکرات هستهای رفت.
در حالی که این عناصر راهبردی تیترها را به خود اختصاص میدهند، آزمونی حیاتی برای آینده شراکت آمریکا و عربستان به یک موضوع کاملاً مشخص و عینی بستگی دارد: درخواست رسمی پادشاهی برای خرید ۴۸ فروند جنگنده اف-۳۵ لایتنینگ ۲.
این فقط یک فروش سلاح نیست. این یک همهپرسی پرمخاطره درباره توانایی این شراکت برای گذار از یک مدل معاملاتیِ نفت در برابر امنیت، به یک اتحاد بازدارندگی مدرن و یکپارچه است.
مذاکره بر سر اف-۳۵ جوهره یک پارادوکس اساسی در سیاست منطقهای دولت ترامپ را در خود دارد. این موضوع الزامِ معاملاتیِ مقابله با ایران — از طریق مسلح کردن یک شریک کلیدی — را در برابر دکترین پیچیده و دیرپای حفظ «برتری کیفی نظامی» اسرائیل قرار میدهد؛ دکترینی که همواره اتحادهای منطقهای واشنگتن را محدود کرده است.
نتیجه این فرایند نشان خواهد داد که آیا واشنگتن آماده است متحد راهبردی اصلی خود را برای عصر جدید کاملاً توانمند کند یا همچنان گرفتار اینرسی سیاسی خود باقی خواهد ماند.
سنگبنای متعارف چشمانداز ۲۰۳۰
پیگیری عربستان برای دستیابی به اف-۳۵ یک اقدام نمادین نیست؛ این پیگیری، سنگبنای فناورانه نوسازی نظامی آن است. این تلاش بخشی کلیدی از برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ است؛ برنامهای که ادامه رابطه امنیتی دیرینه با ایالات متحده را طلب میکند، حتی در حالی که پادشاهی در پی تنوعبخشی به دیگر شراکتهای دفاعی خود است.
برای ارتشی که در حال گذار از یک رویکرد دفاعی سنتی به مدلی مبتنی بر بازدارندگی پیشرفته و فناوریمحور است، اف-۳۵ تنها یک دارایی نیست؛ بلکه پلتفرم اصلی محسوب میشود.
قابلیتهای پنهانکارانه و «ترکیب حسگرها» در ساختار شبکهمحور این جنگنده دقیقاً همان چیزی است که ریاض برای ایجاد یک بازدارندگی معتبر در برابر توانمندیهای پیشرفته موشکهای بالستیک و پهپادهای ایران نیاز دارد.
این درخواست برای اف-۳۵ در زمینه تعمیق رابطه دفاعی آمریکا و عربستان مطرح میشود؛ شراکتی که پیشتر نیز با بسته تسلیحاتی ۱۴۲ میلیارد دلاری برای ایجاد یک بازدارندگی قدرتمند در برابر ایران به نمایش گذاشته شده بود.
برای ولیعهد، دستیابی به اف-۳۵ تلاشی برای کسب حاکمیت فناورانه و تأییدی بر جایگاه پادشاهی بهعنوان یکی از مهمترین شرکای امنیتی ایالات متحده در جهان عرب است. تمدید رسمی این درخواست درست پیش از این سفر مهم، اقدامی حسابشده برای وادار کردن واشنگتن به اتخاذ تصمیم بود.
منطق پادشاهی روشن است: اگر قرار است شراکت آمریکا و عربستان برای عصر جدید نهادینه شود، باید شامل دسترسی به پیشرفتهترین پلتفرمهای متعارف ایالات متحده باشد، نه فقط تجهیزات نسلهای پیشین.
جایگزینهایی مانند جنگنده پنهانکار «کان» ترکیه وجود دارد و ممکن است عربستان بیش از پیش به سمت تأمینکنندگان اروپایی یا دیگر عرضهکنندگان جهانی سوق داده شود؛ کشورهایی که بدون چنین محدودیتهایی فعالیت میکنند.
برای واشنگتن، این یک خسارت ژئوپولیتیک بزرگتر است، زیرا به معنای واگذاری یک رابطه دفاعی چنددههای به رقیبی راهبردی است. با این حال، وادار شدن به چنین سناریویی — هرچند برای منافع ژئوپولیتیک آمریکا زیانبار — این امکان را برای واشنگتن فراهم میکند که از مسائل بسیار حساس و بالقوه مرگبار مربوط به دکترین برتری کیفی نظامی اسرائیل طفره برود.
در سناریوی دوم، ایالات متحده با این فروش موافقت میکند و با موفقیت از چالشهای سیاسی داخلیاش عبور میکند.
اما این اقدام میتواند یک طوفان سیاسی در واشنگتن به راه بیندازد و ماهها واکنش شدید برانگیزد؛ واکنشی که ممکن است آمریکا را مجبور کند معامله را تضعیف کرده یا بستهای جبرانی حتی پیشرفتهتر برای اسرائیل ارائه دهد، و در نتیجه همان مسابقه تسلیحاتی را تشدید کند که دکترین دیرینه در ظاهر برای جلوگیری از آن طراحی شده بود.
اکنون واشنگتن باید تصمیم بگیرد که کدامیک خسارت ژئوپولیتیک بزرگتری است: عبور از چالشهای سیاسی داخلی برای تحویل اف-۳۵ به ریاض و در عمل بهروزرسانی دکترین برتری کیفی نظامی خود، یا ناکامی در تثبیت شراکتش با ریاض و تماشای آنکه یک تلاش کلیدی و نسلساز برای نوسازی دفاعی از منابع، کنترل و سودآوری آمریکایی فاصله بگیرد.
پرسش پیش روی دولت دیگر این نیست که پادشاهی این توانمندی را به دست خواهد آورد یا نه، بلکه این است که شریک آن در این مسیر چه کسی خواهد بود.
با توجه به اینکه ریاض همه این پویاییها را بهخوبی درک میکند، دیدنی خواهد بود که آیا این مطالبه را تا انتها پیش میبرد یا مسیر خروجیای جستوجو میکند؛ با این برداشت که به دست آوردن اهرم فشار بیشتر در بخشهای دیگر مذاکرات با واشنگتن سودمندتر از وادار کردن ایالات متحده به نشان دادن این است که یک پیشنهاد تضعیفشده برای اف-۳۵ نهایت توان آن است.